در زلف تو دادند نگارا خبر دل
معذورم اگر آمدهام بر اثر دل
یا دل بر من باز فرست ای بت مه رو
یا راه مرا باز نما تو به بر دل
نی نی که اگر نیست ترا هیچ سر ما
ما بی تو نداریم دل خویش و سر دل
چندین سر اندیشه و تیمار که دارد
تا گه جگر یار خورد گه جگر دل
بی عشق تو دل را خطری نیست بر ما
هر چند که صعب است نگارا خطر دل
تا دل کم عشق تو در بست به شادی
بستیم به جان بر غم عشقت کمر دل
چاک زد جان پدر دست صبا دامن گل
خیز تا هر دو خرامیم به پیرامن گل
تیره شد ابر چو زلفین تو بر چهرهی رخ
تا بیاراست چو روی تو رخ روشن گل
همه شب فاخته تا روز همی گرید زار
ز غم گل چو من از عشق تو ای خرمن گل
زان که گل بندهی آن روی خوش خرم تست
در هوای رخ تو دست من و دامن گل
گل برون کرد سر از شاخ به دل بردن خلق
تا بسی جلوه گری کرد هوا بر تن گل
تا گل عارض تو دید فرو ریخت ز شرم
با گل عارض تو راست نیاید فن گل
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
عشق تو هر شب برانگیزد ز جانم رستخیز
چون تو بگریزی و بگذاری به تنهایی مرا
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
چشمی دارم ز اشک پیمانهٔ عشق
جانی دارم ز سوز پروانهٔ عشق
امروز منم قدیم در خانهٔ عشق
هشیار همه جهان و دیوانهٔ عشق
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
غم کِی خورد آن که شادمانیش تویی ؟
یا کی مُرد آن که زندگانیش تویی ؟
در نسیهی آن جهان ، کجا بندد دل ؟
آن را که به نقد این جهانیش تویی
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
الا ای دلربای خوش بیا کامد بهاری خوش
شراب تلخ ما را ده که هست این روزگاری خوش
سزد گر ما به دیدارت بیاراییم مجلس را
چو شد آراسته گیتی به بوی نوبهاری خوش
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
گویند که کردهای دلت بردهٔ عشق
وین رنج تو هست از دل آوردهٔ عشق
گر بر دارم ز پیش دل پردهٔ عشق
بینند دلی به نازپروردهٔ عشق
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ای در سر زلف تو صبا عنبر بیز
وی نرگس شهلای تو بس شورانگیز
هر قطره که میچکد ز خون دل من
در جام وفای تست کژدار و مریز
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ماه شب گمرهان عارض زیبای تست
سرو دل عاشقان قامت رعنای تست
همت کروبیان شعبدهٔ دست تست
سرمهٔ روحانیان خاک کف پای تست
رای همه زیرکان بستهٔ تقدیر تست
جان همه عاشقان سغبهٔ سودای تست
وصل تو سیمرغ گشت بر سر کوی عدم
خاطر بی خاطران مسکن و ماوای تست
بر فلک چارمین عیسی موقوف را
وقت خروج آمدست منتظر رای تست
موسا چون مست گشت عربده آغاز کرد
صبر به غایت رسید وقت تجلای تست
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
هر روز مرا با تو نیازی دگرست
با دو لب نوشین تو رازی دگرست
هر روز ترا طریق و سازی دگرست
جنگی دگر و عتاب و نازی دگرست
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
در عشق نمیدانم درمان دل خویش
خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست
خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم
از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ساقیا می ده که جز می عشق را پدرام نیست
وین دلم را طاقت اندیشه ی ایام نیست
عشق در ظاهر حرام است از پی نامحرمان
زآنکه هر بیگانه ای شایسته ی این نام نیست
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
من عشق ترا به جان خریدم
تو مهر مرا به یاوه مفروش
هرگز نشود غمت ز یادم
تو نیز مرا مکن فراموش
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
بندهٔ یک دل منم بند قبای ترا
چاکر یکتا منم زلف دو تای ترا
خاک مرا تا به باد بر ندهد روزگار
من ننشانم ز جان باد هوای ترا
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دارم سر خاک پایت ای دوست
آیم به در سرایت ای دوست
چون رای تو هست کشتن من
راضی شدهام برایت ای دوست
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست
تا درد عاشقی نچشد مرد مرد نیست
آغاز عشق یک نظرش با حلاوتست
انجام عشق جز غم و جز آه سرد نیست
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دارم سر خاک پایت ای دوست
آیم به در سرایت ای دوست
چون رای تو هست کشتن من
راضی شدهام برایت ای دوست
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
نیستم با درد عشقت لحظهای
خالی از غمها و از تیمارها
بر امید روی چون گلبرگ تو
مینهم جان را و دل را خارها
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
برندارم دل ز مـــهرت دلبرا تا زندهام
ور چه آزادم ترا تا زنـــدهام من بندهام
مهر تو با جان من پیوسته گشت اندر ازل
نیست روی رســـتگاری زو مرا تا زندهام
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ترا دل دادم ای دلبر شبت خوش باد من رفتم
تو دانی با دل غمخور شبت خوش باد من رفتم
اگر وصلت بگشت از من روا دارم روا دارم
گرفتم هجرت اندر بر شبت خوش باد من رفتم
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ای دیدن تو حیات جانم
نادیدنت آفت روانم
دل سوختهای به آتش عشق
بفروز به نور وصل جانم
بیعشق وصال تو نباشد
جز نام ز عیش بر زبانم
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
نگارینا دلم بردی خدایم بر تو داور باد
به دست هجر بسپردی خدایم بر تو داور باد
به تو من زان سپردم دل نگارا تا مرا باشی
چو دل بردی و جان بردی خدایم بر تو داور باد
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
نگارینا دلم بردی خدایم بر تو داور باد
به دست هجر بسپردی خدایم بر تو داور باد
به تو من زان سپردم دل نگارا تا مرا باشی
چو دل بردی و جان بردی خدایم بر تو داور باد
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
در عشق نمیدانم درمانِ دلِ خویش
خواهم که کنم صبر ولی دست رسَم نیست
خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم
از تنگ دلی جانا ، جای نفسم نیست...
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زندهام
ور چه آزادم ترا تا زندهام من بندهام
مهر تو با جان من پیوسته گشت اندر ازل
نیست روی رستگاری زو مرا تا زندهام
از هوای هر که جز تو جان و دل بزدودهام
وز وفای تو چو نار از ناردان آگندهام
عشق تو بر دین و دنیا دلبرا بگزیدهام
خواجگی در راه تو در خاک راه افگندهام
تا بدیدم درج مروارید خندان ترا
بس عقیقا کز دریغ از دیده بپراکندهام
تا به من بر لشگر اندوه تو بگشاد دست
از صلاح و نیکنامی دستها بفشاندهام
دست دست من بد از اول که در عشق آمدم
کم زدم تا لاجرم در ششدره درماندهام
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا
نیست بیگفتار تو در دل توانایی مرا
در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی
کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا
عشق تو هر شب برانگیزد ز جانم رستخیز
چون تو بگریزی و بگذاری به تنهایی مرا
چشمه خورشید را از ذره نشناسم همی
نیست گویی ذرهای دردیده بینایی مرا
از تو هر جایی ننالم تو هر جایی شدی
نیست جای ناله از معشوق هر جایی مرا
گاه پیری آمد از عشق تو بر رویم پدید
آنچه پنهان بود در دل گاه برنایی مرا
کرد معزولم زمانه گاه دانایی و عقل
با بلای تو چه سود از عقل و دانایی مرا
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