آفتاب نگاهت
هرصبح طلوعی
به گستردگی اقیانوس
می تابد در من!
وچه زیبا می کند
تابش عشقت
حال و هوای پاییزی
دوشنبه ام را و
هرچه تو عاشق تر
دل من بی تاب تر...!
#زری_محمدپور
@takbitnab
🌹🌹🌹
من را بخاطر تمامِ
بایدها و نبایدهایِ
بعد از رفتنت ببخش.
اینکه نباید،
ولی هنوز از تو مینویسم را...
یا اینکه باید،
ولی نمیتوانم فراموشات کنم را...
#عادل_رستمکلایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دلبری دارم که نامش ساغر دردانه است
خانه اش گلخانه جایش گوشه میخانه است
تا سحر ازباده هامست وغزلخوان میشود
بوی عطرش چون نسیمی از گل و گلخانه است
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
دل من
می رود آرام
به دیروز
که رفت
و چه آهسته
به راه
زندگی
در گذر است
او به جان
آمده است
چمدان دلش
ازجامۀ اندوه
پر است !
می روم تا
که کمی
دور شوم!!!
قلمم گفت: نرو
رنگ فردای جهان
سبزتر است.
#فریبا_قربان_کریمی
@takbitnab
🌹🌹🌹
نیستی !
و من ...
عابرِ خیابانهای خاطراتم
بی ماه!
بی فانوس!
بی تو !...
که به هیچ کجا نمیرسد ...
جز به بن بستِ نبودنت!
#زکیه_عساکره
@takbitnab
🌹🌹🌹
در جامِ دلم شور و شرر ریخته با هم
نور و طرب و عشق،
برانگیخته با هم
نازم به خدایی که
در این صبح دل انگیز
لطف سحر و عطر گل آمیخته با هم ...
#محسن_خانچی
@takbitnab
🌹🌹🌹
گر چه پریشانم
اما خوب میدانم که روزی
در میخانه ی آغوشت چشم خواهم گشود
معشوق جان
فقط من
از راز مستی شراب تاکستان نگاهت آگاهم
#شعله_نیکخواه
@takbitnab
🌹🌹🌹
این که باید
فراموش ات می کردم را هم
فراموش کردم
تو تکراری ترین حضور روزگار منی
و من عجیب
به آغوش تو
از آن سوی فاصله ها
خو گرفته ام
#سیدمحمد_مرکبیان
@takbitnab
🌹🌹🌹
به
هوای
چشم مستت
دل و دین به باد دادم
تو
به قلب و
جان چه کردی
که گرفته ای قرارم...
#هما_کشتگر
@takbitnab
🌹🌹🌹
گاهی هم باید
یک میخ برداشت
و کوبید جلویِ عقربههایِ ساعت !
تا تمام نشود
این لحظاتِ با هم بودن ...
#سینا_صحرایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
کاش آن آینه بودم من
که به هر صبح
تو را میدیدم!
میکشیدم
همه اندام تو را
در آغوش
سرو اندام تو با آن همه پیچ
آن همه تاب؛
آنگه از باغ تنت میچیدم
گل صد بوسهی ناب...
#حمید_مصدق
@takbitnab
🌹🌹🌹