eitaa logo
کانال تحلیلی سیاسی صراط
2.4هزار دنبال‌کننده
651 عکس
438 ویدیو
61 فایل
تحلیل مسائل روز ایران وجهان کانال دوم ( رسانه= صوتی+تصویری) eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi دست نوشته های اینجانب👇️ @hamraah_batahlil برای ارسال نظرات و ارتباط مستقیم👇️ @Yasin1y ⚠️ #تبلیغ_و_تبادل_نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
سوریه / تقسیم بندی منافع و عبرت هایش ! ✍یداله یاسینی حکایتِ تقابلِ محورِ غربی/عبری/عربی/ترکی با محور_مقاومت در سوریه و نیز عدم توفیق اقتصادی در کیک اقتصاد سوریه برای ایران، و تصاحب سهم عمده بازار اقتصادی آن برای ترکیه، ماجرای نقشه ی که از مسیر جولان اشغالی تا شمال شرقی سوریه و عراق به منظور غارتِ منابع نفتی و آبی اش برای اروپا، آمریکا و اسرائیل طراحی شده از یکسو؛ پیروزی دونالد ترامپ و خط و نشانش برای اروپا، روسیه، چین و ایران و عدم پاسخ نظامی ایران به تجاوز آشکار اسرائیل از سوی دیگر، همچنین راه اندازی ترکیه برای ایران به دنبالِ رنگ باختن اعتماد جامعه ایران از اخبار داخلی و به تبع آن کوچ اعتماد به شبکه ها و اخبار خارجی که محصول سیاست های اشتباه و پی در پی دولت های اصلاح طلب و اصول گرا بوده بعلاوه ساده لوحی و «برادر خواندن آمریکا» توسط رئیس دولت و ارسال « سلاح را زمین بگذاریم» و اعلام آمادگی تیم دولت برای از موضع ضعف، همه و همه، حاکی از زنگ خطری است که اگر برای آن چاره‌ای نشود، آنها با استفاده از دست برتر رسانه‌ ای درباره سناریو های حمله اسرائیل به زیر ساخت های هسته ای و تجاری کشور سخن گفته و دل مردم را خالی می کنند! آیا از خواب غفلت بیدار می شویم؟! امام علی (ع): مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ «عَدُوِّهِ». کسی که به هنگام یاری رهبر خود، بخوابد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد! فتامل❗️ // یداله یاسینی 👇 @hamraah_batahlil
کانال تحلیلی سیاسی صراط
نماز ولی امر مسلمین جهان بر پیکر مالک اشتر زمان. #سالگرد_شهادت #سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی به کان
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| متفاوتی به چند حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در برخی دیدارها و برنامه‌های خاطره‌انگیز با رهبر انقلاب از اهدای درجه سرتیپی در دهه ۶۰ تا نشان ذوالفقار در سال قبل از شهادت؛ از لبخند در نماز عید فطر تا اشک‌های فراق به یاد شهدای دفاع مقدس سالگرد شهادت سردار رشید اسلام سپهبد🌷 به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
القاعده یمنی
کانال تحلیلی سیاسی صراط
القاعده یمنی
. ✍ دکتر امیر عسگر القاعده در یمن، که به طور رسمی با نام "القاعده در شبه‌جزیره عربستان" (AQAP) شناخته می‌شود، یکی از شاخه‌های مهم و فعال گروه تروریستی القاعده است که تمرکز اصلی آن در یمن قرار دارد. این گروه در سال ۲۰۰۹ از طریق ادغام دو شبکه القاعده در یمن و عربستان سعودی تشکیل شد و به عنوان یکی از خطرناک‌ترین شاخه‌های القاعده شناخته می‌شود. 📆 تاریخچه شکل‌گیری تاریخ شکل‌گیری: القاعده در یمن به طور دقیق از زمان شکل‌گیری‌اش مشخص نیست، اما با ملحق شدن گروه‌های تروریستی یمنی به القاعده عربستان شکل گرفت. در سال ۲۰۰۰، حمله انتحاری به ناو جنگی USS Cole در بندر عدن، یکی از اولین عملیات‌های برجسته این گروه بود که ۱۷ نظامی آمریکایی را کشت. 🔗 ادغام: در ژانویه ۲۰۰۹، القاعده در یمن با القاعده در عربستان سعودی ادغام شد و AQAP را تشکیل داد. این گروه از آشوب‌های سیاسی و نظامی در یمن بهره برد تا نفوذ خود را گسترش دهد. اهداف و فعالیت‌ها 🎯 اهداف: هدف اصلی AQAP سرنگونی دولت‌های یمن و عربستان سعودی با هدف ایجاد یک خلافت اسلامی است. این گروه به طور خاص آمریکا و متحدانش را هدف قرار می‌دهد. عملیات‌ها: ❗️حملات تروریستی: علاوه بر حمله به USS Cole، AQAP مسئولیت حملات متعددی مانند حمله به فرودگاه‌ها، تأسیسات نفتی، و حملات انتحاری را بر عهده گرفته است. 🔞 ترورها: این گروه همچنین متهم به ترور مقامات و شخصیت‌های دولتی و خارجی است. نفوذ در مناطق: در طول جنگ داخلی یمن، القاعده توانست کنترل بخش‌هایی از مناطق جنوبی و شرقی یمن را در دست بگیرد. 🧝‍♂ رهبری و ساختار رهبران: شاخه یمن القاعده تحت رهبری افرادی مانند ناصر الوحیشی، که در سال ۲۰۱۵ توسط یک حمله پهپادی آمریکا کشته شد، و قاسم الریمی که در سال ۲۰۲۰ کشته شد، عمل کرده است. 📊 ساختار: القاعده در یمن سازمانی با ساختار پیچیده دارد که شامل نیروهای محلی، خارجی و همچنین استفاده از تکنولوژی‌های مدرن برای ارتباط و عملیات می‌شود به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
تاملی در تجربه تثبیت نرخ ارز در سال 1374 ✍دکتر سید یاسر جبرائیلی بر اساس اظهارات آقای مسعود نیلی در کتاب «اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی»، با روی کار آمدن آقای هاشمی رفسنجانی در سال 1368، زمینه برای پیاده‌سازی ایده «کاهش ارزش پول ملی» که این طیف از ابتدای دهه 60 دنبال می‌کردند، فراهم شد. از سال 68 همکاری رسمی ایران با صندوق بین‌المللی پول آغاز شد. برادر اسحاق جهانگیری سال 69 از برنامه IMF برای ایران به این شکل رونمایی کرد: «راجع به از بین بردن کسری بودجه پیشنهاد می‌کند که هزینه‌ها کاهش یابد و در واقع حجم کار دولت کمتر گردد و درآمدها خصوصا درآمد مالیاتی اضافه شود. یا راجع به شرکت‌های دولتی و کارآیی آنها و فعال کردن بخش خصوصی و کنترل نقدینگی و همچنین راجع به حذف سوبسیدها و نرخ ارز پیشنهاداتی دارد که البته بعضی از این شرایط به عنوان سیاست‌های اقتصادی از قدیم و در حال حاضر مورد توجه دولت و مجلس بوده است، ولی بعضی دیگر از آن شرایط به هیچ وجه به مصلحت کشور ما نیست. مثلا حذف سوبسیدها در کشوری که یکی از مهم ترین اهداف انقلابش دفاع از مستضعفین جامعه است، چگونه امکان پذیر است؟» اما نهایتا در اسفند 69 برنامه «تعدیل اقتصادی بر اساس بازنگری در نرخ ارز» با همکاری IMF تدوین شد. سندی که مهر «سری» خورد و چندی بعد به اجرا درآمد. فرض اصلی سند مذکور این بود: «ارز همانند سایر کالاها در بازار دارای قیمتی است که نقطه تعادلی آن بر اساس عرضه و تقاضا معلوم می گردد». بر این اساس، «پذیرش تدریجی مکانیسم بازار در تعیین قیمت ارز» در دستور کار قرار گرفت. با اجرای این سیاست، نرخ ارز به شکل هولناکی شروع به جهش کرد. زندگی بر مردم گران شد، تورم سر به فلک کشید و به ارقامی رسید که حتی در طول جنگ تحمیلی نرسیده بود. در گوشه و کنار کشور تظاهرات علیه فقر و گرانی آغاز شد. قزوین، مشهد و... فروردین سال 1374، شورش به اسلامشهر رسید. ‏با این وجود، طرفداران نسخه تعدیل تصریح داشتند که این سیاست‌ها ولو با سرکوب مردم باید اجرا شود. مسعود روغنی زنجانی رئیس وقت سازمان برنامه می گوید: «من در مجلس استدلال کردم که اگر شما دنبال اجرای یک سیاست مشخص هستید باید منتظر یک سری عواقب اجتماعی-سیاسی تصمیمات خود نیز باشید. مثلا دولت کره سیاست های خود را به صورت علنی اعلام می کند و به شدت نیز پیگیری می کند، وقتی هم با واکنش های کارگران و دانشجویان روبرو می شود، پلیس را برای سرکوب آنها به خیابان ها می فرستد. اگر قرار باشد بخواهیم چنین واکنش هایی را شاهد نباشیم، هرگز سیاست ها و تصمیم هایی را که مدنظر داریم، اجرا نخواهیم کرد». دقیقا مانند همین امروز که صریح می‌گویند مانند ماجرای «تیان آنمن» چین باید قیمت ها را یک شبه 10 برابر کرد و مردم را کشت، همان موقع نیز می گفتند