eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.5هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbit.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
دعاهای سحر گویند می‌دارد اثر آری اثر می‌دارد اما کی شب عاشق سحر دارد @takbitnab 🌹🌹🌹
عاقل آن است که در پای تو اندازد سر پیش تر زآنکه فراق تو زپاش اندازد... @takbitnab 🌹🌹🌹
کار کن از بهر مردم در مقام تاتوانی تا بمانی نیک نام بهر مردم کار کن ای باخرد تا که نامت پیش مردم نام نیکو می برد @takbitnab 🌹🌹🌹
نـِی ز نغمه واماند چون ز لب جدا ماند وای اگر دل خود را از خدا جدا بینی @takbitnab 🌹🌹🌹
آنچنان کز خط سواد مردمان روشن شود سرمه گویا تر کند چشم سخن گوی تو را @takbitnab 🌹🌹🌹
تا در طـلـب گـوهر کانـی، کانـی تـا در هـوس لـقمه نانـی، نانـی ایـن نکته رمـز اگـر بـدانی، دانی آن چیز که در جستن آنی، آنی @takbitnab 🌹🌹🌹
دل از دست نگارینی به زور آورده ام بیرون ز تُـرکان سخن ساعد نگاری کرده ام پیدا @takbitnab 🌹🌹🌹
صبحدم دیدم درون محفلی بلبلی امد بدیدار گلی بلبل غمگین صدای زار داشت بچه ای را در قفس بیمار داشت @takbitnab 🌹🌹🌹
خود‌شناسی قدمِ اولِ عاشق شدن است! وای بر یوسف اگر نازِ زلیخا بکشد.. @takbitnab 🌹🌹🌹
درون ما ز تو یک‌دم نمی‌شود خالی کنون که شهر گرفتی روا مدار خراب @takbitnab 🌹🌹🌹
من که دائم با خیالِ یار، گرمِ صحبتم جز سرِ زانو نمی‌باشد مرا سرمنزلی @takbitnab 🌹🌹🌹
بارها شُسته ای، نخواهد رفت! ردّ خون من است روی تنت نعش یک ببر منقرض شده ام وسط بیشه زار پیرهنت… عشق، دور است…بی سرانجام است قطره ای آب، قبل از اعدام است گریه ات دام، خنده ات دام است منطقی نیست دوست داشتنت! با سرانگشت های خسته ی من مهربان شو کتاب ممنوعه سهم چشمان بی قرار من است سطرهای نخوانده ی بدنت! خاطرات تو را قطار کنم؟ ناسزا بشنوم، فرار کنم؟ تو بگو عشق من! چه کار کنم با تو و عاشقان بد دهنت! صلح کردیم و زنده دفن شدیم جنگ پیدایمان نخواهد کرد گرچه از زیر خاک بیرون است دست سربازهای بی کفنت… @takbitnab 🌹🌹🌹
یا حزینا انته فی قلبی الحزین نظرتا منک ترا عبد الحسین نظرتا منک ترا عین الیقین سببا فی موتی قلبا لا یلین @takbitnab 🌹🌹🌹
دگـر باره بشوریدم، بدان سانـم به جان تو که هر بندی که بر بندی، بدرانم به جان تو @takbitnab 🌹🌹🌹
کجاست؟ آن گُل سرسبد عالم ایجاد کجاست؟ یوسف فاطمه با حُسن خداداد کجاست؟ دیده ها در ره آن مصلح کل مانده براه آنکه برپای کند محکمه ی داد کجاست قاف تا قاف جهان منتظر مقدم اوست تک سواری که جهان را کند آباد کجاست مهر تابنده که خورشید درخشان فلک نور از و کسب کند در همه ابعاد کجاست مکتب دادگری آنکه نماید بنیان برکند ریشه ی الحاد ز بنیاد کجاست کشتی اهل ولا در یم طوفان بلاست ناخدائی که زموجش کند آزاد کجاست آنکه آید به هوای طلبش صبح و مسا از دل منتظران ناله و فریاد کجاست مرغ باغ ملکوت و گُهر بحر وجود اهل دل تا شود از مقدم او شاد کجاست صاحب عصر و زمان منتقم آل رسول تا که جاوید کند سیره ی اجداد کجاست حق مظلوم ز بیدادگران برگیرد بر ستمدیده کند رحمت و امداد کجاست بهدف تا برسد تیر دعا باید گفت یارب آن ریشه کن ریشه¬ی بیداد کجاست؟ (آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست) آنکه یکدم نرود خاطرش از یاد کجاست صبر کن صبر «مقدم» که ظفر می آید آن سفر کرده بزودی ز سفر می آیــد @takbitnab 🌹🌹🌹
