eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
919 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 خداوند در سوره سبأ می‌فرماید: « فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ » (سبأ/ 14) ترجمه: (با این همه جلال و شکوه سلیمان) هنگامى‌که مرگ را بر او مقرر داشتیم، کسى آن‌ها را از مرگ وى آگاه نساخت مگر جنبده زمین (موریانه) که عصاى او را مى‌خورد (تا شکست و پیکر سلیمان فرو افتاد) هنگامى‌که بر زمین افتاد جنیان فهمیدند که اگر از غیب آگاه بودند در عذاب خوارکننده باقى نمى‌ماندند. سلیمان نبی به دو علت در پنهان مرد و مرگش را کسی ندانست: یکی این‌که اجنه که تحت امر حضرت سلیمان بودند و بیت‌المقدس را بنا می‌کردند، اگر می‌دانستند سلیمان از دنیا رفت، دیگر کار نمی‌کردند و کسی نمی‌توانست از آن‌ها کار بکشد لذا بنای بیت‌المقدس ناقص می ماند. دوم این‌که، بر همگان مشخص شود که اگر جن علم غیب می‌دانست، آن روزهایی که سلیمان از چشم‌ها غایب شد و در خزینه مرده بود و همه دنبال او می‌گشتند، اجنه می‌توانستند جای سلیمان را نبینند و بدانند و غیب بگویند. پس طبق این آیه: هر دعا نویسی اگر استناد کند جای گم شده را می‌داند مثال فلان طلایی گم شده کجاست یا دزدش کیست؟ یا آخر یک مشکل به کجا ختم خواهد شد، همه این‌ها دروغ محض است و «لایَعلَمها الّا هو» کسی جز خدا از علم غیب آگاهی ندارد. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 شدّاد، پادشاهی بود بی دین و به رسولان زمان خود کافر شده، ایمان نیاورد. چون صفات بهشت و عمارات و بساتین وانهار آن را از زبان انبیاء شنید، خواست که برای خود به صفات مذکوره بهشتی بنا نماید. صد نفر از مُتعمدان خود را برگزیده و به دست هر یک هزار نفر کارگر از هر صنف سپرده و حکم نمود که جمیع جواهرات و طلا و نقره جمع آورد، در کار آن بنا مصروف نمایند، او شهر را به خشت طلا و نقره بنا نهاد و دیوارهای آن شهر را به نگین های مروارید و یاقوت و انواع جواهرات، مُرصّع ساختند و از چهل فرسنگی آن شهر، نهر آبی جاری ساختند که همه جا پوشیده از زیر زمین می آمد و در کنار شهر ظاهر می شد و از این نهر جداول در میان کوچه ها و بازارها و خانه ها جاری ساختند، در میان نهر آب، جواهرات سرخ و سبز و زرد، ریخته و در کنار انهار، درختان از طلا ساخته و میوه ها برای آن درختان از جواهرات نصب نمودند و... در کنار این نهر، برای شدّاد، قصری عالی تر از همه قصور ساختند که مُشرف بود بر جمیع قُصور. خدای تعالی هود پیغمبر را بر شدّاد فرستاد، هر قدر که شدّاد را دعوت نمود به جز کفر و ضلال چیزی نیفزود، حضرت هود علیه السلام او را از عذاب خدای تعالی، ترسانیده و به زوال مملکتش وعید دادند. در این هنگام شدّاد را خبر دادند که بنای بهشت به انجام رسیده و شدّاد در کمال خرّمی روانه ولایت ارم گردید. چون به یک منزلیِ شهر ارم رسید، عذاب خداوندی نازل شده صیحه ای از آسمان رسیده، شدّاد و جمیع لشکریان او با جمیع سرداران و صنعت سازان هلاک شدند و درباری در آن شهر باقی نماند و حق تعالی آن شهر را از نظر آدمیان پنهان نمود. 🍃 🦋🍃 !takhooda ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 گویند که در مجلس انوشیروان گفته شد که در هندوستان، کوهی است و درختی دارد که ثمره آن درخت را هر که خورد، حیات ابد یابد. انوشیروان حکیمی را برای طلب آن میوه فرستاد. حکیم به هندوستان رفته، بعد از طلب بسیار، مأیوس شده، معاودت نمود. اتفاقا به عالمی از علمای هند رسیده، سبب آمدن را به ولایت هند بیان کرد. عالم هندی گفت که این سخن راست است و لیکن مرموز است. آن کوه، مرد عالم است ود رخت، علم او و ثمره آن درخت که حیات ابد دهد، عمل به علم او است و حیات ابد، زندگانی آخرت است. پس حکیم به خدمت کسری رسیده، ماجرا را عرض نمود و کسری تصدیق فرمود. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6012841488688351894.mp3