باید معترضان را سرکوب کرد. اما اردیبهشت 1374 آقای هاشمی رفسنجانی سرانجام ترمز تعدیل را کشید و تسلیم تثبیت شد. هیئت وزیران طی مصوبه ای نرخ ارز را که در بازار آزاد به 700 تومان رسیده بود، روی 300 تومان تثبیت کرد. همه صادرکنندگان مکلف به سپردن تعهد برای بازگرداندن 100 درصد ارز حاصل از صادرات کالاها و خدمات خود ظرف سه ماه و فروش آن به قیمت 300 تومان به بانک های دولتی شدند و صادرکنندگانی که پیرو سیاست تعدیل مجاز شده بودند 50 درصد ارز خود را به چرخه رسمی تجاری کشور برنگردانند(در بازار سیاه به نرخ بالا بفروشند)، مکلف به بازگرداندن 100 درصد ارز خود شدند. وزارت اطلاعات مسئول مبارزه با قاچاق ارز شد و مقرر گردید قوه قضائیه ظرف یک ماه به پرونده های قاچاق رسیدگی کند. دولت با عاملیت وزارت اطلاعات مقتدرانه جواز کار صرافی هایی را که از مقررات بانک مرکزی تبعیت نمی کردند، لغو کرد. کمیته نرخ گذاری کالاهای صادراتی تشکیل شد تا میزان ارزی که هر صادرکننده باید بازگرداند، مشخص شود. ادامه...👇 https://eitaa.com/tahlilisiyasiseraat/5681
کانال تحلیلی سیاسی صراط
‏تاملی در تجربه تثبیت نرخ ارز در سال 1374 ✍دکتر سید یاسر جبرائیلی بر اساس اظهارات آقای مسعود نیلی
. ▫️بخش دوم با اجرای پیمان سپاری 100 درصد، دیگر ارزی نبود که به بازار سیاه تزریق شود. لذا رکود کامل بر این بازار حاکم و کاهش قیمت ها آغاز شد. حتی قیمت سکه طلا کاهشی شد... قیمت انواع کالاها در بازار به طرز شگفت انگیزی کاهش می‌یافت: از خودرو تا لوازم یدکی آن، از لوازم خانگی یا حبوبات و گوشت و مرغ و تخم مرغ... رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار شهریور 1374 خود با هیئت دولت وقت، از موفقیت سیاست تثبیت تمجید کردند: «تثبیت نرخ ارز و جلوگیری از قاچاق و مبارزهی جدّی با قاچاقچیان- چه قاچاق کالاها و چه قاچاق ارز- نیز تأثیر زیادی در زندگی مردم داشته است». بهمن ماه 1374، مرحوم مرتضی محمدخان وزیر وقت اقتصاد در نامه ای سری به آقای هاشمی نوشت که «علت اصلی تورم در کشور، نرخ ارز است و طی 9 ماه اجرای سیاست تثبیت، دولت موفق به کنترل تورم شده است. اگر این سیاست ادامه یابد، سال آینده تورم نصف و رشد اقتصادی دو برابر خواهد شد». این پیش بینی دقیق، فراتر از انتظار اتفاق افتاد. تورم 49.5 درصدی سال 74 در سال 75 به 22 درصد کاهش یافت. رشد اقتصادی 2.6 درصدی نیز به 5.6 درصد افزایش یافت. شرایط امروز، حتما با سال 1374 متفاوت است. هم پیچیدگی اجرای سیاست زیاد است؛ هم امکانات اجرای سیاست قابل مقایسه با آن دوره نیست. فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات، اشراف بر تراکنش های ریالی، روابط پیشرفته گمرکی و ده‌ها ابزار دیگر که امروز در اختیار حاکمیت است، در آن زمان نبود. البته امروز یک تفاوت خاص نیز با سال 1374 دارد. سال 74 گوسفندچران‌های توئیت‌باز و بلاگرهای سیاسی و سیگنال‌فروش‌های بورسی نبودند که به تایملان سرازیر شده و فکاهی بگویند اگر می شود دلار را 300 تومان کرد، چرا 10 تومان نکنیم! نرخ ارز در کشور ما کاملا تابع اراده سیاسی است. همچنانکه سیاست تعدیل و افزایش نرخ ارز با اراده سیاسی انجام شد، همچنانکه سال 1401 ارز 4200 با اراده سیاسی حذف شد، همچنانکه ارز نیما در سال 1403 با اراده سیاسی حذف شد، سال 1374 نیز نرخ ارز با اراده سیاسی تثبیت شد. این اراده سیاسی یا معطوف به منافع عمومی و معیشت مردم است، یا معطوف به منافع ذینفعان ارز گران. در سال‌های اخیر همه تلاش دلسوزان این بوده که جریان های حاکم بر دولت و مجلس، این اصلاحات را به نفع مردم انجام دهند. بی پاسخ ماندن این مطالبه، دغدغه مندان را ناگزیر از کنش سیاسی کرده است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
