eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
947 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
👀 👀 💞راه رسیدن به خدا دوست داشتن آدم هاست... اگر چه نتواتی کاری برای آنها انجام دهی. همین که دلسوز دیگران باشی ،به خدا مقرب میشوی و خدا به تو مهربان👌 🍃 🌸🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فریاد رسی در قبـر شبلی نقل نموده است : من همسایه ای داشتم که وفات نمود . او را خواب دیدم ،از او پرسیدم : خدا با تو چه کرد ؟ گفت : ای شیخ ! هول های بزرگ دیدم ، و رنج های عظیم کشیدم . از آن جمله به وقت سوال منکر و نکیر ، زبان من از کار باز ماند . با خود می گفتم : واویلاه ، این عقوبت از کجا به من رسید ؟ آخر ، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد ، میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم ، از آن شخص پرسیدم : تو کیستی – خدا تو را رحمت کند – که من را از این غصه خلاصی دادی ؟ گفت : من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله ) فرستادی آفریده شده ام ، و مامورم در هر وقت و هر جا که درمانی به فریادت برسم. 📚 آثار و برکات صلوات ص۱۳۱ ‌‌ 🍃 🌺🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍....پسر مرحوم آخوند خراسانی 🔶‌آیت الله وحید خراسانی حفظه الله تعالی: این قضیه را خود مرحوم حاج میرزا احمد کفائی، پسر مرحوم آخوند، برای خود من گفته _فرزند مرحوم آخوند مجسمه‌ای از تقوا بود_ . ‌🔶گفت: مادر من مریض شد؛ هر کار کردیم معالجه نشد؛ باخبر شدیم یک سیدی است که علم رمل دارد و از هر چیزی خبر می‌دهد. . 🔶گفت: من و برادرم، به سراغ این سیّد بر آمدیم؛ یک روز در ایوان حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام بودیم، یک سید با لباس مندرس از پله ایوان بالا آمد؛ . شخصی به ما گفت: آن سیّد این است! . 🔶من و برادرم جلو رفتیم، به او گفتیم که شما همان سید هستید؟ معلوم شد این شخص، همان سیّد است! . 🔶گفت: من نیّتی کردم و اصلاً چیزی اظهار نکردم؛آن سید تسبیحش را در آورده و دانه های تسبیح انداخته و بی‌معطّلی گفت: "این نیت تو مربوط به یک زنی است؛ هر چه هم معالجه کردید، اثر نکرده و سه روز دیگر هم می‌میرد." . 🔶برادرم که کنار من ایستاده بود، فهمید من چه نیت کرده‌ام و نیّتم مربوط به مادر بود. . 🔶برادرم هم گفت: من نیتی دارم. . 🔶سید تسبیحش را گرفت و شمرد، یک مرتبه رنگش تغییر کرد!! . 🔶گفت: "این نیت تو راجع به کسی بود که الآن در مکه بود، الآن در شام است، الآن در کوفه است، دو یا سه تا «الآن...» گفت و بعد گفت: این نیت تو در مورد کسی است که دو عالَم دورش می‌گردد." . 🔶سپس گفت: "نیتت مربوط به امام زمان علیه السلام است." . 🔶️ما متحیّر شدیم!!! . 🔶 _امام زمان علیه‌السلام این است و البته این چیزی نیست؛ او فوق این چیزهاست. «بیمنه رزق الوری، بوجوده ثبتت الارض والسماء» همهٔ عالم وجود، دائر مدارِ وجود اوست و همه طفیلی او هستند!_ . 🔶بعد اصرار کردیم که این علم را به ما یاد بده! گفت: "این علم توأم است با یک فقری که شخص را بیچاره می‌کند و شما هم تحمل ندارید!" . 🔶این مطلب را گفت و رفت. . 🔶ما رفتیم قضیه را به آخوند گفتیم؛ آخوند با آن عظمت، متحیّر ماند که این کیست؟! بعد هم هرچه گشتیم دیگر پیدا نشد! 🍃 🌼🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️"سنگريزه" ريز است و ناچيز، اما اگر در جوراب يا کفش باشد، ما را از راه رفتن باز میدارد! 🔸در زندگی هم بعضی مسائل ريزاند و ناچيز، اما مانع حرکت به سمت خوبیها و آرامش ما ميشوند! 🔸کم احترامی يا نامهربانی به والدين؛ 🔸نگاه تحقيرآميز به فقرا؛ 🔸تکبر و فخرفروشی به مردم؛ 🔸منت گذاشتن هنگام کمک کردن؛ 🔸نپذيرفتن عذر خطای دوستان؛ 🔸بخشی از سنگريزه‌های مسير تکامل ما هستند! 🔸آنها را بموقع کنار بگذاريم تا از زندگی لذت ببریم. 🍃 🌼🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه دقیقه در قیامت 37.mp3
34.2M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه سی و هفتم * استقلال مسلمین اساس کتاب شذرات‌المعارف * بیت‌المال باید در جایش هزینه شود * ادب در برابر عالم * مرض عصر ما، کم‌حوصلگی * ارکان امر به معروف از لسان امام حسین ع * ادامه کتاب، ماجرای صدقه * پاکیزه‌ترین اعمال * از واجبات اعمال ما، حمایت از یتیم * مالیات دادن به حکومت طاغوت * دو توهم بزرگ در زندگی * نظام ژله‌ای تقدیر * حدیثی طلایی از حضرت زهرا (س) 📅99/01/08 منبع: امینی خواه مدیا 🍃 🌼🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅حکایتی زیبا ✍جناب حجه الاسلام و المسلمين آقای سيد عسكر حيدری،‌ از طلاب علوم دينيه حوزه علميه زينبيه شام چنين نقل كردند که : روزی زنی مسيحی دختر فلجی را از لبنان به سوريه می‌آورد. زيرا دكترهای لبنان او را جواب كرده بودند . زن با دختر مريضش نزديک حرم با عظمت حضرت رقيه (س) منزل می گيرد، تا درآنجا برای معالجه فرزندش به دكتر سوريه مراجعه كند،‌ تا اينكه روز عاشورا فرا می ‌رسد و او می ‌بيند. مردم دسته دسته به طرف محلی كه حرم مطهر حضرت رقيه(س) آنجاست می ‌روند. از مردم شام می پرسد اينجا چه خبر است ؟ می ‌گويند اينجا حرم دختر امام حسين (س) است . او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را می‌بندد، و به حرم حضرت رقيه سلام الله عليها روانه مي‌شود و گريه می كند،‌به حدي كه غش می ‌كند و بيهوش می ‌افتد ... درآن حال كسي به او مي‌گويد بلند شو برو منزل ... حركت می ‌كند و می ‌رود درب منزل را می ‌زند، می ‌بيند دخترش دارد بازی می كند! وقتی مادر جويای وضع دخترش می ‌شود و احوال او را می ‌پرسد،‌ دختر درجواب مادر می‌گويد وقتی شما رفتيد دختری به نام رقيه وارد اطاق شد و به من گفت : بلند شو تا با هم بازی كنيم . آن دختر به من گفت، بگو : ( بسم الله الرحمن الرحيم ) تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است... او داشت با من صحبت می ‌كرد كه شما درب را زديد،‌ گفت : مادرت آمد . سرانجام مادر مسيحی با ديدن اين كرامت از دختر امام حسين (س) مسلمان شد ... 📚 کتاب کرامات حضرت رقیه(س) 🍃 🌼🍃 @takhooda