بـی ثـمر هـر سالـه در فـکر بـهارانـم ولـی
چون بهاران میرسد با من خزانی میکند.
#شهریار
@takbitnab
🌹🌹🌹
جه خوش گفت.چشمه.به سنگ انگهی
کرم کرده راهی بمن می دهی
چنان سنگ تیره دلی در جواب
بتو راه میدم مگر توی خواب
#عبدالحسین_صیمری
@takbitnab
🌹🌹🌹
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
#رهی_معیری
@takbitnab
🌹🌹🌹
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش،
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست!
من در پی خویشم، به تو بر میخورم اما
آن سان شده ام گم که به من دسترسی نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
@takbitnab
🌹🌹🌹
بی تلخی حسرت به سبویم نرود آب
تا زهر نگردد به گلویم نرود آب
گر آب رخم را گذری جانب آن کو ست
آنروز مبادا که ز رویم نرود آب
ُ#طالب_آملی
@takbitnab
🌹🌹🌹
از آن شبی که به زلفِ تو کرد شانهکشی
نمیرود دل و دستم به هیچ کار هنوز...
#حزین_لاهیجی
@takbitnab
🌹🌹🌹
[لبریزِ ماتم]
درون کوچهها پر گشته از غم
تمام چشمهها لبریزِ ماتم
تو گویی شهرها آتش گرفته
الهی درد ما را کن تو مرهم.
#بسمالله_شریفی
@takbitnab
🌹🌹🌹
#غزل_عاشقانه
هی خودم را به دل آینه ها می ریزم
حرف دل را به نخ قافیه می آویزم
میچکم بر سر و روی غزلم بی وقفه
"باز باران" شده تک درس خیال انگیزم
می کِشم لاشه ی دل را به سر راهت باز
من که از زخم ترین حادثه ها لب ریزم
برگه ها ریخته از دفتر شعرم بی تو
خش خشی بی رمق از خاطره ی پاییزم
بلکه گنجشک شوی روی سرم بنشینی
مرد پوشالی بی مغز سر جالیزم
کم کم انگار نگاهت به نگاهم تابید
باید اهواز شود با تو تن تبریزم
روی "صغرا"ی دلم سایه ی "کبرا"ت نشست
وقت آن است که از "حد وسط" برخیزم
#زهرا_آراسته_نیا
@takbitnab
🌹🌹🌹
آنچنان کز خط سواد مردمان روشن شود
سرمه گویا تر کند چشم سخن گوی تو را
#صائب_تبریزی
@takbitnab
🌹🌹🌹
تا در طـلـب گـوهر کانـی، کانـی
تـا در هـوس لـقمه نانـی، نانـی
ایـن نکته رمـز اگـر بـدانی، دانی
آن چیز که در جستن آنی، آنی
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
إنّـی رأیـتُ دهـراً فـیْ هِـجـرَکِ الـقیامـه
دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لَـیسَت دُمـوعُ عـینـی هـٰذي لَـنا عَـلامـة
هـر چند کـه آزمـودم، از وی نبود سـودم
مَـن جَـرَّبُ الـمُجَـرَب حَـلَّتْ بِـهِ الـنِدامَـة
پـرسـیدم از طـبیبی احـوال دوست گـفتا
فـیْ بُـعدِها عَـذابٌ فـیْ قُـربِها الـسَلامَـة
گـفتم مَـلامت آید گـر گِـرد دوست گَـردم
و الله مـا رأیْـنـا حُـبّــاً بِــلا مَـلامَـة
حافظ چو طالب آمدجامی به جان شیرین
حَـتّـی یَـذوقُ مِـنـهُ کـأسـاً مِـنَ الـکِـرامـة
#حافظ
@takbitnab
🌹🌹🌹
عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دل کـفر آمده ام تا کـه بـه میزان برسم
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
روزی کـه تــو آمـدی بـه دنـیا عـریان
مردم همه خندان و تو بودی گریان
زنـهـار چـنان کـن کـه بـه وقـت رفـتن
مردم همه گریان و تو باشی خندان
#باباطاهر
@takbitnab
🌹🌹🌹
زنـدگـی صـحنه یکـتای هـنرمـندی مـاسـت
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خُرَم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
#ژاله_اصفهانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دنیا همه سر به سر خیال است خیال
هــر نـــوع خـیـال مـی کـنـی مـیگـذرد
#وحشی_بافقی
@takbitnab
🌹🌹🌹
وری چی هور رخ گیونم بتاون
لش حشکم بشور و خو بلاون
بنیش ار سر مزار بیکس دل
و هر نامرحمی میت چم بخاون
#علی_علیپور
@takbitnab
🌹🌹🌹
آزرده دل از کـوی تــو رفتیم و نگـفتی
کی بود،کجا رفت،چرا بود و چرا نیست؟
#شهریار
@takbitnab
🌹🌹🌹
دوران روزگار به ما بگذرد بسی
گاهی شود بهار و دگر گه خزان شود
#سعدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
بودن ونابودنت بامن حکایت میکند.
