eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
922 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺 : خيلی از جوانان از بنده سراغ استاد سير و سلوک می گيرند، عزيزان من اين حرف ها برای شما كمی زود است، بعضی ازجوانان هنوز در ابتدائيات مانده اند! هنوز با مادر و همسر و همكارش بلد نيست درست صحبت كند، آن وقت دنبال استاد هم می گردد؟! جوان عزيز كه دنبال سير وسلوک هستی، از يقينيات شروع كن، ما خيلی يقينيات داريم، برای مثال می دانيم غيبت، نگاه به نامحرم، آبروی مومنين را بردن، دروغ، تمسخر و...حرام است! خشم و غضب مانع كمال است؛ خوب بايد به اين يقينيات عمل كنيم! فرمودند از يقينيات شروع كنيد. 😍اگر همين يقينياتی را كه می دانيد عمل كنيد، نتيجه می گيريد و ادامه ی راه برايتان روشن می شود. 🍃 🌺🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روی پای خدا_12.mp3
8.38M
۱۲ 👣 اهل نِق و غُر ، نمی‌تونن اهلِ توکل باشند! و اهل توکل ، اهلِ نق و غُر نیستند! برای رسیدن به مقام توکل، تمرین کنیم، کم کم از نق زدن توی سختی‌ها، فاصله بگیریم. 🍃 🌺🍃 @takhooda
هیچ چیز نمی تواند مانع تو شود به جز ذهن تو آنچه امروز نیاز داری امید و ایمان است. در پیمودن مسیر ، با مسائلی رو به رو خواهی شد بدان که هیچ مسئله ای نیست که قابل حل نباشد، تنها چیزی که گریزی از آن نیست ، مرگ است ! هر مسئله ، فرصتیست برای تو تا مشاهده کنی ، خود را بشناسی و از موانع درونی رها شوی امروز نگذار ذهنت ، مسائل قابل حل را به موانعی بزرگ تبدیل کند به آنچه که اتفاق می افتد برچسب نزن منفی بافی نکن اینقدر نگران نباش خودت را باور کن تو بزرگ تر از مسائلت هستی خودت را در حد مسائلت کوچک نکن امروز امیدواری را در زندگی ات جاری کن بگذار نماد امید شوی ایمان شو ایمان به خودت و به کل هستی ! 🍃 🌺🍃 @takhooda
✨﷽✨ 💠معجزه امام رضا علیه السلام ✍یکی از معجزات امام رضا علیه السلام که اخیرا اتفاق افتاده است: 💭 یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اسرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاظر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند. 💭 درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند. وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای 💭 داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد، از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛ عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد 💭 برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد : 👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟ 💭 خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا 💭 امام رضا علیه السلام جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛ این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زایر ما بودند 🍃 🌺🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 در کتاب هزار و یک حکایت اخلاقی آمده است، امام صادق فرمودند: عابدی در زمان های قدیم در میان غاری خدا را عبادت می کرد. و شب و روز و تمام سال، از درخت اناری تغذیه می کرد که در جلوی غار او قرار داشت. عابد شب و روز در حال عبادت بود. در روز قیامت خداوند به این عابد می فرماید، از فضل و رحمتم او را وارد بهشت کنید. عابد می گوید: من سالها است که تو را عبادت کرده ام ، مرا به خاطر اعمال و عباداتم وارد بهشت کنید. خداوند به فرشتگان پا در رکابش امر می کند، بنده من از من درخواست ترازوی عدالت مرا کرد. ترازو را بر پا کرده و اعمال او را بسنجید. ترازوی حق بر پا می شود، تمام اعمال عابد را در یک کفه ترازو می گذارند و یک حبه و دانه از انار در کفه دیگر ترازو، کفه عبادات عابد به آسمان می رود و یک حبه نعمت انار خدا بر زمین می چسبد. عابد شرمگین شده و سر به پایین می اندازد تا ترازوی عدالت را که در آن نعمت ها ی خدا و عبادات انسان است، دیگر نبیند. « اَللّهم عاِملنا بِفَضلِک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِک 🍃 🌺🍃 @takhooda
