eitaa logo
تا ثریا| طاهره سادات ملکی
328 دنبال‌کننده
39 عکس
17 ویدیو
0 فایل
به یک نگاه تو تطهیر می شود دل من... تنها دارایی‌ام کلمه‌هایی‌ست که امید دارم روزی که دیگر نیستم، آبرویم باشند... طنز شعر انگیزشی یادداشت ممنون میشم مطالب کانال رو با ذکر منبع ارسال کنید🤗 من اینجام👇 @TSadatmaleki
مشاهده در ایتا
دانلود
زلف بر باده مده تا ندهی بر بادم…… @tahere_sadat_maleki
هدایت شده از مسیر موفقیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«رویداد گفتگوی خانواده» برگزار می‎کند: تماشا و نقد فیلم "عامه پسند" 📌ناقد: دکتر سمیه خراسانی 📌زمان برگزاری: دوشنبه ۳۰ مهرماه ساعت ۱۴ الی ۱۷ 📌مکان برگزاری: قم،بلوار امین، کوچه ۸، ساختمان جامعة المرتضی، طبقه دوم، سالن اجتماعات 📌هزینه ثبت نام: ۵۰ هزار تومان ✍️ جهت حضور در این برنامه تا پایان روز پنجشنبه 26مهر به آیدی @Ashnad1402 اطلاع داده شود. -شهدخت-پرویز-و _دیگران ╭┈────────────「🖌📖」 📚 ╰─┈➤@masire_movaffaghiat1
هدایت شده از مسیر موفقیت
ما دانه‌ای بودیم پر از امید کم‌کم جوانه زدیم و سر از خاک بیرون آوردیم حالا نهال کوچکی هستیم که به امید درخت شدن سبز شده‌ایم... این اولین رویداد عمومی ماست... قدم به دیده🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خب من از وقتی این کلیپو دیدم خیلی روانشناسانه با بچه‌هام برخورد می‌کنم خدایا تو شاهد باش فقط به خاطر سلامت بچه‌هام ☺️ @tahere_sadat_maleki
هدایت شده از کانال عاطفه خرّمی
برای اونهایی که شماره حساب موثق میخواهند... @atefe_khorrami
♥️🍃 گر دل نبُوَد، کجا وطن سازد عشق! گر عشق نباشد، به چه کار آید دل... @tahere_sadat_maleki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله بلند بگو خانمم - «نه! نشد، باید طوری داد بزنید که صداتون برسه به آمریکا و اسرائیل» این صدای خانم کریمی ناظممان بود که توی میکروفن مدرسه داد می‌زد و ما را تشویق می‌کرد تا از اعماق وجودمان فریاد بزنیم و صدایمان را برسانیم به آمریکا و اسرائیل و من در ذهن هشت-نُه ساله‌ام فکر می‌کردم خانه‌ی آمریکا و اسرائیل چند کوچه آن‌ طرف‌تر است، طوری داد می‌زدم که دویدنِ خون پشت صورتم را حس می‌کردم و می‌توانستم رگ باد کرده‌ی گردنم را لمس کنم. وقتی به صورت بچه‌هایی که در صف به خط شده بودند نگاه می‌کردم، همه را مثل لبو می‌دیدم. جمله‌ی خانم کریمی به مناسبت‌های مختلف تغییر می‌کرد گاهی باید صدایمان به مردم مظلوم فلسطین می‌رسید، گاهی باید به یمن می‌رسید و گاهی هم بی مناسب صدایمان باید دعای فرج می‌شد و به آسمان‌ها می‌رسید. چیزی که برای خانم کریمی مهم بود هم‌صدایی و رسیدن صدایمان به جایی بود. اگر کسی ساکت بود یا اگر بچه‌ای سرگرم بازی و شلوغ‌کاری بود، پشت میکرفن اسمش را می‌خواند و از صف خارجش می‌کرد. چی شد که یاد این خاطره افتادم؟ صبح‌های زود، وقتی آفتاب پایش را روی گل‌های قالی دراز می‌کند. با صدای مرگ بر آمریکای سیصد چهارصد تا دانش‌آموز بیدار می‌شوم. ناظم مدرسه‌ی سر کوچه‌مان توی بلندگو می‌گوید: «بلند بگو خانمم! می‌خوام صداتون برسه به غزه»، بعد میکرفن را می‌گیرد جلوی دهان چهارصد تا دختر و صدایشان در گوش محله می‌پیچد. ناظم می‌گوید: « اول صبحی ماست خوردید؟ می‌خوام صداتون برسه به آمریکا و اسرائیل»دخترها طوری جیغ می‌کشند که فکر می‌کنم اگر آمریکا و اسرائیل یک شخصیت بودند و دسترسی به آن‌ها ممکن، همین یک مدرسه برای نابود کردندشان کافی بود. همصدایی بالاخره جواب می‌دهد. همانطور که یک روز پدرها و مادرهایمان همصدا شدند و شاه را بیرون کردند، همصدا شدند و صدّام را با آن‌ همه کبکبه و دبدبه خار و ذلیل کردند، ما هم یک روز اسراییل را از صفحه تاریخ محو می‌کنیم. یک روز صدایمان را به آسمان‌ها می‌رسانیم و اماممان را برمی‌گردانیم... ان‌شالله... ✍️ طاهره سادات ملکی @tahere_sadat_maleki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
فرزند زمانیم، نه دیریم، نه زودیم از روز ازل معتکف معرکه بودیم گرد خفقان از افق دید گرفتیم زنگار غم از چهرهٔ آیینه زدودیم یک شهر به وجد آمده در فصل تماشا از منظرهٔ پنجره‌هایی که گشودیم در خانهٔ انسانیت امروز ستونیم در خیمهٔ حقانیت امروز عمودیم ای عشق! ببین صفحه پر از جوهر خون شد هربار برایت غزلی تازه سرودیم باری تو هم از غربت ما بگذر و بگذار تاریخ بگوید که چه کردیم و که بودیم | | @fatemeh_arefnejad
33.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به سرنوشت تو ای کاش من دچار شوم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏ @tahere_sadat_maleki
زندگی قوری گل سرخ است و عطر ریحان من معتقدم زندگی زنانگی است وقتی با دست های ظریفت گره های دنیا را باز می‌کنی و درزهای زمان را کوک می‌زنی @aboajor
🕓 🎯با حضور شاعران عزیز: طاهره سادات و سمیه 👍 💡چراغ جلسه‌های ، با همکاری محفل شعر دوباره روشن شد.😍 ❌لینک ثبت‌نام: 🌐 https://courses.jz.ac.ir/course/20546-2/ ✅سه‌شنبه‌ها: ⏰ساعت 14 تا 15:15 دقیقه، ویژه گروه شعر ( نوشاعران) ⏰ساعت 15:30 تا 17 (جلسه نقد و خوانش شعر) ✅حق عضویت در باشگاه: 100 هزار تومان 🏬مکان: جامعه‌الزهرا (علیهاسلام)، ورودی درب بوعلی، ساختمان آیه‌الله‌بهاءالدینی مرکز آموزش‌های آزاد و مهارتی |مرکز آموزش‌های آزاد و مهارتی| 🆔@ama_jz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری، وَلا اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوی ما را به سخت جانی خود این گمان نبود... @tahere_sadat_maleki
به یک خریدار که تمام خستگیمان را یکجا بخرد؛ نیازمندیم :) @tahere_sadat_maleki
حرف‌های ما هنوز ناتمام .... تا نگاه می‌کنی : وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آن‌که با خبر شوی لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود آی ..... ای دریغ و حسرت همیشگی ناگهان          چقدر زود                      دیر می‌شود! قیصر امین ‌پور @tahere_sadat_maleki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا