🟢ولی دیر شده بود.
بعد از واقعه عاشورا حدوداً ۳۵ هزار نفر در یاری اهل بیت کشته شدند ولی اصلا ارزش کار اون ۷۲ نفر رو نداشت...
گروه اوّل توابیّن بودند؛
همونهایی که روز عاشورا سکوت کردند، بعد از شهادت همگی قیام کردند تقریباً همه کشته شدند. ۵۰۰۰ نفر...
«ولی دیر شده بود.»
گروه دوّم مردم مدینه بودند؛
بعد از عاشورا قیام کردند همگی کشته شدند حدود ۱۰ هزار نفر. یزید گفت: لشکری که به مدینه حمله کنه، سه روز جان و مال و ناموس مردم مدینه برايش حلاله.
«امّا دیر شده بود.»
گروه سـوّم مختار بود که بعد از جنگهای فراوان و کشته شدن حدود ۲۲ هزار نفر. گر چه قاتلان امام مظلوم (علیه السلام) را قصاص کرد...
«امّا دیر شده بود.»
1️⃣ مردمی که در مدینه هنگام خروج امام حسین (علیه السلام) همراهیش نکردن...
2️⃣ مردمی که هنگام ورود امام حسین (علیه السلام) به کوفه کمکش نکردند...
همه بعدها به کمک امام رفتند...
«ولی دیر شده بود.»
امام سجاد (علیه السلام) هم استقبال خاصّی از این حرکتها نمیکردند.
«چون دیر شده بود.»
حدود ۳۵ هزار نفر کشته شدند امّا دیر شده بود.
خیلی فرق هست بین اون ۷۲ نفری که به موقع به یاری امامشون رفتند...!
ما باید مراقب باشیم که از امام خودمون عقب نیفتیم.
الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ_
هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️ صحبتهای یکی از مدیران ستاد آقای پزشکیان:
🔻آقای پزشکیان مبادا در حلقه فسیل های همیشه مدیر گرفتار بشید.
🔻 آقای پزشکیان حرفی که تا دیروز مخالفین شما می زدند؛ الان ما میزنیم: نکنه دولت سوم روحانی را تشکیل بدی!
🔻 آقای رئیس جمهور نکنه تو هم به بلای همون دولت های قبلی که بهشون دل بسته بودیم گرفتار بشید!
🍃
🦋🍃@takhooda ✨
هدایت شده از نایت کویین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 روش #تربیتی
🎥 #دکتر_سعید_عزیزی
⁉️ دوره #تربیت_فرزند شرکت کردم و روش های درست رو یاد گرفتم.
اما توی خونه با مخالفت همسرم روبه رو میشم و اکثر اوقات #دعوا میشه.
❌چی کار کنم؟؟ 😓
#اَللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
🐬http://eitaa.com/joinchat/1758068790Cb493204a3a
⚠️اسراف را خیلی سخت میگیرند...!
🔹یکی از دوستان میگفت: مادرم را سال گذشته از دست دادم. زنی بسیار مؤمن که فرزندانش را به خوبی تربیت نمود و از لحظات عمرش به خوبی استفاده کرد. ایشان میگفت: مادرم را در خواب دیدم فهمیدم از دنیا رفته. دستش را گرفتم و گفتم مادر مرا نصیحت کن، آنجا چه خبر است؟
🔻نگاهی به من کرد و گفت: اسراف، اسراف را خیلی سخت میگیرند. به خصوص اسراف در وقت و عمر. سعی کن از لحظه لحظه عمرت به خوبی استفاده کنی....💔😔
📗 نسیمی از ملکوت. اثر گروه شهید هادی
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
✵<❈﷽❈>
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
دبيرستان كه بوديم يه دبير فيزیک و مكانیک
داشتيم كه قدش خیلی كوتاه بود
اما خیلی نجيب و مؤدب با حافظه خیلی خوب
قبل اينكه بياد گچ و تابلو پاک كن رو
میذاشتيم بالای تابلو كه قدش نرسه
برشون داره، هر دفعه میگفت
آقا من از شما خواهش كردم
اينا رو اونجا نذارين اما باز میذارين!
يه روز سر كلاسش يه مگس گرفتيم
و نخ بستيم به پاش، تا برميگشت رو تابلو
بنويسه مگس رو رها ميكرديم وز وز تو كلاس
و تا برميگشت رو به ما نخش رو ميكشيديم
بنده خدا ميموند اين صدا از كجاست
آخر سر هم نفهميد و مگسه هم با نخ پاش
از پنجره فرار كرد
با وجود اين همه شیطونیای ما
خیلی دوسمون داشت و باهامون كار میکرد
كه بتونيم همه مسائل فیزیک مکانیک رو
حل كنيم
چند سال گذشت، انترن بودم
تو اورژانس نشسته بودم كه ديدم اومد
خیلی دلم براش تنگ شده بود سلام كردم
و كلی تحویلش گرفتم كه ما مديون شمائیم
و از اين حرفها
بعدم براش چائی آوردم و نشستيم به
مرور خاطرات اون وقتها كه يهو يه لبخند زد
و گفت تو دانشگاه هم نخ میبندی پای مگس؟!
