eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
922 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
(ره) : حدیثِ : «من أخلص لله أربعین صباحاً، فجّر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه» (هرکس چهل روز خود را برای خداوند خالص کند، خداوند چشمه های حکمت را از دلش بر زبان وی جاری و روان می‌کند.) را خواندم و تصمیم گرفتم بدان عمل کنم؛ پس از آن چله، هرگاه اندیشه و تصور گناهی به ذهنم می‌آمد، ناخودآگاه و بی فاصله از ذهنم می‌رفت... ➖➖➖➖➖➖➖ راه های گناه نکردن 🍃 🌺🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5875315983035402429.mp3
39.29M
◼️مراسم دعا ندبه ۱ اسفند ماه ۱۳۹۹ ◼️حجت الاسلام مافی نژاد/سخنرانی ◼️مجتمع فرهنگی مکتب الزهرا دانلود 👌 🍃 🌸🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 اگر دلتون برای داستان‌های واقعی و عبرت آموز تنگ شده، حتما این ویدئوی را ببینید. 🍃 🌼🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💟🌟💟🌟💟🌟💟🌟💟🌟 💌 در محضر صحیفه: ۲ ✳️ یا مَنْ ذِکرُهُ شَرَفٌ لِلذّاکِرین 💠 ای خدایی که وقتی یادش بر زبان و قلب  و اعمالم جاری میشود به من شرافت و بزرگی می بخشد 💓 ای خدایی که بزرگی و شرافتم و بلندمرتبه شدنم تنها در گرو یاد و نام اوست 💓ای خدایی که قلبم چنان مملو از یاد و نام اوست 💠 که بی اختیار اعضاء و جوارحم نیز طبق فرمان او  حرکت میکنند 💠و زبانم جز به نام او در دهانم نمی گردد 💟🌟💟🌟💟🌟💟🌟💟🌟 دعای یازدم - فراز اول 💟🌟💟🌟💟🌟💟🌟💟🌟 صحیفه سجادیه از راز و نیازهائی که از عمق جان برمیخیزد و بر زبان مبارک امام سجاد، سیدالساجدین علیه السلام جاری میشود، بهره مند گردید. 🍃 🌸🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅روزهای غریبی‌ست... مادر دختر به دنیا می آورد که کمک حال او باشد، اما دختر به بهانه درس و مشق، کمکی که نمی کند، حتی مادر غذا و لباس های او را نیز آماده می کند، و باز دختر نسبت به مادر بی احترامی می کند. 🍃روزهای غریبی‌ست... جوانان‌ساعت‌ها بصورت‌حضوری یا آنلاین با دوستان خود وقت می گذرانند، اما چه بسا حتی در ماه یک ساعت کنار والدین خود ننشینند و با آنها همنشین نمی شوند و حتی دریغ از یک تماس تلفنی پنج دقیقه ای... 🍃روزهای غریبی‌ست... مادر به فرزندان خود سخن یاد می دهد، اما فرزندان همین که به سنین جوانی رسیدند، کُلفتی صدای خود را بر سر مادری که سخن گفتن به آنها آموخته خالی می کنند. 🍃روزهای غریبی‌ست... والدین چندین فرزند را در یک خانه، نگهداری و بزرگ می کنند، اما همین چندین فرزند که بزرگ شده و هرکدام خانه جداگانه دارند، حاضر نمی شوند، در خانه خودشان از آنها نگهداری کنند. 🍃ای دوست من،آگاه باش! ”جزا از جنس است“ 🍃پس امروز همانگونه با و رفتار کن، که دوست داری در آینده فرزندانت با خود شما رفتار کنند. عاقلان ‌را اشاره‌ای ‌کافیست... 🍃 🌺🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃✨🌼✨🍃✨🌼✨🍃 🌸خداوندا مرا کمک کن و یاری‌ام ده تا لحظه لحظه‌های روزم را با عشق و دلدادگی به تو پرکنم و وجودم را پر از عشق و محبت قرار ده تا تسلیم خواست و اراده تو گردم 🌸خداوندا مرا کمک و یاری کن تا در راهی که تو برایم مقدر ساخته‌ای قدم گذارم و همواره در فیض و برکت تو روزم را با عشق و آرامش سرکنم 🌸خداوندا تو را عاشقانه دوست دارم کمکم کن تا در این عشق ، دلدادگی و دوستی با تو پا برجا و ثابت قدم بمانم 🌸خداوندا قلبمان را از عشق و محبت خودت متبرک گردان و همواره ما را از محدوده زمان و مکان برهان تا در پیوند مهر خداییت قرار گیریم و روزهایمان را در آغوش پراز خیر و برکتت سپری کنیم. الهی آمین 🤲 🍃 🌺🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 امام صادق علیه السلام: ✅ بهترين آرامش و آسودگی، بی توقعی از مردم است. 