#در_محضر_اهل_بیت
#حدیث_روز
امام صادق علیه السلام
بسم اللّه الرحمن الرحيم را رها مكن حتى اگر بعدش شعر باشد.
لا تَدَعْ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ و إن كانَ بَعدَهُ شِعرٌ؛
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 672 ، ح 1
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
سلام رفقا
صبحتون معطر به ذکر صلوات
عیدتون هم مبارک باشه😉
#اینم_یه_عیدی☺️
#شارژ_همراه_اول
کد شارژ: ۸۸۱۴۳۱۶۳۴۵۲۹۷۷۶
عزیزی که شارژ کرد بگه تا اعلام کنیم
#میلاد_امام_حسن_عسکری
#امام_حسن_عسکری
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
سلام رفقا صبحتون معطر به ذکر صلوات عیدتون هم مبارک باشه😉 #اینم_یه_عیدی☺️ #شارژ_همراه_اول کد شارژ:
رفقا شارژ پرید رفت دزفول، دیگه کد رو نزنید که عواقبش پای خودتونه😄
بانی شارژ زیاد داریم😊
اینم یکی👇
اینم یه عیدی ،صبح عید :
https://pay.eitaa.com/v/?link=z3Qqk
#تاملانه
همین الان
خیلیا دارن واسه چیزی که تو نادیدش میگیری دعا میکنن🤲😔
#شاکرباشیم
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
📛عاقبت طمع و گدایی ، در عین بی نیاز بودن!
اسماعيل بن احمد مي گويد: سر راه امام حسن عسكري علیه السلام نشستم ، وقتي كه از نزديك عبور مي كرد ، از فقر خود شكايت كردم و در خواست كمك نمودم!
گفتم: به خدا يك درهم بيشتر ندارم ، صبحانه و شام نيز ندارم!
آن حضرت علیه السلام فرموند: به اسم خدا ، سوگند دروغ مي خوري! چون تو 200 درهم زير خاك پنهان كرده اي. سپس به غلامش فرموند: هر چه همراه داري به اسماعيل بده. غلامش صد دينار به من داد.
سپس امام حسن عسکری علیه السلام به من فرموند: اين را بدان كه هرگاه احتياج بسياري به آن دينارهائي كه در زير خاك نهاده اي پيدا كردي، از آنها محروم خواهي شد. اسماعيل مي گويد: همان گونه كه امام حسن عسگری علیه السلام فرموده بودند ، همانطور شد زيرا ۲۰۰ دينار در زير خاك پنهان نموده بودم ، تا براي آينده ام پس انداز باشد. اما مدتي گذشت نياز شديد به آن پيدا نمودم، رفتم تا آن را از زير خاك بيرون آورم، خاك را رد كردم ديدم پولها نيست.
معلوم شد پسرم اطلاع پيدا كرده و آن پولها را از آنجا برداشته و خرج عیاشی کرده. چيزي از آن پولها به دستم نرسيد و طبق فرموده امام حسن علیه السلام در حالت شديد نياز از آن پولها محروم شدم.
📚اصول کافی،باب مايفصل به
دعوي المحق و المبطل حدیث۱۴، ص۵۰۹
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
هدایت شده از طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🔹داستان
✍️ آقای شیخ حسین انصاریان میفرمود:
یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه.
دوستان یه آبگوشت و چای رویا هیزم درست کردن.
سفرهی ناهار چیده شد: ماست، سبزی،نون.
دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشت رو بیارن که یه کلاغی از راه رسید رو سر این دیگ و یه فضله انداخت تو دیگ آبگوشت 😖😖
گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار، توکوه گشنه بودیم،
همه ماست و سبزی خوردیم. ☹️
خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن به کلاغ کردن.
گاهی هم میخندیدن ولی در اصل ناراحت بودن.
وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن، دیگ رو که خالی کردن دیدیم یه #عقرب_سیاه ته دیگ هست!
و اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همهمون میمردیم کسی هم نمیفهمید! 😱
اگر اون عقرب را ندیده بودن، هنوز هم میگفتن یه روز رفتیم کوه خدا حالمون رو گرفت!
حالت رو نگرفت، جونت رو نجات داد!
خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پردهشون چیه.
🌷 امام حسن عسکری -علیه السلام- فرمودند:
☘️ هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آنکه نعمتی از خداوند آن رادر میان گرفته است
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi