6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در دل جنگ، شاهرخ ضرغام به نمادی از شجاعت و مقاومت تبدیل شد. دشمنان از او میترسیدند و برای سرش جایزه تعیین کردند، اما او همچنان به مبارزه ادامه داد. داستان او الهامبخش همه ماست تا در برابر چالشها ایستادگی کنیم. بیایید یاد و خاطره این قهرمان را زنده نگه داریم و از او بیاموزیم. #قهرمان #شجاعت #مقاومت #شهید #شاهرخ_ضرغام
#صدای_مقاومت
@TahlilgarPlus
همین اندیشهای که عالی ترین مفاهیم حکمت را در دنیا می سازد و همین انگشت هایی که عالی ترین نثر و شعر را خلق می کند، همچون دست یک عمله توی سنگ ها و خاشاک های ینبع (شهری در عربستان) و مدینه چاه می کند، کار می کند، خاک می کند، کشاورزی می کند و بار می کشد. طبقه کارگر در طول تاریخ چنین سمبلی و چنین مظهری حتی در اساطیر ندارد. / دکتر شریعتی در مدح مولا علی(ع)
@TahlilgarPlus
16.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وصیتی ساده و کوتاه بگو که یادم نرود
.
در این ویدیو، پنج توصیه ارزشمند پیامبر به ابواییوب انصاری را میشنوید که میتواند زندگی شما را تغییر دهد. از ناامیدی از دست مردم تا پرهیز از طمع و خواندن نماز با نیت آخرین نماز، این توصیهها راهنمایی برای زندگی بهتر هستند. با ما همراه باشید و این نکات را در زندگی خود به کار ببرید. #زندگی_بهتر #توصیه_پیامبر #آرامش_روحی #نماز #اخلاق_اسلامی
@TahlilgarPlus
Rosta sohrab.mp3
11.64M
رستم و سهراب / تیغ کشیدن رستم زاده بر ایران / داستان های #شاهنامه / قسمت هفدهم
💠 در این داستان حمله ی سهراب با لشکری با بیش از 12 هزار نیرو به ایران را و رویایی با پدر و فکر خام فرزند که به دنبال پدر میگشت تا او را پیدا کند و شاه ایران را شکست دهد و پدرش رستم را بر تخت بنشاند مرور خواهیم کرد/ / در تاریخ ایران را شکست نداده اند الا اینکه از روی خودش و از نسل بعدش بکوشند گروهی را علیه خودش بسیج کنند، در شاهنامه در بخشی از داستان از رستم فرزندی را تحت آموزه های خود بزرگ میکنند بلکه با او ایران را شکست دهند در اینجا این مهم را مرور خواهیم کرد. / این ویدئو تقدیم میشود به هم وطنهای ایرانی، دوستان افغانستانی و تاجیکستانی و ترکمنستانی و ازبکستانی و تمام کسانی که روزی عضوی از حوزه ی تمدنی مشترکی بوده اند.
#سهراب
کانال دوم ما را حتما دنبال کنید:
https://www.youtube.com/@tahlilgar_plus
@TahlilgarPlus
42.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رستم و سهراب / تیغ کشیدن رستم زاده بر ایران / داستان های #شاهنامه / قسمت هفدهم
💠 در این داستان حمله ی سهراب با لشکری با بیش از 12 هزار نیرو به ایران را و رویایی با پدر و فکر خام فرزند که به دنبال پدر میگشت تا او را پیدا کند و شاه ایران را شکست دهد و پدرش رستم را بر تخت بنشاند مرور خواهیم کرد/ / در تاریخ ایران را شکست نداده اند الا اینکه از روی خودش و از نسل بعدش بکوشند گروهی را علیه خودش بسیج کنند ، در شاهنامه در بخشی از داستان از رستم فرزندی را تحت آموزه های خود بزرگ میکنند بلکه با او ایران را شکست دهند در اینجا این مهم را مرور خواهیم کرد. / این ویدئو تقدیم میشود به هم وطنهای ایرانی، دوستان افغانستانی و تاجیکستانی و ترکمنستانی و ازبکستانی و تمام کسانی که روزی عضوی از حوزه ی تمدنی مشترکی بوده اند.
