eitaa logo
𝗣𝗼𝗹𝗶𝘁𝗶𝗰𝗮𝗹 | تحلیل‌سیاسی
6.2هزار دنبال‌کننده
53.1هزار عکس
58هزار ویدیو
677 فایل
کانال رسانه تحلیلی سیاسی جهت مطالبه‌گری‌ اجتماعی_سیاسی با رویکرد تمدن سازی اسلامی با حضور بیش از ۳۰۰۰ استاد حوزه و دانشگاه ارتباط با ادمین: @aboozar58 @m_davoodi @ZAREIR @ansar_mgh ♨️ تحلیل سیاسی https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید مدافع حرمی که شهادتش در روز تاسوعا را پیش‌بینی کرد 🔹️ شهید مصطفی صدر زاده ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به شهادت رسید. ✅ @Rajanews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی امروز ظهر تاسوعا حاج محمود کریمی در یکی از محله ‌های حاشیه‌نشین تهران ✅ @Rajanews
48.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 | «روضه حسینی» ▪️ با نوای حجت الاسلام و المسلمین محمدپور ▪️ مراسم عزاداری مجازی سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام ۹۹/۶/۸ 🏴 @mesbahyazdi_ir
📸 عاقبت منفورترین چهره‌های واقعه کربلا ✅ *کانالی برای محتوای‌مستند* ✅ eitaa.com/IRIslamic sapp.ir/irislamic
🏴قرائت زیارت ناحیه مقدسه با نوای حاج سید علی حسینی‌نژاد در حرم مطهر کریمه اهل بیت سلام الله علیها 🔸پخش زنده از طریق پرتال جامع آستان (amfm.ir/live) 🔸شبکه اجتماعی آستان مقدس https://b2n.ir/245571 ✅ *کانالی برای محتوای‌مستند* ✅ eitaa.com/IRIslamic sapp.ir/irislamic
🏴 اعمال روز عاشورا ▪️به دنبال کسب و کار نباشید و بدون نیت روزه تا عصر چیزی میل نکنید، نهایتا کمی آب بنوشید. ✅ *کانالی برای محتوای‌مستند* ✅ eitaa.com/IRIslamic sapp.ir/irislamic
☑️نوای محرم 🔸هر روز در کانال خبر فوری قم تصویر روضه آن روز در سایز استوری و پست منتشر میشود ✅ *کانالی برای محتوای‌مستند* ✅ eitaa.com/IRIslamic sapp.ir/irislamic
دل بسته ام مرا زسر خویش وا مکن از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر گویم گرفته ای زعنایت رها مکن در من اگر سعادت ترک خطا نبود در تو کرامت است تو ترک عطا مکن خواهی اگر زلطف بمن اعتنا کنی دیگر به کثرت گنهم اعتنا مکن نزد کریم فرق ندارند خوب و بد یکجا قبول کن همگان را سوا مکن یابن الحسن یابن الحسن غلامرضا سازگار فعالیت آقا نوشته اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت! از پایکوب اسب سواران شنیده ام بردند روی نیزه، سری را که تن نداشت پیچیده بود در خودش از آتش عطش داغی که داشت در جگر خود، حسن نداشت انگشتری که با خودش آورده بود کو؟ ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت اونی که بیش از همه مایه نگرانی خود ابی عبدالله است اینکه فرمود: انا قتلت مکروبا، من رو غصه دار کشتند. آقا غصه چی رو داشتی؟ حقیق علی الله الا یزورَنی مکروبٌ الا نفَّس الله کربته بر خدا لازمه که هر غصه داری که بیاد زیارتم خدا غم و غصه اش را برطرف کند چشمی به چشم قاتل و چشمی به خیمه ها همراه کاروان خود، ای کاش زن نداشت حق با شماست، شام و سحر گریه می کنید جای سرشک خون جگر، گریه می کنید... علی عباسی علی عباسی از شور عزا شعور درآوردی از ظلمت محض نور درآوردی سوزاندی و سوختی و خورشید شدی تا این که از تنور درآوردی *** تفسیر عشق درس الفبای کربلاست لب تشنه خضر در پی صحرای کربلاست باز این چه شورش است که در خلق عالم و نیل فرات تشنه موسای کربلاست عیسی به عرش رفت ولی روضه خواند و گفت عریان به روی خاک مسیحای کربلاست باید علی شود زکریای کربلا وقتی که روی نی سر یحیای کربلاست مجنون کجاست تا که ببیند چه چشم ها دنبال ردّ محمل لیلای کربلاست بعد از گذشت این همه سال از شهادتش خلقت هنوز مات معمّای کربلاست ای با خبر ز سرّ معما ،شما بگو ای روضه خوانِ ناحیه ،آقا ،شما بگو آهی بکش، به باد بده دودمان ما شعری بخوان که شعله بیفتد به جان ما صمصام انتقام خدا صبرمان دهد یک شب اگر شما بشوی روضه خوان ما تاریخ را ورق بزن، از کربلا بگو برگرد چارده سده پیش از زمان ما این خون نوشته ای که تو خواندیش «ناحیه» این بی کسی که باد فدایش کسان ما این روضه های باز که با السلام هاش لکنت گرفته است سراپا زبان ما شأن نزول کیست که خون گریه می کنی؟ ای کاش کارد بگذرد از استخوان ما ارباب مقتل، عازم آن سوی نیزه هاست ای وای بر دلم... سندش روی نیزه هاست
آقا نوشته اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت! از پایکوب اسب سواران شنیده ام بردند روی نیزه، سری را که تن نداشت پیچیده بود در خودش از آتش عطش داغی که داشت در جگر خود، حسن نداشت انگشتری که با خودش آورده بود کو؟ ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت چشمی به چشم قاتل و چشمی به خیمه ها همراه کاروان خود، ای کاش زن نداشت حق با شماست، شام و سحر گریه می کنید جای سرشک خون جگر، گریه می کنید
یه روز یه باغبون بود که خیلی مهربون بود یه باغی داشت که عشقِ زمین و آسمون بود یه روز یه عده گلچین گلخونه شو سوزوندن میون اون همه گل سه چهار تا غنچه موندن تو غنچه های لاله یه غنچه بود سه ساله همیشه غرق شبنم همیشه غرقِ ناله یه عده می رسیدن دنبالش می دویدن الهی بمیرم اون رو رو خارا می کشیدن یه شب تویِ خرابه خواب بود و خوابِ گل دید صدای ناله ی اون به آسمونا رسید یه وقت تو گریه هاش دید دَرِ خرابه وا شد   *میدونی چی شد؟..*   سَرِ گل رو آوردن خرابه کربلا شد سرو گذاشت رو زانوش زبون به شکوه وا کرد عزیز من گل من کی سرتو جدا کرد   *حسین.... خدا ان شاءالله؛ هیچ خانواده ای رو آواره بیابونا نکنه. امشب تک و تنهاست زینب. سکینه رو سوار کرد. زین العابدین رو سوار کرد. رباب رو سوار کرد. عمه قربونتون بِره. منم بی برادر شدم. عزیزایِ منم کشتن. دورتون بگرده عمه. دونه دونه رو همه رو سوار کرد. دونه دونه شونو محبت کرد. اما همچین که همه رو سوار کرد یه نگاه کرد دید کسی نیست کمکش کنه. همچین که دور و برش رو نگاه کرد دید نه خبری از عباس هست.نه از بنی هاشم ها خیری هست، صدا زد: علی اکبر! کجایی ببینی عمه جانت تنهاست،میخوام سوار بر محمل بشم...همه رو سوار کرد... عاقبت شتر جلوش زانو زد.*   میان این همه دشمن چو بی كسم دیدند   *یه سوال کنم ازت؟ اگه یه وقت خواهرت، مادرت گریه کنه یه نفر لبخند بزنه چکار می کنی؟*   میان این همه دشمن چو بی کسم دیدند به اشک بی کسی ام ناکسانه خندیدند -- از سر نی حرف می زنه، نگاهِ تو با دل من تو به این نیزه دار بگو، دور نشه از محمل من من فدات شم هلالِ من یه نگاه کن به حالِ من دلِ زینب، تو موهات خونه کرده.... آخه زُلفِ تو رو، فاطمه شونه کرده....   *از ابتدایِ نفس تا انتها... فریاد بزن: یا حسین...در و دیوار فردای قیامت گواهی میده، زن ، مرد، پیر ، جوون. تموم شد، شام غریبانه...حسین....