خشكم زد
عه مگه شما فهمديد كار من بود؟!
چرا هیچی بهم نگفتيد؟!
باز یه نگاه معلمی و از سر محبت بهم كرد
و با لبخند گفت:
حالا اون گچ و تابلو پاک کن كه میگفتم
نذاريد اون بالا رو خیلی گوش میدادید؟!
دعواتون میکردم از درس زده میشدید
حيف استعدادتون بود درس نخونيد
وقتی يه معلم ببينه دانش آموز بازیگوشش
دكتر شده جبران همه خستگیها
و اذيتهاش ميشه
كاش تنبيه میشدم اما اينطور شرمنده
نمیشدم! اذیتهای ما رو به روی ما نمیآورد
نكنه از درس زده شیم اونوقت ما اون
قد كوتاه رو میدیدیم اين روح بزرگ رو نه
واقعاً معلمی شغل انبیاست
نه برا تعلیم فیزیک و مكانیک
واسه تعليم صبر و حلم و هزار خصلت ديگه
كه فقط تو آموزش انبیاء ميشه پيدا كرد
✍از خاطرات دکتر سید محمد میرهاشمی
جراح و متخصص چشم
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از گلچین برترین ها 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تفاوت
#نعمت رزق_برکت ؟؟؟
🔮خیلی جالبه !!!!
#دکتر_سعید_عزیزی
#رزق
#برکت
#نعمت
#اَللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
🪴https://eitaa.com/joinchat/3093234336C811d28df6b
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
آقای سید علی اکبر کوثری از روضه خوانهای قدیم قم و از پیرغلامهای مخلص اباعبدلله علیهالسلام در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضهخوانی تشریف میبرند
بچههای آن محله به رسم کودکانه خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها با چادرهای مشکی و مقنعههای مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه کودکانه و کوچکی در عالم کودکی در گوشهای از محله برای خودشان درست کرده بودند
مرحوم سید علی اکبر میگوید بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیرون بیایم یکی از دختر بچههای محله آمد جلو و گفت آقای کوثری برای ما هم روضه میخوانی؟
گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردهام و چون قول دادم باید عجله کنم که تأخیری در حضورم نداشته باشم
هر چه اصرار کرد توجهی نکردم تا عبای مرا گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگوید پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش با عجله رفتم تا رسیدیم
حسینیه کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند
سر خم کردم و وارد حسینیه کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچههای قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهداء علیهالسلام عرضه کردم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدالله ...
دو جمله روضه خواندم و یک بیت شعر
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
دعایی کردم و آمدم بلند بشوم با عجله بروم
که یکی از بچهها گفت تا چای روضه را نخورید امکان ندارد بزاریم بروی
رفت و در یکی از استکانهای پلاستیکی بچهگانشون برایم چای ریخت
چای سرد که رنگ خوبی هم نداشت
با بیمیلی و اکراه استکان را آوردم بالا و برای اینکه بچهها ناراحت نشوند بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم
شام عاشورا، شب شام غریبان امام حسین خسته و کوفته آمدم منزل و از شدت خستگی فوراً به خواب رفتم
وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه کبری در عالم رؤیا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود: آسید علی اکبر
مجالس روضه امروز قبول نیست
گفتم چرا خانوم جان!!!
فرمود: نیتت خالص برای ما نبود
برای احترام به صاحبان مجالس
و نیات دیگری روضه خواندی
فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم و آن روضهای بود که برای آن چند تا بچه کوچک دور از ریا و خالص گوشه محله خواندی
آسید علی اکبر ما از تو گله و خوردهای داریم!
گفتم جانم خانوم
بفرمائید چه خطایی از من سر زده؟
حضرت زهرا سلام الله علیها با اشاره فرمودند: آن چای را من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگوید از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت آنها به مجالس با اخلاص و بیریاست
و بعد از آن هر مجلس کوچک و بیبضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه گرفتاریها و مخارجم کافی بود
بنازم به بزم محبت که در آن
گدایی و شاهی برابر نشیند
✍برگرفته از خاطرات آن مرحوم
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از عشقم خداست
19sharh-ziyarate-ale-yasin-1403-03-29.mp3
40.62M
🔴📣خیییییییییلی هم مهم.
