May 11
آیه ی 122 سوره توبه معروف به آیه ی نَفْر،
🌟و ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ🌟
و شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند، چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند (تا طایفهای در مدینه بماند)، که در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود،آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند.
#آیه_نَفر
#هویت_طلبگی
#من_یک_طلبه_ام
@talabe_am
علامه طباطبایی معتقد است از آیه نفر به دست میآید که منظور از تفقُّه در دین، فهمیدن همه معارف دینی (اصول و فروع) است نه فقط احکام عملی(فقه اصطلاحی). او استدلال میکند که از عبارت «ولینذروا قومهم: و قوم خود را انذار کنند» به دست میآید که انذار با بیان فقه اصطلاحی، صورت نمیگیرد، بلکه احتیاج به بیان اصول عقاید و دیگر معارف دارد.[1]
همچنین به گفته علامه طباطبایی از این آیه به دست میآید که وظیفه کوچ کردن برای جهاد، از طلبه علومدینی برداشته شده است.[2]
برخی نیز از این آیه برداشت کردهاند که اسلام به علمآموزی اهمیت میدهد زیرا آیه عدهای را از جهاد منع میکند تا به فراگیری دانش بپردازند.[3]
1- طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۴۰۴.
2- طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۴۰۴.
3- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۴.
#من_یک_طلبه_ام
@talabe_am
برخی از مفسران و فقیهان، درباره جایز بودن تقلید به این آیه استناد کردهاند. به نظر آنان آیه نفر، که بر ضرورت سفر برای تفقّه در امر دین دلالت دارد، از دلایل قرآنی تقلید غیرعالمان از فقیهان و عالمان است. آنان معتقدند که فراگیری تعلیمات اسلام و رساندن آن به دیگران در مسائل فروع دین و لزوم پیروی از آنها، همان تقلید است.
مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۳؛ غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۱۸ق، ج ۱، ص۶۴.
#من_یک_طلبه_ام
@talabe_am
دلالت آیه «نفر» بر لزوم تعلیم و تعلم (دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی)
پرسش : آیه «نفر» چگونه بر لزوم تعلیم و تعلم دلالت می کند؟
پاسخ اجمالی: آيه 122 سوره «توبه» می فرماید: «چرا از هر گروهى طايفه اى كوچ نمى كنند تا در دين آگاهى يابند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود، آنها را انذار نمايند ...». اين آيه نه تنها فراگيرى آيين الهى را واجب مى شمرد بلكه تعليم دادن آن را بعد از فراگيرى نيز لازم مى داند. در این آیه به جهت بیان اهمیت مهاجرت برای فراگیری دانش از واژه «نفر» که مربوط به كوچ كردن به سوى «ميدان جهاد» است، استفاده شده است.
پاسخ تفصیلی: در سوره«توبه» آیه122 آمده است: «فَلَوْلاَ نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَه مِّنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِى الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ اِذَا رَجَعُوا اِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» ؛ (چرا از هر گروهى طایفه اى از آنان کوچ نمى کنند تا در دین آگاهى یابند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود، آنها را انذار نمایند؛ شاید از مخالفتِ فرمان الهى حذر نمایند).
این آیه نه تنها فراگیرى آیین الهى را واجب مى شمرد؛ بلکه تعلیم دادن آن را بعد از فراگیرى نیز لازم مى داند.
تعبیر به «نَفْر» نشان مى دهد که منظور کوچ کردن به سوى میدان جهاد است. زیرا این تعبیر در آیات مختلف قرآن به همین معنا به کار رفته بنابراین مسلمانان موظّف بودند که در غیر موارد ضرورت همگى به میدان جهاد با دشمن نروند؛ بلکه گروهى به جهاد روند و گروهى براى جهاد با جهل در مدینه بمانند و احکام الهى را فرا گیرند و به دیگران بعد از بازگشت تعلیم دهند.
تفسیر دیگر آیه این است که مسلمانان به دو گروه تقسیم شوند: گروهى براى حفظ مدینه در آن جا بمانند و گروهى که به میدان جهاد رفته اند آثار عظمت الهى و امدادهاى غیبى و پیروزى هاى اعجازآمیز مسلمین را با چشم خود در میدان جهاد مشاهده کنند؛ و به هنگام بازگشت به دیگران بیاموزند.
احتمال سوّمى در تفسیر آیه نیز داده شده است که بر مردم اطراف مدینه لازم بود گروهى در شهر و آبادى خود براى حفظ نظم زندگى عمومى بمانند، و گروهى به مدینه نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آیند و احکام الهى را فرا گیرند و به دیگران برسانند.(1)
هریک از این تفسیرهاى سه گانه مزیّتى دارد که در دیگرى نیست(2) ولى هر کدام را بپذیریم براى آنچه ما به دنبال آن هستیم تفاوتى ندارد که هم فراگیرى علم واجب است و هم تعلیم دادن به دیگران، و تاکید بر این دو واجب، دلیل روشنى بر امکان و لزوم مساله معرفت و شناخت است.(3)،(4)
➡️➡️➡️
پی نوشت: (1). مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى ابوعبدالله محمد بن عمر، دار احياء التراث العربى، بيروت، 1420 قمری، چاپ: سوم، ج 16،ص171، سورة توبة، آية 122...؛ الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى سيد محمد حسين، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، 1417 قمری، چاپ: پنجم، ج 9 ، ص 404 (بيان) ...؛ مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 شمسی، چاپ: سوم، ج 5،ص 128 (المعنى...).
(2). در تفسير اوّل مرجع ضمير «ها» در جمله «ليتفقهوا» و «لينذروا» اسم محذوفى است و در تقدير چنين است و «تبقى طائفة»، و اين مخالف ظاهر محسوب مى شود، در حالى كه «نفر» به معناى جهاد آمده، و اين نقطه قوّت آن است. در تفسير دوّم مرجع ضماير همان مذكور است (طائفة) ولى مشكل اين تفسير آن است كه ميدان جهاد مركز فراگيرى احكام دين نيست مگر با توجيهى كه در بالا ذكر شد، و در تفسير سوّم باز محذوفى در تقدير است ولى با روايات زيادى كه «نفر» را به معناى (كوچ براى تفقه در دين) تفسير مى كند هماهنگ است (در تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى عبد على بن جمعه، تحقيق: سيد هاشم رسولى محلات، انتشارات اسماعيليان، قم، 1415 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 282، سورة توبة، آيات 119 الى 122، 9 روايت در اين زمينه نقل شده است).
(3). امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «لَوَدِدْتُ اَنَ اَصْحابى ضُرِبَتْ رُؤُسُهم باسياط حَتى يَتَفَقَهُوا»؛ (من دوست مى دارم يارانم را با تازيانه به دنبال علم و دانش بفرستم) الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 1 ص 31، باب (فرض العلم و وجوب طلبه و الحث عليه ...).
(4). گرد آوری از کتاب: پیام قرآن، ناصر، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی، چاپ: نهم، ج 1، ص 58.
#من_یک_طلبه_ام
@talabe_am