هوای شهریور 🍃 و دیدن کلیپ 📽️ و نقد و نظر و بررسی کتاب 📖 و... همه و همه کنار دوستان دلچسبه😋 🗓️چهارشنبه ۲۱ شهریور رأس⏰ ۱۷ منتظرتیم😉

سلام رفقایِ‌جانِ‌من! برای #نوجوونی این هفته انقدر دقیق و قشنگ نوشتید، که لذذذت می‌برم از بودن تک‌تک‌تون😍 آخ که چقدر خوبه اتقدر ریزبین و حواس‌جمعید🥲 فقط بذارید یه نکته‌ام به من برسه😂 کلی فکر کردم یه چیزی بگم شماها نگفته باشین😂 #یار_صادق😁 #نوجوونی🌱 @takrang1

آقا نکته‌ای که به‌سختی به ذهن خودم رسوندم😁 این بود که: وقتی ما آدما، فکر کنیم هرچیزی رو می‌شه راحت به دست آورد، تو مشکلات‌مون در کوتاه‌ترین زمان ممکن جا می‌زنیم! چون انتظار داریم با کمترین زمان‌گذاشتن، مشکلات و رنجای زندگی‌مون بریخن تو لایه اوزون و دیگه برنگردن👀 در صورتی که خیلی وقتا باید صبر کنی، سکوت کنی و تدبیر داشته‌باشی، تا هم روحت بزرگ بشه، هم مشکلات به مرور زمان حل بشن🌱 پ.ن: البته که هر مشکلی راه‌حل خاص خودش رو داره، بعضی‌وقتا صبر زیاد و بدون‌تدبیر خودش بدترین آسیبا رو داره🤦‍♂ که البته این که هر مشکلی چه راه‌حلی داره، بماند... #نوجوونی @takrang1

••🫀🪐 . . •| رمان عاشق شو |• فصل سیزدهم / قسمت هشتادوسوم جواد بود و مدل خاص خودش: - می‌رم باغ دنبال من! جواد نیم‌خیز شد و تلاش کرد در تاریکی صورت مصطفی را ببیند تا بفهمد. - خوبی؟ - توقع دیگه‌ای داری؟ جواد نفسش را بیرون داد و از رخت‌خواب بلند شد و هم‌زمان گفت: - تو یه چیزیت شده مصطفی! جوابی نداد و در را آهسته باز کرد و همراه جواد پا از اتاق بیرون گذاشتند. اولین چیزی که استقبالشان آمد، سردی هوا بود که نگه‌شان داشت: - مصطفی صبر کن یه چیزی بیارم! صدای جیرجیرک‌ها گوش مصطفی را پر کرده بود. چشم که گرداند در تاریکی باغ متوجه آتشی شد که کم انرژی زنده بود و سایه‌ای هم کنارش. - همینو می‌خواستم خدا! صدای در اتاق هم‌زمان با صدای جواد بلند شد: - با کی حرف می‌زنی؟ با سر روبه‌رو را نشان داد: - اگر طالبی واصلی، آقای مهدوی هم بی‌خواب شده! جواد رد نگاه مصطفی را گرفت و گفت: - اصلا خواب داره که بی‌خوابی داشته باشه؟ و هر دو پا کشیدند به انتهای باغ. مهدوی با لبخند نگاهشان کرد و گفت: - بسوزه پدر موبایل! مصطفی خندید و جواد جواب داد: - اراده‌مون مشکل داره و الا فکر کنم سازنده‌اش هم ان‌قدر موبایل رو جدی نگرفته که خودش پنج درصد روزش رو صرف موبایل می‌کنه! بی‌چاره پیرمرد گفته ان‌قدر بهش بها ندید یه کم هم زندگی کنید! مصطفی برای خودش سنگی گذاشت و به آتش پناه برد که جواد پتویی روی پایش گذاشت! پتو را که روی شانه‌اش انداخت و گفت: - آقا این طرح نیاوردن موبایل اولش تلخ بود، الان که دو روز بدونش زندگی جلو رفته، مشکلی باهاش نداریم . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! #عاشق_شو #نرجس_شکوریان‌_فرد 🌊@SAHELEROMAN | ساحل رمان

از ما گفتن از شما خبررسانی کردن😉 کانال ساحل داره جلد پنج رمان از کدام سو و هوای من و سو من سه و مثبت یک یعنی رمان عاشق شو رو می‌ذاره.... جدید و دست اول😉

امام حسن عسکری خَیْرُ إخْوانِکَ مَنْ نَسَبَ ذَنْبَکَ إلَیْهِ بهترین دوست و برادر، آن فردی است که خطاهای تو را به عهده گیرد و خود را مقصّر بداند #فونت_هما #خط_نسخ 🔷@MagharKhoshnevysyIran

❣ ‏اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَبَا الإِمامِ الْمُنْتَظَرِ #شهادت_امام_حسن_عسکری @takrang1

آقاجانم! بهتر از شما کسی را در عالم پیدا نکردم تا با او عهد ببندم...!✨ از بدو تولد تا آخر عمر و حتی فراتر!🕊 به امید روزی که تکیه بزنی بر دیوار کعبه و من آنجا تجدید بیعت کنم! #امام_زمان #نه_ربیع 🪴@takrang1

تا حالا کلمه آدم سمی به گوش‌تون خورده؟! جالبه وقتی این کلمه رو تو اینترنت بزنی، اولین چیزی که می‌آره،اینه: آدم‌های سمی رو از زندگی‌تون حذف کنید🙂 درباره این قضیه چیزی به گوشت خورده، اگه چیزی می‌دونی یا نظری داری اینجا می‌شنومت👇 @yaranesamimi راستی فردا می‌خوایم درباره این موضوع باهم گپ بزنیم🥰 یادت نره رفقات رو خبر کنی😁 @takrang1

جلال اسدی، ناجی ١۵٠ زائر اربعین حسینی به آغوش صاحب اربعین رفت... @takrang1

قابل توجه دوستانی که نمی‌دونستن آدم سمی به کی می‌گن👀 اما روانشناسی زرد برای چی اصلا این مقوله رو باز کرده؟🤔 که هرکس بهت آسیب زد یا ناراحت‌ات کرد، توجیه داشته باشی تا سریع حذفش کنی😶‍🌫... در صورتی که هیچ‌کدوم از ما آدما بدون خطا نیستیم، و هر کدوم‌مون ممکنه با خطاهامون به اطرافیان آسیب وارد کنیم🤭... حالا که از زاویه دید خودت به مسئله نگاه می‌کنی، به جای حذف می‌شه سازش کرد🙂... تغئیر کرد🙃... یا نهایتا کنار اومد🌱 #بزرگ_شدن @takrang1

اصلا بعضی از آدما حذف‌ناپذیرن!🤚 مثل پدر و مادر... خواهر و برادر... فرزند... یه مادر نمی‌تونه بگه بچه‌ام این اخلاق‌اش بده، پس کلا قطع‌رابطه می‌کنم🧕... یا یه بچه، بگه اخلاق پدرم رو دوست ندارم؛ پس قهر قهر تا روز قیامت🧑... بعضی آدما، بخشی از وجود ما شدن و بودن‌شون انقدر ارزشمنده که حذف‌ناپذیره! پ.ن: خیلی‌وقتا هم ممکنه خود اون آدم سمی باشه، که بقیه رو سمی می‌بینه، اما چون قبول کردن اشتباهات خودمون به این راحتی نیست، روی بقیه اسم می‌ذاریم🤦‍♂! #بزرگ_شدن @takrang1

نظرات‌تون درباره این موضوع عجیب زیاد بود، فردا می‌ریم رو نظرات شما، من که مطمئنم کلی چیز جدید از تک‌تک‌تون قراره یاد بگیرم😍 #ارسالی_بروبچ #بزرگ_شدن @takrang1

آی بچه‌های ساکن قم و شهرهای دیگر🧐 بدانید و آگاه باشید که برای خرید لوازم التحریر می‌توانید به موسسه مراجعه کرده و خرید کنید که در این کار دو سود است و بر هر سود شکری واجب😁 یک آنکه ایرانی خرید می‌کنید😉 و دو آنکه سود خریدتان خرج مستضعفین می‌شود.😍 البته که آدرس هر شهر را میتوانید از ما دریافت کنید. دیگر آنکه دوستانتان را هم بر این خرید از موسسه تشویق نمایید که خود خیر کثیر است.😃 دیگه از ما گفتن هر کی هم نمیتونه حضوری بره آدرس کانال رو گذاشتیم خرید کنه براش پست میشه https://t.me/tahrironlineshop https://eitaa.com/joinchat/4222156990Cab95243082 در ضمن برای فقرا هم داریم کمک می‌کنیم. پارسال حدود دوهزار بسته لوازم التحریر به مستضعفین دادیم

بخشی از نظرات شما درباره آدم‌های سمی🤧 آخ که چقدر خوبه انقدر خوش‌فکرید🙂 #ارسالی_بروبچ @takrang1

حالا بیاید چند قدم برگردیم عقب‌تر! وقتی که از خیلیا می‌شنویم که: زندگی خودمه به شما مربوط نیست!😶‍🌫 پوشش خودمه به تو ربطی نداره!🤭 زبون خودمه، دوست دارم هرچی دلم می‌خواد باهاش بگم!😷 و... اما این حرفا منطقی به نظر می‌آن؟!👀 @takrang1

ماه فرو ماند از جمال محمد🌱 سرو نباشد به اعتدال محمد🌱 آخر شهریور و هوای ناب میلاد و دورهمی با رنگ شادی🎊چهارشنبه ۲۸ شهریور ⏰ ۱۷ جات تو باغ گل خالی نباشه😉

امروز یه خبر عالی دارم برای تک‌تک‌تون😍

هرکس از کانال کالای فرهنگی نمکتاب یا با خرید حضوری از بروبچ نمکتاب، لوازم التحریر بخره و برای ما عکس بفرسته، در قرعه‌کشی ما شرکت می‌کنه🤩 حالا جایزه قرعه‌کشی چیه؟! @takrang1