تفسیر عشق درس الفبای کربلاست لب تشنه خضر در پیِ صحرای کربلاست  باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است نیل و فرات تشنۀ موسایِ کربلاست  عیسی به عرش رفت، ولی روضه خواند و گفت: عریان به روی خاکِ مسیحایِ کربلاست  باید علی شود، زکریّای کربلا وقتی که روی نِی، سر یحیایِ کربلاست  بعد از گذشت این همه سال از شهادتش خلقت هنوز ماتِ مُعمّایِ کربلاست  ای باخبر ز سرّ معما شما بگو ای روضه‌خوانِ ناحیه، آقا شما بگو   *ما هر چی بلد بودیم تو این چند شب گفتیم. هر کی به اندازه ارتباطش با امام حسین از حالا به بعد می تونه گریه کنه....*   آهی بکش به باد بده دودمان ما شعری بخوان که شعله بیفتد به جان ما  صمصامِ انتقام، خدا صبرمان دهد یک شب اگر شما بشوی روضه‌خوانِ ما  تاریخ را ورق بزن از کربلا بگو برگرد، چارده سده پیش از زمان ما  این خون نوشته‌ای که تو خواندیش ناحیه این بی‌کسی که باد فدایش کِسانِ ما  این روضه‌های باز، که با السّلام‌هاش لکنت گرفته است، سراپا زبان ما  شأن نزول کیست که خون گریه می‌کنی؟ ای کاش دشنه بگذرد از استخوان ما  ارباب مقتل، عازم آن سوی نیزه‌هاست ای وای بر دلم، سندش روی نیزه‌هاست  آقا نوشته‌اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت؟  از پای‌کوب اسب سواران شنیده‌ام بُردند روی نیزه سری را که تن نداشت  پیچیده بود در خودش از آتشِ عطش داغی که داشت در جگر خودِ حسن نداشت  انگشتری که با خودش آورده بود کو؟ ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت   *همه دستارو بیارید بالا. حسین... صدات قطع نشه. حسین... حسین... حسین... قربون اسمت که دل رو زیر و رو می کنه. ان شاءالله هیچ وقت خواهری رو کنار بدن برادر نبینی. هی میگفت داداشم! کی لباست رو غارت کرده؟ داداش! کی موهات رو نامرتب کرده؟ داداش! دلم خوش بود یه انگشتری داری، داداش! کی انگشتت رو بریده؟ "کاش شماها امشب بودین کربلا کمک زینب می کردید" همچین که گریه می کرد دید یه دستی اومد رو شونه اش برگشت دید سکینه است. هی میگه: عمه این بدن کیه؟ عمه! بلند شو بریم بابام رو پیدا کنیم. چرا اینجا نشستی؟ این بدن کیه براش اینجور گریه میکنی؟ صدا زد: سکینه جان! بشین عمه. این بدن، بدن بابات حسینِ. حسین....    امشب همه ی مَردم با یه دنیا گرفتاری اومدن تو روضه، میگن ما کسی رو جز حسین نداریم، بریم حرف مون رو به آقامون بگیم. اما تا میان روضه، حرف مصیبتش میشه همه غصه ها یادشون میره. همه امشب اومدن بگن: امان از دلِ زینب... امشب اگه من بخوام روضه بخونم همین اوج روضه است. خدا انشاءالله هیچ کسی رو از بالا پایین نیاره. از مدینه وقتی بیرون زد، هر جا منزل می کردن جوانای هاشمی دور عمه رو می گرفتند. یه دستش رو علی اکبر می گرفت یه دستش رو قاسم می گرفت. عباس رکاب می گرفت تا زینب پایین بیاد. "درگوشی بهت بگم: خبر داری نامحرما دور زینب رو مثل امشب گرفتند؟" یاالله. خیلی خسته شد زینب. دونه دونه بچه هارو جمع آوری کرد. از اینجا روضه بخونم...*   بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود یک خیمه نیم سوخته، شد جای صد یتیم چیزی که ره نداشت درآن خیمه، چاره بود در زیر پای اسب، دو کودک ز دست رفت چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود در پشت ابر، چهره ی هر ماهپاره بود از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد از مشت ها بپرس که با گوشواره بود     *"می خوای روضه بشنوی شام غریبان؟..." میگه بچه ها می دویدن تو این بیابونا. دیدم یه دختری دامنش آتش گرفته. با عجله دویدم. آتش دامنشو خاموش کردم. داره می ترسه و می لرزه. گفتم: دخترجان! ناراحت نباش من نیومدم آزارت بدم، میخوام آتش دامنت رو خاموش کنم. همچین که آتش دامنش رو خاموش کردم یه نگاه کرد گفت: آقا میشه یه مقدار به من آب بدید؟ "شام غریبانه ، اگه مردا داد نمی زنن بگم زنا برا رقیه داد بزنن" میگه سپرم رو آب کردم، آب رو گرفت دستش، می لرزه اما آب نمی خوره... گفت: آقا! میشه به من بگی قتلگاه کدوم طرفِ؟ گفتم: دختر آبت رو بخور... قتلگاه رو برای چی میخوای؟ گفت: آخه بابام هنوز تشنه است،هنوز آب نخورده...*
