🌺نکته تفسیری صفحه ۳۲:🌺
فدایی پیامبر(ص):
سیزده سال از بعثت پیامبر خدا گذشته بود. آزار و اذیت مشرکان مکّه به بیشترین حد رسیده بود و مسلمانان در فشار شدیدی قرار داشتند؛ ولی هر چه آزار مشرکان بیشتر می شد، شمار مسلمانان نیز افزایش می یافت. شاید سیزده سال پیش که جمع کوچک و سهنفره ی پیامبر ، علی بن ابیطالب علیه السلام و خدیجه(س)به نماز می ایستادند، به خیال مشرکان هم نمی رسید که پیروان اسلام اینقدر زیاد شوند. خبر بیعت گروهی از مردم یثرب با پیامبر صلوات الله علیه نیز باعث شده بود که آتش خشم کافران شعله ورتر شود. به همین سبب، بزرگانشان در «دارالندوه»، دور هم جمع شدند؛ جایی که آنان، برای تصمیم گیری در امور مهم، گرد هم میآمدند. در آن مجلس شیطانی، هر یک از آنان برای سرکوب اسلام پیشنهادی کردند. تا اینکه سرانجام تصمیم گرفتند از هر قبیله یک نفر مأمور شود و در شب 24 ذیحجه، همگی به خانه ی پیامبر صلوات الله علیه بریزند و با هم او را به قتل برسانند؛ تا بدین وسیله قتل پیامبر بر گردن همه ی آنان بیفتد و قبیله ی پیامبر یعنی بنی هاشم که توان جنگ با همه ی قبایل را ندارد، به خونبها راضی شود و غائله ی اسلام برای همیشه ساکت شود؛ امّا خداوند که از همه ی اسرار آگاه است، پیامبرش را از توطئه ی کافران باخبر کرد. پیامبر صلوات الله علیه این مطلب را با بهترین یار و یاور خود علی بن ابیطالب علیه السلام که در آن زمان جوانی 23ساله بود، در میان گذاشت و او با کمال میل پذیرفت که خود را سپر بلای پیامبر کرده، جانش را برای او فدا کند؛ بدین صورت که برای گمراه کردن مشرکان، در بستر پیامبر صلوات الله علیه بخوابد و آن حضرت از فرصت استفاده کند و از مکّه خارج شود.
آن شب، بردگان شیطان، خانه ی پیامبر را با شمشیرهای بُرّان محاصره کردند و آن را زیر نظر گرفتند. حضرت علی علیه السلام با قلبی سرشار از ایمان، زیر پارچه ی سبزرنگی که پیامبر صلوات الله علیه هر شب روی خود می انداخت، خوابیده بود و هر لحظه انتظار می کشید که شمشیرهای کافران بر بدنش فرود آیند و او را تکّه تکّه کنند؛ ولی آرام و بی صدا با خدای خود مناجات میکرد. در روایات آمده است که در این هنگام، خدا به سبب داشتن چنین بنده ای، به فرشتگان خود افتخار کرد و جبرئیل و میکائیل، دو فرشته ی بزرگ خدا، بر آن حضرت آفرین گفتند. سرانجام، کافران به خانه ی پیامبر هجوم آوردند و برای اینکه جنایتشان را کامل کرده، پیامبر را زجرکش کنند، به سمت بسترش سنگ پرتاب کردند. صدای آه و ناله از زیر پارچه شنیده شد؛ ولی صدای محمد نبود. با خشم جلو آمدند و پارچه را کنار زدند و ناگهان بر زمین میخکوب شدند. بر سر علی علیه السلام فریاد کشیدند که محمّد کجاست؟ او با آرامش پاسخ داد: «خبر ندارم.» آنان علی را به قصد کشت کتک زدند و سپس او را با بدن مجروحش رها کردند و در پی پیامبر شتافتند.
فداکاری امیر مؤمنان علی علیه السلام در آن شب، نقشه ی کافران را نقش بر آب کرد و نجات بخش بزرگ انسانها را نجات داد. آن شب تاریخی، به «لیلة المبیت» معروف است و یکی از مدالهای افتخار پیشوای یکم ما شیعیان محسوب می شود.[1] آیه ی 207 بقره به این ماجرای تاریخی و فداکاری بزرگ اشاره می کند.
[1] . این متن از بحار الانوار، ج36، ص41، تقسیر قمی، ج1، ص273 و تفسیر نمونه، ج2، ص77 اقتباس شده است.
