9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥مدیونید اگه این فیلم را ببینید و منتشر نکنید.
✨روز قیامت جلوی تک تکتان را میگیرم :)
#حجاب
#تلنگر
@talangordelneshin
14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 کلید ارتباط با نوجوانی که حوصله حرف شنیدن ندارد!
چگونه مواظب خانواده باشیم
از زبان پیامبر (ص)
#تلنگر
@talangordelneshin
💥 عاقبت طلبه ای که شب را در کنار دختری گذراند
شب طلبه جوانی به نام محمد باقر در حجره ی خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد. دختر گفت: شام چه داری؟
طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد.
از آن طرف چون این دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از حرمسرا خارج شده بود لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولی هر چه گشتند پیدایش نکردند.
صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و … . محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد.
شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟
و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟
ادامه در پست بعد...
#تلنگر
@talangordelneshin
💥 ادامه ی داستان...
محمد باقر ۱۰ انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و … .
لذا علت را پرسید طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند.
از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدار اشاره نمود. خرداد ۳۰, ۱۳۹۲
#تلنگر
@talangordelneshin
💐 امام #صادق عليه السلام :
✍ نافرمانى پدر و مادر ، از #گناهان بزرگ است ؛ چرا كه خداى متعال، سرپيچى كننده از #پدرومادر را سركش و تيره بخت قرار داده است.
📚#بحارالأنوار : ج 74 ص 74
#
#تلنگر
@talangordelneshin
💥 ارزش اعمالمان در #قیامت مشخص میشود
✨آوردهاند که روزی شخصی با صدای بلند، #سلمان را مورد خطاب قرار داد و گفت:
ای پیرمرد! قیمت ریش تو بیشتر است یا دُم سگ؟!😳
✨سلمان با دنیایی از#آرامش گفت:
پاسخ درست را نمیدانم و نمیتوانم بگویم.
✨او گفت: این که توانستن ندارد؛ پاسخ من یک کلمه بیشتر نیست.😏
✨سلمان گفت:
ولی این کلمه باید راست باشد و این را جز در #قیامت و کنار #پل_صراط نمیشود فهمید.😌
✨آن شخص گفت:
چه ربطی به پل صراط دارد؟🤔
✨سلمان فرمود:
ربط دارد. اگر از #پل_صراط گذشتم، ریش من بهتر است وگرنه دُم سگ از تمام وجودم بهتر است.✅
✨آن مرد نگاهی به #سلمان کرد. شرمنده شد و به خود آمد و گفت:
ای پیرمرد مرا ببخش.🙏
✨سلمـان فرمود:
خطایی نکردهای. شما تنها از من قیمت یک جنس را پرسیدی و من نیز پاسخ دادم.☺️
#تلنگر
@talangordelneshin
#فوق_العاده_زیبا
💥حکایت رفتن هارون مکّی داخل تنور گداخته به امر امام صادق علیه السّلام
در مناقب ابن شهر آشوب آورده است:
یکی از شیعیان خراسان خدمت امام صادق علیه السّلام در مدینه رسید و از اوضاع و احوال خراسان و شیعیان آنجا بیاناتی خدمت حضرت ارائه داد، و در ضمن گفتار از فداکاری و جاننثاری و بذل مال و جان در راه تثبیت خلافت و امامت حضرت صادق علیه السّلام دادِ سخن داد و با لحن معترضانه عرض کرد: ”یا بن رسول اللَه، چرا نسبت به احقاق حقّ و ابطال ظلم و جور و گرفتن حقّ خلافت از این خلفای جور اقدام نمیکنید، در حالیکه شیعیان شما در خراسان در انتظار دستور و فرمان شما بیصبرانه روزگار میسپرند و چشم به اراده و اوامر شما دوختهاند؟“
امام صادق علیه السّلام خدمتکار را صدا زدند و فرمودند: تنور پخت نان را از آتش ملتهب نماید. چیزی نگذشت که شعلههای آتش از داخل تنور زبانه کشید و تنور چنان گداخته گردید که حرارت آن را احساس نمودند.
در این هنگام امام صادق علیه السّلام به آن مرد خراسانی فرمودند: ”برخیز و در میان آتش قرار گیر!“ آن مرد از شنیدن این سخن چنان وحشتزده گشت که در مقابل امام علیه السّلام به جزع و فزع درآمد و عرض کرد: ”یا بن رسول اللَه، این چه دستوری است که میفرمایید؟ شما را به حقّ اجدادتان بر من رحم کنید و ما را به این زبانههای آتش مسپارید.“ امام صادق علیه السّلام او را معاف نمودند و سخن را در موضوعی پیش کشیدند.
مدّتی نگذشته بود که هارون مکّی، از اصحاب خاصّ و سرّ آن حضرت، به درون خانه آمد و به حضرت سلام کرد، حضرت پاسخ سلام او را دادند و قبل از آنکه بنشیند به او فرمودند: ”برو و در داخل تنور بنشین!“
هارون مکّی کفش خود را به کناری نهاد و یکسره به سمت تنور رفت و داخل آن قرار گرفت. اینبار مرد خراسانی از وحشت و دهشت این قضیّه، چنان مضطرب و پریشان گشت که از حضرت تقاضای عفو هارون مکّی را نمود. حضرت توجّهی به کلام او نکردند و به سخنان خویش ادامه دادند و از احوال شیعیان خراسان از او پرسش مینمودند، تو گویی حضرت خود در خراسان و در میان شیعیانشان حضور داشتهاند. پس از مدّتی رو کردند به مرد خراسانی و فرمودند: ”برو و از نزدیک رفیقت را داخل تنور مشاهده کن و ببین چه بر سر او آمده است!“
مرد خراسانی حرکت کرد و به سر تنور آمد و دید هارون مکّی در میان شعلههای آتش و زغالهای گداخته نشسته و با آنها بازی میکند. امام صادق به هارون فرمودند: از تنور بیرون آید، و سپس به مرد خراسانی فرمودند: ”در خراسان چند نفر از شیعیان ما مانند این مرد وجود دارد؟“
مرد خراسانی عرض کرد: ”یا بن رسول اللَه، قسم به خدا دو نفر از میان آنها یافت نمیشود.“
حضرت فرمودند: ”اگر ما پنج نفر مانند این شخص یار و یاور داشتیم قیام مینمودیم.“»
#تلنگر
@talangordelneshin
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥دعایی با ثواب های عجیب:
📚📚ملائکه ۷ آسمان تاقیامت نمی توانند ثوابش را بنویسند و خداوند او و پدر و مادرش را از جهنم آزاد می کندو شفاعت ۱۰۰۰ نفر را برایش می نویسد و...😳
✍✍ منبع: کتاب عده الداعی
حجت الاسلام فرحزاد
#تلنگر
@talangordelneshin
13.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
💥 یک مثال کاربردی برای چگونگی برخورد مناسب با ناراحتیها
#استاد_پناهیان
#تلنگر
@talangordelneshin