عمر گرانمايه چنان باد رفت
مرغ جوانى كف صيّاد رفت
بال پرِ خويش بدادم ز كف
در ره خواب و خور و آب و علف
روز و شب اندر پى بازى گذشت
كام نديده، شب شادى گذشت
كاش كه با دوست مرا كار بود
گرچه سرانجام همه نار بود
كاش زمانى نعمش مىگذشت
تا كه نبودم خجل از سرگذشت
كاش بديدم گه و بىگه رُخش
كام گرفتى ز لب و عارضش
كاش مرا چون دگران رزم بود
جرعه كشى پيشه بر بزم بود
گر چه به پيرى هوسم جام شد
ليك جوانيست گَرَم كام شد
عاشقم و شيفتگى كار من
خوار شدن نيست دگر عار من
روى مگردان ز من بد سيَر
سينه به تير نگهت شد سپر
ليلى من بهر تو مجنون شدم
روى مگردان كه چو مجنون شدم
🛑ابن رسته کاشف و جغرافیدان بزرگ قرن سوم هجری در توصیف شهر مدائن از وجود آتشکده و هزینه های سنگین آن خبر می دهد
▪️در یکی از گوشه های آن در سمت مشرق
کاخی است که خسروان آن را ساخته اندو جایگاه آنان بوده و در آن ایوان مشهوری است و در جانب غربی آن آتشکده ایست که گفته اند :
👈«هزینه ای که بر آن خرج می شود دو برابر خراج فارس است».▪️
☢قابل توجه برخی که ادعا می کنند
اعراب همه مردم را بزور و به اجبار مسلمان کردند .
می بینیم که تا چندصد سال بعد از حمله اعراب آتشکده های فراوانی وجود دارد که هزینه جاری مثلا یکی از این آتشکده ها ۲ برابر خراج یک استان بزرگ است.
⁉️ آیا ایرانی ها به زور شمشیر اسلام آوردند؟!
پروفسور ادوارد براون ایران شناس بریتانیایی به زور اسلام آوردن #ایرانی ها را به شدت رد می کند و می نویسد:
«چه بسا تصور کنند که جنگجویان اسلام اقوام و ممالک مفتوحه را در انتخاب یکی از دو راه مخیر می ساختند: اول قرآن، دوم شمشیر. ولی این تصور صحیح نیست؛ زیرا گبر(زرتشتی) و ترسا ( مسیحی) و یهود اجازه داشتند آیین خود را نگاه دارند و فقط مجبور به دادن جزیه بودند. و این ترتیب کاملاً عادلانه بود؛ زیرا اتباع غیر مسلم خلفا از شرکت در غزوات و دادن خمس و زکات که بر امت پیامبر فرض (واجب) بود معافیت داشتند.»
📖 تاریخ ادبی ایران، ادوارد براون، ترجمه علی پاشا صالح، چاپ تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم، 1356، ج 1، ص 297 ـ 298
✅ عامل انحطاط دین زرتشت موبدان(روحانیون زرتشتی) بوده اند نه مسلمانان
📜 مستشرق معروف "هانری ماسه" مینویسد
«درباره دین باستانی، باید گفت که مسلمانان همان امتیازی که برای دین یهود و مسیحیت قایل بودند برای آن نیز قایل میشدند؛ زیرا این دین نیز دارای کتابهایی بود. آزادی دین زردشت با پرداخت جزیه و تضمین احترام آتشکدهها همراه بود. چنانکه تا سه قرن پس از هجوم عربهای مسلمان هنوز از این آتشکدهها دیده میشد و برای رتق و فتق امور داخلی، حکام عرب غالباً به مؤبدان متوسل میشدند.
🔆 انحطاط دین زردشت بیشتر به دست همین مؤبدان بوده است نه مسلمانان ؛ زیرا سرسختی و آشتی ناپذیری آنان و آداب دینی محدودشان با نرمش و سادگی دین ا سلام منافات داشت».
📕 هانری ماسه، فردوسی و حماسه ملی، ترجمه مهدی روشن ضمیر، دیباچه ص15-16 .📕