فرزندان حاج قاسم سلیمانی سر مزار پدر بزرگوارشان 🍃 🌺🍃 @takhooda
5d879b1e6e49059ed1143bcc_6953790820886963311.mp3
7.76M
🎧🎧 ⏩ به هر کلمه ی نماز فکر کن ، سرسری نماز نخون ... 🎙 استاد مهدی دانشمند 📜 🍃 🌺🍃 @takhooda
🌺🌿🌺 🔱انسان حقیقی و از بحث کردن با دیگران خودداری میکنه. 🔑حتی در جایی که با شماست(در مسائل شخصی) ،بحث رو ادامه ندید🖐 مثال✍ 👌پدر و مادر قوی طوری با فرزندشون برخورد نمیکنن که فرزندشون احساس و کنه. در روابط هم همین طور است. 📛ممکنه شما حرفتون رو به همسرتون ویا فرزندتون کنید اما این آغاز شکست شما در سالهای آینده است ،مثل بذری است که اکنون کاشته میشه و در سالهای بعد میوه اون مشخص میشه🙊 ✳️یک قاعده مهم✳️ 💯برای اینکه در روابطتون با دیگران همیشه شما موفق و سربلند باشید این مهم رو فراموش نکنید 👇👇👇 👇👇 (طرف قابل)خود تو هستی 💟این قاعده اگه برات جا بیافته با همه در و ⚠️هیچ وقت اجازه ندارید در زندگی شخصی کسی بکشید سوالاتی که دیگران را برای جواب دادن در تنگنا قرار میده ،نپرسید 😳چرا طلاق گرفتید؟ 😶چرا هنوز مجردی؟ 😒چرا بچه دار نمیشید؟ ☹️چرا دانشگاه قبول نشدی؟ 🔥 ،،از ماجرایی سر در آوردن سرعت و سبقت شما در رسیدن به خداوند است. 🍃 🌺🍃 @takhooda
1_14421384.mp3
3.69M
بسم الله این چیزی که برای شما میفرستم اولا التماس دعا دارم برای فرج اقا که فرج خودمونم هست پیشنهاد ویژه دانلود دارم یعنی از هرچیزی طلاست با ارزشتره یه چند دقیقه وقت بزارید گوش کنید هر چه قدر ارادت داری واسه اقا امام زمان(عج) بفرست همه بشنوند همه 🍃 🌺🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی نویسنده و هنرمندی طبیعت دوست در جنگل گشت می زد که ناگهان چشمش به پیله ای افتاد که از شاخه ای آویزان بود .او متوجه شد که شفیره داخل پیله در حال پروانه شدن تلاش می کند پیله را باز کرده و بیرون آید. با خود فکر کرد بهتر است چنین فرصتی را از دست ندهم و این معجزه طبیعت را با چشم خود از نزدیک تماشا کنم... پروانه تقلا می کرد و دست‌ و پای می زد که سوراخ پیله را بزرگ تر کند تا بتواند از آن بیرون آید. حدود دو ساعت گذشت، اما کار زیادی پیش نبرد، مردی که عاشق طبیعت بود، به ساعتش نگاه انداخت و متوجه شد با این روند شب و تاریک می شود و نمی‌تواند با چشم خود شکوفایی و آزادی و تولد این پروانه را از محدوده پیله به جنگل بزرگ و زیبا و همراهی او را با سایر پروانه های آزاد ببیند. پس فکر کرد بهتر است به پروانه کمک کند تا زودتر از پیله بیرون بیاید . بنابراین با ناخن انگشتش با دقت گوشه های روزنه پیله را کمی باز کرد و دوباره منتظرانه تماشا کرد. حدود ده دقیقه دیگر پروانه تلاش کرد و نا گهان از پیله بیرون زد و بال گشود. مرد بعد از کلی انتظار به وجد آمد و با هیجان و شوق شکوفایی و پرواز پروانه زیبا را تماشا می کرد. لحظه ای از نگاه شاد مرد به پرواز پروانه نگذشته بود که ناگهان پروانه بیچاره سقوط کرد و به زمین افتاد، بال های پروانه لرزید و هلاک شد. شوک، تعجب و غم تمام وجود مرد هنرمند را گرفت. مرد گیج شده بود و در اوج حیرت می خواست بداند چرا چنین فاجعه ای رخ داد؟؟؟!! صبح آن روز نزد زیست شناسان رفت و علت اتفاق را جویا شد. گفتند: سمومی که در بدن شفیره داخل پیله در حال تبدیل به پروانه شدن یا تکامل است، با چالش و تلاش پروانه برای خارج شدن از پیله رفع و خنثی می شوند. کمک شما برای شکوفایی و پرواز زودتر فرصت سم زدایی را از پروانه گرفت و پرواز آن در هوای آزاد با بدن سمی او را هلاک کرد. **** این داستان همان معنای آیه إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا است هر آینه بعد از سختی آسانی است. به آنچه خدا برایت پیش آورده صابر باش و تن بده و تسلیم باش تا شیرینی اش ظاهر شود. 