4_5791835506861933896.mp3
9.72M
تبیین آشوب های اخیر
واعظ : حاج آقا عالی 🎤
پیشنهاد دانلود 👌
🍃
🌺🍃 @takhooda
#پای_درس_استادمحمدشجاعی
#آرامش 9
🌺🍃غم برارنده ی یک انسان با شخصیت نیست
هر مشکل و هر سختی که هست حتما برای ما نتیجه و برکتی داره 🍃🌸
معلوم نیست اگه چیزی به ما رسید حتما به نفعمون اگه چیزی رو از دست دادیم قطعا به نفع ما هست .
اگه لذت و نعمتی داشتیم خداروشکر کنیم ولی این مایه بدبختی من نشه یکی
چند نوع مستی داریم که یکی از اونها مستی نعمت هست 🍃🌸
زهد یعنی اینکه انسان حالت تساوی داشته باشه نسبت به اینکه الان به من میخواد بلا برسه یا نعمت .
اگه بلا بیاد معناش اینکه هم میخواد گناهانم آمرزیده میشه هم درجات آخرتی پیدا میکنم .🍃🌸
و هم فرصت ساخته شدن و شبیه خدا شدن رو دارم
انسانی که مشکلات نداشته باشه میدان تمرین برای جذب اسماء الهی رو نداره
کسی که همیشه تو آسایش هست رشد نمیکنه .
هرکس راحتی رو دوست داره زهد در دنیا رو برای خودش انتخاب کنه
هرچیزی میخواد بشه بشه، من ضرر نمیکنم پس غصه هم نمیخورم .
🍃🌸
غم هم دنیا هم آخرت مارو خراب میکنه
غم مال انسان های کوچیک برای بخش های دیگس بخش انسانی غم نداره چون همه جا خدا، خانواده آسمانی(اهل بیت) باهاش هستن
برای آخرتش زندگی میکنه غصه نداره اونها که ندارن این چیز هارو باید غصه بخورن .🍃🌸
غم کار انسان حقیقی نیست قیمت هر انسان به نوع غم هاش هست
برای چی شادی قیمتت هم همونه برای چی غمگینی قیمتت هم همونه
خدا هرچیزی رو تو این دنیا برای ما خلق کرده پس اینها قیمت من نیست. اینها کوچیک هستن که برای من خلق شدن
برای چیزی که پایین تر از خودم قیمتم هم میاد پایین ..
قیمت من خانواده آسمانی بهشت پاداش بدن من هست پاداش من فراتر از بهشت ...
🍃
🌺🍃 @takhooda
🌿💕🌿💕
👌خانه ات که اجاره ای باشد
🗣دائم به کودکت می گویی:
🔨میخ نکوب!
✏️روی دیوارها نقاشی نکش!
🏡و مراقب خانه باش!
🤔اما این همه مراقبت برای چیست ؟!
👌چون #خانه مال تو نیست؛
🌟مال صاحبخانه ست . .
.
✴️چون این خانه دست تو امانت است.
❣خانه دلت چطور !؟
❤️#خانه #دل
تمامش مال خداست؛
👌در خانه ی #خدا
❌نقش آزار کشیدن
❌و میخ نامهربانی کوبیدن
ممنوع 🍂
👇👇👇
🍃
🌺🍃 @takhooda
➖➖
▪عاقبت بخیری یعنی
پسری روستایی
بدون تحصیلات دانشگاهی
به جایی برسه که
منجی چند کشور باشه
جهان رو بترسونه
داعش را واژگون کنه
راه اربعین و کربلا رو امن کنه
زندگی سوریه ای ها رو سر و سامان بده
▪نشان ذوالفقار علی بگیره
بچه های خوب تربیت کنه
از امکانات دولتی به نفع خودش
و خانواده ش استفاده نکنه
و بعد به آرزوش که شهادت بود برسه
▪جسم پاکش بره کربلا و نجف و کاظمین
باعث بیدار خواب آلودهای عراق بشه و قیامتی در تشییع جنازه اش بوجود بیاد.
▪در کشورش بعد از کلی ناامیدی و اختلاف ، اتحاد و همبستگی بوجود بیاره ، جسدمطهرش از خاک خون آلود خوزستان ، به مشهد و قم بره
نمازش را ولی فقیه بخونه (درهر شهری نمازی جداگانه براش خونده شد)
▪و آخر سر بره در کنار پدر و مادرش
و با این همه عظمت و شهرت بگه
رو قبرم بنویسید سرباز قاسم سلیمانی
بدون هیچ بارگاهی و لقبی و ..
