eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
922 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نایت کویین
برای کسانی که به شما حسادت می‌کنند اینگونه دعا کنید: پروردگارا 🎈 اگر در این جهان کسی هست، که تاب دیدن خوشبختی مرا ندارد، چنان خوشبختش کن که خوشبختی مرا از یاد ببرد😌 🎊 @bluebloom_madehand 🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
! زمين از زمزمه‌ی ذکر تو، دور است! 🏳️"اللهم اعزه به، و انصره و انتصر به، و انصره نصرا عزيزا، و افتح له فتحا يسيرا، و اجعل له من لدنک سلطانا نصيرا......"🏳️ خدایا امام عصر را عزیز گردان! و به واسطه‌ی او مؤمنان را عزیز کن! او را یاری فرما! و به وسیله‌ی او دیگران را نیز یاری کن! او را با اقتدار و سربلندی پیروز گردان! و گشایشی آسان، بهره‌اش ساز! و از جانب خود، سلطنتی همراه با پیروزی، برایش قرار ده! 📚فرازی از دعای 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 برای شاهزاده ای، تعدادی برده ی جدید آورده بودند. برده ها در غل و زنجیر های سنگین، سر خود را پایین انداخته و ایستاده بودند. فقط یکی از آنها شاد به نظر می رسید و حتی زیر لب آهنگی هم زمزمه می کرد! او با وجود اینکه طعم تازیانه ی نگهبان را چشید، ولی دست از خواندن بر نداشت. شاهزاده با تعجب از او پرسید: ای مرد! چطور می توانی با این وضعیتی که داری، احساس شادی و شعف کنی؟! ما که آزادیم، همانند تو احساس شادمانی و خوشبختی نمی کنیم... برده جواب داد: چرا شاد نباشم؟! شما فقط پاهای مرا به زنجیر کشیده اید، اما قلب و روح من آزاد است و کسی نمی تواند آن را به بند بکشد. شاهزاده به نگهبان دستور داد: این مرد را آزاد کنید، زنجیر کردن او بیهوده است... 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 بن عیاض در ابتدای زندگی خود یکی از راهزنان مشهور بود. او مدتی از عمر خود را به این کار گذرانید و در سرقت شهرت یافت. کم کم در قلبش عشق و محبت دختری پیدا شد، شبی خیال داشت خود را به آن دختر برساند، از دیواری که بین او و معشوقه اش بود بالا رفت، در این هنگام صدای شخصی را شنید که این آیه را تلاوت میکرد: (و ألم یأن للذین آمنوا أن تخشع قلوبهم لذکر الله) ؛ آیا آن هنگام نرسیده است که مؤمنان خشوع پیدا کنند و در مقابل ذکر خدا قلب هایشان خاضع شود. فضیل از نیمه راه فرود آمد و این آیه چنان در قلب او اثر گذاشت که زندگی اش را دگرگون کرد. با کمال اخلاص و صفای دل گفت: پروردگارا! چرا نزدیک شده و هنگام خشوع رسیده است. فضیل از صمیم قلب به سوی خدا بازگشت. آن شب را به خرابهای پناه برد، در همان خرابه عده ای با هم صحبت می‌کردند، آنها مسافرانی بودند که در فکر کوچ و حرکت بودند، به یکدیگر می‌گفتند: چگونه از شر فضیل خلاص شویم؟ قطعا در این موقع شب بر سر راه ما کمین کرده تا دستبرد بزند. او از شنیدن گفت و گوی کاروانیان بیشتر متأثر شد که چقدر من بدبختم، پیوسته خاطر آسودهی خانواده‌هایی را به تشویش انداخته، آنها را نگران می‌کنم. آن گاه خود را به کاروانیان معرفی کرد و گفت: آسوده باشید، دیگر کاروانی از دست من ناراحت نخواهد شد. تاریخ ۴/ ۲۳۳ - ۲۳۴؛ به نقل از: روضات الجنات (لفظ فضیل). 