چرتکه و آمار! ✍یداله یاسینی بانک‌های خصوصی ۳۷ میلیون مترمربع زمین و ساختمان به ارزش ۱۲۱ هزار میلیارد تومان در اختیار دارند. این در حالی است که در ایران حدود ۲۷میلیون خانوار؛ ۳۰میلیون واحد مسکونی؛ ۷میلیون مستأجر و ۵میلیون فاقد مسکن وجود دارد! همچنین سهم سرانه واحد مسکونی برای هر نفر در ایران۲۷ و نیم متر است! جالب است بدانید در مجموع تعداد ۴/۱۹۷/۰۰۰ مجرد شامل ۱/۹۸۴/۰۰۰ دختر و ۲/۲۱۳/۰۰۰ پسر مجرد در کشور وجود دارد. ۲/۲۲۵/۰۰۰ بالای ۳۵ سال ۱/۱۹۵/۰۰۰ نفر ۳۵ تا ۳۹ سال ۵۴۴/۰۰۰ نفر ۴۰ تا ۴۴ سال ۲۳۳/۰۰۰ نفر ۴۵ تا ۴۹ سال حالا اگر از ۳۷ میلیون متر زمینی که در اختیار بانک های خصوصی است به هر زوج فقط ۷۰ متر زمین داده شود تعداد ۵۲۸/۵۷۱ زوج یا ۱/۰۵۷/۱۴۴ نفر خانه دار یا حدود ۲۴۰میلیون وام بلاعوض به ۵۰۰ هزار زوج یا یک میلیون نفر مجرد تعلق می گیرد! 🚨 آماری از تعداد خانوارهای مستاجر ایران 🚨 آمار تجرد در ایران // یداله یاسینی 👇 @hamraah_batahlil
«گروه ویژه اقدام مالی» (FATF) چیست؟ و مزایا و مضرات پیوست ایران به آن چه خواهد بود؟ ✍مجید رجبی «گروه ویژه اقدام مالی» (FATF) یک سازمان بین‌المللی است که در سال ۱۹۸۹ برای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم تأسیس شد. این سازمان با تعیین استانداردهای جهانی برای مقابله با این جرائم، تلاش می‌کند تا سیستم مالی بین‌المللی را ایمن‌تر کند. FATF استانداردهای خود را از طریق توصیه‌نامه‌هایی ارائه می‌دهد که کشورهای عضو موظف به اجرای آن‌ها هستند. عدم رعایت این توصیه‌نامه‌ها می‌تواند منجر به قرار گرفتن کشور در لیست سیاه FATF شود، که پیامدهای منفی اقتصادی و سیاسی در پی خواهد داشت. مزایای پیوستن: پیوستن به FATF می‌تواند به بهبود تصویر بین‌المللی ایران کمک کند و منجر به افزایش اعتماد به سیستم مالی آن شود و زمینه را برای همکاری‌های اقتصادی و سیاسی بیشتر فراهم کند. اما این مزایا مشروط به رفع تحریم‌ها و بهبود روابط بین‌المللی است. تسهیل مبادلات مالی نیز تنها در صورت رفع تحریم‌ها و محدودیت‌های بانکی قابل دستیابی است. در حال حاضر، مضرات پیوستن به FATF به مراتب بیشتر از مزایای آن است. لغو تحریم‌ها و بهبود روابط، پیش‌شرط تحقق مزایای FATF است. مضرات پیوستن: پیوستن ایران به FATF با چالش‌ها و مضرات جدی همراه است که شامل موارد زیر می‌باشد: ۱- کاهش حاکمیت ملی: اجرای استانداردهای FATF مستلزم تغییرات اساسی در قوانین و مقررات مالی ایران است. این تغییرات، به طور مستقیم بر استقلال ایران در مدیریت سیستم مالی داخلی و اتخاذ سیاست‌های اقتصادی مستقل تأثیر می‌گذارد. الزام به شفاف‌سازی کامل تراکنش‌های مالی می‌تواند به محدود شدن سیاست‌های مالی دولت در حمایت از بخش‌های خاص اقتصاد و یا پروژه‌های کلیدی منجر شود. این محدودیت‌ها عملاً امکان اجرای سیاست‌های اقتصادی مستقل را کاهش می‌دهند. ۲- محدودیت در تامین مالی: پیاده‌سازی استانداردهای FATF و شفافیت مالی بیشتر، می‌تواند دسترسی برخی نهادها و گروه‌ها، به ویژه آن‌هایی که با تحریم‌ روبرو هستند، به منابع مالی را به شدت محدود کند. این امر می‌تواند بر توانایی ایران در حمایت از برنامه‌های کلیدی، از جمله برنامه‌های دفاعی و یا پروژه‌های زیربنایی، تاثیر منفی بگذارد. محدودیت‌ها در انتقال وجوه می‌تواند اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی را نیز به مخاطره اندازد. ۳- کاهش توانایی دور زدن تحریم‌ها:«FATF» با ارائه چهارچوبی برای شفافی مالی بین‌المللی، تلاش می‌کند تا امکان دور زدن تحریم‌ها را کاهش دهد. پیوستن به FATF، به طور ضمنی، به معنای همکاری بیشتر با سیستم مالی بین‌المللی و رعایت قوانین و مقررات آن است. این امر می‌تواند توانایی ایران را در استفاده از روش‌های غیرمستقیم