eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
935 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم حاج اسماعیل دولابی: 🌷 با خدا حرف بزن. گرچه امیدوارم با خدا و خوبان با لب حرف نزنی و با عملت حرف بزنی. 🌸 دست محبّت بر سر یتیم بکش و با این کارت به خدا و خوبان بگو من هم یتیمم، شما هم دست محبّتی بر سر من بکشید. 🌷 به فقیر چیزی بده و با این عملت به خدا و خوبان بگو من هم فقیرم، شما هم به من بدهید. 💐 عیب اشخاص را بپوشان و ستر کن و با این کارت به خدا و خوبان بگو من هم عیوبی دارم، شما هم عیوب مرا بپوشانید و ستر کنید. 📚 مصباح الهدی ، ص 238 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋چه بگی، چه نگی خدا از ته دلت خبر داره تمام سختی هایی که تحمل میکنی رو میدونه و میفهمه و یک روز خیلی بیشتر از چیزی که تصور کنی دونه دونه زخم ها و رنج ها حرفهای تلخی که شنیدی و مشکلاتی که تنهایی به دوش کشیدی و بغض هایی که کردی و آهسته خوردی رو برات جبران میکنه... خیلی خیلی بیشتر از اون چیزی که تصور کنی... بهش اعتماد کن... این بهترین و پرسودترین معامله دنیاست غم هاتو بده خدا، بهش بگو خدای عزیزم ببین من حالم خرابه، دردها و غم ها مو میخری؟ به جاش آغوش خودتو بهم بدی؟؟ بعد حالت و با قبل مقایسه کن عجب معامله شیرینی آغوش سرشار از آرامش خداوند، مبارکت باشه. فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ﭘﺲ ﺻﺒﺮ ﻛﻦ ﺻﺒﺮﻱ ﻧﻴﻜﻮ [ ﺻﺒﺮﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭﺵ ﺟﺰﻉ ﻭ ﻧﺎﺧﺸﻨﻮﺩی ﻧﺒﺎﺷﺪ . ](٥) سوره معارج 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
tanha_masir_15.mp3
13.11M
مسیر پانزدهم استاد پناهیان ویژه دنبال کردن جلسات 👌👇 🍃🦋🍃🦋🍃🦋 https://eitaa.com/Lootfakhooda/5040
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸 پنج شنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸لا اله الا الله الملک الحق المبین👈100مرتبه 🔶 یا رزاق 👈308 مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک قیامت "خداوند به اومژده عبور از پل صراط را میدهد. 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز پنج شنبه 2/ دعای کمیل 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز پنج شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی بعد از حمد،و ده مرتبه سوره توحید وسوره را بخواند ، ملائکه به او خواهند گفت که هر حاجتی داری بخواه و خداوند توبه او را از هر گناهی قبول میکند. 🍃 🌸🍃 @takhooda 🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 مرد کتابدار این یک واقعیت است که وقتی یک مرد کتابی را با خودش حمل می‌کند، این مساله آثار مثبت بسیاری برای او به همراه می‌آورد، و مورد احترام دیگران واقع می‌شود. اگر اغراق نباشد، در هر جامعه‌ای با هر سطحی، چه جوامع پیشرفته چه ابتدایی، این مساله صدق می‌کند، برای شناحت این حقیقت: "پییر بویی" یک تعمیرکار دوچرخه بی‌سواد، اهل روستای "فات دیت" واقع در عمق دلتای "میکونگ"، همواره و در همه جا کتابی را با خود حمل می‌کرد. جادوی حمل کتاب بلافاصله آشکار می‌گشت، گداها و زنان خیابانی میل زیادی به تلکه کردن او نشان نمی‌دادند، دروغگوها جرات نمی‌کردند به او دروغ بگویند، و بچه‌ها همیشه جایی که او حضور داشت سکوت را رعایت می‌کردند... "پییر بویی" اوایل فقط یک کتاب حمل می‌کرد، اما بعدها به این نتیجه رسید که اگر تعداد کتاب‌های بیشتری را حمل کند احساس بهتری خواهد داشت. به این ترتیب او شروع به پیاده روی با حداقل سه کتاب در یک زمان کرد. در روزهای جشن که ازدحام جمعیت در خیابان زیاد بود،"پییر بویی" دوست داشت که با ده دوازده کتاب در خیابان قدم بزند. اینکه عنوان و موضوع کتاب‌ها چیست، مهم نبود: "چگونه دوست پیدا کنیم" "مردم نفوذی""بدنهای ما""خورشید تاسکان" و غیره..." پییر بویی" همیشه فقط قیمت کتاب‌های قطور با چاپ ریز را نگاه می‌کرد، شاید چون فکر می‌کرد که این نوع کتاب‌ها باید بار علمی بیشتری داشته باشد. در کتابخانه‌ی به سرعت ساخته شده و درحال گسترش او می‌شد مطالب زیادی را درمورد حسابداری و صفحات سفیدی از همه بهترین شهرهای دنیا پیدا کرد. هزینه دستیابی به آن همه کتاب برای یک تعمیرکار دوچرخه "پییر بویی" کم نبود، او می‌بایست از خوردن خوراکی‌های گران قیمت پرهیز می‌کرد. روزهای زیادی بود که او چیزی غیر از نان و شکر نمی‌خورد، با وجود این پییر بویی هیچوقت ارزش‌های گرانبهایش را نفروخت، توجه و احترام اهالی روستا او را دراین کار تشویق می‌کرد، حتی بیشتر از جبران این واقعیت، که معده‌اش، در حال بزرگ شدن بود. از "پییر بویی" به خاطر ایمان مطلقش به کتاب در سال 1972 تقدیر شد، همزمان با دوره‌ای که سالهای درگیری‌های شدید در جنگ بود، تمامی خانه‌های روستا به جز کلبه‌ی چمنی در مجاورت او سوخته بود، جایی که "پییر بویی" نشسته بود و می‌لرزید، اما درست تشخیص داده نمی‌شد، چون حداقل تعداد ده هزار کتاب اطرافش را احاطه کرده بود. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه متن قشنگیه : قوی کسی است که, نه منتظر میماند کسی خوشبختش کند، و نه اجازه میدهد کسی بدبختش کند!! هر گاه زندگی را جهنم دیدی, سعی کن پخته از آن بیرون آیی... سوختن را همه بلدند!! زندگی هیچ نمیگوید, نشانت میدهد!! با زندگی قهر نکن... دنیا منت هیچکس را نمیکشد... یکی رفت و، یکی موند و، یکی از غصه هاش خوندو یکی برد و، یکی باخت و، یکی با قسمتش ساختو یکی رنجید، ""یکی بخشید"" یکی از آبروش ترسید یکی بد شد، یکی رد شد، یکی پابند مقصد شد تو اما باش، """خدا اینجاست...""" با خود عهد بستم که به چشمانم بیاموزم، فقط زیبائی های زندگی ارزش دیدن دارد، و با خود تکرار می کنم که یادم باشد، هر آن ممکن است شبی فرا رسد، و آنچنان آرام گیرم که دیدار صبحی دیگر برایم ممکن نگردد، پس هرگز به امید فردا "محبت هایم را ذخیره نکنم "، و این عهد به من جسارت می دهد که به عزیزترین هایم ساده بگویم : خوشحالم که هستید و هستم .... 🍃 🦋🍃 @takhooda