eitaa logo
من یک طلبه ام
125 دنبال‌کننده
141 عکس
297 ویدیو
2 فایل
نحن ابناء الدلیل شما هم می توانید در تولید محتوا همکاری کنید؛ آدرس سایت: http://talabe-am.blog.ir برای ارتباط با مدیر : @aaynsin
مشاهده در ایتا
دانلود
(9) خوب؛ امام حسین هم در مقابل چنین انحرافی قرار گرفته است. پس باید آن تکلیف را انجام دهد. موقعیت هم مناسب است. پس دیگر عذری وجود ندارد. لذا عبدالله بن جعفر و محمد بن حنیفه و عبد الله بن عباس، اینها که عامی نبودند، همه دین شناس، آدم های عارف، عالم و چیز فهم بودند؛ وقتی به حضرت می گفتند که، آقا خطر دارد، نروید. می خواستند بگویند وقتی خطری در سرِ راه تکلیف است، تکلیف برداشته است. آنها نمی فهمیدند که این تکلیف، تکلیفی نیست که با خطر برداشته شود. این تکلیف همیشه خطر دارد. آیا ممکن است انسان، علیه آن قدرتی چنان مقتدر به حسبِ ظاهر قیام کند و خطر نداشته باشد؟! مگر چنین چیزی می شود؟! این تکلیف، همیشه خطر دارد. کاری که در زمان امام حسین انجام گرفت، نسخۀ کوچکش هم در زمان امام انجام گرفت. منتها آنجا به نتیجه ی شهادت رسید، اینجا به نتیجۀ حکومت. این همان است، فرقی نمی کند. هدف امام حسین با هدف امام بزرگوار یکی بود. این مطلب اساس معارف امام حسین است. معارف حسینی، بخش عظیمی از معارف شیعه است. این پایۀ مهمی است و خود، یکی از پایه های اسلام است. پس هدف عبارت شد از بازگرداندن جامعۀ اسلامی به . چه زمانی؟ آن وقتی که راه، عوضی شده است و جهالت و ظلم و استبداد و خیانتِ کسانی، مسلمین را منحرف کرده و زمینه و شرایط هم آماده است. منبع: کتاب انسان 250 ساله. حضرت آقا، ص 152 ادامه دارد ... @talabe_am
(10) البته دوران تاریخ اوقات مختلفی است. گاهی شرایط آماده است و گاهی آماده نیست. زمان امام حسین آماده بود، زمان ما هم آماده بود. امام همان کار را کرد. هدف یکی بود. منتها وقتی انسان به دنبال این هدف، راه می افتد و می خواهد علیه حکومت و مرکز باطل قیام کند، برای اینکه اسلام و جامعه و نظام اسلامی را به مرکز صحیح خود برگرداند، یک وقت است که وقتی قیام کرد به حکومت می رسد؛ یک وقت است که این قیام، به حکومت نمی رسد، به شهادت می رسد؛ آیا در این صورت، واجب نیست؟ چرا، به شهادت هم برسد واجب است. آیا در این صورتی که به شهادت برسد، دیگر قیام فایده ای ندارد؟ چرا، هیچ فرقی نمی کند. این قیام و این حرکت در هر دو صورت فایده دارد چه به شهادت برسد، چه به حکومت، منتها هر کدام یک فایده دارد. باید انجام داد؛ باید حرکت کرد. این آن کاری بود که امام حسین انجام داد. منتها امام حسین آن کسی بود که برای اولین بار این حرکت را انجام داد. قبل ازاو انجام نشده بود. چون قبل از او در زمان پیغمبر و امیر المؤمنین چنین زمینه و انحرافی به وجود نیامده بود، یا اگر در مواردی انحرافی هم بود، زمینۀ مناسب و مقتضی نبود. زمان امام حسین هر دو وجود داشت. در باب نهضت امام حسین، این اصل قضیه است. پس می توانیم این طور جمع بندی کنیم، بگوییم امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعۀ اسلامی یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعۀ اسلامی است، انجام دهد. این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است. البته این کار، گاهی به نتیجۀ حکومت می رسد- امام حسین برای این آماده بود- گاهی هم به نتیجۀ شهادت می رسد؛ برای این هم آماده بود. ما به چه دلیل این مطلب را عرض می کنیم؟ این را از کلمات خود امام حسین به دست می آوریم. منبع: کتاب انسان 250 ساله. حضرت آقا، ص 152-153 ادامه دارد ... @talabe_am
(11) من در میان کلمات حضرت ابی عبدالله علیه السلام چند عبارت را انتخاب کرده ام، البته بیش از اینهاست که همه همین معنا را بیان می کند. اول در مدینه، آن شبی که ولید، حاکم مدینه، حضرت را احضار کرد و گفت معاویه از دنیا رفته است و شما باید با یزید بیعت کنید. حضرت به او فرمود:باشد تا صبح ( وننظر وتنظرون أینا أحق بالبیعه و الخلافه)، برویم فکر کنیم، ببینیم ما باید خلیفه شویم، یا یزید باید خلیفه شود. مروان فردای آن روز، حضرت را در کوچه های مدینه دید، گفت یا ابا عبدالله، تو خودت را به کشتن می دهی. چرا با خلیفه بیعت نمی کنی؟ بیا بیعت کن، خودت را به کشتن نده، خودت را به زحمت نینداز. حضرت در جواب او این جمله را فرمود: ( إنا لله و إنا إلیه راجعون و علی الإسلام السلام إذ قد بلیت الامه براع مثل یزید) ؛ دیگر باید با اسلام خداحافظی کرد و بدرود گفت، آن وقتی که حاکمی مثل یزید بر سر کار بیاید و اسلام به حاکمی مثل یزید مبتلا گردد. قضیه ی شخص یزید نیست، هر کس مثل یزید باشد. حضرت می خواهد بفرماید که تا به حال هرچه بود قابل تحمل بود؛ اما الان پای و در میان است و با حکومت کسی مثل یزید نابود خواهد شد. به خاطر اینکه خطر انحراف، خطر جدی است اشاره می کند. مسیله عبارت از خطر برای اصل اسلام است. حضرت ابی عبدالله علیه السلام، هم هنگام خروج از مدینه، هم هنگام خروج از مکه، صحبت هایی با محمدبن حنیفه داشت؛ به نظر من می رسد که این وصیت مربوط است به هنگامی که می خواست از مکه خارج شود، در ماه ذی حجه هم که محمد بن حنیفه به مکه آمده بود، صحبت هایی با حضرت داشت. حضرت به برادرش محمد بن حنیفه چیزی را به عنوان وصیت نوشت و داد. آنجا بعد از شهادت به وحدانیت خدا به اینجا می رسد: ( أنی لم أخرج أشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما) یعنی کسانی اشتباه نکنند و تبلیغات چی ها تبلیغ نکنند که امام حسین هم مثل کسانی که این گوشه و آن گوشه خروج می کنند برای اینکه قدرت را به چنگ بگیرند، برای خودنمایی، برای عیش و ظلم و فساد وارد میدان مبارزه و جنگ می شود. کار ما از این قبیل نیست؛ ( و إنما خرجت لطلب الإصلاح فی أمه جدی) . عنوان این کار همین () است، می خواهم اصلاح کنم. این همان است که قبل از امام حسین انجام نگرفته بوده است. منبع: کتاب انسان 250 ساله. حضرت آقا، ص 154-155 ادامه دارد ... @talabe_am
(12) این اصلاح از طریق () است. خروج یعنی . حضرت در این وصیت نامه این را ذکر کرد، تقریباً تصریح به این معنی است یعنی اولاً می خواهیم قیام کنیم و این قیام ما هم برای اصلاح است؛ نه برای این است که حتماً باید به حکومت برسیم؛ نه برای این است که حتماً باید برویم شهید شویم، نه؛ می خواهیم اصلاح کنیم. البته اصلاح، کار کوچکی نیست. یک وقت شرایط طوری است که انسان به حکومت می رسد و خودش زمام قدرت را به دست می گیرد؛ یک وقت نمی تواند این کار را بکند، نمی شود، شهید می شود. در عین حال هر دو قیام برای اصلاح است. بعد می فرماید: (ارید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر و أسیر بسیره جدی) (بحارالانوار/جلد۴۴/ص٣٢٩)؛ این اصلاح، مصداق امر به معروف و نهی از منکر است. این هم یک بیان دیگر. حضرت در مکه دو نامه نوشته است که یکی به رؤسای بصره و یکی به رؤسای کوفه است. در نامه ی حضرت به رؤسای بصره، این طور آمده است؛ (وقد بعثت رسولی إلیکم بهذا الکتاب، و إنی ادعوکم الی کتاب الله و الی نبیه، فان سنته قد أمیتت، و ان البدعه قد احییت فان تجیبوا دعوتی و تطیعوا امری أهدکم سبیل الرشاد) (بحار الانوار/جلد۴۴/ص٣۴٠) من می خواهم بدعت را از بین ببرم و سنت را احیا کنم؛ زیرا سنت را میرانده اند و بدعت را زنده کرده اند، اگر دنبال من آمده اید راه راست با من است؛ یعنی می خواهم همان تکلیف بزرگ را انجام دهم که احیای اسلام و احیای سنت پیغمبر و نظام اسلامی است. بعد در نامه به اهل کوفه فرمود: (فلعمری ما الإمام إلا الحاکم ا الکتاب القایم بالقسط الداین بدین الحق الحابس نفسه علی ذلک الله) (بحار الانوار/جلد۴۴/ص ٣٣۴) امام و پیشوا و رییس جامعه ی اسلامی نمی تواند کسی باشدکه اهل فسوق و فجور و خیانت و فساد و دوری از خدا و اینهاست. باید کسی باشد که به کتاب خدا عمل کند. یعنی در جامعه عمل کند؛ نه اینکه خودش در اتاق خلوت، فقط نماز بخواند؛ بلکه عمل به کتاب را در جامعه زنده کند، اخذ به قسط و عدل کند و حق را قانون جامعه قرار دهد؛ (الداین بدین الحق) یعنی آیین و قانون و مقررات جامعه را حق قرار دهد و باطل را کنار بگذارد. (الحابس نفسه علی ذلک الله) ظاهرا معنای جمله این است که خودش را در خط مستقیم الهی به هر کیفیتی حفظ کند و اسیر جاذبه های شیطانی و مادی نشود، والسلام. بنابراین، را مشخص می کند. منبع: کتاب انسان 250 ساله. حضرت آقا، ص 154-155 ادامه دارد ... @talabe_am
(13) امام حسین از مکه خارج شد. آن حضرت در بین راه در هر کدام از منازل، صحبتی با لحن های مختلف دارد. در منزلی به نام (بیضه)، در حالی که حربن یزید هم در کنار حضرت است؛ حضرت می رود، او هم در کنار حضرت می رود. به این منزل رسیدند و فرود آمدند. حضرت فرمود: (ایها الناس، ان رسول الله صلی الله علیه و آله قال: من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثا لعهد الله مخالفا لسنته رسول الله یعمل فی عباد الله بالاثم والعدوان لم یغیر بقول و لا فعل کان حقا علی الله أن یدخله مدخله) یعنی اگر کسی ببیند حاکمی در جامعه بر سر کار است که ظلم می کند، حرام خدا را حلال می شمارد، حلال خدا را حرام می شمارد، حکم الهی را کنار می زند، عمل نمی کند و دیگران را به عمل وادار نمی کند، حاکم فاسد ظالم جائر که مصداق کاملش یزید بود، خدای متعال در قیامت این ساکت بی تفاوت بی عمل را هم به همان سرنوشتی دچار می کند که آن ظالم را دچار کرده است؛ پیغمبر مشخص کرده بود که اگر نظام اسلامی منحرف شد باید چه کار کرد. امام حسین هم به همین سفارش پیغمبر استناد می کند. پس امام حسین علیه السلام برای انجام یک واجب قیام کرد. این واجب در طول تاریخ متوجه به یکایک مسلمانان است. این واجب عبارت است از اینکه هر وقت دیدند که نظام جامعه ی اسلامی دچار یک فساد بنیادی شده است و بیم آن است که به کلی احکام اسلامی تغییر یابد، هر مسلمانی باید قیام کند. البته در شرایط مناسب، آن وقتی که بداند این قیام، اثر خواهد بخشید. جزو شرایط، زنده ماندن، کشته نشدن، یا اذیت و آزار ندیدن، نیست. لذا امام حسین قیام کرد و عملاً این واجب را انجام داد تا درسی برای همه باشد. حسین بن علی کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد. لذا شما می بینید بعد از شهادت امام حسین علیه السلام قیام های اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد. البته سرکوب شد؛ اما مهم این نیست که حرکتی از طرف دشمن سرکوب شود. البته تلخ است؛ اما تلخ تر از آن، این است که یک جامعه به جایی برسد که در مقابل دشمن عکس العمل نشان دادن پیدا نکند. لیکن خطر بزرگ است. اگر امام حسین علیه السلام قیام نمی کرد، آیا روحیه ی تنبلی و گریز از مسؤلیت تبدیل به روحیه ی ظلم ستیزی و مسؤلیت پذیری می شد؟ تا قبل از شروع قیام امام حسین علیه السلام خواص هم حاضر نبودند قدمی بردارند. اما بعد از قیام امام حسین علیه السلام این روحیه زنده شد. این آن درس بزرگی بود که در ماجرای عاشورا، در کنار درس های دیگر باید بدانیم. این ماجرا این است. اینکه (الموعد بشهاده قبل استهلاله و ولادته)؛ اینکه قبل از ولادت آن بزرگوار (بکته السامء و من فیها و الأرض و من علیها)؛ حسین بن علی علیه السلام را در این عزای بزرگ مورد توجه قرار دادند و عزای او را گرامی داشتند و به تعبیر این دعا یا زیارت، بر او گریه کردند، به خاطر این است. لذا شما امروز وقتی نگاه می کنید، اسلام را زنده شده ی حسین بن علی علیه السلام می دانید. او را پاسدار اسلام می دانید. @talabe_am
✍️ 💠 کسی که می خواهد در آینده مانند بزرگانی مثل علامه طباطبائی و مثلاً آیت اللّه جوادی آملی کار تفسیری بکند، همین سال اولش، صرف خواندنش باید با کسی که می خواهد بعد از شش سال درس در حوزه فرض امام جماعت مسجدی بشود، یا کارهای دیگر حوزوی بکند، فرق کند، صرفی که در کل مسیر حوزه یک بار بیشتر درس نمی گیرید - وقتی اهدافش متفاوت می شود باید طور دیگری درس بخواند. 💠 سال دوم مثلاً منطق دارید، کسی که می خواهد جانشین بزرگانی مثل علامه طباطبایی در زمینه ی حکمت و فلسفه و ... باشد، منطق خواندنش از همان اول با کسی که هیچ علاقه ای به علوم عقلی ندارد - مثلاً علاقه به حدیث دارد یا اهداف بلند علمی ندارد - باید متفاوت باشد. اینها منطق خواندنشان فرق می کند. همه ی درسها [اینطور است]. (1) @talabe_am
کتاب «خون دلی که لعل شد» حاوی خاطرات حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدّ ظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است. این کتاب ترجمه ی فارسی «انّ مع الصبر نصرا» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت منتشر و توسط سید حسن نصرالله معرفی شد. آنچه کتاب حاضر را از کتاب های مشابه متمایز می کند، بیان حکمت ها، درس ها و عبرت هایی است که به فراخور بحث ها بیان شده و هر کدام از آنها می تواند چراغ راهی برای آشنایی مخاطب کتاب با فجایع رژیم منحوس پهلوی، و همچنین سختی ها و مرارات ها و رنجهای مبارزان و در مقابل پایمردی ها، مقاومت ها، خلوص و ایمان انقلابیون باشد. @talabe_am
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه ی اکید! حتماً کتاب «خون دلی که لعل شد» را مطالعه بفرمایید.
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمین در شب از نگاه سفینه ی فضایی ناسا سعی کنید خودتونو پیدا کنید اون پایین!! بیشتر دقیق بشید به این قضیه چه حسی دارید؟ @talabe_am
💠 تحصیل طلبه، عبارت است از گام‏ برداشتن به سمت شناخت . یعنی به ‏دست آوردن علوم و مهارت ‌هایی که یا مستقیم عنوان «دین ‏شناسی» دارد و یا مقدمه ی آن محسوب می‏شود. عمده توان و وقت طلبه باید صرف آموختن معارف دینی و به دست‏آوردن مقدمات آن گردد و هر فعالیت دیگری به ‏شرطی در زمره ی فعالیت‏ های صنفی طلبگی قرار می‏ گیرد که در همین راستا باشد. مثلاً تحصیل در رشته‏ های دانشگاهی مثل پزشکی و مهندسی مستقیم در راستای هدف طلبه قرار نمی‏گیرد. طلبه‏ ای که ضمن تحصیل علوم دینی به تحصیل در رشته ‏های علوم تجربی در دانشگاه می‏پردازد، نه طلبة خوبی خواهد بود و نه پزشک یا مهندس معتبری! و این افتخار بزرگی نیست. این چنین برنامه‏ ای نشان دهندة نوعی دوگانگی شخصیت و به‏ نتیجه‏ نرسیدن در انتخاب شاهراه حرکت زندگی است. آشنایی با دانش ‌ها، فنون و مهارت‏ های مختلف، گرچه مفید و در مواردی ضروری است، اما باید به خوبی روشن باشد که این فعالیت ‏ها تنها هنگامی «» محسوب می‏شود که هم‏ جهت با اهداف حوزوی باشد. اگر این مسئله به‏ خوبی روشن باشد، در توزیع عادلانه ی توان و زمان، سهم اصلی به کار طلبگی، و تراشه ‏ها به امور پراکنده ی دیگر اختصاص می‏یابد. طلبه نسبتی با دین خدا دارد. لباس امام عصر عجل الله در بر و تاج پیامبر صلّی الله به ‏سر می‏گذارد. و باید «پیام خدا» را به جامعه ابلاغ کند نه «نظر خود» را. به این منظور لازم است آگاهی شایسته ‏ای از محتوای دین خدا کسب کند و با منابع دین، شیوه ی استفاده از آن‏ ها و قواعد فهم روش ‏مند دین به‏ خوبی آشنا باشد تا در ارائه ی نظر دین امانت‏ داری کند. این توانایی‏ ها در دوره ی تحصیل، کسب می ‏شود و محور اصلی کار طلبه را تشکیل می‏دهد. کتاب استاد عالم زاده نوری @talabe_am
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تایم لپس از قصد نمایش مستند در مورد کهکشان یا بیان مطالب علمی در این زمان نداریم، می خوایم توجه کنید که بالاسر و اطرافمون یک سری چیزهایی وجود دارند. همین !! الان توجهتون به آسمان باشه تا به زودی جهت نگاهمونو برگردونیم سمت چیزای دیگه و یه چنتا سوال ساده مطرح کنیم! و بهشون پاسخ بدیم. 👈 موقع تماشا صدا رو قطع کنید. @talabe_am