برای تامین مالی در شرایط تحریم، به شدت کاهش دهد و دسترسی به منابع مالی حیاتی را دشوارتر کند. به عبارت دیگر، شفاف‌سازی اجباری منابع درآمدی، امکان دور زدنتحریم‌ها را به حداقل می‌رساند و قدرت چانه‌زنی تهران در مذاکرات احتمالی را کاهش می‌دهد. ۴- خطرات امنیتی: پیامدهای امنیتی نیز بسیار حائز اهمیت است. شناسایی دقیق منابع مالی نهادهای نظامی و گروه‌های مقاومت، توان لجستیکی و نفوذ منطقه‌ای ایران را به شدت کاهش خواهد داد. این موضوع می‌تواند موازنه قدرت در خاورمیانه را به نفع رقبای منطقه‌ای تغییر دهد. ۵- اعمال تحریم‌های بیشتر: حتی با پیوستن به FATF، احتمال اعمال تحریم‌های جدید از سوی برخی از کشورهای غربی وجود دارد. بهانه این تحریم‌ها می‌تواند عدم اجرای کامل استانداردهای FATF یا عدم همکاری کافی با این سازمان باشد. در این صورت، پیوستن به FATF نه تنها مزایای قابل توجهی ندارد، بلکه می‌تواند بهانه‌ای برای اعمال فشارهای بیشتر بر ایران شود. بخصوص که ایران تمام منابع مالی و روش‌های کسب درآمد خود را آشکار کرده. در این شرایط اعمال تحریم‌ها دقیق‌تر و مخرب‌تر، آسان‌تر و اجرایی‌تر می‌شود.
کانال تحلیلی سیاسی صراط
«گروه ویژه اقدام مالی» (FATF) چیست؟ و مزایا و مضرات پیوست ایران به آن چه خواهد بود؟ ✍مجید رجبی «گ
. ۶- افزایش هزینه‌های درآمدی و کمبود بودجه: پیاده‌سازی استانداردهای FATF نیازمند سرمایه‌گذاری‌های سنگین در زیرساخت‌های فناوری اطلاعات، آموزش پرسنل، و ایجاد سیستم‌های نظارتی پیچیده است. هزینه‌های بالای نظارتی به طور مستقیم بر بودجه ملی تاثیر می‌گذارد و ممکن است منابع محدود را از بخش‌های دیگر اقتصاد منحرف کند، در نتیجه راندمان اقتصادی را کاهش می‌دهد. تجربه سایر کشورها نشان داده است که اجرای استانداردهای FATF هزینه‌بر بوده و نیاز به تغییرات ساختاری گسترده در سیستم بانکی دارد. با توجه به تمام موارد فوق‌الذکر، می‌توان گفت: ریسک‌های پیوستن به FATF بسیار جدی و قابل توجه هستند و در درازمدت می‌توانند منجر به محدودیت‌های اقتصادی، کاهش حاکمیت ملی، و کاهش استقلال سیاسی و بروز خطرات امنیتی-منطقه‌ای برای ایران شوند. فرصت‌های پیوستن به FATF، اگرچه بالقوه وجود دارد، اما در شرایط کنونی تحریم‌ها و عدم اعتماد بین‌المللی، به نظر بسیار محدود و بعید می‌آیند. ایجاد شبکه‌های مالی جایگزین، گسترش همکاری با چین و روسیه و طراحی مکانیزم‌های دور زدن محدودیت‌ها، تنها راهکارهای موجود هستند. در پایان باید تاکید کرد که تصمیم پیوستن یا عدم پیوستن ایران به FATF، یک تصمیم راهبردی با پیامدهای بسیار گسترده و پیچیده است. اگرچه برخی مزایای بالقوه وجود دارد، اما مضرات و ریسک‌های مرتبط با آن به‌طور قابل توجهی بیش از مزایای آن هستند. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
مقاله: استراتژی چین در خاورمیانه برای 4 سال آینده 📝 عنوان مقاله: Forecasting China’s strategy in the Middle East over the next four years منبع: Brookings ▫️چکیده نقش چین در خاورمیانه: رو به رشد و مهم چین در دهه‌های اخیر به یکی از بازیگران برجسته در خاورمیانه تبدیل شده است، هم از نظر اقتصادی و هم از لحاظ سیاسی. این کشور به‌ویژه به دلیل وابستگی شدید به منابع انرژی، به ویژه نفت، که عمدتاً از کشورهای خاورمیانه تأمین می‌کند، در این منطقه دارای اهمیت استراتژیک زیادی است. به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده نفت خاورمیانه، چین روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود را با این کشورها تقویت کرده است تا نقشی کلیدی در حفظ ثبات و توسعه منطقه ایفا کند. امنیت انرژی و منافع استراتژیک یکی از محورهای اصلی استراتژی چین در خاورمیانه امنیت انرژی است. رشد سریع اقتصادی چین