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 آتش حَسَد را جدّی بگیریم حسادت مقدّمه‌ی انواع گناهان دیگه است: عیبجوئی غیبت تهمت و تحقیر دیگران انواع دعواها و کشمکشها و.... حتّی سوء ظنّ به خدا اعتراض به خدا و نعمتهای خدا قرآن کریم می‌فرماید: وقتی که خدا از فضلِ خودش، نعمتی رو به بعضی از بندگانش میده.. بعضی‌ها هستند که حسادت می‌کنند، و چشم ندارند این صحنه رو ببینند: یَحْسُدُونَ النّٰاسَ عَلیٰ مٰا آتٰاهُمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ. (نساء/۵۴) نسبت به مردم حسادت می‌کنند، به خاطر آنچه که خداوند از فضل خودش به آنان بخشیده است. یعنی شخصِ حسود، با حسادتش داره میگه چرا خدا به فلانی این نعمت رو داده، ولی به من نداده؟؟!! در واقع، شخصِ حسود، داره به کارِ خدا اعتراض میکنه... و به عدالتِ خدا ایراد میگیره.. به همین خاطر امام صادق (ع) فرمود: "اِنَّ الکُفرَ اَصلُهُ الحَسَد" "حسادت، مقدمّه کفر است". آتش‌حسدراجدی‌بگیریم، 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙•🍃🌷🍃•🌙 📿 دعای روز سوم 📿 🌼اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِيهَ وَ بَاعِدْنِي فِيهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِيهِ وَ اجْعَلْ لِي نَصِيبا مِنْ كُلِّ خَيْرٍ تُنْزِلُ فِيهِ بِجُودِكَ يَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِينَ 🌸 خدايا در اين ماه به من تيزهوشى و بيدارى عنايت فرما، و از بى خردى و اشتباه دورم ساز، و از هر خيرى كه در اين ماه نازل مى كنى، برايم بهره اى قرار ده، و به حق جودت اى جودمندترين جودمندان ❣️شفاى جمیع بیمــاران صلوات❣️ 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙✨🌙✨🌙 📿 چهارم ماه 📿 🌸 اللَّهُمَّ قَوِّنِي فِيهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِكَ وَ أَذِقْنِي فِيهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وَ أَوْزِعْنِي فِيهِ لِأَدَاءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ وَ احْفَظْنِي فِيهِ بِحِفْظِكَ وَ سِتْرِكَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِين 🌼 خدايا در اين ماه براى برپاداشتن امرت نيرومند ساز مرا، و شيرينى ذكرت را به من بچشان، و اداى شكرت را به من الهام فرما، و به نگهدارى و پوششت نگاهم بدار، اى بيناترين بينندگان ❣️شفاى همه بیماران صلوات❣️ 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخونید نخونده پاک نکنید!👇👇 ميدانيد که يک مُرده چه احساسي دارد🤔،اين قصه را از اول بخوانيد،،🙂 گفتند:"ما تا قبر نگهبان تو هستيم"😬 گفتم:"من که نَمُردَم😕 من هنوز زنده هستم😲 چرا مرا به قبر ميبريد وِلَم کنيد!!😤 من هنوز حس ميکنم و حرف میزنم و ميبينم پس هنوز زنده ام!😇 با لبخندي جوابم را دادند و 😶 گفتند:"عجيب هستيد شما انسانها فکر ميکنيدکه مرگ پايان زندگي ست😏 و نميدانيد که شما فقط خواب ي کوتاه ميديديد و آن خواب وقتي ميميريد تمام ميشود"😑 آنها هنوز مرا به سوي قبر ميکشند😣😫 در راه مردم را ميبينم گريه ميکنند 😭و ميخندند 😅و فرياد ميزنند😲 و هر کس مثل من دو نگهبان همراهشه!👥 ازشون پرسيدم چرا اينکار را ميکنند؟؟🤨 گفتند:"اين مردم مسير خودشان را ميدانند آنهايي که به راه کج رفته بودند"😈 حرفش را با ترس قطع کردم:"يعني به جهنم🔥 ميروند!!!!"😥😨🤯 گفتند:"بله"👌😶⚜ و ادامه دادند"و کساني که ميخندند😊 اهل بهشتند"🌹🌈🌈 به سرعت گفتم:"مرا به کجا ميبرند؟؟؟؟"😰😧 گفتند:"تو کمي درست راه ميرفتي🚶‍♂ و کمي اشتباه..🕴گاهي توبه ميکردي 🦋✨و روز بعد معصيت؛💥حتى با خودت هم رو راست نبودي و به اين شکل گم شدي"🥀💔 حرفشان را دوباره با ترس قطع کردم:"يعني چي!؟!؟يعني من به جهنم ميرم؟؟؟"😰😯😵 گفتند:"رحمت خدا وسعت دارد و سفر طولانی نيست"😎 دور و برم را با ترس نگاه ميکردم 👀و در يک آن خانواده ام را ديدم👨‍👩‍👧‍👦،پدرم و عمويم و برادرانم و فاميلهايم را!!👩‍💼👴🧓👩👨 آنها مرا در صندوقي ⚰گذاشته و حمل ميکردند...به سوي آنها دويدم و گفتم:"برايم دعا کنيد" ولي هيچکي جوابم را نداد🤐-بعضيهاشان گريه ميکردند و بعضي ديگر ناراحت....😭😔 رفتم پيش برادرم گفتم"حواست به دنيا باشه؛تا فتنه اش چشمات رو کور نکنه😞 آرزو کردم که اي کاش صدايم را ميشنيد🤭 آنها مرا به زحمت در قبر گذاشتند و بر روي جسدم خواباندند؛پدرم را ديدم که بر رويم خاک ميريخت🤯؛و برادرهايم که همين کار را ميکردند😑...من همه مردم را ميديدم که بر رويم خاک ميريختند😲 آرزو کردم که اي کاش جاي آنها در دنيا بودم و توبه ميکردم🤲😔 نشستم و فرياد🗣 کشيدم"اي مردم حواستان باشد که دنيا گولتان نزند"🙅‍♂ اي کاش نماز صبح را خوانده بودم😔 اي کاش نماز قيام را خوانده بودم😔 اي کاش دعا کرده بودم که خداوند هدايتم کند✨ و توبه ميکردم و گريه...😭 و روزانه توبه ام را تجديد ميکردم و گناهانم را تکرار نميکردم...مسبب نميشدم...سنگدل نميبودم.💔..معصيت نميکردم..و براي اين مردم دعا ميکردم...و معصيت نميکردم...و معصيت نميکردم...و معصيت نميکردم... 🙅‍♂🙅‍ تو شنيدي چه گفتم؟ پيامبر صلى الله عليه وسلم ميفرمايد:⭐️🌟 اگر همه اسمانها و زمين در يک کفه ترازو و لا اله الا الله در کفه ديگر ترازو باشند وزن لا اله الا الله بيشتر است🌹🌝 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙•🍃🌷🍃•🌙 📿 دعای روز پنجم 📿 🌼 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ الْقَانِتِينَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ أَوْلِيَائِكَ الْمُقَرَّبِينَ بِرَأْفَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين 🌸 َخدايا قرار ده مرا در اين ماه از آمرزش جويان، و از بندگان شايسته فرمانبردار، و از اولياى مقرّبت، به رأفتت اى مهربان ترين مهربانان. ❣️شفاى همه بیماران صلوات❣️ 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚داستان بسیار زیبا چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا کرد و خود را محکم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌کنی؟ آن‌ها را خودم نگهداری می‌کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی کمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم که بی‌مزد نمی‌شود. کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد.» در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟! 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5940781631202659364.mp3
32M
🎤 سخنرانی استاد رائفی‌پور 🗒 «سیر تکاملی بشر» 🔸 مسیر شریعت از حضرت آدم علیه‌السلام تا قیامت 🗓 ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۰ - تهران 🎧 کیفیت 48kbps 🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃 http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا