ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﺳﺖ !
ﻣﺮﺩ گفت:ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺘﻢ !
ﻣﺮﮒ :ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﻟﯿﺴﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ..
ﻣﺮﺩ : ﺧﻮﺏ،ﭘﺲ ﺑﯿﺎ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ .!!!
ﻣﺮﮒ ": ﺣﺘﻤﺎ". ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﻭ ﭼﻨﺪ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﯾﺨﺖ.
مرﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ ..
ﻣﺮﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﻟﯿﺴﺖ ﺣﺬﻑ ﮐﺮﺩ.
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ.
ﮐﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ .!!!
ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ،ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ.
ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻧﻬﺎ تلاش ﮐﻨﯽ ،ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ...!!!
کلاغ وطوطی هر دو زشت آفریده شدند.
طوطی اعتراض کرد وزیبا شد اما کلاغ راضی بود به رضای خدا،
امروز طوطی در قفس است وکلاغ آزاد...!!
پشت هر حادثه ای حکمتی است که شاید هرگز متوجه نشوی!
هرگز به خدا نگو چراااا؟
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
بنا بر داستانی کهن از مکتب صوفیگری، زمانی پادشاهی در سرزمینی از خاورمیانه زندگی می کرد که همواره میان شادی و ناامیدی در نوسان بود.
کوچکترین مسأله ای موجب اندوه و واکنش شدید پادشاه میشد و شادی او نیز خیلی زود به اندوه و ناامیدی تبدیل می گشت.
زمانی رسید که پادشاه سرانجام از خود و زندگی اش به تنگ آمد و در راه چاره ای برای بیرون آمدن از این حالت به جست و جو پرداخت.
شاه به دنبال مرد فرزانه ای فرستاد که در قلمرو پادشاهی او زندگی می کرد و به روشن بینی معروف بود.
هنگامی که مرد فرزانه به دربار آمد، پادشاه به او گفت:
«می خواهم مانند تو باشم. آیا می توانی رهنمودی به من بدهی که توازن، آرامش و حکمت را به زندگی ام ارمغان بیاورد؟
در آن صورت هر چه بخواهی، به تو خواهم داد».
مرد فرزانه گفت: شاید بتوانم به شما کمک کنم، اما بهای این رهنمود بسیار بالاست و سراسر قلمرو پادشاهی شما هم برای ارزش آن کافی نخواهد بود.
از این رو چنان چه به آن احترام بگذارید، آن را به شما هدیه خواهم کرد.
پادشاه او را مطمئن ساخت که به آن احترام خواهد گذاشت و مرد فرزانه آنجا را ترک گفت.
چند هفته بعد او بازگشت و جعبه عجیبی را که از سنگ یشم ساخته شده بود، به شاه تقدیم نمود. پادشاه جعبه را باز کرد و یک حلقه طلایی ساده در آن یافت.
روی آن حلقه این عبارت حک شده بود :
«این نیز بگذرد»
پادشاه از مرد فرزانه معنی این نوشته را جویا شد. مرد فرزانه گفت:
«این انگشتر را همیشه در انگشت خود نگاه دارید. هر آنچه که روی دهد، پیش از این که آن را بد یا خوب بنامید، بر این انگشتر دست بکشید و این عبارت را بخوانید. شما با این کار همیشه در آرامش خواهید بود».
این نیز بگذردا چه مفهومی در این واژگان ساده نهفته که این چنین نیرومند است؟
هرگاه گذرا بودن همه چیزها وچاره ناپذیری تغییر را ببینید و بپذیرید، بدون ترس ونگرانی از آینده میتوانید از خوشی های جهان تازمانی که ادامه دارند، بهرمند شوید.
هنگامی که وابسته نباشید، به مزایای عالی تر وابستگی نداشتن دست میابید که از آن نقطه میتوانید به رویدادهای زندگی خود بنگرید.
به جای اینکه در درون آنها گیر بیفتید آنگاه شما مانند فضا نوردی میشوید که از آن بالا سیاره زمین راکه در بی کرانگی فضااحاطه شده، میبینید.
وبه تناقض ذاتی این حقیقت که سیاره زمین ارزشمند ودر عین حال ناچیز است پی میبرید.
" این نیز بگذرد"، ناگهان فضای پیرامون آن وضعیتی که در آن قرار دارید را فرا میگیرد.
این فضا آرامشی که " این دنیایی" نیست انتشار میابد.
