👀 #نگرش_های_رازخـــدا 👀
💞راه رسیدن به خدا دوست داشتن آدم هاست...
اگر چه نتواتی کاری برای آنها انجام دهی.
همین که دلسوز دیگران باشی ،به خدا مقرب میشوی و خدا به تو مهربان👌
🍃
🌸🍃 @takhooda
فریاد رسی #صلوات در قبـر
شبلی نقل نموده است : من همسایه ای داشتم که وفات نمود . او را خواب دیدم ،از او پرسیدم : خدا با تو چه کرد ؟
گفت : ای شیخ ! هول های بزرگ دیدم ، و رنج های عظیم کشیدم . از آن جمله به وقت سوال منکر و نکیر ، زبان من از کار باز ماند . با خود می گفتم : واویلاه ، این عقوبت از کجا به من رسید ؟ آخر ، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد ، میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم ، از آن شخص پرسیدم : تو کیستی – خدا تو را رحمت کند – که من را از این غصه خلاصی دادی ؟
گفت : من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله ) فرستادی آفریده شده ام ، و مامورم در هر وقت و هر جا که درمانی به فریادت برسم.
📚 آثار و برکات صلوات ص۱۳۱
🍃
🌺🍃 @takhooda
....پسر مرحوم آخوند خراسانی
🔶آیت الله وحید خراسانی حفظه الله تعالی:
این قضیه را خود مرحوم حاج میرزا احمد کفائی، پسر مرحوم آخوند، برای خود من گفته _فرزند مرحوم آخوند مجسمهای از تقوا بود_
.
🔶گفت: مادر من مریض شد؛ هر کار کردیم معالجه نشد؛ باخبر شدیم یک سیدی است که علم رمل دارد و از هر چیزی خبر میدهد.
.
🔶گفت: من و برادرم، به سراغ این سیّد بر آمدیم؛ یک روز در ایوان حضرت امیرالمومنین علیهالسلام بودیم، یک سید با لباس مندرس از پله ایوان بالا آمد؛
.
شخصی به ما گفت: آن سیّد این است!
.
🔶من و برادرم جلو رفتیم، به او گفتیم که شما همان سید هستید؟ معلوم شد این شخص، همان سیّد است!
.
🔶گفت: من نیّتی کردم و اصلاً چیزی اظهار نکردم؛آن سید تسبیحش را در آورده و دانه های تسبیح انداخته و بیمعطّلی گفت: "این نیت تو مربوط به یک زنی است؛ هر چه هم معالجه کردید، اثر نکرده و سه روز دیگر هم میمیرد."
.
🔶برادرم که کنار من ایستاده بود، فهمید من چه نیت کردهام و نیّتم مربوط به مادر بود.
.
🔶برادرم هم گفت: من نیتی دارم.
.
🔶سید تسبیحش را گرفت و شمرد، یک مرتبه رنگش تغییر کرد!!
.
🔶گفت: "این نیت تو راجع به کسی بود که الآن در مکه بود، الآن در شام است، الآن در کوفه است، دو یا سه تا «الآن...» گفت و بعد گفت: این نیت تو در مورد کسی است که دو عالَم دورش میگردد."
.
🔶سپس گفت: "نیتت مربوط به امام زمان علیه السلام است."
.
🔶️ما متحیّر شدیم!!!
.
🔶 _امام زمان علیهالسلام این است و البته این چیزی نیست؛ او فوق این چیزهاست.
«بیمنه رزق الوری، بوجوده ثبتت الارض والسماء»
همهٔ عالم وجود، دائر مدارِ وجود اوست و همه طفیلی او هستند!_
.
🔶بعد اصرار کردیم که این علم را به ما یاد بده!
گفت: "این علم توأم است با یک فقری که شخص را بیچاره میکند و شما هم تحمل ندارید!"
.
🔶این مطلب را گفت و رفت.
.
🔶ما رفتیم قضیه را به آخوند گفتیم؛ آخوند با آن عظمت، متحیّر ماند که این کیست؟! بعد هم هرچه گشتیم دیگر پیدا نشد!
🍃
🌼🍃 @takhooda
☑️"سنگريزه" ريز است و ناچيز، اما اگر در جوراب يا کفش باشد، ما را از راه رفتن باز میدارد!
🔸در زندگی هم بعضی مسائل ريزاند و ناچيز، اما مانع حرکت به سمت خوبیها و آرامش ما ميشوند!
🔸کم احترامی يا نامهربانی به والدين؛
🔸نگاه تحقيرآميز به فقرا؛
🔸تکبر و فخرفروشی به مردم؛
🔸منت گذاشتن هنگام کمک کردن؛
🔸نپذيرفتن عذر خطای دوستان؛
🔸بخشی از سنگريزههای مسير تکامل ما هستند!
🔸آنها را بموقع کنار بگذاريم تا از زندگی لذت ببریم.
🍃
🌼🍃 @takhooda
سه دقیقه در قیامت 37.mp3
34.2M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه سی و هفتم
* استقلال مسلمین اساس کتاب شذراتالمعارف
* بیتالمال باید در جایش هزینه شود
* ادب در برابر عالم
* مرض عصر ما، کمحوصلگی
* ارکان امر به معروف از لسان امام حسین ع
* ادامه کتاب، ماجرای صدقه
* پاکیزهترین اعمال
* از واجبات اعمال ما، حمایت از یتیم
* مالیات دادن به حکومت طاغوت
* دو توهم بزرگ در زندگی
* نظام ژلهای تقدیر
* حدیثی طلایی از حضرت زهرا (س)
📅99/01/08
منبع: امینی خواه مدیا
🍃
🌼🍃 @takhooda
✅حکایتی زیبا
✍جناب حجه الاسلام و المسلمين آقای سيد عسكر حيدری، از طلاب علوم دينيه حوزه علميه زينبيه شام چنين نقل كردند که : روزی زنی مسيحی دختر فلجی را از لبنان به سوريه میآورد.
زيرا دكترهای لبنان او را جواب كرده بودند .
زن با دختر مريضش نزديک حرم با عظمت حضرت رقيه (س) منزل می گيرد، تا درآنجا برای معالجه فرزندش به دكتر سوريه مراجعه كند، تا اينكه روز عاشورا فرا می رسد و او می بيند. مردم دسته دسته به طرف محلی كه حرم مطهر حضرت رقيه(س) آنجاست می روند. از مردم شام می پرسد اينجا چه خبر است ؟ می گويند اينجا حرم دختر امام حسين (س) است .
او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را میبندد، و به حرم حضرت رقيه سلام الله عليها روانه ميشود و گريه می كند،به حدي كه غش می كند و بيهوش می افتد ... درآن حال كسي به او ميگويد بلند شو برو منزل ... حركت می كند و می رود درب منزل را می زند، می بيند دخترش دارد بازی می كند! وقتی مادر جويای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد، دختر درجواب مادر میگويد وقتی شما رفتيد دختری به نام رقيه وارد اطاق شد و به من گفت : بلند شو تا با هم بازی كنيم .
آن دختر به من گفت، بگو :
( بسم الله الرحمن الرحيم )
تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است... او داشت با من صحبت می كرد كه شما درب را زديد، گفت : مادرت آمد . سرانجام مادر مسيحی با ديدن اين كرامت از دختر امام حسين (س) مسلمان شد ...
📚 کتاب کرامات حضرت رقیه(س)
🍃
🌼🍃 @takhooda