#سهراب
کانال دوم ما را حتما دنبال کنید:
https://www.youtube.com/@tahlilgar_plus
@TahlilgarPlus
خدایا
می دانم که اسلام پیامبر تو با "نه" آغاز شد (لا اله الا الله)
و میدانم که تشیع دوست تو نیز با "نه" آغاز شد (همان نه که علی در شورای انتخاب خلیفه در پاسخ عبدالرحمن گفت).
پس مرا ای فرستنده محمد و ای دوستدار علی، به "اسلام آری" و به "تشیع آری" کافر گردان..... / دکتر علی شریعتی
@TahlilgarPlus
تحلیلگر پلاس
خدایا می دانم که اسلام پیامبر تو با "نه" آغاز شد (لا اله الا الله) و میدانم که تشیع دوست تو نیز با "
فقط خط آخر : مرا به اسلام "آری" کافر گردان ...
14.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نادان کفاشان باید مکه میرفتند
#حکایت
@TahlilgarPlus
تحلیلگر پلاس
قسمت بیست و نهم / خب پس صبر کن داستان فرمانده ام رو برات بگم: اینا عاشق هم شده بودن، تفاوت نگاه دا
قسمت سی ام /
او آخرین ساعات حضورش در تهران را میگذراند و البته نیاز داشت که یک رابط در تهران برای خودش پیدا کند و برای این مهم بسیار به پیام امید داشت.
نوال در هتل با رفیقش (اکانت موساد) ارتباط گرفت و نوشت: سلام دوست عزیزم. جلسات خیلی خوبی تهران داشتم. به زودی بر میگردم. راستی من با یک پسر خوب در تهران آشنا شدم و فکر میکنم به زودی همکار خوبی برای ما در تهران بتونه باشه
رفیق نوال هم در پاسخ نوشت: سلام عزیزم، راستی من یه خوابی دیدم. خواب دیدم با یه پسر خوب در تهران ازدواج کردی و اون پسر شهید شده، اگر دوست داشتی چند روز بیشتر تهران بمون ...
نیروهایی که در حال رصد نوال بودند بیش از چیزی که نوال تصور میکرد به او اشراف داشتند. بخشی از اطلاعات از طریق وسائل ارتباطی نوال بود و بخشی از اشراف بر روی پیام هایش از طریق روشی بود که فعلا امکان بیان ندارد. به هر جهت عین متن پیام برای هادی پرینت گرفته شده و به وی منتقل شد.
هادی محسن را صدا زد تا با او درباره ی این مسئله صحبت کند.
محسن متن پیام را خواند و گفت: اینا این قدر احمق هستن که رمزی حرف نمیزنن؟
هادی گفت: اولا نشون میده خیلی مطمئن هستن که ارتباطشون امن هست و جای خوشحالی داره، دوما رمزیه دیگه، رفیقش یه خواب دیده، کاملا عادی، سوما چی برداشت میکنی؟
محسن گفت: مشخصه...
هادی گفت: بله منتها میخوام شرحش بدی
محسن گفت: میخواد با پیام ازدواج کنه و بعد هم موساد پیام رو بکشه
هادی گفت: خوبه ولی از یه همچین چیزی چه سودی می تونن ببرن؟
محسن گفت: به نظر من این از ظرفیت پیام استفاده میکنه و ارتباط هایی رو تعریف میکنه، شبکه ی رسانه ای موساد در داخل هم برای نوال هویت میسازه به عنوان خبرنگار غیر ایرانی حامی مقاومت، بچه حزب اللهی های ما هم بدون اینکه بدونن از همه غرب زده تر هستن و تا میبینن یه خبرنگار غیر ایرانی داره از مقاومت میگه، یا یکی با پوشش متفاوت داره میگه با دست خودشون تبلیغش میکنن و نوال هویت رسانه ای در ایران پیدا میکنه
هادی گفت: درسته ولی پیام کجای داستان کشته میشه و چرا؟
محسن گفت: آقا، دختره اومده ایران شده شخصیت رسانه ای، حالا وقتشه پسره رو بکشن تا ایشون بشه همسر شهید، هم جایگاهش بره بالا تر هم سطح نفوذش بره بالا به عنوان یه خبرنگار غیر ایرانی دلسوز که خودش هم حالا همسر شهیده
هادی کمی فکر کرد و گفت: یه مسئله نباید فراموش بشه و اونم اینکه این سناریوی موساد نباید هیچ کجا مطرح بشه که خدایی نکرده فردا توهم نسبت به خانواده ی شهدا پیش نیاد
محسن: نه بابا مگه بچم جایی بگم، فردا یه احمقی پیدا میشه همینو داستان شب میکنه و یه سری آدم ساده رو مردد.
هادی: آفرین خوبه که دهنت قرصه و حواست به این چیزها هست، خب پیشنهادت چیه برای مدیریت این مسئله؟
محسن گفت: به نظرم باید بگذاریم پیام رو بکشن
هادی گفت: ای بابا
محسن حرف هادی را قطع کرد و گفت: میدونم الان میخوای بگی داداش خودت هم بود همینو میگفتی؟ ولی به نظرم، باید بگذاریم پیام رو بکشن! اقا جان یه نفر کشته بشه بهتر از اینه که فردا روزی ده ها نفر جانشون تهدید بشه یا امنیت یه ملت به خطر بیفته...
هادی گفت: با عقل کامل داری این حرف رو میزنی؟
محسن گفت: آقا ما الگوی رفتاری موساد رو از لب مرز لبنان در آوردیم، رسیدیم به بیروت با نوال بچه های مقاومت رفتن تا اسپانیا و حالا هم اومدیم تو تهران این الگو رو کامل در بیاریم میدونی چه کمکی به کشور میکنه؟ میدونی چند تا عملیات موساد برای ما عیان میشه؟ شما فکر کردی همین اشرافی که الان روی نوال داریم و موساد به عقلش هم نمیرسه مفت پیش اومده؟ هزینه دادیم ولی الان رسیدیم اینجا، اینجا هم به نظرم باید بگذاریم موساد کارش رو بکنه که کلیت ماجرا روشن بشه و عملیاتشون لو نره...
هادی در پاسخ به محسن گفت: آقا جان موساد میخواد یه نفر رو ترور کنه، ما در یک فرآیند طبیعی جلوی موساد رو میگیریم. موساد از کجا میخواد بفهمه عملیاتش لو رفته؟ حالا از اینجای کار به بعد هم ما میتونیم الگوی رفتاری موساد رو در بیاریم چیزی عوض نمیشه !
محسن گفت: خیلی خب، پس ما در تهران به فرض اینکه این دوتا ازدواج کنن جان پیام رو حفظ میکنیم ولی اگر دختره این رو برداره ببره لبنان، اونجا بزنن بکشنش دیگه دست ما نیست.
هادی گفت: دست ما نیست نداریم، باید با بچههای حزب هماهنگ بشی و بهشون بگی ادامش بدن.
محسن گفت: باشه ولی خب اگر از لبنان پسره رو ببره بیرون دیگه اونجا دست هیچکس نیست. بعد به نظر من اگر زدن پیام رو کشتن باید یه اتفاقاتی بیفته که نوال هم بمیره، اونجا رسانه ها بگن موساد زده یه زوج جوان رو کشته، دختره جاسوسه دیگه زنده بمونه که چی بشه؟
ادامه دارد....
@TahlilgarPlus
در آن روزها که علی نباید دست به شمشیر میبرد، فاطمه از سخن شمشیری ساخت آتش بیان و حق نشان، که هم خونی ریخته نشد، و هم حقیقت را تا ابد بر لوح زمانها و پیکره آبادیها و مکانها ثبت کرد.... / فاطمیات: ص۲۲ . محمد رضا حکیمی
@TahlilgarPlus