زیرا این جهان، شکل است
و آرامش، فضاست
این است آرامش پروردگار
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
4_5825714277612260137.mp3
23.79M
🔊 #سخنرانی استاد #رائفی_پور
📝«ظرفیت تمدن سازی عاشورا (جامعه سازی)» - جلسه ۴۲
📅 ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ - تهران-هیئت سید الشهدا
🎧 کیفیت 48kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
خوش به حال کسی که الان داره این پست رو میخونه👇🏻
یه شماره بهتون میگم همین الان زنگ بزنید
شماره حرم حضرت سیدالشهدا (ع) بصورت زنده وصل به ضریح مطهر میشید
میخواستم زدوتر شماره رو براتون ارسال کنم
ولی متاسفانه اِشغال بود و تازه آزاد شده
شماره 1640 رو تو گوشی هاتون شماره گیری کنید، بدون هیچ کدی و فقط همین...
❌از طریق ایران متصل میشید به اونجا و هیچ هزینه اضافی و رومینگ هم نداره❌
التماس دعا داریم از همه عزیزانی که زنگ میزنن
برای فرج هم دعا کنید🤲🏻
💦⛈💦⛈💦⛈
@bartaren
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
#دلگویه
باز باران با بهانه.
میشود از دیده ی کودک روانه
باز هق هق مخفیانه.
میرسد...از زیربوته ی خاری
شبانه
یادش امد صبح دیروز
بودش او نازدانه,مثال شاهزاده
گه دراغوش پدر,گه عمو,گاهی برادر
غرق بازیهای,شادوکودکانه
اینک اما....
خورده او بارها تازیانه..
مردی با اسب دنبالش روانه
میکشد گوش کودک...
بهرگوشواره...
درپی بابای خود,ان نازدانه
میرود هرجای بیابان را
شبانه
سوی خیمه,میکشد اتش زبانه
میزند ان نامرد تازیانه.
بابهانه.....بی بهانه
آخ بابا...
خار درپایم کرده کمانه..
گوش من زخمی,هردوپاره
وای بابا
باز هم
تازیانه....تازیانه...تازیانه
#شاعر_حسینی
💦⛈💦⛈💦⛈
@bartaren
4_5828048068351625931.mp3
24.03M
🔊 #سخنرانی استاد #رائفی_پور
📝«ظرفیت تمدن سازی عاشورا (جامعه سازی)» - جلسه ۴۳
📅 ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ - تهران-هیئت سید الشهدا
🎧 کیفیت 48kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
❣اهمیت #زیارت_عاشورا❣
💫مرحوم شیخ جواد مشکور از بزرگان نجف در خواب حضرت عزرائیل ملک الموت را می بیند پس از سلام
🍂 از او می پرسد از کجا می آیی؟
🍃می فرماید از شیراز می آیم و روح میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم
🍂شیخ جواد می پرسد روح او در برزخ در چه حالی است؟
🍃عزرائیل میفرماید: در بهترین حالات و در بهترین باغهای عالم برزخ و خداوند هزار ملک موکل او کرده است که از فرمان او اطاعت کنند .
🍂گفتم برای چه عملی به چنین مقامی رسیده است؟ آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد است؟
🍃فرمود: نه
🍂گفتم: آیا برای نماز جماعت و تبلیغ احکام دین به مردم است؟
🍃فرمود: نه
🍂گفتم: پس برای چیست⁉️
🍃فرمود برای خواندن زیارت عاشورا
💥 مرحوم میرزای محلاتی 30 سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگر نمی توانست بخواند نایب می گرفته است.💥
📚کلیات ختوم و اذکار صحفه 511
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🏴شهادت سیدالساجدین🏴
🏴امام العارفین🏴
🏴حضرت سجاد علیه السلام🏴
🏴تسلیت باد🏴
❔چگونه گریه نکنم❕
✅امام سجاد علیه السلام پس از حماسه عاشورا، بسیار میگریستند.
روزی یک نفر به ایشان گفت:
«آیا گریههای شما تمامی ندارد؟!»
امام سجاد علیه السلام در پاسخ فرمودند:
«حضرت یعقوب برای یوسف، در حالی که نمیدانست او زنده است یا مُرده، آنقدر گریست که چشمانش سفید شد.
اما من به چشمان خود دیدم که با چه وضعیتی؛ شانزده تن از خاندان رسولالله به شهادت رسیدند. چطور میتوانم گریه نکنم؟»
📚الفتوح ، جلد ۵ ، صفحه ۲۴۲
#امام_سجاد
#امام_حسین
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
4_721038705925555401.mp3
3.71M
💠 داستان شنیدنی توبه فرج تراب
✅ بسیار تاثیرگذار؛
نشنوی از دستت رفته❗️
🎤 استاد : #دارستانی
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🍃هرگز
✅هرگز در موقعیتی که خود در آن نبوده ای کسی را قضاوت نکن!
✅هرگز از همسر کسی چه مثبت چه منفی صحبت نکن!!
✅هرگز برای کودکان اسباب بازی جنگی هدیه نبر!
✅هرگز در حضور نفر سوم کسی را نصیحت نکن.
✅هرگز دریای آرام از کسی ناخدای قهرمان نمیسازد!
✅هرگز با انگشت کثیف رو به دیگران اشاره نکن. تا مادامی که انگشت تو آلوده است، نمیتوانی به عیوب دیگران اشاره کنی!
✅هرگز تحت کنترل و تاثیر سه چیز قرار نگیر: گذشته، پول و مردم.
✅هرگز3 چیز را فدای هیچ چیز نکن. احساست را، صداقتت را و خانواده ات را.
✅هرگز برای خالی کردن خودت دیگری را لبریز نکن.
✅هرگز فرصت کم را با سرعت زیاد جبران نکن.
✅هرگز بدون اطلاع قبلی به خانه یا محل کار کسی نرو!
✅هرگز تا پایان انجام کاری از موفقیت درمورد آن با هیچ احدی حرف نزن.
✅هرگز با انسان وقیح و بی حیا بحث و جدل نکن چون او چیزی برای از دست دادن ندارد و فقط تو را ضایع میکند!
✅هرگز از کسی که همواره با تو موافق است چیزی یاد نمیگیری.
✅هرگز به پسری که میگوید مادرم با تو مخالف است امید ازدواج موفق نداشته باش!
✅هرگز از جلو به یک گاو و از عقب به یک خر و از هیچ سمتی به یک احمق نزدیک نشو. نادان را از هر طرف که بنویسی و بخوانی نادان است.
🍃آدرس موفقیت:
بزرگراه توکل، بلوار آرامش، خیابان صبوری، میدان عمل، مجتمع انگیزه، واحد پشتکار، پلاک 114، منزل صداقت
🍃آدرس شکست:
بزرگراه بدبینی، بلوار حقارت، خیایان توهم، میدان شعار، بن بست "چه کنم؟"، طبقه زیرزمین، منزل فلاکت
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🔹اون وقتا....
اون وقتا با نوکِ پنجه بابا ،از خواب بیدار میشدیم که بلند شو برو نون بخر .
الان با نوک پنجه از خونه بیرون میریم که نون بخریم تا بچه ها که چه عرض کنم جوونامون بیدار نشن .
اون وقتا اختیار تلویزیون با دوتا کانال دست بابا بود
الان کنترل تلویزیون با هفتصدتا کانال دست بچه ها ست .
اون وقتا سر سفره باید چهار زانو میشستیم تا بابا بیاد و شروع کنیم به غذا خوردن .
الان میشینیم سر سفره و اونقدر بچه ها را صدا میکنیم تا راضی بشن بیان سر سفره .
اون وقتا مادر با مواد موجود تو خونه غذا می پخت و ماهم بی چون وچرا غذا را میخوردیم .
الان بچه ها به مادرا منوی غذایی میدن اما بازم سر سفره از غذا ایراد میگیرن .
اون وقتا موقع عروسی پدر داماد یه اتاق خونه رو خالی میکرد و عروس هم کل جهیزیه اش رو توی همون اتاق میچید و یک عمر با هم زندگی میکردند.
الان یک دستگاه آپارتمان که خودش یه پا فروشگاه وسایل برقی و یه نمایشگاه مبل و فرش و تیر و تخته است برای عروس و داماد فراهم میشه اما چند ماه بیشتر باهم زندگی نمیکنند .
اون وقتا خونه ها خالی از مبل و وسایل تزیینی بود ولی پر از مهمان .
الان خونه ها پر از مبل و وسایل تزیینیه ولی خالی از مهمون .
اون وقتا با یه پیکان جوانان ده پونزده نفر می رفتیم خونه فک و فامیل و کلی بهمون خوش می گذشت.
الان هر خونواده اگه دوسه تا ماشین نداشته باشه حتما یه دونه رو داره و هیچ کس خونه کسی نمیره .
اون وقتا هیچ کس اطلاعات پزشکی نداشت اما همه سالم بودند.
الان همه اطلاعات پزشکی دارند (از تلویزیون و تلگرام و ....)ولی همه مریضند.
اون وقتا.....
الان ......
بقیش با شما...
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
4_5827964939259611777.mp3
4.79M
🎧 #صوت
👤 #استاد_عالی
💫مکاشفه ای برای آقا
نجفی قوچانی رحمت الله علیه
♥️ حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام مظهر وفا و تسلیم در مقابل حضرت امام حسین علیه السلام
👌 #پیشنهاد_دانلود
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