بودنت درباغ گل نابودنت در شورزار.
یا بیا یکباردیگر بی قرارم ده قرار.
در کنار رود آب و درغیاب رهگذار.
#حسین_افخمی_عقدا
@takbitnab
🌹🌹🌹
در شرافت قُم
پر می¬زند دلم بهوای دیار قُم
تا توتیای دیده نماید غُبار قم
آن جا مقام دختر باب الحوائج است
کز حرمتش فزوده خدا اعتبار قم
ایمن بود ز فتنه و آفات آن حریم
لطف خدا بود به یقین پاسدار قم
پهلو زند شرافت او بر دیار خلد
روح الامین هماره بود پرده دار قم
معصومه و کریمه¬ی آل محمّد است
آن کو غنوده در حرم مشکبار قم
خورشید چون طلوع نماید دهد سلام
اول بخاک طوس و سپس بر دیار قم
اُخت الرّضا و عمّه ابن الرّضا که یافت
قدر و شرف ز منزلتش لاله زار قم
آیند قدسیان سماوات موج موج
بهر طواف بانوی والا تبار قم
تا عرش می¬رسد ز جلالش جلای نور
گل گشت جنت است سراسر دیار قم
بر مقدم سلاله زهرا نثار کرد
عطر و گلاب مردم چشم انتظار قم
گل ریختند روز ورودش به مقدمش
ای آفرین به خلق ولایت مدار قم
دارد امید آنکه «مقدم» به لطف حق
گیــرد دلش قرار بدار القــرار قم
#مقدم
@takbitnab
🌹🌹🌹
تو تا ز شرم، فکندی به چهره زلفِ سیاه
فغان ز خلق برآمد، که آفتاب گرفت!
بگو به خواب که امشب میا به دیدهی من
جزیرهای که مکان تو بود، آب گرفت...
#ظهیر_فاریابی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دنیا طلبان ز حرص مستند همه
موسی کش و فرعون پرستند همه
هر عهد که با خدای بستند همه
از دوستی حرص شکستند همه
#ابوسعید_ابوالخیر
@takbitnab
🌹🌹🌹
مکافات عمل
مکن از روی حسد رنجه دل مردم را
شاد کن محض خدا مفلس سردرگم ر ا
نَبُوَد راه گریزی ز مکافات عمل
گر که پرواز کنی نُه فَلَک و طارم را
آنچنان زی که چو خورشید فروزندۀ صبح
با فرو زندگیت محو کنی انجم را
بدمکن تا که نه بینی بجهان بد ز کسی
سرکشی تا نکند نفس بکش اَهرُم را
از ره فتنه مریدی به مرادش نرسد
اسب او هر چه به ساید به زمین هاسُم را
آتش کینه تو با آب خِرد کن خاموش
مکن انبار پی شعله وری هیزم را
قطره¬ای اشک که از خوف خدا ریزد چشم
بشکند هیمنه¬ی آتش صد قلزم را
بارها گفتمت از راه به بیراهه مرو
باز تأکید کنم مرتبۀ چندم را
میخورد شیشه و آئینه عمرت بر سنگ
گرکنی جای چو عیسی فلک چارم را
حق بحق دار رسد تا که «مقدم» بجهان
زده خطاط ازل خط وسط گندم را
#مقدم
@takbitnab
🌹🌹🌹
نه بهرِ درد، من این دیده خونفشان بستم
نظر به غیر تو حیف است، من از آن بستم
#نهانی_شیرازی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دل بریدی زمن و دل نبریدم ازتو.
رخ دریدی زمن و رخ ندریدم ازتو.
سر شکاندم ز تو آنگاه که دلم بشکاندی.
بشکن شیشه عمرم که خریدم ازتو.
#حسین_افخمی_عقدا
@takbitnab
🌹🌹🌹