  *سلام امشبتون نمک دیگه ای داره .. چون سلام امشبتون جوابش از دو لبِ مبارک حضرت صادر میشه .. اما فردا شب سلام میکنی ، دو جواب براتون میاد .. یه جواب از بالایِ نیزه .. یه جواب از گودیِ قتلگاه ...*   نیت اگر سوختن به پایِ حسین است طالبِ این اشک ها خدایِ حسین است   طبقِ روایت حسین کشتۀ اشک است اشکی اگر ریختم برایِ حسین است   در همه جا گفتگو ست از حسناتش در همه جا صحبت از وفایِ حسین است   یک سر و گردن سر است از همه در عرش هر که سرش خاکِ زیرِ پایِ حسین است   سر به هوا کی شود از عشقِ مجازی آنکه سرش گرم در هوای حسین است   چون حرمش عرش و روضه اش حرم اوست عرشِ خدا خیمۀ عزایِ حسین است   جامۀ احرام حاجیانِ محرم پیرهن مشکیِ عزای حسین است   خوب نظر کن به چهار گوشۀ عالم هر که غریب است آشنایِ حسین است   خرجِ عزایِ حسین کن نفست را ای که دم گرمت از عطای حسین است   نیست کم اندازۀ گدایی کویت گر که به او وصل است از دعای حسین است   منتی از پرچمِ کسی به سرم نیست روی سرم سایۀ لوایِ حسین است   آخر سر بازگشت من به سویِ اوست چون گلم از خاکِ کربلایِ حسین است   حسین آرام جانم ... حسین روح و روانم
این خانواده همه آقایِ ما شدند روزی رسانِ سفرۀ شبهایِ ما شدند وقتی که پا به عرصۀ خلقت گذاشتیم آغوش باز کرده پذیرایِ ما شدند ماها یکی یکی همه مجنونشان شدیم اینها یکی یکی همه لیلایِ ما شدند نوکر شدن همان و سلیمان شدن همان اینها دلیل رتبۀ والایِ ما شدند دنیا و کل لذت آن مال دیگران این خانواده لذت دنیایِ ما شدند چیزی به جز محبت اینها نخواستیم در هر شبانه روز تمنای ما شدند حرف از عذاب و آتش دوزخ نیاوردید این خانواده شافع فردایِ ما شدند
🏴اعمال روز عاشورا🏴 روز عاشورا که روز شهادت امام حسین علیه‌السلام و یاران باوفاى اوست، روز اندوه و غم و مصیبت ائمّه اطهار(علیهم السلام) و شیعیان آنها است و بر انجام اعمال و رعایت امورى در این روز تأکید شده است، مانند:   🌷➊ شایسته است شیعیان در این روز دست از کسب و کار بکشند، نیازهاى خانه را در این روز تهیه و ذخیره نکنند، به عزادارى و نوحه سرایى بپردازند و همچون کسانى که عزیزترین افراد خویش را از دست داده‌اند، غم زده و اندوهگین باشند.   🌷➋. امام باقر علیه‌السلام فرموده‌اند: «شیعیان در این روز به یکدیگر تسلیت بگویند و چه بهتر که با این جمله‌ها باشد: «عَظَّمَ اللّهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ، وَ جَعَلَنا وَ إِیاکُمْ مِنَ الطّالِبِینَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِیهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ آلِ مُحَمَّد عَلَیهِمُ السَّلامُ.» که معنی آن چنین است:«بزرگ گرداند خدا پاداش ما را در سوگواریمان بر حسین علیه‌السلام و قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیش امام مهدى از خاندان محمّد (علیهم السلام)»   🌹➌. مرحوم «ابن قولویه»(رحمه الله) مطابق روایتى مى‌گوید: «کسى که در روز عاشورا کنار قبر امام حسین علیه‌السلام باشد و زائران را کمک کند و آب دهد، مانند کسى است که لشکر آن حضرت را سیراب کرده باشد و گویا با آن حضرت در کربلا حاضر بوده است.»   🌹➍ هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت کند و بگوید: «اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَینِ(علیه السلام)» 🌷➎ خواندن هزار مرتبه سوره «توحید» در این روز فضیلت فراوانى دارد. امام صادق علیه‌السلام در این باره فرموده است: «هر کس در روز عاشورا هزار مرتبه سوره «توحید» را بخواند، خداوند رحمان به وى نظر (رحمت) افکند و هر کس را که خداوند رحمان (با دیده رحمت) نظر کند، وى را مجازات نخواهد کرد.» 🌷➏.  در روز عاشورا شایسته است که از خوردن و آشامیدن بدون اینکه قصد روزه کند خوددارى کرده تا اینکه وقت عصر فرا رسد و از غذا و آب مختصرى به اندازه‌ای که مصیبت زدگان استفاده مى‌کنند، تناول کنند.  مرحوم «علاّمه مجلسى» در کتاب «زاد المعاد» گفته است که بهتر است روز نهم و دهم ماه محرّم را روزه نگیرند، زیرا بنى امیه این دو روز را براى برکت و شکر بر قتل امام حسین علیه‌السلام (به عنوان ظاهرسازى) روزه مى‌گرفتند، از طریق اهل بیت علیهم السلام احادیث فراوانى در مذمّت روزه این دو روز، مخصوصاً روزه روز عاشورا نقل شده است. همچنین در این روز، از مزاح و خنده و دیگر سرگرمى‌هاى مسرّت بخش دنیوى خوددارى کنند.   🌺➐ سزاوار است هنگام غروب روز عاشورا، به یاد مصائب فرزندان و اطفال و زنان حرم امام حسین علیه‌السلام باشند، زیرا آن هنگام از سخت ترین لحظات حرم آل پیامبر صلی‌الله علیه وآله بود. دشمنان سرمست از باده پیروزى و اجساد شهیدان روى خاک کربلا و زنان و کودکان نالان و گریان و پریشان بودند، در همان زمان دستور غارت و آتش زدن خیمه‌ها صادر شد. اطفال یتیم، زنان بى‌سرپرست و کودکان تشنه، هر کدام به سویى مى‌دویدند و در آن میان، حضرت زینب و امام زین العابدین و امّ کلثوم سلام‌الله علیها پناهگاه این مصیبت دیدگان بودند و همه غم‌ها را به دل و جان مى‌خریدند و همه دشوارى‌ها را بر خویش هموار مى‌ساختند، تا دیگران را آرام کنند. در آن غروب، مصائبی بر خاندان رسول اللّه (ص) رفت و اندوهى بر آنان فرود آمد که قابل تصور و بیان کردن نیست. مصائبى که اشک‌ها را از دیده‌ها سرازیر مى‌سازد و اعماق روح و جان را آزار مى‌دهد.   🌷➑ سایر_معصومین سزاوار است عاشقان و علاقمندان مکتب سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا برخیزند و بر رسول خدا صلی‌الله علیه وآله، علىّ مرتضى علیه‌السلام، فاطمه زهرا سلام‌الله علیها، حسن مجتبى علیه‌السلام و سایر امامان از ذریه آن حضرت علیه‌السلام سلام کنند و به این بزرگواران این مصیبت بزرگ را با دلى سوزان و اشکى روان تسلیت گویند و این زیارت را بخوانند 🌼➒ خواندن زیارت امام حسین علیه السلام معروف به «زیارت عاشورا» در این روز ثواب فراوانى دارد. این زیارت را مى‌توان از راه دور یا نزدیک خواند و بسیار بافضیلت و یکى از کیمیاهاى سعادت است.   🌷➓ شایسته است در این روز شیعیان مقتل بخوانند و یکدیگر را بگریانند. التماس دعا🌷 👈انتشاراین پیام صدقه جاریه می باشد دریافت بروز ترین 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1655832592Cd30cd51591
Be.Samte.Godal.Az.Kheime.Davidam.Man-Mahmoud.Karimi.mp3
5.96M
🔴 به سمت گودال از خیمه دویدم من حاج محمود کریمی دریافت بروز ترین 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1655832592Cd30cd51591
◼️ از امام باقر(ع) پرسیده شد که در روز عاشورا چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟ حضرت فرمودند: بگوئید: 🖤 "أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(ع)" 🍁 خداوند اجر ما را به سبب مصیبتی که از حسین به ما رسیده بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولی دم او، امام مهدی از خاندان محمد(ص)، به خونخواهی او برمی خیزند. 📕طوسی، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ص 772 🏴 شهادت جانسوز مولا اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایشان را به محضر حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان علیه السلام و شما شیعیان داغدار تسلیت عرض می‌نمائیم. . دریافت بروز ترین 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1655832592Cd30cd51591
♦️یک عراقی در وصف حاج قاسم نوشته: نمیدانم در کدام یک از این شبها باید تو را یاد کنم. روز مسلم چون تو فرستاده و میهمان ما بودی یا روز حبیب، چون تو بهترین دوست بودی یا روز قاسم چون اسمت قاسم بود یا روز علی اکبر چون بدنت قطعه قطعه شد یا روز عباس چون تو حامل پرچم بودی و دو دستت قطع شد؟ دریافت بروز ترین 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1655832592Cd30cd51591
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#‏آیت_الله_مکارم: من اگر در مجلس ‎ باشم دوست دارم دست قمه زن رو ببوسم و قمه رو از دستش بگیرم و بگویم این قمه زنی امروز به ضرر اسلام است.... بقیه اش رو حتمآ ببینید! تفاوت نگاه مرجع تقلید اصیل و انقلابی شیعه با مراجع تقلید خودساخته انگلیسی و اصحاب فتنه اینجا آشکار می‌شود.... دریافت داغترین کلیپ های سیاسی در کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1655832592Cd30cd51591
🔴 یورش نظامیان نیجریه به عزاداران حسینی (ع) 🔹به دنبال یورش وحشیانه نظامیان نیجریه به عزارداران حسینی (ع) در شهر «کادونا» سه نفر به شهادت رسیده و شماری دیگر نیز زخمی شدند. دریافت بروز ترین 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1655832592Cd30cd51591
|⇦•گودال سخت بود برای.. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ گودال سخت بود برای دلش ولی اشک امام عصر، برای اسارت است ای سر بریده، بال و پرم را، نگاه کن داغی که مانده بر، جگرم را، نگاه کن پاشو کمک بده، که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را، نگاه کن با شمر و، حرمله، طرف کوفه میروم برخیز همسفر، سفرم را، نگاه کن رفتم‌ پِی،ِ لباس تو اما مرا زدن بر روی گونه‌ها، ورمم را، نگاه کن عباس را، بگو که زمین خورد زینبت حالا کبودی، کمرم را، نگاه کن ای آفتاب، کم به تن، دلبرم بتاب ای آفتاب، چشم تَرم را، نگاه کن چادر نماند، تا بکشم روی پیکرت شرمندگی، اهل حرم را، نگاه کن خیلی شرمنده شد زینب .. گفت:« داداش! یادمه یه روزی خواب بودم، یهو از خواب بیدار شدم؛ دیدم تو بالا سرم وایسادی، گفتم:«داداش چرا منو بیدارم نکردی»؟! _گفتی:« خواهرم دیدم خوابی؛ از لای این درم داره آفتاب رو صورتت می‌تابه؛ ایستادم جلو آفتاب، آفتاب به پوستت نخوره به صورتت نخوره. یادته، گفتم:« ان شالله برات جبران کنم»... ای آفتاب! من که کاری ازم‌بر نمیاد؛ میبینی که من رو دارن دست بسته میبرن‌... امشب خیلی شب عجیبیه، امشب همچین که بی‌بی خیلی از این بچه‌ها رو با یه دردسری جمع کرد، دید دو سه تا از این بچه‌ها کم‌اند. یکی‌یکی دست سر این بچه‌ها میکشید. _عمه‌جان چرا گوشت اینجوریه؟! _گفت:« عمه جان! آخه تو این صحرا دنبالم میکردن؛ منم بهش میگفتم:«خودم گوشوارم و بهت میدم، اما اینا میکشیدن». _عمه ببین گوشم و... هی این بچه اون بچه؛ یکی‌یکی دلداری، _ پس دوتا بچه‌ها کم‌اند! گفت:« خواهرم ام‌کلثوم؛ عزیزم، میدونم خسته‌ای، پا میشی با همدیگه تابی تو این صحرا بخوریم دوتا بچه‌ها کم‌اند؟! تو این تاریکی‌ها، هی این طرف و بگرد؛ اون طرفا بگرد. _ای خدا! چیشدن این بچه‌ها؟! یهو دیدن زیر یه بوته‌ای، دوتا از این بچه‌ها دست گردن هم کردن، تا اومد برشون گردوند دید دوتایی جون دادن و مردن... این اسبا وقتی برا غارت میدویدن، این بچه‌ها زیر نعلای این اسبا، جون دادن و مرده بودن... خواهرم ‌یکی دیگه نیست! بازم بگردیم، خیلی کمرمم درد میکنه... این طرف اون طرف؛ _ای خدا! کجا رفته این بچه؟! یهو بی‌بی فرمود:« خواهرم فکرکنم ‌من‌میدونم». _چرا از کجا؟! _آخه وقتی آب آزاد شد، بچه‌ها رو من یکی‌یکی زیر نظر داشتم. دیدم یکی از این بچه‌ها گریه میکرد یه ظرف آبم برداشته بود. دیدم از این مردا هی سوال میکرد:« گودال کدوم طرفه»... خواهرم فکرکنم رفته گودال؛ چون از اون‌ موقع به بعد دیگه ندیدم ‌این بچه رو... سریع دویدن تو گودال، دیدن یه بچه‌ای خودش رو انداخته رو این بدن بی‌سر. این بچه رو بلند کردند. _اینجا چیکار میکنی آخه؟! عزیز دلم، چجوری این همه راه اومدی تا اینجا؟! _گفت: عمه جان! خیلی دلم هوا بابامو کرده... دم خیمه که ایستاده بودم،بابام و از دور میدیدم این لباشو میدیدم بهم میخورد؛ هی میگفت:« جگرم»... _عمه‌جان! بابام سر نداره خب؛ _عمه‌جان مگه نمیبینی بابام سرنداره؛ ولی من خودم صدا بابامو شنیدم. _چی میگفت عمه جان عزیز دلم؟! _عمه‌جان! تو این صحرا، تو این تاریکی‌ها هی صدا میزدم:« اباَ، بابا»؛ دیدم از یه سمتی هی صدا میاد:« اِلَیَّ؛ بیا»... دو سه تایی خودشون رو انداختن رو این بدن انقد گریه کردن ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•چجوری میتونم، رهات کنم.. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چجوری میتونم، رهات کنم بذار یه دل سیر، نگات کنم میخوام تا خود صبح، صدات کنم ای عشق زینب چیشد یادگاری مادرت برادر بگو، چی اومد سرت ببین شمر و دنبال دخترت ای عشق زینب ای سربلند من، از ریشه چیدنت پس قسمت منه، رگهای گردنت ای سرفراز من، رو نیزه‌ای چرا قرآن بخون برام، از روی نیزه‌ها ما رو میبرن، بین کوچه‌ها تو میمونی و، پیکری رها کجایی تو ای یار و، من کجا برادر من تو اما توی قلب زینبی دعای نمازم توو هر شبی اگرچه لگد کوب مرکبی برادر من شب‌ها گذشته و، گریونه خواهرت سرخه لبام هنوز، از خون حنجرت أَمَّنْ یجِیبُ من، مُضْطَر شدی چرا ای سرنوشت من، بی‌سر شدی چرا خداحافظ ای، یارِ آشنا خداحافظ ای، پیکرِ رها خداحافظ ای، دشتِ کربلا که میره زینب سلام ای، سر روی نیزه‌ها سلام ای، سر از بدن جدا سلام ای، مسیر پر از بلا اسیره زینب امشب رقیه هم، جامونده بین راه پیداست که روی نی، هی میکنی نگاه زجری کشیده‌ام، از زجر و طعنه‌هاش بازم‌ فداسرت، همراهمی داداش شاعر: صادق میرصالحیان امشب درسته کربلا مهمون پیکر ابی عبدالله‌ست .. اما سر ابی عبدالله کجاست؟! امشب زن خولی یهو تو دل شب از خواب بیدار شد ، دید دلشوره داره نمیتونه بخوابه! یالله.. پا شد؛ دید یه صداهایی میاد ، دید نوری از منزل بالا میره به سمت آسمانِ .. دنبال این صدا دنبال این نور رفت توو مطبخ خونه ، یهو رفت جلو دید این نور از تنور خونه داره بلند میشه .. _ای خدا چه خبره؟! _ من همین امروز نون پختم! _نکنه یادم رفته آتیش و خاموش کنم؟! در تنور رو برداشت؛ داخل تنور یهو نگاه کرد یه سر بریده تو تنوره... _ای وای من این سر سره کیه... یهو دید از آسمان هودَجی اومد پایین، چندتا زن از این هودَج پیاده شدن، یه زن جوانی هم اون وسطه زیر بغلاشو گرفتن. هی داره به سینه‌ش میزنه میگه:« بنیِ»... دیدم این سر و بغل گرفت؛ هی تو بغلش گرفته میبوسه بُنَیَّ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• خورشید میخواهد تورا.. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ السلام علیک یا اباعبدالله خورشید میخواهد تورا در یاد بسپارد یا از خجالت یک قدم هم برنمی‌دارد خدا چرا امروز تموم نمیشه ... چرا خورشید اینجور زُل زده به بدن تو حسین جان !؟ ... میدونید رفقا ، ظهر روز عاشورا ، ابلیس به پیشگاه پروردگار عرض کرد که خدایا ، یادته به من فرمودی سه تا دعای اجابت شده داری ، دوتاشو ازت خواستم یکیشو گفتم طلبم تا بگم ... فرمود بله من هیچ چیزی یادم نمیره ... گفت امروز می‌خوام حاجت سومم‌رو بگم ... چی میخوای!؟ ... گفت اینقدر این خورشید رو نزدیک کن ، می‌خوام سوختن هرچه بیشتر حسین‌رو ببینم ... امروز دیگه این ساعتایی که من و شما الان توی جلسه نشستیم ، زینب دیگه رمقی براش نمونده ، امروز همش دویده زینب ... مرتب بین خیمه گاه و میدان رفت و آمد میکرد ، یه بار رفت با حسین علی‌اکبر رو آورد ، یه بارم رفت سراغ خوده ابی عبدالله ... شماها چون متصل هستید به این خانواده ، همه خسته اید ، این چند شبه اینجا عزاداری کردید ، منم گفتم شام غریبانی بخونم ... ای امان از دل زینب ... من آرام آرام میگم ، ابر چشمان شما طوفانی بباره ، خدا بحق ابی عبدالله نیاد اون روزی براتون که اسم حسین بیاد اشک شما نیاد ، تا فرصت هست به آقا بگو آقا ، هرچی بدی کردم هرجور دوست داشتی تنبیهم کنی بکن ، اما جون زینب چشمای گریان رو از من نگیر ... خورشید میخواهد ، تورا در یاد بسپارد یا از خجالت ، یک قدم هم برنمی‌دارد ابر نگاه کودکان ، از صبح تا حالا بر گونه‌های سوخته یک‌ریز می‌بارد بی بی زینب چه قدرتی داره ... بچه‌داری کنه ، یتیم داری کنه ، عزاداری کنه ، مریض داری کنه ، از همه بدتر امشب می‌دونی چندتا پای سوخته‌رو باید ببنده زینب ... پاهای از برگ گل نازک‌ترِ نازدانه‌های ابی‌عبدالله ... لابلای خیمه هایی که داره میسوزه ... ای امان از دل زینب ... آقای من برای شما می‌خوام این بیت رو بخونم ... آقا کجایی ، دخترت میخواهد امشب هم سر روی زانوی پر از مهر تو بگذارد بابا من عادت دارم تا تو بغلم نکنی نمیخوابم ... رفقا ما میگیم و میریم ، شما هم میشنوید و رد میشید فقط خدا می‌دونه چی به سر زینب اومد ... هی اومد بچه هارو شمرد ... وای ام کلثوم ! یکی دو تا از بچه‌ها کم هستن ، چه خاکی به سرم بریزم ... نگاه کرد دید رقیه هم جزو اوناییه که نیست ... گفت خواهرم تو حواست به این بچه‌ها باشه، من برم توی این بیابون