┗━━━♥️═🍃━━━┛
37.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مجموعه کلیپ های دعوت به بهشت بنا به درخواست مکرر والدین و مربیان، در خصوص دعوت نوجوانان به نماز تهیه شده است.
👌با دقت به مطالب و پیگیری مجموعه بسیار در این امر مهم موفق خواهید شد.
#دعوت_به_بهشت ۱۰
@takhasosi_namaz
Valizadeh & Ghaderpanah4_6037157811106874613.mp3
زمان:
حجم:
2.21M
🔸ترتیل صفحه 33 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام ماهور
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
Hamed Valizadeh4_6037157811106874612.mp3
زمان:
حجم:
1.05M
🔸ترتیل صفحه ۳۳ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده
🔸مقام : ماهور
🌺نکته تفسیری صفحه ۳۳:🌺
بهای بهشت:
آسایش و راحت، آرزوی مشترک همه ی ما انسان هاست. همه ی ما در دنیای خیال خود، جهانی بی دغدغه و آرام را تصور می کنیم و تا آنجا که می توانیم، می کوشیم به آن جهان زیبا دست یابیم؛ ولی هرچه بیشتر زندگی می کنیم، بیشتر متوجه می شویم که رسیدن به آرامش کامل در این دنیا محال است. مال و ثروت، با همه ی خوبی و فایده اش، سختی هایی نیز با خود می آورد و رؤیای آرامش را تیره و تار می کند. ترس از دست رفتن ثروت و مشکل نگهداری آن، نمونه های روشنی از آن سختی هاست. اینها همه به ما می فهماند که جهان آرزوهای ما، این زندگی کوتاه و گذرا نیست.
پیامبران نیز این نوید را از سوی خدا آورده اند که «بهشت»، سرزمین موعود و بی رنج و دردسر همه ی ما انسان هاست و ما برای این به دنیا آمده ایم که روزی به آن وارد شویم؛ ولی آیا ورود به بهشت، ساده و رایگان است؟ آیا هر کس هر طور که زندگی کند، بهشتی می شود؟ آیا آنان که برای حفظ ایمانشان، دار و ندارشان را رها می کنند و به سرزمین دیگری هجرت می کنند، مانند کسانی هستند که برای حفظ خانه و کاشانه شان، دین خدا را نمی پذیرند و به او شرک می ورزند؟ آیا کسانی که برای نگهبانی از دین خدا سلاح به دست می گیرند و سلامت و جان خود را به خطر می اندازند، مانند عافیت طلبانی هستند که همیشه منتظر پیروزی یکی از دو طرف جنگ هستند تا به آنان ملحق شوند؟! آیا کسانی که برای فرمان برداری از دستورهای پروردگارشان، یک ماه روزه می گیرند و از آب گوارا و غذاهای لذیذ صرف نظر می کنند، مانند بی خبرانی هستند که مهمترین مسئله در زندگیشان، سیری شکمشان است؟ آیا آنان که از ترس خدا، لذّتهای حرام را زیر پا می گذارند، مانند کسانی هستند که لذّت جویی، بزرگترین هدف آنهاست و حلال و حرام بودن آن، برایشان اهمیتی ندارد؟ شاید این سؤالات به پاسخ نیاز نداشته باشد؛ ولی سؤال مهم تر این است که اگر این دو گروه یکسان نیستند، پس چرا بسیاری از مردم، راه خطا را انتخاب می کنند؟ پاسخ این است که قانون خدا چنین است که رسیدن به بهشت برین، مشروط به فرمانبرداری از اوست؛ ولی در برخی موارد، فرمان خدا در ظاهر با راحت طلبی ها و لذّت جویی های ما سازگار نیست. در اینجا، کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، سختی فرمانبرداری از خدا را به جان می خرند؛ زیرا می دانند که آن سختی، گردنه ای برای رسیدن به قلّه ی سعادت است و باید از آن گذر کرد. آری، اگر ایمان ما به خدا و جهان پس از مرگ، ایمان حقیقی باشد، دیگر از رنج عبادت ها و اطاعت ها هراسی پیدا نمی کنیم و سختی آنها را به جان می خریم. اکنون می فهمیم که چرا پیامبر بزرگ ما فرمود:
«گرداگرد بهشت، با سختیها و مشکلات پوشانده شده، و دور تا دور جهنّم با لذّتهای حرام پوشانده شده است.» [1]
[1] . بحارالانوار، ج68،