آیا در #جمهوری_اسلامی، اسلام پیاده شده است؟
اگر بخواهیم ببینیم در حکومت دینی، اسلام پیاده شده است، به کارکرد آن توجه کرد. هرچیزی کارکردی دارد و #کارکرد_دین هم در یک واژهی قرآنی خلاصه میشود: #قسط.
حق جایی است؛ هر کس یا هر چیزی را در سر جای خود ببینیم، عدل اطلاق میشود؛ هر کس یا چیزی را در سر جای خود #جعل کنیم، #قسط گویند که بر اثر عدل و انصاف پرداخته میشود؛ وقتی قسط رقم خورد، آنچه میبینیم زیباست، یعنی هر کس یا هر چیزی را سر جای خود ببینیم، حُسن گویند. «قسط»، در مقابل «ظلم» قرار دارد. اشتباهی که در افواه صورت گرفته این است که عدل را روبروی ظلم میگیرند؛ حال آنکه «عدل» مقابل «جور» قرار دارد.
قسط دو کارکرد درونی و بیرونی دارد: در کارکرد درونی به #قسط_معرفتی میرسیم و در کارکرد بیرونی به #قسط_اجتماعی منتج میشود. در #قسط_معرفتی روایتی از امام جعفرصادق(ع) آمده است: «عدل، تسلط عقل بر نفس است؛ کسی که عقل او بر نفسش حاکم شد، منصف میشود؛ وقتی منصف شد، قسط را اقامه میکند.» وقتی انسان طغیان ورزید، حاصل هواهای نفسانی اوست؛ اما اگر عدل آمد و عقل بر نفس حاکم شد، انصاف رقم میخورد. اما چرا در #جمهوری_اسلامی، قسط پیاده نشده است؟ چون عمدتاً عقلمان بر نفسمان سیطره ندارد و غالباً منصف نیستیم. بروندادِ فردی که عادل و منصف است، برپایی قسط است. عدل در نگاه امام صادق(ع) یک پدیدهی بیرونی نیست. انسان مؤمن ابتدا درون خود را محکم میکند، سپس در رفتار بیرونی خود قسط را محقق میکند. پس قسط که حاصل عدل و انصاف است.
وظیفهی خواص و عوام در #قرآن_کریم تعیین و تبیین شده است. در آیهی 25 سورهی حدید برای سطح عموم مردم آمده است: «... لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ...» انبیا(ص) مبعوث شدند تا تودهی مردم برای تحقق قسط قیام کنند. یعنی به مُر اسلام، سهم هرکس هرآنچه که هست به او پرداخت شود؛ همچنین سهم هرکس هرچه که نیست از او بازپس گرفته شود؛ به این نحو که افراد، نور درون خود را خاموش نکرده و تن به نفسانیات در ندهند؛ و انبیا(ص) نیز از هوای نفس مردم تبعیت نکنند. اما درآیهی 8 سورهی مائده و یا آیهی 135 سورهی نساء برای سطح مسئولین و خواص آمده است: «... كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ...» یعنی روی کارکرد دین، پافشاری نمایند. مهمترین کارکرد انیباء ایستادگی مقابل سنتهای غلط، باطل و ناروا است. یکی از سنتهای غلط و ناروایی که در جمهوری اسلامی وجود دارد، بانک و نظام مالی ربوی در جامعهی ما مقبولیت پیدا کرده که ایستادگی و مقابله به آن دم مسیحایی میطلبد.
مشکل امروز ما این است که خواص و مسئولین ما قوام به قسط نیستند. مردم و مسئولین همه باید برای اقامهی قسط قیام کنند. ابتدا در درون خود به نورانیت برسند، سپس در برابر باورها و سنتهای باطل بایستند و آنها را بزدایند تا حق اقامه شود. اگر نشد، هر کس خود به تنهایی میتواند اقامهی قسط کند که: «قُل إنَّما أَعِظُکُم بِواحِدَه أَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُردی» [سوره سبأ آیه 46].
بسیاری سعی کردند #قسط_اجتماعی ایجاد کنند اما به دلیل آنکه اشراف معرفتی لازم را نداشته و خود را از درون به نورانیت نرسانیده بودند، به نام دین، ضدکارکرد دین که قسط است، عمل کردند. از دل این تفکر، شهرام جزایری، بابک زنجانی، فاضل خداداد و… بیرون آمد. زدودن ظلمات درون، مقدم بر زدودن ظلم در بیرون است؛ تحمل ظلم، آسانتر از تحمل ظلمات درون است. بدون کارکرد معرفتی دین، قسط اجتماعی شدیداً امکان انحراف دارد.