این ۴۲ دقیقه رو اصلا اصلا نباید از دست بدید و تا میتونید منتشر کنید .
تحلیل بسیار مهم استاد محمد شجاعی در مورد ظریف ،اصلاح طلب ها و پزشکیان .
فتنه های شدیدی امسال در راه است ،امسال پرفتنه ترین روزها را پیش رو خواهیم داشت و تبیین گرانی هم شهید خواهند شد در این فتنه ها .
کانال سرباز جنگ رسانه#احمد_نوایی👇
➺@ahmad_navaei [عضویت]
🖤حضرت آیت الله ابطحی رحمةالله علیه می فرمودند:
یک خانوادهای در این شهرهای اطراف دریای خزر که از نظر وضع دینی خیلی ضعیف بودند اینها آمدند یک جریانی را برای من گفتند و... نمیدانستند چیست.
✔️میگفتند شب عاشورا بود، عصر تاسوعا، ما چند نفر نشسته بودیم مشغول کارها و عیاشی خود بودیم، لب دریا بودیم، از خلوتی هم استفاده کرده بودیم و یکی از چند نفرِ ما گفت: امشب شب عاشورا است بیایید دُور هم بنشینیم و یک چیزی بگوییم، اینطور که نمیشود، ما نشستیم در خانه...، من بعد رفتم آن خانه را دیدیم، نشستیم، بعد گفتیم چه بگوییم؟ گفتیم همۀ ما بگوییم یا حسین...، این کلمۀ یا حسین خیلی عجیب است، چیزی بلد نیستیم، نه روضهای بلد هستیم، نه پای منبری بودیم، کسی از ماها هم که روضهخوان نیست، بگوییم یا حسین، مدام گفتیم یا حسین و اشک ما ریخت،
✔️بچهها در حیاط داشتند بازی میکردند، یک دفعه آمدند گفتند: یک آقایی آمده است و جلوی در ایستاده است، ما خیال کردیم فقیری چیزی است، آمدیم بیرون دیدیم کسی نیست، بچهها گفتند یک آقایی با این خصوصیات آنجا ایستاده بود. از بچهها سؤال کردیم... چون من کوچه را دیدم کوچه هم بلند بود و تا آخر کوچه دیده میشد، اگر میخواست با سرعت هم برود باز دیده میشد، آمدیم داخل کوچه را هم دیدیم کسی نبود، از بچهها سؤال کردیم، شش نفر بودند همه یک شکل گفتند چنین آقایی جلوی در آمد. برگشتیم، یک مقدار حال ما تغییر بیشتری کرده بود، نشستیم مشغول گریه کردن شدیم
✔️دیدیم یک آقایی تشریف آوردند روی این مبل با همان خصوصیاتی که آن بچهها گفتند فرمودند: من آمدم با شما عزاداری کنم شب شهادت ابی عبدالله الحسین. ما تا پریدیم به طرف این آقا که دست او را ببوسیم دیدیم نیست.
(اینها آمده بودند و این جریان را برای من میگفتند، من بعد رفتم آنجا و آن خانه و آن خصوصیات را در همان شهر دیدم و با این برنامه کلی زندگی اینها عوض شده بود، اهل معنویت، اهل نماز، اهل نمازشب شدند در صورتی که تا آن روز هیچ چیزی نداشتند.