نیاز این کشور به منابع انرژی را به‌طور چشمگیری افزایش داده است و به همین دلیل، خاورمیانه با ذخایر عظیم نفت خود برای تأمین نفت خام چین اهمیت ویژه‌ای دارد. در سال 2022، بیش از 53 درصد از واردات نفت خام چین از کشورهای خاورمیانه تأمین شد. این حجم واردات چین را وادار به توجه ویژه به امنیت منطقه‌ای و تأمین ایمن منابع انرژی کرده است. با این حال، چین به‌دنبال کاهش وابستگی خود به یک منبع خاص است. در سیاست خارجی چین، واردات بیش از 20 درصد نفت از یک کشور خاص—خواه عربستان سعودی یا روسیه باشد—مورد نظر نیست. این تنوع در منابع تأمین نفت باعث می‌شود که چین همچنان به خاورمیانه وابسته بماند، حتی در شرایطی که تلاش می‌کند به اهداف محیط‌زیستی خود مانند کربن‌زدایی تا سال 2030 دست یابد. انتقال به منابع انرژی پاک‌تر، نظیر انرژی‌های تجدیدپذیر، از اولویت‌های چین است، اما نفت و گاز همچنان به‌دلیل هزینه زیست‌محیطی کمتر در مقایسه با زغال‌سنگ، بخش مهمی از سبد انرژی این کشور را تشکیل می‌دهند. استراتژی دیپلماتیک و سیاسی چین در خاورمیانه همچنین رویکردی دیپلماتیک و غیرمداخله‌گرانه در پیش گرفته است. در مواجهه با بحران‌های متعدد در این منطقه، مانند جنگ غزه، چین خود را به‌عنوان یک میانجی و طرف بی‌طرف در درگیری‌ها معرفی کرده است. این رویکرد در تضاد با سیاست‌های ایالات متحده و دیگر قدرت‌های غربی است که ممکن است نقش فعال‌تری در این درگیری‌ها داشته باشند. چین در سال‌های اخیر به‌عنوان میانجی در مذاکرات صلح و توافقات امنیتی در خاورمیانه نقش‌آفرینی کرده است، که این امر نشان‌دهنده گسترش جایگاه این کشور به‌عنوان یک حافظ صلح در منطقه است. تغییرات سیاسی در خاورمیانه که تحت تأثیر این تلاش‌ها قرار دارد، احتمالاً ادامه خواهد یافت و چین با حمایت از ابتکارات چندجانبه در تلاش است تا روابط منطقه‌ای خود را مستحکم‌تر کند. تنوع اقتصادی در روابط با خاورمیانه در حالی که انرژی همچنان ستون فقرات روابط چین با خاورمیانه باقی می‌ماند، این کشور به‌طور فزاینده‌ای به سمت تنوع در روابط اقتصادی خود حرکت می‌کند. صادرات چین به خاورمیانه—که عمدتاً شامل ماشین‌آلات و قطعات است—در سال 2022 به 229 میلیارد دلار رسید. این رقم نشان‌دهنده اهمیت بالای خاورمیانه به‌عنوان یک بازار برای کالاهای چینی است. همزمان، چین در حال سرمایه‌گذاری در بخش‌هایی فراتر از انرژی، نظیر زیرساخت‌ها، انرژی‌های پاک و اقتصاد دیجیتال است. پروژه‌هایی همچون هوش مصنوعی (AI) و شهرهای هوشمند که در مرکز استراتژی چین قرار دارند، به این کشور کمک می‌کند تا در مواجهه با ظرفیت‌های اضافی در بخش تولید خود، ارتباطات بیشتری با اقتصادهای منطقه‌ای برقرار کند. چشم‌انداز چین برای خاورمیانه در آینده چین به‌طور پیوسته نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش خواهد داد. در چهار سال آینده، این کشور به تمرکز خود بر تنوع اقتصادی، ابتکارات دیپلماتیک و مدیریت تعادل قدرت‌های منطقه‌ای ادامه خواهد داد. تحولات بی‌ثبات‌کننده‌ای نظیر جنگ غزه این فرصت‌ها را تسریع خواهند کرد و چین می‌تواند با اتخاذ استراتژی‌های پایدار و بلندمدت، جایگاه خود را به‌عنوان یک بازیگر استراتژیک در آینده خاورمیانه تثبیت کند. نتیجه‌گیری استراتژی چین در خاورمیانه چندوجهی است و بر سه حوزه اصلی تمرکز دارد: امنیت انرژی، تنوع اقتصادی و مشارکت دیپلماتیک. در چهار سال آینده، چین به‌عنوان یک بازیگر فعال‌تر در امور منطقه‌ای ظاهر خواهد شد و به تقویت روابط خود با کشورهای خاورمیانه ادامه می‌دهد. این رویکرد با اهداف کلی چین برای تأمین آینده اقتصادی پایدار و همکاری در حفظ صلح و ثبات جهانی هماهنگ است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
ترامپ در جنوب ایران! ✍صابر_گل_عنبری دو هفته‌ای تا آغاز دور دوم ریاست جمهوری ترامپ مانده و همچنان بحث و گمانه‌زنی درباره سیاست خاورمیانه‌ای او به ویژه در قبال ایران داغ است. برای پیش‌بینی تقریبی سیاست احتمالی او باید نگاهی همه‌جانبه داشت و صرفا به تصویر برآمده از چینش کابینه و تیم کاری او در سیاست خارجی اکتفا نکرد. با وجود اهمیت و تاثیر و نقش این متغیر و لابی‌های قدرت اوانجلیستی و اسرائیلی، اما نقش شخصیت خاص خود ترامپ و تاجرمسلکی او و منافع تجاری‌اش در منطقه خلیج فارس اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. در این باره هم باید نیم‌نگاهی به سرمایه‌گذاری‌های کلان مجموعه اقتصادی ترامپ در کشورهای عربی در جنوب ایران و ارتباطات مالی این مجموعه با آن‌ها داشت. این متغیر احتمالا نقش خاصی در جهت‌دهی به سیاست‌های ترامپ در منطقه و در قبال ایران داشته باشد. این ارتباط مالی از قبل از دور اول ریاست جمهوری ترامپ هم بوده، اما در این دوره و بعد از خروج او از قدرت گسترش یافته است. به عنوان مثال، خطوط هواپیمایی قطر از 2008 با برج فاخر ترامپ در خیابان پنجم نیویورک قرارداد دارد که هزینه هر ماه یک اقامتگاه به 100 هزار دلار و در سال به یک میلیون دلار می‌رسد. پس از پایان دور اول ریاست جمهوری‌اش در 2021، ارتباطات کاری ترامپ با شاهزادگان جوان عرب در منطقه ادامه داشت و موافقت‌‍‌نامه‌های تجاری متعددی هم منعقد شد. در سپتامبر گذشته هم قبل از انتخابات آمریکا در اقامتگاه خود در مار-ئه- لاگو با امیر قطر و رئیس امارات دیدار داشت و در چهار سال گذشته دامادش جراد کوشنر همواره با محمدبن‌سلمان ولیعهد عربستان دیدارها و گفتگوهای متعددی داشته و در جام جهانی 2022 قطر هم حضور یافت. در همین امارات هم ترامپ حدود 6 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده است. اکنون هم غول املاکی و مستغلاتی ترامپ پروژه‌های مستغلاتی کلانی در عربستان، امارات و عمان در دست اقدام دارد؛ از جمله دو پروژه «ترامپ ریاض» و «برج ترامپ» در جده که قرار است در سال 2029 افتتاح شود. ورود امپراتوری املاکی ترامپ به پروژه‌ ساخت برج‌های مسکونی مجلل و فوق لوکس در این کشورها رونق چشمگیری به این صنعت و همچنین گردشگری در این کشورها می‌دهد. در کنار آن هم تعدادی از نزدیکان ترامپ مانند دینا پاول، كين موليس و استیون منوچین نیز با برخی از شیخ‌نشین‌ها روابط سیاسی و تجاری دارند. ناگفته هم نماند که پیوند تجاری ترامپ با حوزه عربی خلیج فارس تنها در سرمایه‌گذاری در این کشورها نیست، بلکه به قسمی شراکت تجاری و اقتصادی هم ارتقا یافته است که نمونه آن شراکت دار گلوبال غول عربستانی ساخت و ساز با شرکت ترامپ برای اجرای پروژه‌های مشترک در خود آمریکا و یونان است. میان کمپانی‌های بزرگ آمریکا و سیاست در این کشور به ویژه در حوزه خاورمیانه پیوندی تاریخی وجود دارد. در این میان کمپانی‌های نفتی و تسلیحاتی بیشترین ارتباط را داشته‌اند. اما می‌توان گفت که در هیچ دوره‌ای از تاریخ آمریکا مانند دوره ترامپ پیوند پول و سیاست در راس هرم قدرت در آمریکا این چنین نمود نیافته است. این هم به دلیل تاجرمسلک بودن خود ترامپ است. اما میان این پیوند قبل و بعد از آمدن ترامپ یک تفاوت معنادار و جدی وجود دارد. آن هم این که قبل از ترامپ پیوند کمپانی‌های بزرگ و سیاست در آمریکا معمولا در جهت ترغیب به مداخله مستقیم نظامی در منطقه بوده است، اما چنین پیوندی بعد از ترامپ در جهت مخالف آن و در خدمت مال و اقتصاد بوده است؛ نه نظامی‌گری! این هم تا حدود زیادی به نوع تجارت ترامپ بر می‌گردد. در واقع اگر کار اقتصادی ترامپ هم در حوزه نفت و تسلیحات بود، چه بسا با توجه به شخصیت او تاکنون شاهد جنگ‌های ویرانگرتر از قبل می‌بودیم، اما نوع نگاه اقتصادی ترامپ و تجارتش در حوزه مستغلات و املاک (و تا حدودی بیتکوین) با جنگ و مداخله نظامی همپوشانی ندارد. از این رو، تجارت و شراکت ترامپ با همسایگان جنوبی ایران و رونق آن و در عین حال هم پیشبرد روند عادی‌سازی روابط با اسرائیل و ادغام آن در نظم امنیتی منطقه به نوعی می‌طلبد از تنش نظامی و جنگ در منطقه در حد امکان پرهیز شود. وجود بستری ناامن برای این سرمایه‌گذاری‌ها که با گردشگری هم در پیوند است، سم مهلک است. از این رو می‌توان گفت که حضور تجاری ترامپ در منطقه به نوعی در مقابل تصمیم به جنگ نقشی بازدارنده دارد، اما مفروض دیگر آن هم تامین امنیت این سرمایه‌گذاری‌ها و متحدان عرب آمریکا در منطقه برای آینده است. این امر نیز پیشرانی برای ترامپ جهت «مهار» و «تضعیف» ایران است. این سیاست را هم می‌خواهد با فشارهای سیاسی و اقتصادی چه بسا تا لب مرز جنگ (اما بدون ورود به آن) دنبال کند که برگردانی در یک توافق البته متفاوت از برجام به ویژه برای کنترل برنامه هسته‌ای ایران داشته باشد. @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
تدابیری که ناقص است! ✍دکتر محمد صادق کوشکی یک "جای" لابد مهم(که خودش را مساوی نظام می داند)تدبیر کرده: باتوجه به قطعی بودن برنامه دشمن برای ایجاد ناآرامی و بی‌ثباتی در کشور،تدابیری برای جلوگیری از تولید بهانه و جرقه برای دشمن اتخاذ شده و این تدابیر در سطوح بالا و منطبق بر سازوکارهای قانونی مورد تایید قرار گرفته و مطابق همین تدابیر اجرای قانون حجاب موقتا متوقف و افزایش قیمت گازوئیل نیز به تاخیر افتاده و برنامه مشکوکی هم که برای التهاب‌آفرینی به نام جریان انقلاب از جانب برخی افراد مشکوک در حال اجراست،زیر نظر قرار دارد! اما در اوج تعجب،آنجایی که اجرای قانون حجاب را به بهانه التهاب زا بودن آن متوقف کرده در خصوص موارد زیر هیچ تدبیری اتخاذ نکرده : بالا رفتن لحظه ای قیمت ارز و نابودی معیشت مردم در ادامه آن گرانی وحشتناک قیمت داروهای حیاتی و مهم قطع برق و گاز کارخانه ها،دامداری‌ها، مرغداری‌ها... و به دنبال آن زیان چند ده هزار میلیارد تومانی تولید کنندگان انتصاب پی در پی آشوبگران و متهمان و محکومان امنیتی حوادث سالهای ۱۳۸۸ و ۱۴۰۱ به مناصب مختلف در دولت پزشکیان اصرار پزشکیان بر ادامه قانون شکنی در انتصاب ضد امنیتی و مسئله دار ظریف و تعدادی دیگر از همکاران رئیس‌جمهور التهاب آفرینی مکرر زنان"برهنه و بی حجاب"به بهانه دیوانگی در اماکن حساسی مانند دانشگاه آزاد یا فرودگاه بازگرداندن آشوبگران و مجرمان حرفه ای (دانشجویان مجرم و متخلف و استاد هتاک به شهید)به دانشگاه‌ها به دستور پزشکیان تلاش برای آزادی محکومان امنیتی مرتبط با سرویس‌های متخاصم(جاسوس خبرنگاران محّرک آشوب ۱۴۰۱) تنش آفرینی های پی در پی روزنامه ها و رسانه های حامی پزشکیان در موضوعات مختلف اجتماعی،سیاسی و.. به نظر"جای" فوق الذکر،اجرای قانون حجاب در جامعه خطرناک تر از موارد فوق است؟ یعنی افزایش ۳۰ هزار تومانی قیمت ارز در چند ماه اخیر که ادامه زندگی را برای ۸۰ میلیون ایرانی با مشکلات متعددی روبرو کرده(آن هم در انتهای سال و شرایط حساس آن) پیامدی ندارد اما اجرای قانون ملایم حجاب که حداکثر ۲ تا ۳ درصد جامعه را شامل می شود بهانه به دست دشمن می دهد؟؟ چرا "جای"مذکور افراد مشکوکی که به نام جریان انقلاب دست به اقدامات مشکوک زده اند را زیر نظر دارد اما این حجم از اقدامات بحران ساز و ضد امنیتی پزشکیان و حامیانش را نادیده گرفته است؟ نکند آن"جای "محترم، زورش فقط به بچه های انقلابی و خودی می رسد؟ واقعا "جای" فوق قصد مقابله با آشوب‌های احتمالی آینده را دارد یا بدنبال بستن سنگها و رها کردن سگهای بد سابقه آشوب‌های گذشته است؟؟ به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi