eitaa logo
تلنگر...
41 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
11.4هزار ویدیو
357 فایل
🤔تلنگر🤔 تلنگر های زندگی را دریاب قبل از اینکه دیر متوجه بشویم
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇮🇷 عباس همه دوران ها 🇮🇷🇮🇷 ✅۳۰ تیرماه،سالروز عروج آسمانی تیز پرواز ارتش جمهوری اسلامی ایران ،امیر سرلشکر خلبان شهید،عباس دوران ،گرامی باد. 🌴💎💢💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️داستان زیبا استاد دارستانی آقاماشالله و امام حسین (ع) ┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈•
💠اولین سوال قیامت 🔹️امام صادق عليه السلام فرمودند: ❇️ أَوَّلُ ما يُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاةُ، فَإنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَيْهِ سائِرُ عَمَلِهِ. ✳️ اوّلین محاسبه انسان در پیشگاه خداوند پیرامون است، ✳️ پس اگر نمازش قبول شود بقیه عبادات و اعمالش نیز پذیرفته مى گردد وگرنه مردود خواهد شد. 📚وسائل الشيعه، ج ۴،ص۳۴، ح۴۴۴۲ ┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈
🏴کمرم، خم و مویم سپید گشت... ▪️روایت شده است هنگامی که حضرت زینب سلام الله علیها با همراهان به مدینه بازگشت، زنهای مدینه برای عرض تسلیت به حضورشان آمدند. ایشان، تمامی حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آنها بیان می کرد، و آنها می گریستند تا اینکه به یاد حضرت رقيّه افتاد و فرمود: ▪️اما مصیبت شهادت رقيّه (سلام الله علیها) در خرابۀ شام، کمرم را خم و مویم را سفید کرد. ▪️زن ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان به شیون و ناله و گریه بلند شد، و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقيّه سلام الله علیها بسیار گریستند. 📚سرگذشت جانسوز حضرت رقیه س
فقیری به ثروتمندی گفت: اگر من در خانه ی تو بمیرم، با من چه می کنی؟ ثروتمند گفت: تو را کفن میکنم و به گور می سپارم فقیر گفت: امروز که هنوز هم زنده ام، مرا پیراهن بپوشان، و چون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار ....! حکایت بالا حکایت بسیاری از ماست؛ که تا زنده ایم قدر یکدیگر را نمیدانیم ولی بعد از مردن هم، میخواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم.
دارند در کربلا تعویض پرچم می‌کنند.mp3
4.2M
دارند در کرب و بلا تعویض پرچم می کنند دارند عالم را پر از اندوه و ماتم می کنند 🎙 #️⃣
مداحی آنلاین - نماهنگ غم روضه - نریمانی.mp3
4.32M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃میخورم غم روضه‌تو 🍃عشق پرچم روضه‌تو 🎙 💔 🌙 🌷 🌷
4_5931580737512802509.mp3
2.25M
♨️منجی موعود 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
🏴در کربلا چه گذشت... ▪️سوم محرم الحرام | نامه امام علیه السلام به بزرگان کوفه ▪️در این روز امام حسین علیه السّلام برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند.
39.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 نماهنگ "سیدالشباب" کار جديد از گروه سرود بچه های قم "شمیم ظهور"
های ویژه ماه محرم ◀️ شماره ۲: در آرزوی گریه سیر بر سیدالشهدا علیه‌السلام امینی (رحمة الله علیه) فرزند امینی، صاحب کتاب با عظمت الغدیر می‌گوید: پدرم که در تهران مریض و روی تخت خوابیده بودند، روزی فرمودند: رضا! من این داغ و عقده دلم را از کربلا نگشوده‌ام. من برای سیدالشهدا [علیه‌السلام]گریه سیری در عمرم نکرده‌ام، با خدا پیمان بسته‌ام که اگر خوب شدم، پنج سال در کربلا ساکن شوم، شاید گریه سیری بکنم و این عقده دلم را به پایان ببرم. حضرت آیت الله سید مرتضی نجومی در مورد حالات مرحوم علامه امینی در روز عاشورا می‌نویسد: در نجف اشرف، کراراً – هنگامی که در ایوان مطهر [حضرت امیر]مشغول خواندن اذن دخول بودم – صدای گریه آن مرحوم را که در حرم مطهر مشغول دعا خواندن بود، می‏شنیدم. صدای ایشان از حرم و رواق مطهر گذشته، به بیرون می‏آمد. وقتی در یکی از سفر‌های ایران، به نجف اشرف بازگشته بود، شبانگاه، طلاب به دیدن ایشان آمده بودند و به همین مناسبت در منزل آن عزیز، مجلس روضه‏ای بود. شیخ عبدالوهاب کماشی در اول منبرش، با آن آوای ملکوتی و نوای دلنشین‌اش، شروع به خواندن خطبه شقشقیه کرد. به محض شروع، صدای گریه آن بزرگوار بلند شد. از خواندن و نوای او و گریه عجیب علامه امینی و سایرین، چنان شور و التهاب عجیبی دست داد که به قول حافظ «حالتی رفت که محراب به فریاد آمد!» هیچ‌گاه آن مجلس و طنین صدای گریه آن بزرگ مرد را -که گریه‌ای مردانه و با صلابت بود – فراموش نمی‌کنم. این گریه‌ها و شور‌ها مخصوص مجلسی خاص نبود؛ او همیشه در این سوختن‌ها و شور‌ها بود.
🛑📸عاقبت منفورترین چهره های کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «نقص مذهبی‌ها» 👤 استاد   💵 مرز مالکیت بین مومنین باید برداشته بشه باید فعالیت گروهی اقتصادی انجام بدیم... 🔅 در زمان ظهور امام زمان شیعیان از هم سود نمی‌گیرند...
🏴 شیخ جعفر (ره) : 💎 گریه بر امام حسین علیه‌السلام سِرّالاسرار عالم معناست. ✨ هر چه می‌خواهید، در خانه ی امام حسین علیه‌السلام است؛ همه چیز را از آن حضرت بخواهید که نزدیکترین راه تقرب الهی، توسل به آن بزرگوار است. 📿 ما با گفتن یک یا علی به نبرد اهریمن می‌رویم و با نام مبارک آقا امام حسین علیه‌السلام کمر شیطان را می‌شکنیم. ⬅️ کتاب لاله ای از ملکوت، جلد چهارم 🏷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ بنشين با تو بگويم زينب با صدای محمد حسین پویانفر
YEKNET.IR - vahed - mehdi salahshoor - shabe 1 muharram 1402.mp3
4.84M
🔳 ▪️ (محرم 1402) 🌴عاشورا پایانی نداره 🌴کربلا دائم برقراره 🎙 👌بسیار دلنشین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه‌ی حضرت رقیه علیهاالسلام.mp3
6.29M
🔊 🚩 روضۀ حضرت رقیّه علیهاالسلام 🎤 مداح:مرحوم حاج حسن جمالی (⛔️لطفا با حال مناسب گوش دهید)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب حضرت رقیه سلام الله علیها: السلام علیک یا بنت رسول الله ‬‬ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه(س) در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به  سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شریفش بیش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان حضرت رقیّه دختر امام حسین علیه‌السلام را در خواب دید که فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.» دختر به سيّد عرض کرد، ولی سیّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد حضرت رقیّه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟! سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. وقت نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت. آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سکینه را به سید ابراهیم واگذار کرد. این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» «آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.» پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. منابع: 1-اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 2-منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 3-مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳.
🔴 اهمیت نصب پرچم مشکی بر سر در خانه 🔹 امام صادق(ع): هرکس در ایام عزای جد ما حسین(ع) بر سر در خانه ی خود پرچم مشکی نصب نماید مادرم حضرت زهرا(س) هر روز او و اهل خانه را دعا می کند.
⚫️ هیئت سکولار شب عاشورا وقتی در سخنرانی هیئت، واعظ در حال صحبت در مورد مسائل سیاسی روز و دشمن شناسی بود، یکی از هیئتی ها فریاد زد: آقا جلسه را سیاسی نکن، ما برای اشک بر حسین آمده ایم نه سیاسی بازی، روضه ما را خراب نکن بگذار برای غربت حسین اشک بریزیم! متاسفانه تعدادی دیگر هم با او همراه شدند 😔ناگهان بیاد این واقعه تلخ تاریخی افتادم؛صحنه به دار کشیدن ۹ آزادیخواه تبریزی در شهر تبریز بدست لشگر قزاق روس به سال ۱۲۹۰ روز عاشورا هنگامی که روس ها در حال بدار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند صدای طبل و سنج از کوچه پسکوچه های تبریز شنیده میشد و مردم تبریز در حال عزاداری برای امام حسین علیه السلام بودند. عده ای زنجیر زن، عده ای سینه زن و عده ای قمه زن..... فرمانده روس اینگونه گفت: میترسیدم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند و در آن صورت چه بر سر ما می آمد !! اما جمعیت عظیم! مردم شیعه (سکولار)! عزادار فقط عزاداری و گریه کردند زنجیر و سینه و قمه زدند و به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود توجهی نکردند. آری این است نتیجه اسلام سکولار، این است اسلام منهای سیاست و این چیزی است که به شدت به دنبال ان است و برای آن میلیاردی هزینه میکند. براستی در هیئتی که دغدغه مبارزه با اسرائیل و آمریکا نباشد ابن زیاد سینه میزند، شمر اشک میریزد و یزید ضجه می زند... آری این است نتیجه بی بصیرتی و هیئت سکولار!