25.55M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌‌پور 📑 «شرح دعای ندبه» - جلسه ۹ 🗓 ۱۴ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران، هیئت مع امام منصور 🎧 کیفیت 48kbps 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
4_6019607836001045659.mp3
9.59M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌‌پور 📑 «آیا قدرت نه گفتن دارید؟» 🗓 ۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران (روز عاشورا) 🎧 کیفیت 48kbps 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نایت کویین
4_6030682649691950221.mp3
15.06M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌‌پور 📑 «چجوری آدم موفقی بشیم؟» راز موفقیت 🗓 ۱۳ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران، هیئت قاسم بن الحسن علیه‌السلام 🎧 کیفیت 48kbps 🎊 @bluebloom_madehand 🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 لوطی های محله دور حاجی مومنی را گرفته گفتند می خواهیم امشب خونه تو  بیاییم ومرتب برایش مزاحمت ایجاد میکردند ناچار شد به مرحوم مجلسی پناه برد مجلسی گفت :بگو بیایند ، من هم می آیم . مجلسی قبل از اینکه آنها بیایند وارد مجلس شد آنها که آمدند او را دیدند گفتند با وجود او نمیشود کاری کرد و فکر کردند حرفی بگویند که  مجلسی قهر کرده و برود تا راحت باشند . یکی گفت : آقا ! مگر  راه و رسم ما لوطی ها چه عیبی دارد که شما به ما اعتراض می کنید ؟ مجلسی گفت :  شما بگوئید چه خوبی دارید که از آن تعریف کنیم گفتند : عیب زیاد داریم  اما نمک شناسیم . اگر نمک کسی را خوردیم تا آخر عمر به او خیانت نمی کنیم . مجلسی گفت :  خیلی خوب است ولی این خصوصیت را در شما نمی بینم . لوطی گفت : در این شهر از هر کس می خواهید پرس و جو کنید ما نمک  هر کس را خوردیم به او بد نکردیم. مجلسی گفت :من خودم گواهی میدهم که شما نمک به حرام  هستید . با خدای خود چه می کنید ! ای نمک خورها و نمک دان شکن ها ! این همه نعمت خدا خوردید و این همه سرکشی کردید و از هوای نفس پیروی کردید . این کلمه در آنها اثر کرد و خجالت کشیده و سخنی نگفتند . وصبح اول وقت به منزل مجلسی رفته و  در حضور او توبه کردند. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 مرحوم ملاعلی خویی در ایوان مسجد نشسته بود که یکی از بازاریان نزد او آمد و از او خواست بین او و یکی از رعایا به نفع او بر روی قطعه زمینی حکم دهد و سعی داشت نظر خودش را به ملا تحمیل کند. ملاعلی از جایش برخاست و با او به وسط مسجد و زیر آفتاب رفتند. بازاری گفت: برویم در ایوان و در سایه بنشینیم. ملا گفت: نه باید در زیر آفتاب سخن بگوییم. بازاری اصرار کرد که هوا گرم است و راحت نیست. ملا گفت: وقتی تو طاقت حرارت این آفتاب خدا در دنیا را نداری چگونه از من می‌خواهی حکمی دهم به خشنودی تو و خشم خدا؟ من چگونه طاقت و تاب آتش خدا را بیاورم؟ همانا حضرت حق‌تعالی در حدیثی قدسی فرموده است: ای پسر آدم! چگونه نافرمانی من می‌کنی در حالی که از تحمّل گرمای آفتاب من عاجزی؟ 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6035036874651733433.mp3
27.73M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌‌پور 📑 «شرح دعای ندبه» - جلسه ۱۰ 🗓 ۲۱ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران، هیئت مع امام منصور 🎧 کیفیت 48kbps 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 بارش باران گرم در آخرالزمان 🌕 امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: در آخرالزمان، سال مانند ماه و ماه مانند هفته و هفته مانند روز و روز مانند ساعت سپری می‌شود... و باران گرم می‌بارد. فحینئذ تکون السنة کالشهر و الشهر کالاسبوع و الاسبوع کالیوم و الیوم کالساعة و یکون المطر قیظا.  📗الزام الناصب، ج۲، ص۱۵۳ ✅ منظور از باران گرم، بارش های تابستانه و غیروقت می‌باشد؛ همین چیزی که الان شاهدش هستیم؛ بارانى که طبق تدبیر خداوند و قوانین طبیعت بايد در زمستان ببارد و مايه برودت و لطافت هوا شود، در تابستان مى‌بارد؛ و سبب گرمى و سوزش و ناراحتى و حتی ضايع شدن محصولات کشاورزى مى‌گردد.(گذر سریع زمان و شتاب در عمر هم کاملا قابل احساس است!) 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 باران های ویرانگر و سیل آسا در آخرالزمان از نشانه‌های نزدیکی قیام امام مهدی عجل الله فرجه 🌕 پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: ساعت ظهور بر پا نمی‌شود تا آن که بر مردم بارانی ببارد که خانه‌های گلی نگاه دارنده آنها از آن باران نباشد. و جز با خانه های مویی (چادری) نمی‌توانند خود را از باران حفظ ونگهداری کنند. ✅ این روایت اشاره به باران های سیل آسایی دارد که با جاری کردن سیل، مردم را مجبور به زندگی در چادر در اطراف شهرها می‌کند. سال گذشته نیز شاهد بارندگی در فصل تابستان بودیم اما مانند امسال، منجر به سیلاب و تخریب خانه ها و اماکن نشد؛ تا جایی که دستور تخلیه از بعضی مناطق صادر شد؛ این یعنی هرچه به زمان ظهور نزدیکتر میشویم بلایا و حوادث شدت می‌گیرد و خداوند عزیز مردم را با این رخدادها متوجه گناهانشان می‌سازد.. لا تقوم الساعة حتى يمطر الناس مطرا لا تكن منه بيوت المدر ولا تكن منه إلا بيوت الشعر 📗کنز العمال، ج۱۴، ح۳۸۵۹۳، ص۲۴۸ 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 مردی در شام به نام سلمان‌بن‌صفوان جواهرساز بسیار ماهری بود. روزی پادشاه، سنگ عقیق یمنی زرد بسیار زیبایی به دستش به رسم هدیه رسید. شاه همیشه این سنگ را وقتی دل‌تنگ می‌شد نگاه می‌کرد و از درد دنیا فارغ می‌شد. سلمان همسری داشت به نام صوباد که صوباد را بسیار دوست داشت و زن جوان دیگری به نام ماریه که او را نیز همیشه در کنار خود باید می‌داشت. پادشاه روزی تصمیم گرفت با این نگین انگشتری برای خود بسازد. سلمان را صدا کرد و نگین را به او داد و گفت ای خاتم‌گر، دقت کن این نگین همه وجود من و با ارزش‌ترین هستی من است. اگر ذره‌ای در ساخت انگشتر خطا کنی خود و خانواده‌ات را مجال حیات نخواهم داد. سلمان نگین را گرفت و به خانه آمد و شروع به ساخت انگشتر شاه کرد. اما از بد حادثه نگین از دستش روی چکش افتاد و سه تکه شد. سلمان از وحشت عرق سردی بر وجودش نشست و از حال برفت. همسرش چون این حال او را دید او را به اتاق برد. سلمان گفت برو و سه تکه نگین را بیاور. سلمان که خودش برای مرگ خود را آماده ساخته بود فقط فکر نجات خانواده‌اش بود. شبانه به همسرش موضوع را گفت و خواست وسایل را جمع کنند و شبانه از شهر دور شوند. اما همسر سلمان که زن با خدا و دارای عقیده زیادی بود سلمان را به صبر و درنگ دعوت کرد و گفت تا صبح ان‌شاالله درست می‌شود. سلمان گفت: چطور یک نگین به هم می‌چسبد؟؟ همسرش که زن با ایمانی بود، گفت درنگ کن و امشب با من به نماز شب و عبادت برخیز و نخواب. و گفت این دو ذکر را بخوان که از مولایم امام سجاد (ع) است: ۞يامَنْ يَرْحَمُ مَنْ لا يَرْحَمُهُ‏الْعِبادُ، وَ يامَنْ يَقْبَلُ مَنْ لاتَقْبَلُهُ الْبِلادُ۞ ۩ اى آن‌كه رحم می‌كنى بر آن‌كه بندگان بر او رحم نمی‏كنند، واى كسى‌كه می‌پذيرى كسى را كه شهرها نمی‌پذیرندش۩ (صحیفه سجادیه) حوالی صبح پادشاه مأموری فرستاد که برو و سلمان را بیاور. پاهای سلمان از ترس می‌لرزید. اما همسرش ذره‌ای نگران نبود. سلمان را به کاخ آوردند. شاه گفت: ای سلمان نگین را چه کرده‌ای؟ سلمان گفت: پادشاها در خانه جای امنی گذاشته‌ام. پادشاه گفت: ای خاتم‌گر، دیشب خوابی دیدم که همسرانم از من قهر کرده و روی بر گردانده بودند. من دو همسر دارم که تمام هستی من هستند. آن نگین را به سه تکه تقسیم کن و ۳ انگشتر با آن بساز که یکی اگر برای من بسازی راضی به ملال خاطر همسرانم نیستم. آری چنین بود که رنگ رخ سلمان به حالت عادی برگشت و از دربار تا خانه را از شوق گریست و این دعا و معجزه این ذکر را با جان و دل باور کرد. 🍃 🦋🍃 @takhooda