eitaa logo
کانال تخصصی نماز
6.7هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
589 ویدیو
42 فایل
#مقام_معظم_رهبری: همہ بدانند که یکی از موثر ترین راهها برای کاهش آسیب های اجتماعی،ترویج«نماز»است. 🌴استفاده از مطالب کانال با ذکر #صلوات به نیت تعجیل درفرج حلال است☺ انتقاد ، پیشنهاد و پاسخ به سوالات: @Edris_75
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 (قسمت۱۸) ☘به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمی‌شود کاری کنی که من برگردم؟ ♦️ نمی‌شود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی مرا شفاعت کنند،شاید اجازه دهند تا برگردم و حق الناس را جبران کنم یا کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم... جوابش منفی بود. اصرار کردم... 🔆لحظاتی بعد جوان پشت میز نگاهی به من کرد و گفت: به خاطر اشک های این کودکان یتیم و به خاطر دعاهای همسر و دختری که در راه داری و دعای پدر و مادر،حضرت زهرا شمارا شفاعت نمود تا برگردی. 🍀 به محض اینکه به من گفته شد برگرد،یک بار دیدم که زیر پای من خالی شد.. تلویزیون های سیاه و سفید قدیمی وقتی خاموش می شود حالت خاصی داشت،چند لحظه طول می کشید تا تصویر محو شود. 💠 مثل همان حالت پیش آمد، به یکباره رها شدم کمتر از یک لحظه دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند. دستگاه شوک چند بار به بدن من زدند تا به قول خودشان بیمار احیا شد. ♦️روح به جسم برگشته بود،حالت خاصی داشتم. هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافتم و هم ناراحت که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشتم. پزشکان کار خود را تمام کرده بودن،در مراحل پایانی عمل بود که من سه دقیقه دچار ایست قلبی شده بودم و بعد هم با ایجاد شک مرا احیا کردند. 🔰در تمام لحظات، شاهد کارهای ایشان بودم. مرا به ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدن برگشت. حالم بهتر شده بود، توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمی‌خواستم حتی برای لحظه‌ای از آن لحظات زیبا دور شوم. 🍃 من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی را داشتم را با خودم مرور میکردم. چقدر سخت بود،چه شرایط سختی را طی کردم و بهشت برزخی را با تمام نعمت هایش دیدم. افراد گرفتار را دیدم. من تا چند قدمی بهشت رفتم. مادرم حضرت زهرا با کمی فاصله مشاهده کردم و مشاهده کردم که مادر ما در دنیا و آخرت چه مقامی دارد... 🌸حالا برای من تحمل دنیا واقعا سخت بود. دقایقی بعد دو خانم پرستار وارد سالن شدند. آن‌ها می‌خواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند. 💠 همین که از دور آمدند از مشاهده چهره یکی از آن ها واقعا وحشت کردم من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک میشد... 💥مرا به بخش منتقل کردند برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند. 🔆 یکی دو نفر از بستگان می‌خواستم به دیدنم بیایند.. آنها از منزل خارج شده و به سمت بیمارستان در حال در راه بودند... به خوبی اینها را متوجه شدم،اما یک باره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت زده شدم.... 🔰بدنم لرزید و به همراهان گفتم: تماس بگیر و بگو فلانی برگرده تحمل هیچکس را ندارم. 💥احساس می‌کردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است، باطن اعمال و رفتار... 🔅به غذایی که برای آوردن نگاه نمیکردم می‌ترسیدم باطن غذا را ببینم... ✔️ دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم برخی از دوستان آمده بودند تا من تنها نباشم،اما وجود آنها مرا بیشتر تنها می‌کرد. ☘ بعد از آن تلاش کردم تا رویم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس نبینم. ⚠️ یکباره رنگ از چهره ام پرید! صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم... ♻️ دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار می کردند که من چشمانم را باز کنم اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم. ❎ آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود نمی‌توانستم ادامه دهم. 💠خدا را شکر این حالت برداشته شد اما دوست داشتم تنها باشم.دوست داشتم در خلوت خودمان را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم و مرور کنم. چقدر لحظات زیبایی بود آنجا،زمان مطرح نبود،آنجا احتیاج به کلام نبود. با یک نگاه آنچه می‌خواستیم منتقل می‌شد.حتی برخی اتفاقات را دیدم که هنوز واقع نشده بود. ✅ برخی مسائل را متوجه شدم که گفتنی نیست و در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکاران را مشاهده کردم که شهید شده بودن! 🔷می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه به همین خاطر از نزدیکانم خواستم از احوال آن چند نفر برایم خبر بگیرند تا بفهمم زنده اند یا شهید شده اند؟! ادامه دارد... 📌کپی مطالب با ذکر صلوات به نیت تعجل در فرج و سلامتی ناشر و عوامل کتاب ازاد وحلال میباشد @takhasosi_namaz
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 قسمت اول سه دقیقه در قیامت
سحرنامه_۱۳.mp3
7.67M
🦋فراز سیزدهم از دعای ابوحمزه ثمالی " فَاِنْ عَفَوْتَ يا رَبّ فَطالَ ما عَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبينَ قَبْلي..." مـــزه‌یِ عَفوَت را قبلا چشیده‌ام...‌❤️ @takhasosi_namaz
حرف های من و خدا_13.mp3
11.53M
🍃سحر سیزدهم🍃 خدایی کردن، عادت توست ؛ برای بنده ای که از بندگی اش، چیزی جز توهم، باقی نمانده است ...❣ @takhasosi_namaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌞#آیه_های_نور 📖شرکت در ختم قرآن برای فرج 🌱 #صفحه 1⃣5⃣ 📚سورة آل عمران #مبلغ_قرآن_باشیم @takhasosi_namaz
051.mp3
663.6K
🌞#آیه_های_نور 📖شرکت در ختم قرآن برای فرج 🌱 #صفحه 1⃣5⃣ 📚سورة آل عمران #مبلغ_قرآن_باشیم @takhasosi_namaz
نماز خوب (3) ؛ قدم اول دعوت به نماز.mp3
651.8K
🔆 نمازخوب 🍃قسمت15🍃 💎قدم اول دعوت به نماز!!! #استاد_پناهیان #چگونه_یک_نمازخوب_بخوانیم #نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم @takhasosi_namaz
💎نمازحقیقت بندگی 📖« ... فَأَقیمُوا الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنینَ کِتابًا مَوْقُوتًا »  ✅نماز را (به طور معمول)انجام دهید، زیرا نماز وظیفه ثابت ومعینی برای مؤمنان است! 📚سوره نساء ایه 103 #نماز_اول_وقت 🕋اذان ظهر به افق تهران التماس دعا🌸🌸 @takhasosi_namaz
🌱حضور قلب 🌸قسمت12🌸 ⭕️انجام مستحبات 💎آنچه براى تمرکز حواسّ و حضور قلب مفيد است، در نماز مستحبّ است؛ مانند:   ✅1) آنكه انسان در منزل خود بيتى را براى نماز اختصاص دهد و با حال پريشان وارد نماز نشود.   ✅2) قدرى تأمّل كند تا آرام بگيرد.   ✅3) با شكم سير و مملوّ از طعام روى به نماز نياورد.   ✅4) در نماز سجّاده بيندازد.   ✅5) انگشترى عقيق دست كند.   ✅6) عطر بزند.   ✅7) مسواك كند.   ✅8) عمامه ببندد و طرف راست او را از زير حنك بگذراند.   ✅9) لباس سفيد در بر كند.   ✅10) نگاهش در مواقع و حالات مختلفه نماز به مواضع معيّنه و مقرّره در فقه بوده باشد.   ✅11) مستحبّ است نمازهاى نوافل خود را در خفيه بخواند، لكن نمازهاى واجب را مستحبّ است به جماعت و در مسجد بجاى بياورد.(سيد محمد حسين حسينى تهرانى‏، انوارالملكوت، ج1، ص136) 💻برگرفته از وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان @takhasosi_namaz
💎موانع استجابت دعا ✅نماز شب چهاردهم ماه مبارڪ رمضان : 👌 شش ركعت; در هر ركعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره إذا زُلزِلَت. 📚علامه مجلسى رحمه الله علیه در زادالمعاد  به نقل از مفاتیح الجنان #نماز_اول_وقت #نماز_شب_های_رمضان 🕋اذان مغرب به افق تهران التماس دعا🌺🌺 ✨ @takhasosi_namaz ✨
🔴 (قسمت۱۹) 🔷گفتند همه رفقای شما سالم هستند. تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم. 🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود. ☘ یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد. 🍁 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟ همسرم گفت: آره خودش بود. این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود . ☄برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود. ⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم می‌دانم. خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟ گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه! خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود. آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده! ❄️ دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده. 🍂من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت. اعمال،گناهان،حق الناس.. حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند.. 🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبت‌ها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند! خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟ گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟ گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانواده‌اش به مردم چیز دیگه ای گفتند. 💥 پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیده‌ام. 💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید. ✨بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد. 🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت. خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود... 🔷در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم. یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم . ☘سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید! 🔷 صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم. به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟ 🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود. ✅گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟ ❗️گفت نمی‌دانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس . 🔰بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما می‌گویم. ♻️ سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه را می‌بینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد. نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی می‌کنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد. ♻️ بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم..سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم... ادامه دارد... 📌کپی مطالب با ذکر صلوات به نیت تعجل در فرج و سلامتی ناشر و عوامل کتاب ازاد وحلال میباشد @takhasosi_namaz
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 ابتدا مطالب سه دقیقه در قیامت
🌙پیامبراکرم(ص) فرمودند: 🥀بر شما باد به قیام در شب!! چرا که موجبِ پوشاندن و بخششِ گناهان است. 🔖بحارالانوار_ج87_ص123 @takhasosi_namaz
حرف های من و خدا_14.mp3
10.66M
🍃سحر چهاردهم🍃 😔این سحر آمده ام تا تو قول بدهی نه من؛ چنان زنجیر کنی پای دلم را ... تا جز حوالیِ تو، از در خانه ی کسی ، عبور نکند ... ❤️مرا پاگیرِ خودت کن؛ دلبر جان! @takhasosi_namaz
سحرنامه_۱۴.mp3
10.24M
🦋فراز چهاردهم از دعای ابوحمزه ثمالی وَاَ نَا الضّآلُّ الَّذي هَدَيتَهُ وَاَ نَاالْوَضيعُ الَّذي رَفَعْتَهُ وَاَ نَا الْخآئِفُ الَّذي آمَنْتَهُ وَالْجايعُ الَّذي اَشْبَعْتَهُ وَالْعَطْشانُ الَّذي اَرْوَيتَهُ... و من با نگاهِ تو سیراب می‌شوم . . .🌿 @takhasosi_namaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌞#آیه_های_نور 📖شرکت در ختم قرآن برای فرج 🌱 #صفحه 2⃣5⃣ 📚سورة آل عمران #مبلغ_قرآن_باشیم @takhasosi_namaz
052.mp3
714.8K
🌞#آیه_های_نور 📖شرکت در ختم قرآن برای فرج 🌱 #صفحه 2⃣5⃣ 📚سورة آل عمران #مبلغ_قرآن_باشیم @takhasosi_namaz
چگونه عبادت کنم_17.mp3
11.39M
#چگونه_عبادت_کنم؟ ۱۷ 🤲 در حرکت به سمت کمالِ انسانی، از میان تمام عبادت‌ها، یک عبادت از همه‌ی عبادتها، مؤثرتر، رشددهنده‌تر، و رساننده‌تر است ... کدام عبادت ؟ چـــرا؟ #استاد_شجاعی #نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم ✨ @takhasosi_namaz ✨
💎آخرین دیدار....😥 📖وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکینَ »  ☑️ و نماز را بر پا دارید و از مشرکان نباشید. 📚سوره روم، آیه 31 #نماز_اول_وقت 🕋اذان ظهر به افق تهران التماس دعا🌸🌸 ✨ @takhasosi_namaz ✨
🔸 سخت است میدانی؛ سخت است اینکه نمی توانم پیدایت کنم نمیدانم چند ساعت تا به تو راه مانده اما چیزی تَه چشمانم سو سو میزند اینکه صدایت میکنیم و تو حتما میگویی جانم شهر انقدر شلوغ است و گوشهای من انقدر پُر، که صدایت را نشنوم شاید اما باز صدایت میکنم در خیابان، گوگل، دورهمی ها، کافی شاپ های شهر، خلاصه هر جایی را که فکرش را بکنی. صدایم را میشنوی میدانم، صدایمان را 🔹 می دانی! برای ما هم قشنگ است شاید بشود روزی پُزَش را داد روزی سَرِمان را بلند کنیم و به همه ی جهان بگوییم ما اماممان را برگرداندیم... آن هزار نفر بگویند: ➖ آیا امامتان را ندیده بودید؟ ➕ بگوییم نه! ➖ بگویند صدای دعوتش را نشنیده بودید؟ ➕ بگوییم نه! ➖ بگویند ندیده عاشقَش بودید؟ ➕ بگوییم آری! ➖ بگویند دَمِ شما گرم دهه آخری ها 🔺 بعد ما کِیف کنیم، به دور تو بگردیم و باز کِیف کنیم بعد تو بخندی و راضی شوی از ما... سربازت شویم، برویم به مدینه شروع کنیم تا تمام تاریخ را کنار تو از نو بسازیم 🔆 می آییم دنبالت توی همین خیابان ها و امید داریم به عددی که امیدوار کننده ست، به ۳۱۳ که سخت است اما شدنیست... ❤️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَرَج @takhasosi_namaz
💌بازخوانی پیام سالانه رهبری به اجلاسیه سراسری نماز 💠بخش اول | قمست سوم | پیام اول ا📆 ۱۳۷۰/۰۷/۱۶ 👈ادامه دارد... @takhasosi_namaz