- برگرفته از جلسه 499 #کلبه_کرامت؛ برای مطالعهی بیشتر، فیلم جلسه را دانلود کرده و ملاحظه فرمائید.
kolbeh-keramat.ir/Sessions/Single/536
@TahaMohajer1444
حکمت عقل / عقل از سوی الله، حباء میشود!
* الْعَقْلُ حِبَاءٌ مِنَ اللَّه
واژهی «Reason» در قرن هفدهم میلادی به کار رفت اما این واژه چه معنیای دارد؟! همانطور که گفته شد برای دسترسی به مفهوم واقعی و حقیقی یک واژه، باید آن واژه را نخست ریشهشناسی کنیم، سپس از منظر اصطلاح و مفهوم آن در دورههای متعدد، مفهومشناسی کرد:
https://eitaa.com/TahaMohajer1444/7
واژهی انگلیسی «Reason» از ریشهی لاتینی «ration» مشتق شده و در زبان یونانی معادل «Nous» بوده است. واژهی «Intellect» هم نیز معادل ریزن به کار میرود. همچنین در زبان فارسی ریزِن به «خِرَد» و «اندیشه» و در عربی به «فهم» و «تفکر» ترجمه میشود که به هیچ عنوان نمیتوان این واژهها را معادل هم دانست زیرا برداشت مفهومی از هر واژه در هر زبان منحصر به فرد است. بزرگترین انحرافی که در طول تاریخ صورت گرفت این بود که بین ریزن و #عقل خلط کردند کما اینکه واژهی #عقل یک واژهی قرآنی است که هیچ قرابتی با معادلهای ترجمهای خود در زبانهای عربی و حتی فارسی ندارد. «عقل» در لغت به معنی «بازداشتن» و «منع» است و از این رو به این نام خوانده شده است که شبیه عقالِ شتر است؛ چون همانطور که افسار شتر، وی را از بیراهه رفتن باز میدارد. عقل نیز صاحبش را از#جهل و عدول راه راست بازمیدارد.
ریشهی «عقل» در قرآن کریم، 49 بار تکرار شده است. حوزهی تعقل در قرآن کریم، به قلب انسان برمیگردد. قلب انسان، مانند قطبنمایی است که گاهی نور ایمان به آن میتابد و گاهی نیز در تاریکی کفر میماند؛ گاهی در شک است و گاهی در یقین [سوره توبه آیه 110]. در اصول کافی آمده است که: «قَالَ الرِّضَا عَلَیهِالسَّلام: الْعَقْلُ حِبَاءٌ مِنَ اللَّهِ وَ الْأَدَبُ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ الْأَدَبَ قَدَرَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ يَزْدَدْ بِذَلِكَ إِلَّا جَهْلا ؛ امام رضا علیه اسلام میفرمایند: عقل از سوی الله، حباء (هدیه) میشود و ادب با رنج سختى به دست آيد پس كسى كه در كسب ادب زحمت كشد آن را به دست آرد و كسى كه در كسب عقل رنج برد بر نادانى خويش افزايد. [اصول کافی؛ ج1؛ ص234]» لذا حکمت عقل، مکتب حباء را برمیتابد. انسان خود نمیتواند با تلاش و کوشش آن را کسب نماید؛ در حالیکه #ادب به دست آوردنی است. فلذا باید تلاش و کوشش خود را معطوف به کسب ادب نماید هر چند که این تکلیف همراه با پذیرش رنج و سختی باشد. انسان برای تعقل به «قوام» که در لغت به غذایی گفته میشود که برای انسان کافی باشد، نیاز دارد که در اصطلاح به معنی «بنمایه» و «اساس» چیزی اطلاق میشود که آن را کفایت نماید. زیرا «قوام» انسان در «عقل» او است. قوام، به عنوان قاعدهای از #حکمت عقل مبتنی بر مکتب حباء، به تبیین چسیتی، چرایی و چگونگی برتافتن عقل به عنوان بنمایهی انسان و پایه و اساس دین است، میپردازد.
امام جعفر صادق علیهالسلام در حدیث #جنود_عقل_و_جهل، ثنویت عقل و جهل را در #توحید_جعفری میبیند؛ توحید جعفری، توحیدی است که دو ستون #عقل و #جهل را معلوم نموده و ستون جهل را میزداید؛ این زمانی محقق میشود که در ما رکن عقل باشد و با جهل به تقابل خیزد.
مکتب #رسیونالیسم یا خِرَدگراییِ شمارشگر، مکتبی است که اصالت را به خِرَد میدهند که با تکیه بر اصول منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار به کار گرفته میشود. رسیونالیسم توسط دکارت در فرانسه، مال برانش و اسپینوزا، آن را پایهگذاری کردند. به غلط در بین دانشگاهیان و کتب متعدد، رسیونالیسم را به #عقلگرایی ترجمه کردند در حالیکه معادل خردگرایی است.
بعد از فلاسفه خِرَدگرایی، تجربهگرایان انگلیسی، به این نتیجه رسیدند که منشأِ شناختِ بشر در واقع تمام از تجربهی حسی و حواس پنجگانه است نه عقل! حال اینکه آنان نه انسان را از منظر کیسیتی میشناسند و نه عقل را؛ زیرا که آنان همه چیز را مبتنی بر حس [ #امپرسیسم] و تجربه [#پوزیتیویسم] میسنجند و به دنبال اثبات آن هستند!
در نتیجه، عقل، دهنه و مهار فکر و خیال است که معیار آن برای تحدید فکر و خیال، #حدود_الهی است. به شهادت #قرآن_کریم، همه از نعمت عقل برخوردار نیستند: «أَکثَرُهُم لَایَعقِلُونَ» اگر #تقوا ورزیده و لایق شدیم، قلب ما آمادهی تعقل میشود در این صورت خدا عقل را به انسان #حباء میکند. عقل و #وحی دو روی یک سکهاند؛ زیرا هر دو با معیننمودن حدود الهی، عمل ما را تحدید و کنترل میکنند. پس عقل، حجت و رسول درون در نسبت با آوردهی حجت و رسول بیرون (وحی) است.
با نشر این #مفهوم_قرآنی، برای تبدیل شدن آن به گفتمان عمومی قدمی برداریم. إنشاءالله
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی
#لیبرال #سکولار #امانیسم
#کلبه_کرامت
@TahaMohajer1444
اثباتگرایی Positivism و حسگرایی Empiricism
واژه «Positive» از ریشهی لاتینی «positivus» مشتق شده و مفهومی مدرن است که توسط آگوست کُنت وضع گردیده است. «پوزیتیو» در زبان عربی به «مثبت» در مقابل منفی، و به «محصّل» و «واقعی» در مقابل خیالی ترجمه شده و در اصطلاح «اثبات» و «تحصل» به کار میرود.
مکتب #پوزیتیویسم یا #اثباتگرایی، مکتبی است که معرفت بشری را بر پایهی #اثبات میدانند. پوزیتیو یعنی برای هر واقعیتی که مشاهده میشود، نگاتیو (فرمول) تهیه شده و آن را روش کرد؛ سپس هرگاه از این روش استفاده شد، کاری پوزیتیویستی انجام شده است. برای مثال، سیبی از درخت میافتد و بر اساس این اتفاق، فرمول سقوط کشف میشود، سپس استفاده از این فرمول برای موارد دیگر، کاری پوزیتیویستی است. صددرصد علومی که در دانشگاهها ارائه میشود، اینگونه هستند. اما آیا این روندی که در علوم نظیر فلسفه، فیزیک، ریاضی، اقتصاد، حقوق، جامعهشناسی، روانشناسی، عمران، کشاورزی و رشتههای مختلف دیگر طی شده است و به نتایجی رسیدند که آن نتایج، مستند و نگارش شده و حتی برخی از تجربهها به نتایج درستی رسیده، به معرفت نیل پیدا میکند؟ تمام معرفت تنها این علوم تجربی است؟! آیا هرکسی چنین مدارج و مراحلی را طی نمود، #انسان به عالیترین سطح #معرفت رسیده است؟
اما در مکتب #امپریسیسم Empiricism، برپایهی تجربه، دانش شکل میگیرد و معرفت بشری نمیتواند از مرزهای تجربهی حسی فراتر رود. از فیلسوفان تجربهگرا میتوان از جرج بارکلی، #جان_لاک و #دیوید_هیوم نام برد. این مکتب مقابل خردگرایی یا #رسیونالیسم است.
