‌ چند سال پیش سال ۹۸ ، پسرم دوست داشت قرآن حفظ کنه ، وقتی رفت پیش استاد ، استاد بهش گفت قبل از حفظ باید ابتدا ، قواعد تجوید رو یاد بگیری ‌

‌ بدون یادگیری تجوید ، حفظ کردن قرآن ، حقش ادا نمیشه ‌

‌ گفتیم کجا بره تجوید ، استادشون گفت ،آقای هادی زاده ‌

‌ روز اولی که ما بچه ها رو نام نویسی کردیم ، بچه ها گفتن ، مامان برا خودت نوشتی ، ما کلاس بیا نیستیم ‌

‌ گفتم شما بیاین ، ی جلسه بریم ، اگه دوست نداشتید ، از جلسه بعد کلاس تعطیل ‌

‌ گفتن باشه ، یه جلسه رفتن همانا و عاشق شدن بچه ها همانا ، اینقدر استاد با بچه ها شوخی کرد و خندید ، که بچه ها حسابی جذب شدن ‌

‌ از جلسه بعد بدون هیچ اما و اگر اومدن 😉 حضور مامانا ؛ اجباری بود 😬🥴 چون باید درسا رو با بچه ها کار می کردند تو خونه 📖 حالا خودمم نا خوداگاه بدون اینکه بخوام تجوید رو بهتر رعایت میکردم ‌

‌ با اینکه من یک دوره کامل تجوید مقدماتی تا تکمیلی در مجموعه آستان قدس رضوی گذرونده بودم ، و خودم تو جلسه قرآن فامیلی استاد تصحیح قرائات بودم ‌

‌ و ۱۹ سال ازون موقع میگذشت ، اما در کلاس آقای هادی زاده مطالب خیلی آسان و قابل فهم بود و با روشی ساده و مثال هایی به یاد ماندنی تدریس میشد ‌

‌ این شد که تجوید بهتر برامون جا افتاد و زبان این تجوید شیرین تر از زبان تجوید های توی کتابا بود ، مثالاش گاهی خنده دار بود ، و به طرز عجیبی تو ذهنت باقی می موند ‌

‌ حالا هم خودم با تجوید دوست شده بودم ، و هم بچه ها خو گرفته بودن باهاش ‌

‌ حضرت علی علیه السلام در نامه ۳۲ نهج البلاغه به پسرشون امام حسن علیه السلام میفرمایند : قبل ازینکه دشمن ذهن و فکر تو رو به طرف ، خودش منحرف کنه من به تو قرآن آموختم ‌