▪این فرد قطعا شب اول قبرش را در آغوش قمر بنی هاشم خواهد بود. خوش به سعادتت سردار
▪دمی با جسم خسته ات استراحت کن
که ظهور نزدیک است ،خیلی زود باید برگردی و سرباز امام زمان شوی
▪ برای ما دعا کن که نمیدونیم چه هستیم و چه کنیم و کجا باشیم.
🍃
🌺🍃 @takhooda
🌺🍃﷽🌺🍃
#حکایت
✅شهید شیخ احمد کافی نقل می کرد که:
✍شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.می خواست کمکش کنم.
💭لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد؟ نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین. رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن (عج) را خواب دیدم... فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟ آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت (عج) به من دارند...
💥وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی؛ خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی؛
ولو به جواب دادن سوال رهگذری..
🍃
🌺🍃 @takhooda
✨﷽✨
✅مرگ ناگهانی واهمیّت صلوات
✍مرحوم قطب الدّین راوندی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت نماید:
روزی شخصی به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام وارد شد و اظهار داشت: یاابن رسول اللّه! پدرم سکته کرده و مرده است و دارای اموال و جواهراتی بسیار می باشد، که من از محلّ آن ها بی اطّلاع هستم. و من دارای عائله ای بسیار سنگین هستم، که از تامین زندگی آن ها عاجز و ناتوان می باشم. و سپس اظهار داشت: به هر حال من یکی از دوستان و علاقه مندان به شما هستم، تقاضامندم به فریاد من برسی و مرا از این مشکل نجات دهی. امام جواد علیه السلام در پاسخ به تقاضای او فرمود: پس از آن که نماز عشای خود را خواندی، بر محمّد و اهل بیتش علیهم السلام، صلوات بفرست. پس از آن، پدرت را در عالم خواب خواهی دید؛ و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه می نماید. آن شخص به توصیه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب دید، به او گفت: پسرم! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا، حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام برسان. هنگامی که آن شخص از خواب بیدار گشت، صبحگاهان به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد. و چون به آن جا رسید، پس از اندکی جستجو اموال را پیدا نمود و آن ها را برداشت و خدمت امام جواد علیه السلام آورد و جریان را برای حضرت بازگو کرد. و سپس گفت: شکر و سپاس خداوند متعال را، که شما آل محمّد علیهم السلام را این چنین گرامی داشت؛ و از شما را از بین خلایق برگزید، تا مردم را از مشکلات و گرفتاری ها نجات بخشید.
📚 الخرایج والجرایح: ج ۲، ص ۶۶۵،
🍃
🌺🍃 @takhooda
*تقدیم به روح بلند و ملکوتی سردار دلها شهید سلیمانی عزیز*
🌹◼😰🌹
گفتم کجا، گفتا دمشق - گفتم چرا، گفتا که عشق
گفتم وَ کِی، گفتا که حال - گفتم بمان، گفتا محال
گفتم مرو، گفتا که لا - برپاست آنجا کربلا
باید ولی یاری کنم - زینب علمداری کنم
گفتم چه داری با حسین - گفتا وفای عهد و دِین
گفتم حرامی بسته راه - گفتا که زینب بی پناه
گفتم که راه چاره چیست - گفتا فقط آزادگیست
گفتم مرو خوبم ز دست - گفتا که زینب بیکَس است
گفتم خطر دارد بسی - گفتا چرا دلواپسی
گفتم که جان باید دهی - گفتا که دارم آگهی
گفتم چرا پس میروی - گفتا به برهانی قوی
گفتم چه آن برهان توست - گفتا همان عهد نخست
گفتم که منظورت چه است - گفتا، ازل، عهد الست
زان دم که گفتیمش بلی - شد سهم شیعه کربلا
او آفرید از اینهمه - ما را به عشق فاطمه
در آن سحرگاه خیال - از ابر عشق و شور و حال
بارید باران از جنون - شد خاک شیعه گِل ز خون
گفتم که یعنی شیعه چیست - گفتا به زهرا واله گیست
گفتم تو را در سینه چیست – گفتا که شور عاشقیست
گفتم که این شور از کجاست - گفتا ز عشق کربلاست
گفتم چه باشد کربلا - گفتا همه عشق و ولا
گفتم چه داری آرزو - گفتا به خون گیرم وضو
گفتم کجا خوانی نماز - گفتا که با مهدی حجاز
گفتم دریغا روی تو - خونین شود گیسوی تو
گفتا خوشا گلگون شدن - چون لاله رنگ خون شدن
گفتم تویی آخر جوان - بهر دل مادر بمان
گفتا که باید رفتنم - گلگونکفن پوشد تنم
گفتم مرو، گفت الوداع - گفتم چرا، گفتا دفاع
گفتم کجا، گفتا حرم – از دختر پیغمبرم
من شیعهام اهل ولا - باید روم تا کربلا
🍃
🌺🍃 @takhooda