📗الكافی؛ ج ۸، ص۲۴۳ 🍃 🌼🍃 @takhooda 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ۴۰ درس در ۹۰ سالگی "رجینابرت ، مقاله نویس ۹۰ ساله ،اوهایو" این ۴۰ درسی را که آموخته است به مناسبت 90 سالگی خود مینویسد: ۱ـ زندگی مهربان نیست اما بازهم خوب است. ۲ـ وقتی شک داری قدم بعدی را کوتاه تر بردار. ۳ـ زندگی کوتاه تراز آن است که برای نفرت ازکسی وقت صرف کنی. ۴ـ شغل تو وقتی بیمار باشی به فکر تو نخواهد بود. اما دوستان و والدین ات چرا با آنها در تماس باش. ۵ـ هرماه اقساط خود را به موقع پرداخت کن. ۶ـ لازم نیست در هربحثی برنده باشی. ۷ـ با دیگران همدردی کن این خیلی بهتر از آن است که تنهایی گریه کنی. ۸ـ هرکسی رو همان طور که هست بپذیر ۹ـ پس انداز برای دوران پیری را با اولین چک حقوقت شروع کن ۱۰ـ وقتی نوبت مشکلات میرسد مقاومت بیهوده است بامسایل روبرو شو. ۱۱ـ باگذشته ات آشتی کن تا امروزت را خراب نکند ۱۲ـ بد نیست گاهی بچه هایت ببینند که گریه می کنی. ۱۳ـ زندگی ات را بادیگران مقایسه نکن. از کجا می دانی آنها درچه وضعیتی هستند ۱۴ـ اگر قرار است رابطه ای پنهان بماند درگیرش نشو. ۱۵ـ هرچیزی ممکن است در یک چشم به هم زدن تغییرکند اما ناراحت نباش،خدا پلک نمی زند. ۱۶ـ نفس عمیق بکش آرام ترمی شوی. ۱۷ـ ازهرچه مفید،زیبا یا لذت بخش نیست دست بردار. ۱۸ـ هر اتفاقی که واقعا به تو فشار می آورد تو را قوی تر می کند. ۱۹ـ برای آنکه کودکی خوبی داشته باشی هیچ وقت دیر نیست. ۲۰ـ وقتی قرار است به دنبال کسی بروی که دوستش داری نگو"نه". ۲۱ـ شمع روشن کن ملحفه ها رو نوکن دل انگیزترین لباس راحتی ات رو بپوش برای زمان خاصی نگه اش ندار همین امروز زمان خاص فرا رسیده. ۲۲ـ آمادگی کافی است دل را به دریا بزن. ۲۳ـ هیچ کس جز خودت مسوول خشنودی تو نیست. ۲۴ـ هرمشکلی که برایت پیش آمد بگو آیا پنج سال بعد هم این مساله برایم مهم است؟ ۲۵ـ همیشه زندگی رو انتخاب کن. ۲۶ـ بخشنده باش. ۲۷ـ آنچه دیگران درباره تو فکر می کنند به تو مربوط نیست. ۲۸ـ زمان همه چیز رو درست می کند به زمان وقت بده. ۲۹ـ اوضاع هر چقدر بد یا خوب باشد تغییر خواهد کرد. ۳۰ـ خیلی جدی نباش. ۳۱ـ به معجزه اعتقاد داشته باش. ۳۲ـ قدر پدر و مادرت رابدان. ۳۳ـ زندگی را بررسی نکن کارت را بکن و بیشترش را هم همین حالا. ۳۴ـ فرزندانت فقط یک دوران کودکی دارند. ۳۵ـ اگر مشکلات خود را تلنبار کنیم مشکلات خود را بزرگتر می کنیم. ۳۶ـ حسادت اتلاف وقت است همین حالا هر چیزی را که نیاز داشتید، دارید. ۳۷ـ بهترین پیشامد هنوز در راه است. ۳۸ـ مهم نیست چه احساسی داری، بلند شو ، لباس بپوش و شروع کن. ۳۹ـ رها باش. ۴۰ـ زندگی فراز و فرود نیست، نعمت است. 