eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.5هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbit.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
ای نگاهت پرزافسون بیش افسونم نکن بیش ازاین آشفته‌وغمبار‌و‌دلخونم نکن بردل‌ عطشان من‌ از‌مهر بارانی فرست یا مرا بگذار و بگذر یاکه مجنونم نکن حرس فرداهای دیگر را چرا باید خورم قصه‌ی فردا مگو امروز مفتونم نکن رهزن دلهای عاشق جز تو در عالم که‌باد با کلامت این ره پر دجله آسونم نکن چون توان بی بال وپر پرواز ازبهروصال پس تو پا در پیش مینه‌ دیده جیهونم بر دل تاریک من کی نور بخشی و ضیا رخ مپوش ای ماه منظر ناز بارونم نکن طالبان روی خود را تیغ ابرو بر مکش زخمه بر جانم مزن سجاده گلگونم نکن باده در جام سحاب انداز از روی کرم ساقیا جز آبحیوان هیچ مرهونم نکن @takbitnab 🌹🌹🌹
اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد و گر به رهگذری یک دم از وفاداری چو گرد در پی اش افتم چو باد بگریزد و گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوس ز حقه دهنش چون شکر فروریزد من آن فریب که در نرگس تو می‌بینم بس آب روی که با خاک ره برآمیزد فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز هزار بازی از این طرفه‌تر برانگیزد بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد - غزل شمارهٔ ۱۵۵ @takbitnab 🌹🌹🌹
هر که در راه طلب صادق بود واصل شود راههای راست آخر محو در منزل شود زردرویی در شراب بی خمار عشق نیست روز محشر خون ما گلگونه قاتل شود جسم خاکی چون کهن شود قابل تعمیر نیست راست نتوان ساختن دیوار چون مایل شود آب جوهر می شود درجوی تیغ آبدار هر که با صاحبدلان پیوست صاحبدل شود چربی پهلوست آبستن به رنج لاغری روی در نقصان گذارد ماه چون کامل شود سرعت سیلاب در آغوش پل گردد زیاد چون دوتا گردید قامت، عمر مستعجل شود لفظ نتواند حجاب معنی روشن شدن کی غبار خط میان ما و او حایل شود؟ گر دو صد عاقل شود دیوانه صائب فارغم می شوم دیوانه گر دیوانه ای عاقل شود! - غزل شمارهٔ ۲۶۶۶ @takbitnab 🌹🌹🌹
آن روح را که عشق حقیقی شعار نیست نابوده به که بودن او غیر عار نیست در عشق باش که مست عشقست هر چه هست بی کار و بار عشق بر دوست بار نیست گویند عشق چیست بگو ترک اختیار هر کو ز اختیار نرست اختیار نیست عاشق شهنشهیست دو عالم بر او نثار هیچ التفات شاه به سوی نثار نیست عشقست و عاشقست که باقیست تا ابد دل بر جز این منه که به جز مستعار نیست تا کی کنار گیری معشوق مرده را جان را کنار گیر که او را کنار نیست آن کز بهار زاد بمیرد گه خزان گلزار عشق را مدد از نوبهار نیست آن گل که از بهار بود خار یار اوست وان می که از عصیر بود بی‌خمار نیست نظاره گو مباش در این راه و منتظر والله که هیچ مرگ بتر ز انتظار نیست بر نقد قلب زن تو اگر قلب نیستی این نکته گوش کن اگرت گوشوار نیست بر اسب تن ملرز سبکتر پیاده شو پرش دهد خدای که بر تن سوار نیست اندیشه را رها کن و دل ساده شو تمام چون روی آینه که به نقش و نگار نیست چون ساده شد ز نقش همه نقش‌ها در اوست آن ساده رو ز روی کسی شرمسار نیست از عیب ساده خواهی خود را در او نگر کو را ز راست گویی شرم و حذار نیست چون روی آهنین ز صفا این هنر بیافت تا روی دل چه یابد کو را غبار نیست گویم چه یابد او نه نگویم خمش به است تا دلستان نگوید کو رازدار نیست - غزل شمارهٔ ۴۵۵ @takbitnab 🌹🌹🌹
دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد به کوی می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرند زهی سجاده تقوا که یک ساغر نمی‌ارزد رقیبم سرزنش‌ها کرد کز این باب رخ برتاب چه افتاد این سر ما را که خاک در نمی‌ارزد شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است کلاهی دلکش است اما به ترک سر نمی‌ارزد چه آسان می‌نمود اول غم دریا به بوی سود غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی‌ارزد تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی که شادی جهان گیری غم لشکر نمی‌ارزد چو حافظ در قناعت کوش و از دنیای دون بگذر که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی‌ارزد - غزل شمارهٔ ۱۵۱ @takbitnab 🌹🌹🌹
صبر مرا آینه بیماریست آینه عاشق غمخواریست درد نباشد ننماید صبور که دل او روشن یا تاریست آینه جویی‌ست نشان جمال که رخم از عیب و کلف عاریست ور کلفی باشد عاریتیست قابل داروست و تب افشاریست آینه رنج ز فرعون دور کان رخ او رنگی و زنگاریست چند هزاران سر طفلان برید کم ز قضا دردسری ساریست من در آن خوف ببندم تمام چون که مرا حکم و شهی جاریست گفت قضا بر سر و سبلت مخند کاین قلمی رفته ز جباریست کور شو امروز که موسی رسید در کف او خنجر قهاریست حلق بکش پیش وی و سر مپیچ کاین نه زمان فن و مکاریست سبط که سرشان بشکستی به ظلم بعد توشان دولت و پاداریست خار زدی در دل و در دیدشان این دمشان نوبت گلزاریست خلق مرا زهر خورانیده‌ای از منشان داد شکرباریست از تو کشیدند خمار دراز تا به ابدشان می و خماریست هیزم دیک فقرا ظالمست پخته بدو گردد کو ناریست دم نزدم زان که دم من سکست نوبت خاموشی و ستاریست خامش کن که تا بگوید حبیب آن سخنان کز همه متواریست - غزل شمارهٔ ۵۱۲ @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام اگر مخفی‌ست قبر فاطمه، قبر حسن خاکی‌ست عزیز فاطمه با مادرش همواره همراه است @takbitnab 🌹🌹🌹
صلی الله علیه و آله و سلم چگونه نوحه کنیم این عزای سنگین را شهید گشت و نفهمید امتش این را @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام مشهد چه شکوه و کبریایی دارد این کعبه عجب برو بیایی دارد هر روز در ایوانِ طلا می‌گویم ایوانِ نجف عجب صفایی دارد @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام دنیا چه می‌فهمد که ما یک‌گوشه از مشهد دارالشفایِ دردهایِ بی دوا داریم @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام دیروز اثر به اشک و آهم دادند امروز در این حرم پناهم دادند فردا به تمام عاشقان خواهم گفت: در حصنِ ولایت تو راهم دادند @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام دل هشت دلیل و هشت آیت دارد تا تکیه به خورشیدِ ولایت دارد. در نزد خدا راضیه‌ی مرضیه کیست؟ آن‌کس که رضا از او رضایت دارد @takbitnab 🌹🌹🌹
صلی الله علیه و آله و سلم علیه السلام علیه السلام در سوگ نبی، جهان سیه می‌پوشد در سینه، دل از داغ حسن می‌جوشد از ماتم هشتمین امام معصوم هر شیعه ز درد، جام غم می‌نوشد @takbitnab 🌹🌹🌹
صلی الله علیه و آله و سلم الا ای قبله‌گاهِ آرزویم نشسته بغض داغت در گلویم اگرچه چشم خود را بسته‌ای، باز تبسّم می‌کنی بابا به رویم * * * پری بشکسته چون پروانه دارم چو شمعم گریه‌ی مستانه دارم برای گریه از هجرانِ رویت میان بیت‌الاحزان خانه دارم @takbitnab 🌹🌹🌹
صلی الله علیه و آله و سلم در سوگِ نبی جهان پُر از ماتم شد زین داغِ گران قامت هستی خم شد دیوار و درِ مدینه فریادزنان می‌گفت دل فاطمه پُر از غم شد @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام تو را در بین خود دیدند و رو به غیر آوردند ببین در مردم دنیا کمال بی نصیبی را @takbitnab 🌹🌹🌹
بیاد مدینۀ الرسول ای راز آفرینش ارض و سما سلام وی آفتاب رحمت و مهر و وفا سلام هستیم میهمان تو یا ایها الرسول وی بحر جود و آینه حق نما سلام باشد نگین عالم هستی مدینه ات وی کهکشان عزت و شمس ضحی سلام ای قبله¬ی مراد که هستی مرید توست وی برترین سلسلۀ انبیاء سلام هر بامداد مهر فلک می دهد ز شوق بر گنبد زبرجد و سبز شما سلام ما دردمند و خسته بر این باب آمدیم ای تربت شریف تو دارالشفا سلام اسلام تا ابد ز قیامت قوام یافت بر همّت و صلابتت ای مقتدا سلام خدمت گزار درگه لطف تو جبرئیل محبوب ذوالجلال و رسول خدا سلام ای کعبه امید جهان و جهانیان وی ملجأ و پناه همه ما سوا سلام از مشهد الرضایم و زوار این مقام آورده¬ام برای شما از رضا سلام بـر تربت شریف تو ای آسمان حُسن هر لحظه از «مقدم» مدحت سرا سلام @takbitnab 🌹🌹🌹
مشهد الرضا(ع) قبلۀ دل¬ها شهر مشهد که قبلۀ دل هاست تاج رفعت به تارک دنیاست ارض توس است و قطعه ای ز بهشت وادی امن زادۀ موساست اهل دل را هماره دیده و دل سوی این آستان جود و سخاست کعبه را اغنیا طواف کنند این حرم حج و کعبه فقراست خاک او توتیای چشم ملک کوی او باغ جنت المأواست به کجا میروی پی درمان این حریم رضا و دار شفاست صبحگاهان که سرزند خورشید اولین بوسه گاه او اینجاست نور تا عرش میرسد از فرش این زمین جلوه گاه عرش خداست او نه تنها که ضامن آهوست بلکه از مهر ضامن الغرباست پارۀ جان خواجه لولاک گل بی خار گلشن طاهاست صف بصف قدسیان برای طواف زین مکان تا به عالم بالاست ای صبا مژده ده به خضر و بگو که بیا چشمۀ بقا اینجاست شمس تابان و چلچراغ سپهر بقعه و بارگاه شمس ضحاست ساکنان سرادق ملکوت چشم امیدشان بر این درگاست نزند دست رد به سینه کس چون رئوفست و جان مهر و وفاست پرچم روی بام گنبد او سوی جنت دلیل و راهنماست این حرم این جلالت و عظمت طاق در زیر گنبد میناست هر دلی چون کبوتری عاشق سوی این بارگاه عشق رهاست عطر گیسوی حوریان بهشت شمّه ای زین رواق و صحن و سراست قلب ایران و جلوۀ جانان حرم قدسی امام رضاست زین حرم تا بهشت راهی نیست سایه اش مثل سایه¬ی طوباست وصف من ذرّه است و او خورشید مدح من قطره در بر دریاست شعر من گرچه نارساست ولی یا رضا مستحق یک امضاست تــــو پناهی تمام عالم را لطف کن از کرم «مقدم» را @takbitnab 🌹🌹🌹
دلم خون شد دلارامی نیامد مرا تسکین آلامی نیامد چراغ عمر شد کم نور اما از آن گمگشته پیغامی نیامد بیا و درد هجرانم دوا کن به رمز عشق بهتر آشنا کن نی ام گر لایق دیدارت ایدوست مرا گاهی نظر محض خدا کن حدیث عشق تو پایان ندارد گرفتارت سر و سامان ندارد غم هجران و درد و سوز یاران به غیر از وصل تو درمان ندارد تو جان آفرینش را قراری تو پائیز مریدان را بهاری چه خوش باشد که صبح جمعه ای را بروی چشم یاران پا گذاری تو ای آرامش دل ها کجائی الا ای شمع محفل ها کجائی گره در کارم و دلخسته و زار الا حلال مشکل ها کجائی مران ایدوست از خود آشنا را نگاهی گاه گاهی بی نوا را پی دیدار سیمای تو ایدوست همیشه دوست دارم جمعه ها را مرا جز وصل رویت آرزو نیست بهشتم غیر آن روی نکو نیست کجا رفتی که بین عشقبازان به جز نام تو بحث و گفتگو نیست دوباره جمعه آمد دیر کردی مریدان را ز غم دلگیر کردی بسی پیران زهجران تو مردند جوانان را براهت پیر کردی خوش آن روزی که جانان بازگردد گل عشق و محبت باز گردد رسد پائیز هجرانش به پایان بهار همدلی آغاز گردد مرا غیر از تو یاری آشنا نیست دمی یاد تو از این دل جدا نیست توباغ آفرینش را صفائی جهان را بی گل رویت صفا نیست توئی جانم توئی جانانم ایدوست منم درد و توئی درمانم ایدوست پی درمان درد و سوز هجران گذشتم از سر و سامانم ایدوست @takbitnab 🌹🌹🌹