به نام حق بزم رقیب رفته ای ، جان به لبش رسیده دل . داغ فراق دیده ای ؟ از همه دل بریده ، دل . باده ی ناب داده ای ، زلف به باد داده ای . این همه سهم دیگران ، زهر جفا چشیده دل . مهر ازان دیگری ، می ، بر غیر ، میبری . باز ستم به من چرا ؟ خلوت شب گزیده دل . نزد حریف دلربا ، در دل من ، غمت مها ، تا به سحر نخفته ام ، بس که ستم کشیده دل ، محمل غم به دل نهی ، زهر جفا به من دهی ، از بر من تو می رهی ، از همه کس رهیده دل . سنگدلی مرام تو ، شهد تو شد ، به کام او ، تار غمت ، به دور من ، پیله به خود تنیده دل . باغ رخت ، چه با صفا ، نرگس مست ، دلربا این همه عیش بی وفا ، گوشه ی غم ، خزیده دل . بر لب تو ، ترانه ها ، لرزش دست ، شانه ها ، زین همه ، عاشقانه ها ، سوز صدا ، شنیده دل ، عاشق دلشکسته ام ، تا ته عشق ، رفته ام ، زین ره پر خطر ، فقط ، درد به جان ،خریده دل . شانه به شانه ام نیا ، تا دم کلبه ام ، نیا . طاقت دل تمام شد ، زخم ترا که ، دیده دل . تلخ ترین ، شراب را ، بعد تو من ، چشیده ام ، آخر عمر را درین ، میکده آرمیده دل . @takbitnab 🌹🌹🌹
بمیرم برایت بهاران نسیم سفر باتو میرم بعهد قدیم بدیدار گل میرم ویاسمن بصحرای زیبای ایران من @takbitnab 🌹🌹🌹
ای وطن داغ غم افتاده به جسم وجانت. خون قاسم بکند ازدل وجان درمانت. کوه و دشت و دمن و بادیه هایت دیده است. زخمهایی که بخورده است براین سامانت. جنگ هشت ساله وتحریم و نبرد داعش. ترور و توطئه هرگز نبرد بنیانت. خاک پرگهرو پر مهرتوعشق دل ماست. نام تو حک شده بر قلب همه یارانت. برسر ودست همه مردم پرشورتوهست. پرچم ناز سه رنگی که بود عنوانت. همه سرباز وطن بوده و بر بام وطن. جان به کف پرز غرورنند یل خوبانت. دست دشمن شکند که گرکه برآیدازجیب. همه جاه نقل شده خاطره از تورانت. اشک شوق ناله غمباراگر هست که هست. اهل این خاک ندارد گله از طوفانت. گه سیه پوشی وگه سرخی وگاهی سپید. کیف وصدکیف کازین قاب خوش الوانت. دست در دست بسازیم برو روی تورا. تا همه خلق خورند از ثمرات خوانت. @takbitnab 🌹🌹🌹
دیدن چشمان زیبایت طلوع صبح بود با تماشای تو تاریکی ز چشمم پر گشود تا تو را دیدم دلم لبریز شد از نور عشق دیدنت صبحی نکو را میهمان من نمود @takbitnab 🌹🌹🌹
سگ همیشه صاحب خودرا نمی ازارد تو چرا صاحب خود را با صدا ازردی @takbitnab 🌹🌹🌹
مگر ره کم کند کو را گذر افتد به ما یا رب فراوان کن گذار آن مه گُـم کرده راه اینجا @takbitnab 🌹🌹🌹
