#داستانکهای_پندآموز
🌿🌺پادشاهی با هزاران خادم و نوکر و ملک بزرگی که از غرب تا شرقش ماهها راه بود ، در اوج پادشاهی خود از روی اسب افتاد و بیهوش شد ...
همه نگرانش بودند ... اطباء گفتند ، پادشاه حافظه اش را از دست داده اما ، هر لحظه ممکن است با یک اتفاقی تمام حافظه را بدست بیاورد ... زن و بچه را نشانش میدهند ، نمیشناسد ، سرزمین را نشان میدهند ... نمیشناسد ...
روزی صبح بلند میشود و بدون خادم به بازار میرود و چون راه کاخ را یادش نبود ... حیران میماند ...
گرسنه میشود ، تشنه میشود ... لباسهایش را میفروشد .. چند روزی غذا میخرد و آخر از سر ناچاری به گدایی میوفتد ... از هر کس و ناکسی گدایی میکند و شاید هیچ وقت یادش نیاید که او یک پادشاه بوده است!
این یک داستان عرفانی بود ... .
😍 ما همه پادشاهیم ،
🌿🌺طبق آیه : انی جاعل فی الارض خلیفه
🌿🌺. ما همه چیز را میدانستیم
طبق آیه : و علم ادم الاسماء کلها ...
و آیه : اخذ ربک من بنی ادم... الست بربکم ، قالوا بلی
🌿🌺ما در خلقت این دنیامون از پادشاهی به بدبختی و اسفل سافلین رسیدیم طبق آیه : لقد خلقناه فی احسن تقویم ، ثم رددناه اسفل سافلین!
🌿🌺 اگر خدا را فراموش کنیم هیج وقت یادمان نمیآید که پادشاه بودیم و در گدایی میمیریم
طبق آیه : لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ!
🌿🌺اگر تلاش کنیم با تلنگری ، اشاره ای ، اتفاقی میتوانیم یاد بیاوریم که پادشاه بودیم و هم در این دنیا و هم در تمام عوالم پادشاه و خلیفه باشیم، طبق تمام روایاتی که میگوید:
من عرف نفسه فقد عرف ربه ... یعنی هرکسی یادش بیاید کی بوده ، همه چیز یادش میآید... خدا را ، عهد را ... نماینده خدا در زمین بودن را...
💗و ارامش تنها همین لحظه شناخت و یاداوریست که وجود انسان را در برمیگیرد
🍃
🌺🍃 @takhooda
🌺🍃﷽🌺🍃
💠 شادى مؤمن 💠
✍چه طور تخمه کدو براى بعضى ها خوشمزه است. براى بعضى هم «سبحان اللّه» گفتن، شیرین است. امام مى گوید: «مناجات یک شیرینى دارد. خدایا آن شیرینى را به من بچشان»؛ «الَهی أذِقْنِی حَلاوَةَ ذِکْرک». شادى خوب آن است که آدم آخرتش را تأمین کرده باشد. در این دنیا، خانه اش کاهگل بوده و آپارتمان شده است. دوچرخه اش به ماشین تبدیل شده است. مثلًا اگر عباى من نخى باشد. حالا پشمی شده. نخ، از پنبه است و پشم براى شتر است. نخ و پشم شرف نیست. حتى مدرک هم ارزش ندارد.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «فَلْیکنْ سُرُورُک بِمَا نِلْتَ مِنْ آخِرَتِک» (نهج البلاغه، نامه 22)؛ «کاری کن که شادی تو برای رسیدن به آخرت باشد». اگر خواستى شاد بشوى، ببین چه قدر آخرتت را تأمین کرده اى؟ چند رکعت نماز با توجه در عمرت خوانده اى؟ چه قدر جبهه رفته اى؟ چقدر به پشت جبهه کمک کرده اى؟ از پارسال تا به حال، چقدر به آوارهها و سیل زدهها کمک کرده اى؟ از پارسال تا به حال، چند بچه یتیم را بوسیده اى؟ به دیدن چند خانواده شهید رفته اى و اظهار ادب کرده اى؟ چند کتاب مطالعه کرده اى؟ چه گامى برداشته اى؟ این که آدم انبارش را بچرخاند، بازارش را بچرخاند، دکورسازى کند، خانه سازى کند، مبلمان و ماشینش را عوض کند،. اینها چیزى نیست. خودت چه قدر بزرگ شده اى؟ مهم این است که خودم چقدر بالا آمدم؟ یعنى علم، تقوا، نور، شعور، انسانیت و شخصیت من چقدر بالا رفته است؟ اینکه پنبه، پشم شده است، مهم نیست. اینکه دوچرخه به موتور تبدیل شده است، مهم نیست. خودت چه شده اى؟
📚 کتاب خنده و گریه در آثار استاد قرائتی
🍃
🌺🍃 @takhooda
❤️از امام مهدی (ع) نقل شده که به شیخ مفید فرمود:🌻
🍃اگر شیعیان ما، که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در وفا کردن به پیمانشان همدل می شدند هرگز سعادت و ملاقات ما از آنان به تأخیر نمی افتاد، بلکه سعادت دیدار با ما همراه با شناخت و صداقت برای آنان زود به دست می آمد، چیزی جز کارهای ناشایست آنان ما را از ایشان محبوس نمی سازد.🌹
📚بحارالانوار، ج۵۳،ص۱۷۷🌿
🍃
🌺🍃 @takhooda
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#اهمیت_یادگیری_احکام
#برداشت_های_نادرست_از_احکام
0️⃣7️⃣ بعضی از مردم فکر میکنن که اگر احکام رو هم یاد نگیرن، طوری نیست و خیلی به جایی برنمیخوره؛ یه نماز و روزه است دیگه، اونم از ننه باباشون یاد گرفتن.
🚫 در حالی که اینطور نیست.
✍️ بعضی وقتها یاد نگرفتن احکام، برامون مصیبت درسته میکنه؛ مثلاً:
🤔 طرف اهل نماز و روزه است، اما چون وضو و غسلش اشتباهه، نماز و روزه یک عمرش باطله.
😮 طرف اهل حلال و حرامه، اما چون احکام معاملات شرعی رو نمیدونه، مدام داره لقمه حرام سر سفره زن و بچهش میبره، بعد میبینه بچههاش یاغی شدن.
😞 طرف ناظم مدرسه یا معلم بوده، همه رو زده و کبود کرده؛ حالا که پیر شده، فهمیده که به هر نفر ،باید چندین مثقال طلا بده.
☹️ طرف وقتی عادت ماهیانه بوده، طلاق گرفته و با یکی دیگه ازدواج کرده، بعد از ده سال و سه تا بچه فهمیده که طلاق در زمان عادت ماهیانه باطله، هنوز زن مرد قبلی هست و ده سال زندگی و رابطه حرام داشته.
😖 طرف به نوه دختریش شیر داده، به حساب خودش هم کار خوبی کرده، آخه دیده بچه گشنشه و داره گریه میکنه؛ اما نمیدونسته که این شیر دادن، ممکنه برای همیشه دامادش رو به دخترش نامحرم کنه.
😱 یعنی مادری که خیر بچهش رو میخواد، به خاطر ندونستن احکام، بلایی سرش آورده که هیچ دشمنی نمیتونه بیاره!
🔺 منبع: رساله همه مراجع.
🍃
🌺🍃 @takhooda
💉 پادزهر شیطان 💉
وَ تَدْبِيراً عَلَى عَدُوِّكَ
❤️ خدایا !
تدبير عليه دشمنت ( شیطان ) را برایم قرار ده
صحیفه سجادیه
دعای 20 بند 13
🍃
🌺🍃 @takhooda
✨﷽✨
🔴 بشر چه نیازی به کتاب آسمانی دارد؟
✍حاج آقا قرائتی:
👌تمام کارخانجات دنیا برای تولیدات خود دفترچه راهنما تهیه و در کنار محصولات به محصولات به مشتریان ارئه میدهند. این دفترچه ها مشتریان را راهنمایی میکند که چگونه از آن کالا بهرهمند شوند.
نویسنده این دفترچه هاکیست؟ آیا جز طراح و سازنده، فرد دیگری صلاحیت نوشتن آن را دارد؟ هرگز! ما نیز سازنده و آفریدگار داریم که برای راهنمایی ما، دفترچه ای به نام قرآن نازل کرده است
و دیگری حق قانون گذاری بر خلاف آنرا ندارد، زیرا فقط سازنده میداند چه ساخته و تنها اوست که به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهرهگیری صحیح و آفات و موانع رشد آن را میداند:الا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر. کسانی که به جای قانون خداوند به سراغ قوانین بشری میروند مانند کسانی هستند که دفترچه راهنمای سازنده را کنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه میکنند.
🍃
🌺🍃 @takhooda
خدایا به من زیستنی عطا کن
که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است
حسرت نخورم
و مردنی عطا کن
که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم
🍃
🌺🍃 @takhooda
💎 انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد
اطمینان خود کمک می گرفت.
راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت
می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنو ند گان حضور
داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز انیشتین
در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس
خستگی می کند؟
🚗 راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتین
سخنرانی کند چرا که انیشتین دردانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او
را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه
اگر پس از سخنرانی سوا لات سختی از وی بپر سند او چه می کند،
کمی تردید داشت.
به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین
درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن
سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز میتواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین
😳 از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث
شگفتی حضار شد!
🍃
🌺🍃 @takhooda