🍃 🌺🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اسکندر مقدوني در سي و سه سالگي در گذشت روزي که او اين جهان را ترک ميکرد مي خواست يک روز ديگر هم زنده بماند- فقط يک روز ديگر- تا بتواند مادرش را ببيندآن 24 ساعت فاصله اي بود که بايد طي مي کرد تا به پايتختش برسد. اسکندر از راه هند به يونان بر مي گشت و به مادرش قول داده بود وقتي که تمام دنيا را به تصرف خود درآورد باز خواهد گشت و تمام دنيا را يکپارچـه به او هديه خواهد کردبنابراين اسکندر از پزشکا نش خواست تا 24 ساعت مهلت براي او فراهم کنند و مرگش را به تعويق اندازند. پزشکان پاسخ دادند که کاري از دستشان بر نمي آيد و گفتند که او بيش از چـند دقيقه قادر به ادامهء زندگي نخواهد بود اسکندر گفت:"من حاضرم نيمي از تمام پادشاهي خود را - يعني نيمي از دنيا را در ازاي فقط 24 ساعت بدهم" آنها گفتند:"اگر همهء دنيا را هم که از آن شماست بدهيد ما نمي توانيم کاري براي نجاتتان صورت بدهيم امري غير ممکن است" آن لحظه بود که اسکندر بيهوده بودن تمامي کوششهايش را عميقا" درک کرد با تمام داراييش که کل دنيا بود نتوانست حتي 24 ساعت را بخرد. سي و سه سال از عمرش را به هدر داده بود براي تصاحب چـيزي که با آن حتي قادر به خريدن 24 ساعت هم نبود. از قناعت هیچکس بی جان نشد از حریصی هیچکس سلطان نشد 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_امشب_شب_عید_است_همه.mp3
6.26M
🌸 (ع) 💐امشب شب عید است همه گل بفشانید 💐خود را به در بیت ولایت برسانید 🎤 👏 👌بسیار دلنشین 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت شیخ جعفر امین وگناه زبان در زمان آیت الله بهبهانی تاجری اصفهانی وتهرانی وشیرازی هر سه باهم به نیت مکه راهی عراق شدند و بعد از زیارت اماکن مقدس عراق قصد کعبه داشتند و مقداری پول داشتند و می خواستند به دست انسانی امین بسپارند نزد آیت الله بهبهانی رفتند. آن بزرگوار آدرس شیخ جعفر امین را به آنها دادند. سه تاجر ایرانی نزد شیخ جعفر امین رفتند وپول ها را به امانت سپردند. شیخ جعفر امین مردی بسیار مومن بود که معرف به شیخ جعفر امین شده بود. سه تاجر ایرانی بعد از تمام شدن زیارت مکه به عراق رفتند وسراغ شیخ جعفر امین را گرفتند فهمیدند که شیخ فوت کرده است پسر شیخ دفتر پدرش را آورد ونام دوتن از تاجرها ومقدار پولشان و آدرس پولشان را دید ولی از تاجر سوم خبری نبود! آن تاجر بی چاره پولش را می خواست ولی پسرش خبری از پول او نداشت مجبور شد تا پیش آیت الله بهبهانی برود . آیت الله بهبهانی گفت باید امشب با چند تن از انسانهای درستکار سر قبرشیخ جعفر امین بروید و دعا کنید شاید فرجی شود شب اول خبری نشد تا شب سوم که سر قبر شیخ بودند و دعا می کردند صدایی از قبر شنیده شد و آدرس پول را شیخ گفت ولی شنیدند که شیخ آه و ناله می کند و می گوید هرچه می کشم از دست قصاب است. خبر به آقای بهبهانی رسید و فکر چاره ای بودند. بعد از خانواده شیخ سوال کرد؛ شیخ با کدام قصاب داد و ستد داشته است. قصاب را یافت و به قصاب گفت چرا از دست شیخ جعفر امین ناراحتی؟ قصاب گفت خدا عذاب قبرش را زیادتر کند. از قصاب خواهش کرد تا علت ناراحتی اش را بگوید. قصاب گفت من دختری داشتم که دم بخت بود و مردی کوفی که چوپان بود وبرای من گوسفند می آورد و به من پیشنهاد کرد تا دخترم را برای پسرش بگیرد و قرار شد من به کوفه بروم و در مورد خانواده ی آنها تحقیق کنم و او نیز درباره ما تحقیق نماید بعد که من تحقیق کردم فهمیدم خانواده ی خوبی هستند به او گفتم از نظر من ازدواج اشکالی ندارد و مرد کوفی نزد شیخ جعفر امین رفته بود و سوال کرده بود قصاب وخانواده ی او چگونه هستند شیخ که قصد داشته دختر قصاب را برای پسرش بگیرد. فکر می کند: میگوید چه بگویم که هم گناه نباشد وهم