در #قرآن_کریم مشاهده میگردد که برخی از افراد قوم بنیاسرائیل، علم الله را محدود به ظواهر امور مادی میدانستند اما قرآن کریم با تکیه بر حاضر و ناظربودن خداوند متعال و آگاهی او بر همه امور پیدا و پنهان، بر تصور #باطل آنها که از عقیده به #ماتریالیسم (اصالت ماده) و حس ناشی میشد، خط بطلان کشیده و مبارزه خود را با این عقاید پوچ اعلام نموده است. یکی از عواملی که منجر به #حسگرایی میشود، #جهل است. قرآن کریم اشاره به این عامل میفرماید: «وقالوا ما هي إلا حياتنا الدنيا نموت ونحيا وما يهلكنا إلا الدهر وما لهم بذلك من علم إن هم إلا يظنون؛ و گفتند: زندگى جز همين زندگى دنيا نيست دستهاى مىميرند و دستهاى ديگر زنده مىشوند و ما را جز روزگار هلاك نمىكند اينان هيچ علمى به سخنان خود ندارند و جز مظنه و پندار دليلى ندارند.». خداوند در این آیات قرآن حکیم به نقل سخن «دهریون» پرداخته، که مبدأ و معاد را انکار میکنند؛ اما هیچ دلیلی بر انکار خود ندارند، بلکه #جهل، آنها را بر این عقیده واداشته است. و علت دیگری که در قرآن حکیم برای حسگرایی بیان شده، روحیهی استکباری است: «وقال الذين لا يرجون لقاءنا لولا أنزل علينا الملائكة أو نرى ربنا لقد استكبروا في أنفسهم وعتوا عتوا كبيرا؛ كسانى كه معاد را منكرند، گويند: چرا ملائکه به ما نازل نمىشوند يا چرا پروردگار خويش را نمىبينيم؟! حقا كه خويش را سخت بزرگ شمردند و زيادهروى كردند، زيادهروى کبیر! [سوره فرقان آیه 21]»؛ بیان کلی آیه این است که کفار به دلیل روحیهی استکباری از رسولالله، ایمان آوردنشان را مشروط به اینکه خدا و ملائکه را به صورت حسی مشاهده کنند!
معرفت بشری بر مبنای ایدئولوژی #پوزیتیویسم و #امپریسیسم تنها مبتنی بر «حس» و «تجربه» موضوعیت مییابد، فلذا آنچه که به واسطهی حواس و دادههای حسی «اثبات» نشود نهتنها علم نیست بلکه مهمل و بیمعنا تلقی میشود. در نهایت نیز در قرن بیستم میلادی ایدئولوژی «نئوپوزیتیویسم» در ادامهی مکتب پوزیتیویسم، حتی از برتافتن گزارههای «متافیزیکی» سرباز میزند.
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ خلق نکردم جن و انس را جزء اینکه مرا عبادت کنند. [سوره ذاریات آیه 56]» مفسرین «لِيَعْبُدُونِ» را ناظر به «لِيَعْرِفُون» دیدند. معنای این نیست که «عَبَدَ» به معنای «عَرَفَ» است یا #عبادت به معنای #معرفت است، خیر؛ بلکه به معنای این است که عبادت بدون معرفت امکان ندارد و عبادت نیست. جامعهای که به عبودیت خدا میرسد، یعنی به معرفت کامل خدا میرسد، تخلق به اخلاقالله پیدا میکند؛ این، آن نهایت کمال انسانی است. بنابراین هدف نهایی معرفت است. البته هدف قبل از آن؛ ایجاد #جامعه_اسلامی است که هدف بسیار بزرگ و بسیار والایی است.
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی
#لیبرال #سکولار #امانیسم #مدرنیسم #مدرنیته #استکبار #کلبه_کرامت
@TahaMohajer1444
اومانیسم Humanism
ريشهی اين واژه، «Humdle» است و از واژه لاتين «Humus» به معني خاک يا زمين مشتق شده است.
مکتب #اومانیسم یا بشرگرایی، مکتبی است که #بشر را در کانون مناسبات هستی قرار میدهد، و همه چیز و همه کس با بشر تعریف میشود. حتی خدا در اومانیسم نیز در نسبت با بشر دیده و تبیین میشود.