بید مجنون، زیر بال خود، پناهم داده بود! در حریم خلوتے جان‌بخش، راهم داده بود. ‌ تکیه بر بال نسیم و چنگ در گیسوے بید! مسندے والاتر از ایوانِ شاهم داده بود. ‌ شاه بودم، بر سرِ آن تخت، شاهِ وقتِ خویش یڪ چمن گل، تا افق، جاے سپاهم داده بود! ‌ چتر گردون، سجده‌ها بر سایبانم برده بود عطر پیچک، بوسه‌ها بر پیشگاهم داده بود! ‌ آسمان، دریاے آبی، ابرها، قوهاے مست! شوقِ یڪ دریا تماشا بر نگاهم داده بود!... ‌ آه! اے آرامش جاوید! کے آیے به دست؟ آسمان، یڪ لحظه، حالے دلبخواهم داده بود! ‌ @takbitnab 🌹🌹🌹
قلم به دست گرفتم، ولی چه بنویسم؟ که شرحِ بی‌کسی‌ام درخطوط پیشانی‌ست @takbitnab 🌹🌹🌹
دو تا ساقی، دو تا باده، دو تا مینو، دو تا ساغر دو تا تاک پر از انگور و سر در خمره، خم پرور یکی شان صادق و آن دیگری گردیده پیغمبر اگر مستم، اگر هوشیار آگر خوابم، اگر بیدار اسیرم در کمند جعفر صادق کمند احمد مختار دو تا خورشید عالم تاب می آیند از بالا دو درّ نادر و نایاب می آیند از بالا دو تا آقا، دو تا ارباب می آیند از بالا دو تا کوثر، دو تا زمزم دو تا دارو دو تا مرهم دو تا ایمان مستحکم یکی صادق، یکی هم حضرت خاتم ندایی آمد از لاهوتِ ربّ العزه در ناسوت به هم پیچیده شد طومار کفر جبت و الطّاغوت فلک خرم، ملک در شادی و جن و بشر مبهوت فروغی در شب آمد ایّهاالعالَم رئیس مکتب آمد ایّهاالعالَم الا ای شیعیان کف دارد این مژده رئیس مذهب آمد ایّهاالعالَم ببین آتشکده خاموش شد از شعله های شرک کسی آمد که لرزانده است نور او بنای شرک هراسان شد از این مولود مکه ناخدای شرک محمد هدیه ای از عالم بالا مقامش قاب قوسین است و او ادنی اگر چه خاتم پیغمبرانش خوانده اند اما بخوانیدش اَباالاُمّه، اخی الحیدر، اباالزهرا محمد می رسد، از خوبی اخلاق می خواند امین مکه از پابندی میثاق می خواند سروش وحی را در گوشه ی عشاق می خواند ز قرآن خواندنش قرآن شده واله دل یاسین و الرّحمان شده واله حرا واله، خدا واله، علی مرتضی واله ابوذر مست گشته، از دمش سلمان شده واله کنار گنبد خضرای او ما روسیاهانیم در این دارالحکومه تک تک ما عبد سلطانیم پناهمان بده! همشهری شاه خراسانیم شفیع المذنبین الغوث شه دنیا و دین الغوث الا ای که وصی ات شد امیرالمومنین الغوث علی دلدار، علی دلبر، علی مولا، علی رهبر علی قرآن، علی کوثر، علی میزان، علی محشر علی حیدر، علی صفدر، علی شد جان پیغمبر علی حُبّه جُنّه قسیم النّار والجَنَّه وصیّ المصطفی حقّا امام الانس والجِنّه @takbitnab 🌹🌹🌹
هفدهم روز ربیع الاول است درمدینه مهر والا آمده همزمان با زادروز مصطفی(ص) حضرت صادق(ع) به دنیا آمده از گلستان علی(ع)وفاطمه(س) غنچه ای زیبا شکوفا آمده حضرت باقر(ع)به میلاد پسر شاکر درگاه یکتا آمده داده از او حضرت طاها خبر عالم آلش هویدا آمده جد او بنیانگذار دین بود آنکه دین را کرده احیا آمده پیش او هر عالمی سائل بود بر درش غرق تمنا آمده صابرست وفاضلست وطاهرست برائمه شیخ و آقا آمده جعفرست وسید مذهب بود رهبر اهل تولا آمده روز میلادش بود روزی نکو شیعیان را شادی افزا آمده از برای او و جدش همزمان مجلس شادی مهیا آمده فاطمه بر نوکران عیدی دهد چون سرور قلب زهرا(س)آمده @takbitnab 🌹🌹🌹