☑️اثرات عزاداری بر سیدالشهداء اینها است. یک یاحسین گفتن، یک دل شکستن، به خدا قسم اگر روی اخلاص باشد به قدر بال مگسی... روایت دارد من همان مضمون روایت را عرض میکنم اگر کسی بر حسین بن علی علیه السلام گریه کند خدای تعالی به او اجر زیادی میدهد که روایات مختلف است
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از نایت کویین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ بررسی علل پرخاشگری
🔷اهمیت به نقاط ضعف طرف مقابل
#دکتر_سعید_عزیزی
#نقطه_ضعف
#پرخاشگری
#اَللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
🐬http://eitaa.com/joinchat/1758068790Cb493204a3a
داســتــان #مـعـنــوی
«جوون» غلام سیاهى که امیرمؤمنان
على علیهالسلام او را خریدارى کرد
و به ابوذر غفارى بخشیده بود
او در ربذه تبعیدگاه ابوذر همراه ابوذر بود
و پس از شهادت ابوذر در سال ۳۲ هجرى
به مدینه بازگشت
و در خدمت امیرمؤمنین علیهالسلام
و سپس امام حسن مجتبى علیهالسلام
و پس از آن در خدمت امام حسین علیهالسلام بود
او به همراه امام از مدینه به مکه آمد
امام علیهالسلام در روز عاشورا به وى فرمود:
تو از جانب ما آزادى
تو در جستجوى عافیت با ما همراه بودى
پس خویش را در راه ما گرفتار مکن
«جوون» خود را به پاهاى حضرت انداخت
و ملتمسانه عرض کرد:
پسر پیامبر در خوشیها خانه شما بودم
حال در گرفتارى رهایتان کنم؟
آنگاه افزود:
بخدا سوگند میدانم بویَم ناخوشایند
حَسَبم ناچیز و چهرهام سیاه است
پس بهشت را بر من ارزانى دار تا بویَم خوش
و حَسَبم شریف و سیمایم سفید گردد
به خدا سوگند از شما جدا نخواهم شد
تا این خون من با خون شما بیامیزد
پس از این گفتار امام به وى اجازه داد
او شادمان به سوى میدان شتافت
سپس جنگید تا به فیض شهادت نائل آمد
امام بر بالین وى حاضر شد
و اینگونه در حقش دعا کرد:
خدایا چهره او را سفید گردان
و بوى او را خوش گردان
و او را با اَبرار محشور کن
و بین او و محمد و آل محمد در بهشت
آشنایى برقرار ساز
از امام سجاد علیهالسلام نقل شده است:
آنگاه که جمعى براى دفن شهیدان کربلا
حاضر شدند، پیکر «جوون» را در حالى یافتند
که با گذشت چند روز بوى بسیار خوشى
از آن به مشام میرسید
یه غلام هم داشت ابی عبدالله
به نام واضح که حافظ قرآن بود
به میدان رفت پس از آنکه به زمین افتاد
امام علیهالسلام بر بالینش حاضر شد
و چون مشاهده کرد غلام نسبت به آن
حضرت اظهار علاقه میکند امام گریان شد
و در کنارش نشست و صورت بر جبینش نهاد
غلام که از این همه محبت به وجد آمده بود
شادمان شد و فریاد زد: کیست همانند من
که پسر پیامبر صورتش را بر صورتم قرار داده
این را گفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد
یکسان رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت:
در دین ما سیه نکند فرق با سپید
در اینجا امام علیهالسلام در لحظه شهادت
صورت بر صورت غلامش میگذارد
یعنى همان ابراز محبتى را که درباره فرزند
شجاع و دلبندش علی اکبر علیهالسلام میکند
درباره غلامش نیز روا داشت
یعنى اینها همه مجاهدان و شهیدان راه خدا
هستند و همه آنها عزیز و گرامیاند
و همه در یک مسیر و براى یک هدف
جهاد کردند و شربت شهادت نوشیدند
↲برگرفته از كتاب نفس المهموم
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#امامعلى عليه السلام:
خوشا به حال كسى كه (تلاش برای اصلاح) عيب هايش او را از پرداختن به عيب هاى مردم باز دارد و بى آنكه او را نقص و كاستى باشد فروتنى كند
طُوبى لِمَن شَغلَهُ عَيبُهُ عَن عُيوبِ النّاسِ ، و تَواضَعَ مِن غَيرِ مَنقَصَةٍ
🛎ميزان الحكمه جلد13 صفحه 217
#اللهمصلعلیمحمدو
#آلمحمدوعجلفرجهم
🔅#پندانه
✍ آنچه خواست خدا باشد، راهش را به زندگیات پیدا میکند
🔹هر آنچه در این عالم اتفاق میافتد، چه حکمت آن را دریابید یا نه؛ برای خیری والاتر است. هرچند آن خیر بهسادگی برایت قابل تشخیص نباشد.
🔸آرزوهایت شاید سالها طول بکشد، شاید هم یک روز، ولی آنچه که خواست خداوند پشتش باشد، همواره راهش را به زندگیات پیدا میکند.
#پندانه_امروزمون
💥خانم بدحجاب همراه سگش تو صف نذری ایستاده بود که خانمای دیگه بهش تذکر دادن
💥یه نفر از تو جمعیت داد زد:
این مجلس درش برای همه بازه حتی بیحجاب و شرابخوار...
💥تا اینکه مادر پیری گفت:
پس امام حسین بیخود شهید شد؛ چون یزید ایرادی نداشت!
💥فقط یه کم مست و زن باز و سگ باز بود...
#فتامل
✍️ ستاره سادات 🇮🇷
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از نایت کویین
دوستان این کار به شدت پیشنهاد میشه ریون فلامنت اعلاست و نخ خارجی خیلی هم نرم و لطیفه
تعدادش محدوده پس اگه لازمش دارید زودتر سفارشتونو ثبت کنید😍💕
Www.nightqueen.ir