اومانیستها به یک مکتب فکری معتقدند که موجود انسانی را با سایر گونههای #حیات متمایز است. مبتنی بر این تعریف «Human Rights» (مسامحتاً #حقوق_بشر) به وجود آمد؛ اما آیا این #هیومن_رایتز همان حقوق بشر به معنی واقعی و حقیقی کلمه است؟
معنای واقعی و حقیقی هر واژه و مفهومی به این دلیل مهم است که با وجود تنوع فرهنگها در کنار بنمایههای فلسفی و عقیدتی کشورهای مختلف باعث میشود هنگام ترجمه از زبانی به زبان دیگر معنای اصلی را از دست داده و گاه به شکلی متفاوت حقیقی خود ترجمه شود؛ نتیجه این امر بههمریختگی معنایی و آشفتگی معرفتی در زبان مقصد است. براستی «Human Rights» چیست؟ آیا «Human Rights» همان «حقوق بشر» است؟
واژهی «Truth» انگلیسی، و واژهی «Veritas» لاتینی، مابهازای واژهی «درستی» در فارسی هستند، لیکن معادل واژهی «حق» و «حقیقت» قرآنی نیستند، بلکه واژهی عربی «صحیح» را میتوان نزدیکترین مفهوم به آنها در نظر گرفت. Rights به عملکردن و قضاوتکردن بر طبق آنچه Truth است گفته میشود. فلذا ایدئولوژی «راستی» در راستای تحقق آنچه «درست» است، صورت میپذیرد. مبتنی بر ایدئولوژی راستی، عبارتهایی نظیر «Human Rights»، «Political Rights» و «Civil Rights» تدوین میشود.
اومانیسم آمد تا ارزش و عاملیت انسانها را به صورت فردی و جمعی فراهم کند. آنچه که در قلب و نقطهی کانونی اومانیسم موضوعیت دارد این است که "انسان چه میخواهد؟". نیازهای انسان را مبتنی بر رفتار مطالعه نمودند اما چرا انسانِ #اومانیست، عمیقاً از زندگی و حیات خود، لذت نمیبرد؟ چرا انسانِ اومانیست، ناآرام است؟ چرا انسان با #علوم_انسانی، نمیتواند خیر و مصلحت خودش را بسنجد و تشخیص دهد؟ آیا هر چیزی انسان میخواهد، لزوماً مطلوب وی است؟ چرا در جوامع گوناگون، انسانِ اومانیست، مشکل روحی و روانی دارد؟ و سوالاتی از این دست ... .
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی | #حق و #باطل
#لیبرال #سکولار #امانیسم #مدرنیسم #مدرنیته #استکبار #سوپرپارادایم_امانیسم #ابرپارادایم_امانیسم #انسان_محوری #انسان_گرایی #بشر_گرایی #کلبه_کرامت
#Human_Rights #هیومن_رایتس
@TahaMohajer1444
TahaMohajer _ درآمدی بر نقشه انسان در قرآن.pdf
1.25M
💠 درآمدی بر نقشه انسان در قرآن
🔺ساختار وجودی انسان در قرآن و کاربرد آن در ساحات تربیتی
☑️ #کلبه_کرامت #انسان_شناسی #تمدن_نوین_اسلامی #گام_دوم_انقلاب
@TahaMohajer
⭕️ چه شد که کربلا بوجود آمد⁉️
از منظر امام سجاد(ع) بخوانید..
🔸 پاسخ این سؤال در نظام ۶ طبقاتی است که امام سجاد(ع) در جامعه شناسی خود به این نحو توصیف نمودند:
📷 https://eitaa.com/TahaMohajer/159
1️⃣ شیرها. اینان حاکمان سیاسیاند که همیشه به دنبال راهی برای تسلط بر دیگراناند و نمیخواهند مغلوب شوند. برای دستیابی به مدارج بالا، نیاز نیست تا تقوا داشته باشند، بلکه همان مسیر سیاست قبل از اسلام را اگر بدانند، میتوانند رشد کنند. در جامعهی اسلامی امروز نیز چنین است، هر کسی که بخواهد به مجلس، شورا و ریاست جمهوری راه یابد، کافیست به مردم دروغ بگوید! #فساد_سیاسی
2️⃣ گرگها. تُجاری که هنگام خرید یک کالا مذمت آن را میگویند و هنگام فروش کالا مدحش میکنند.
3️⃣ سگها. مردم از زبان آنها آسایش ندارند (این گروه در واقع نظام رسانهای و امپراتوری رسانهای در همهی جهان است.) #رسانه_بازتابی
4️⃣ روباهها. دینفروشانی که ادیان خود را به قیمت روز میفروشند. (عمروعاصهای زمان، آن چه که به زبان میآورند را باور ندارند.)
5️⃣ خوکها. تودهای از مردم مخنث (خنثی) که در نسبت با حق و باطل خنثی هستند. حق و باطل برایشان فرقی ندارد پس به هر زشتی و فحشایی که دعوت میشوند، اجابت میکنند.
6️⃣ برهها. مؤمنانی هستند که پنج طیف دیگر، پشمشان را میچینند، گوشتشان را میخورند و استخوانشان را میشکنند.»
🔴 زمانی که این ۶ طبقه در یک جامعه شکل گرفتند، واقعه کربلا تکرار خواهد شد و بار دیگر امام حسین(ع) به مسلخ خواهند رفت. وقتی ابا عبدالله (ع) دیدند دین جدشان توسط ۵ طبقه اول مصادره شده است، ایستاد و گفت: «فلان بن فلان مرا بین شمشیر و ذلت مخیر کرده؛ من و ذلت، هیهات!»
⭕️ در جامعهی امروز ما نیز این ۶ طبقه شکل گرفتهاند؛ آیا ادامهی این مسیر در سال پنجاه و نهم انقلاب اسلامی نیز به واقعه سال ۵۹ هجری منتهی خواهد شد؟!
✅ اگر میخواهیم حسینِ زمان خود را ذبح نکنیم، میباید شمر زمانهی خود را بشناسیم؛ شمر، سرباز امام علی(ع) بود، سردار امام حسن(ع) و قاتل امام حسین(ع) بود. مبادا چنین بلایی بر سر ما بیاید! اگر سیاسی هستیم، مراقبت کنیم تا شیر نباشیم؛ اگر تاجر هستیم، گرگ نباشیم؛ اگر رسانهای هستیم، سگ نباشیم؛ اگر عالم دین، منبری و مداح هستیم، روباه نباشیم؛ و اگر از تودهی مردم هستیم، همچون خنزیر (خوک) نباشیم.
▫️برگرفته از جلسه ۷۱۶ #کلبه_کرامت
#️⃣ #محرم #امام_حسین #امام_سجاد #عاشورای_حسینی #جامعه_شناسی #جامعه_خوکی
@TahaMohajer
🖼 #وضعیت | خطاب به مسئولینی که برخلاف گام دوم انقلاب اسلامی در #تمدن_نوین_اسلامی حرکت میکنند!
⚠️ دیگه چقدر باید تجربه کنیم؟
🔸 حرکت برخلاف فرامین و بیانات امام جامعه (که همان فرامین الهی در قرآن و عترت میباشد) این حرم را از رسیدن به ظهور باز میدارد!
🔸 بالاخره ملت ایران از هر چه پورنوکراتِ سوسیال، پورنوکراتِ لیبرال، پورنوکراتِ تکنوکرات، پورنوکراتِ تکنوکرات، پورنوکراتِ مذهبیِ سکولار و التقاطی و ... خسته و نا امید خواهند شد
اما پورنوکراتها بدانند که: {در محضر الهی رو سیاه خواهید بود}.
🔹 پورنوکرات کسی است که برای قدرت رسیدنش، برای عرضه و فروش کالا و خدماتش، برای دیده شدنش، برای جذب به خودش، برای لایک خوردن و بازنشر مواضعش و ... به #هوای_نفس، تمایلات دنیوی، شکم و زیرشکمِ مردم متوسل میشوند.
✅ برای اطلاع از مبانی نظری، چرایی و چگونگی سوار شدن پورنوکراتهای سیاست و اقتصاد روی قوهی ناخودآگاه و غیراستدلالی تودهی مردم، سرفصل «تجاوز به ذهن» #کلبه_کرامت (کرسی نظریهپردازی استاد حسن عباسی) با ابزار کمک آموزشی {مستند «قرن خود The Century of Self» با کارگردانی آدام کورتیس Adam Curtis} را مطالعه فرمائید.
#️⃣ #پورنوکراسی #هوسشهر #دشمن_شناسی
@TahaMohajer