🔸 خاطره ای از آقای قرائتی
حديثى را نزد دكترى چشم پزشك ، خواندم كه :
غروب آفتاب ، مطالعه نكنيد كه براى چشم ضرر دارد !
ايشان گفت : اتّفاقاً از نظر طبّ نيز ، اين مطلب ثابت
شده است كه ، در سيستم بينايى چشم ، دو نوع سلّول
داريم ، سلّول هاى مخروطى و سلّول هاى استوانه اى
كه روز و شب شيفت عوض میكنند .
سلّول هايى كه غروب آفتاب میآيند ، سلّول هاى سُست
و تنبل هستند ، لذا مطالعه در آن زمان به بينايى چشم
ضرر میزند !
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌸عهد ثابت چهارشنبه ها🌸
🔸⤵️اذکار روز،،،
🔶 یا حی یاقیوم 👈 100 مرتبہ
🔶یا متعال 👈 541 مرتبہ
⭐️⤵️ سوره روز،،،
✨ سوره مبارکہ حشر✨
🌟 تمام کائنات براو درود فرستد و برای او استغفار میکند🌟
💦💠💦 ادعیه و زیارت روز،،،
🔹 #دعای_روز_چهار_شنبه
🔷 #زیارت_امیر_المومنین
🔷 #دعای_فرج
🌸🍃نماز روز ⤵️ ،،،
🍃 #نماز روز چهار شنبہ↩️ هر کس چهار رکعت نماز بجا آورد و بخواند در هر رکعت بعد از حمد یک مرتبه سوره توحید و سوره قدر خداوند قبول فرماید توبه او را از هر گناهی.
🍃🍂ختـــــومـات روزانـــه🍃🍂
1⃣🌸✨ ختم 200،000 صلوات
2⃣🌸✨ ختم 20،000 تسبیحات اربعہ
3⃣🌸✨ ختم 7،000 توحید
🍃
🌸🍃 @takhooda 🦋
🔉 📝 #حرف
وارد #مسابقه_دنیا شده ای..
گونه ی هر کس گلگون تر...
چهره ی هر کس جذاب تر...
لباس های هر کس گران تر...
خانه ی هر کس بزرگ تر...
🚶🚶🚶 وارد #مسابقه_دنیا شده ای
تیپ هر کس جدیدتر...
بازوهای هر کس بزرگتر...
همسر هر کس زیباتر...
جیب هر کس پُر تر
اما 📣سوت پایان چقدر نزدیک است..
#مرگ_خبر_نمیکند
#برای_آخرت_چه_کردی
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
asoodetar_2.mp3
11.66M
#چگونه آسوده تر زندگی کنیم
#جلسه دوم🍃
# واعظ حجت الاسلام پناهیان 🎤
🍃🦋🍃🦋🍃🦋
http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a
💐 چرا انسان پیوسته به توبه نیاز دارد؟
. این بدان دلیل است که :
◀بشر یا با اعضا و جوارح خود مرتکب
. گناه می شود یا
👌تصمیم به انجام معصیتی می گیرد یا
◀ خطورات قلبی و وساوس شیطانی او
. را از یاد خدا باز می دارد یا
👌در علم به خدا و صفات و آثار آن
. غفلت و قصوری از او سر می زند و
👈 همه این ها نقص است و برایشان
. اسبابی است و
✅ ترک این ها و اشتغال به اضداد آنها،
. رجوع و بازگشت از نقص به سوی
. کمال است و معنای توبه چیزی جز
. همین بازگشت نیست.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
💕 #حكايت_كوتاه_و_شيرين👌
مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود. پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید. وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد. متوجه شد که ارتفاع آب خیلی پایین است؛ و بدون دلو و طناب نمی توان از آن آب کشید. هرچه گشت، نتوانست وسیله ای برای آب کشیدن بیابد. لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد.
پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند. بلافاصله، آب از چاه بیرون آمد و همه آن حیوانات از آن نوشیدند و رفتند. با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت!
آن فرد با دیدن این منظره، دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت:
خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی، به من هم نگاه کنی!
همان لحظه ندا آمد:
ای بنده من، تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود، باید بروی و آن را پیدا کنی. اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند، لذا من هم به آنها آب دادم!
تنها امید و تکیهگاهت رو فراموش نکن ...
#خـــدا ❤️✨
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