بگردم ، شب تاریک .... خانوم سکینه سلام‌الله‌علیها دست راست زینب ... خانوم سکینه فرمود عمه جان منم بیام منم بگردم ... یه وقت دیدن سکینه داره میاد ، رقیه رو بغل گرفته ... گفت عزیز دلم کجا بودی ... گفت عمه ، رفتم دیدم کنار بدن بابام ، سر رو سینه بابام گذاشته ... دل اگر هست ، دلِ زینب کبری باشد آفرین باد بر این همت مردانه‌ی دل توی راه دوتا خواهرا دارن باهم حرف میزنن ، گفت عزیز دلم توی این تاریکی ، چه جوری بابارو پیدا کردی ... گفت خواهر ، گوشه‌ی خیمه سوخته کِز کرده بودم ، دلم برا بابا تنگ شد ، زیر لب داشتم میگفتم بابا کجایی می‌خوام توی دامنت بخوابم ... یه وقت دیدم یه صدایی بلند شد بیا عزیز دلم ... دنبال صدارو گرفتم رفتم تا بابامو پیدا کردم ... خداروشاهد میگیرم همه‌ این حرفارو زدم برای این که آماده بشی بتونم این یه بیت رو بخونم ... گفت خب ، رفتی پیش بابا به بابا چی گفتی ... بابا ... آن گوشوارِ یادگاری را که یادت هست حالا به جایش زخم، گوشم را میآزارد ... غروب امروز بود این ناردانه آرام آرام به هوش اومد ... دید سرش توی دامن عمه جانش زینبه ، صدا زد عمه ... عمه یه نفر دنبالم کرد ... گوشواره‌هامو کشید عمه ... این مصیبت خیلی سنگینه اما جواب زینب سنگین تره ... فرمود عزیز دلم غصه نخور ، عمت هم مثل توئه ... بابا... نمی‌دانی چه روزی داشتیم امروز این دشت تا دنیاست دنیا ، ماجرا دارد ای کاش می‌دیدی چگونه می‌دود عمه شاید ستون خیمه را برپا نگه دارد ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•خورشید میخواهد تورا.. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ریختن توی خیمه ها برای غارت ، هرکی هرچی دستش می‌رسید می‌برد ... راوی میگه حدود ساعت سه و چهار بعد از ظهر بود ، اینا حمله کردن به غارت خیمه‌ها ... نازدانۀ سه ساله طبق عادت همیشه توی خیمه سجاده بابارو پهن کرده ، بابا بیاد برای نماز عصر ، آماده نشسته بابا از میدون بیاد برای نماز ... تاریخ اینو میگه شمر پردۀ خیمه‌رو پاره کرد ، وارد خیمه شد ، نازدانه تا چشمش به این ملعون افتاد گفت بابام کجاست ... بیشرف بی‌حیای بی‌ادب دستشو بلند کرد ، همون کاری که ملعون دومی توی کوچه با مادرش زهرا کرد ... ای کاش شب میشد ، تمام دشت می‌خوابید تا عمه هم خود را به دست گریه بسپارد کاشکی عمه هم یه فرصت پیدا کنه بتونه بشینه یه کمی برای بابام گریه کنه ، قلبش داره میترکه ... اما سر رفتن ندارد آفتاب، امروز از شرم حتی یک قدم هم برنمی‌دارد عرض من تمام ... همه شما خسته اید...زبان تشکر هم نداریم از آقا سیدالشهدا ... نمی‌تونیم درک کنیم که چه عنایت عظیمی آقا بهمون داشت ... دهه عاشورا و مجلس روضه و حسینیه و شب و روز روضه ، گریه برای امام حسین ... یه وقت هست رفقا ، بچه شما گم میشه ... خیلی ترسناکه خیلی وحشتناکه ... ولی بچه‌ت گم شده ، توی شهر خودت گم شده ... چهارتا آشنا داری رفیق داری میری سفارش کنی بگردن ... یه وقت هست رفتی دیار غریب ، بچه‌ت گم میشه ، خیلی بیشتر میترسی وحشت می‌کنی ... یه وقت هست یه بچه امانت دادن دست تو ... توی یه مملکت غریب هستی ، کس و کارت‌رو کشتن ، اسیر هستی ، بچه امانتی‌رچ پیدا نکردی ، حالا میگن باید راه بیفتیم بریم ... به یاد همه گذشتگانی که این شعرو خوندن و گریه کردن و ضجه زدن و ناله زدن و زیر خاکها خوابیدن ، پدران و مادران و همه اونایی که به ما یاد دادن که درِ این خونه باشیم ، هرکسی که هر اندازه این محبت رو به ما یاد داده ، حق معلمی گردن ما داره ، همشون فیض ببرند ... همه نوحه خون باشند ... طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان امشب همه باهم کمک به زینب کنیم ... خسته تر از زینبی ؟! تو که دیگه کتک نخوردی که ... گریه کردی ... طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان بگم بیت بعدیشو یا نه ... سادات به رگ غیرتشون برنخوره ... از من گله‌مند نباشن ... بر تو دخیلیم أیا ساربان ساربان ساربان این شتران را تو به سرعت مَران ، ساربان ساربان (چرا ؟! ...مگه چیکار دارید؟! ... آخه ...) طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net