صلی الله علیه و آله و سلم در سوگِ نبی جهان پُر از ماتم شد زین داغِ گران قامت هستی خم شد دیوار و درِ مدینه فریادزنان می‌گفت دل فاطمه پُر از غم شد @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام تو را در بین خود دیدند و رو به غیر آوردند ببین در مردم دنیا کمال بی نصیبی را @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام حقش نبود تیر به تابوت او زدند این کعبه در عبادت مردم سهیم بود @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام تا شمع رضا نگردی، آبت نکنند در زمرۀ عاشقان حسابت نکنند اینجاست حریم مهربانی، یعنی در هیچ شرایطی جوابت نکنند! @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام باز این چه شورش است که در مشهد الرضاست؟! امشب تمام کشور ما غرق در عزاست... @takbitnab 🌹🌹🌹
پیوسته به دوستان رسد امدادت نابود شود غصه و غم با یادت من بهر شفا رشته¬ی دل را بستم بر قفل در و پنجره¬ی فولادت خوش تر ز حریم تو گلستانی نیست دل کندن ازین حریم کار آسانی نیست از کوی تو یا امام هشتم به یقین تا باغ بهشت راه چندانی نیست ای تربت طوس محترم از قدمت وی دیده اهل دل به لطف و کرمت افواج ملک تا بفلک صف بستند تا بوسه زنند بر رواق حرمت ایدوست بیا که شهر نور است این جا شهر کرم و عشق و سرور است این جا این جا حرم مقدس شمس ضحاست پرنورتر از وادی طور است این جا بر غمزدگان روح امید است رضا دل های شکسته را نوید است رضا هر عقده دل در این حرم باز شود بر قفل مهمات کلید است رضا اینجاست حریمی که سراسر نور است هر خسته دلی در این حرم مسرور است یک گوشۀ چشمی زکرامات رضا شک نیست که فیروزه ی نیشابور است از پرتو پُر مهر رضا مسروریم در سایه ی دربار سلیمان موریم در حصن ولایت امام هشتم مشمول حدیث شهر نیشابوریم اینجا که فرشتگان گلاب افشانند پروانۀ چلچراغ این ایوانند بر پنجره های حرمش دل بستند با نغمۀ خوش رضا رضا می خوانند در کوی رضا غصّه و غم گردد دور هر خسته دلی شود در این جا مسرور یا ضامن آهو بجوادت سوگند از باب کرامتت مکن ما را دور ماریزه خور خوان شمائیم رضا بر باب کرامتت گدائیم رضا از اینکه ولی نعمت مائی شادیم شرمنده ازین لطف و عطائیم رضا صحن و حرم رضا سراسر نور است از بال و پر فرشتگان پرشور است تاباغ بهشت از این حرم راهی نیست این وادی امن از ملالت دور است عطر حرمت آب حیاتست رضا(ع) مهر تو برات عرصات است رضا(ع) این حُسن و جلال و حشمت و جاه و مقام شایسته¬ی صدها صلوات است رضا(ع) ای خیل ملک طلایه دار حرمت ای باغ بهشت جلوه ای از نعَمَت با دست تهی رو به شما آوردیم یا ضامن آهو کم ما و کرمت این جا حرم محترم قدس رضاست جائی که غبارش پی هر درد دواست دور است ازین باب کرم نومیدی نزدیک ترین راه به جنت اینجاست این جا مقام شمس ولا شهر مشهد است این جا حریم نور دل و جان احمد است این جا شرافتش به دو عالم سرآمد است این جا بهشت عالم آل محمد است @takbitnab 🌹🌹🌹