🍃 🌺🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃یک روزهایی می‌رسند که پشت هم گرفتاری می آید که هر چه به این در و آن در میزنی گشایشی سراغت نمی‌آید گره‌ها سفت‌تر می‌شوند و تو ناامیدتر اما در لحظه آخر به خودت می‌آیی و خودت را از همه‌وقت به خدا نزدیکـتر می‌بینی گره‌ها در دستان خداست و او می‌خواهد تا تو دستانت را در دستانش بگذاری و باهم بچرخانید، قفل این درهای بسته زندگیت را و اینجاست که نور ایمان زندگی‌ات را روشنی می‌بخشد 🌺🍃اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ﺧﺪﺍ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﻳﺎﺭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ; ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﻜﻲ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻧﻮﺭِ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰ ﺑﺮﺩ . سوره بقره آیه 257 🍃 🌺🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 برخی چیزها هست که زندگی های جدید در دنیای مدرن دیگر نمیگذارد باورشان کنیم. حتی احتمال نمی دهیم که شاید یک درصد درست باشند. یکی از این چیزها، احساس بی نیازی است. همیشه شنیده ایم که گذشتگانمان شادتر زندگی می کرده اند و راضی تر بوده اند؛ با اینکه شاید سالی یکبار حتی یک وعده برنج گیرشان نمی آمد بخورند. نان و چای می خوردند و عشق میکردند. نه احساس نیاز به بزرگ کردن خانه هایشان می کردند و نه به آپدیت کردن زندگی شان. اما چرا احساس شادی و رضایت داشتند؟ چون احساس نیاز نداشتند. همینکه اولی ترین نیازهایشان برآورده میشد شادترین لحظات را احساس می کردند و خودشان را خوشبخت ترین آدمهای زمین میشمردند. زندگی جدید مدام برای ما نیاز می تراشد. هیچوقت احساس نمیکنی نیازهایت تمام شده است. به هر چه میرسی، چیز دیگری هست که حسرت آن را بخوری و کامت تلخ بماند. احساس نیاز است که حرص و طمع و حسرت و حسادت و نارضایتی تولید میکند. وقتی مبنای ارزش هر چیز پول بشود، آرامش جای خودش را به آسایش می دهد. قوت و ضعف آدمها به داشتنهایشان میشود؛ نه میزان رشد انسانی شان و به قول قدیمی ها: آنان که غنی ترند، محتاج ترند 🍃 🌺🍃 @takhooda
روی پای خدا_13.mp3
8.95M
۱۳ 👣 بَعــضیا مُحبّ خدا هستند، و بعضیـــا هم محبوبِ خدا ❤️. بین این دو دسته، از زمین تا آسمون فرقه... تو میخوای از کدوم دسته باشی؟ 🍃 🌺🍃 @takhooda
🍃🌺 @takhooda پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد. او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست. پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد. بعد از این که یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را در کاسه چوبی بخورد، هروقت هم خانواده او را سرزنش میکردند پدر بزرگ فقط اشک میریخت و هیچ نمیگفت. یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی میکرد. پدر روبه او کرد و گفت: پسرم داری چی درست میکنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست میکنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید .!. یادمان بماند که: "زمین گرد است..." 🍃 🌺🍃 @takhooda
خدا ترسناکه یا مهربونه یا؟ یه سریا خدا رو خیلی مهربون تعریف میکنن و یه سری هم خیلی ترسناک کار هر دو عزیزان شاید بنوعی اشتباه است در آیات قرآن اگر دقت کنید خداوند به پیامبر فرموده بشارت بده و بترسان و صد البته رحمت خدا بر غضبش سبقت دارد مثلا برای هر نیکی ده برابر پاداش برای هر بدی یک برابر عقاب اون بدی رو هم ۷ساعت نمینویسن و اگه تو این ۷ساعت پشیمون بشی و استغفار کنی و عهد کنی دیگه تکرار نمیکنی نمینویسن در غیر اینصورت موقتا مینویسن و حالا بعدها هم اگر پشیمون بشی و توبه کنی و جبران کنی و تکرار نکنی بازم خدا میبخشه حالا این حدیث امام صادق خلاصه و سند خوبیه برا این مطلب👇 ✨امام صادق(ع) چنان به خدا امیدوار باش که تو را به نافرمانی نکشاند و چنان از او بیم دار که تو را از رحمتش ناامید نسازد...... تحف العقول، ص304 🍃 🌺🍃 @takhooda