بتوانم دختر را برای پسر خودم بگیرم شیخ فقط در یک کلمه به مرد کوفی می گوید: (من نمی دانم) مرد کوفی با خودش فکر می کند و می گوید حتما طوری هست که شیخ این حرف را زد و مرد کوفی به یک نفر سفارش داد برو به قصاب بگو منتظر من نباش و دخترت را شوهر بده و آن مرد فراموش می کند و قصاب هم منتظر می ماند ولی روزها می گذرد و سال ها ولی از مرد کوفی خبری نمی شود تا این که دختر قصاب سنش بالا می رود و دیگر خواستگاری نداشته و شیخ جعفر امین هم که به پسرش می گوید: دختر قصاب را می خواهم برایت خواستگاری کنم قبول نمی کند. تا این که بعد از سالها مرد کوفی را می بیند وسراغ پسرش را از او می گیرد مرد کوفی می گوید من که چند سال پیش برایت سفارش فرستادم و علت انصراف خودش را حرف شیخ جعفر امین مطرح می نماید. و از همان روز قصاب شروع به نفرین می کند. آیت الله بهبهانی به قصاب می گوید اگر من یک داماد خوب برای دخترت پیدا کنم. آیا راضی می شوی؟ آیت الله بهبهانی رو به یکی از شاگردانش می کند که تا کنون ازدواج نکرده بوده و از او می خواهد با دختر قصاب ازدواج کند ازدواج صورت می گیرد و قصاب راضی می شود. و شیخ از عذاب قبر نجات می یابد. منبع؛ کتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد دوم صفحه ی ۲۴۷تا ۲۵۵ 🍃 🌺🍃 @atakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🌹هیچ‌داری‌ازدل‌مهدی‌خبر؟ 🌹گریه‌های‌هرشبش‌راتاسحر؟ 🌹او که ارباب تمام عالم است، 🌹من بمیرم، 🌹سر به زانوی غم است، 🌹شیعیان! 🌹مهدی‌غریب‌وبی‌کس‌است، 🌹جان‌مولامعصیت‌دیگر‌بس است، 🌹شیعیان! 🌹بس‌نیست‌غفلت‌هایمان؟ 🌹غربت‌وتنهایی‌مولایمان؟ 🌹ماعبیدوعبددنیاگشته‌ایم، 🌹غافل‌ازمهدی‌زهراگشته‌ایم، 🌹من‌که‌دارم‌ادعای‌شیعه‌گی، 🌹چه‌بگویم‌من‌به‌جزشرمندگی..؟ 🌹🕊أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊 🍃 🌼🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 👌 داستان کوتاه پند آموز 💭شیخی بود که به شاگردانش عقیده می آموخت ، لااله الاالله یادشان می داد ، آنرا برایشان شرح می داد و بر اساس آن تربیتشان می کرد. 💭 روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد، زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست می داشت. شیخ همواره طوطی را محبت می کرد و او را در درسهایش حاضر می کرد تا آنکه طوطی توانست بگوید: ✨لااله الا اللّه✨ 💭 طوطی شب و روز لااله الا الله می گفت.  اما یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه  می کند. وقتی از او علت را پرسیدند گفت : طوطی به دست گربه کشته شد. گفتند برای این گریه می کنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه می کنیم. شیخ پاسخ داد: من برای این گریه نمی کنم. ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد ، طوطی آنقدر فریاد زد تا مُرد. 💭 با آن همه لااله الاالله که می گفت ، وقتی گربه به او حمله کرد ، آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد. زیرا او تنها با زبانش می گفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود. 💭 سپس شیخ گفت می ترسم  من هم مثل این طوطی باشم ! تمام عمر با زبانمان لااله الاالله بگوییم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنیم و آنرا ذکر نکنیم ، زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است!  ✅ آیا ما لااله الااللّه را با دلهایمان آموخته ایم؟! 🍃 🌸🍃 @takhooda