eitaa logo
کانال حوزه علمیه طالبیه تبریز
2.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
316 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این کلیپ شاید با کسانی که دل رهبری به خاطرش سوخته رو میتونید بشناسید. تا پایان ببینید تا با اون آشنا بشید.
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا مسیحیان فرانسه امام را دوست داشتند! سالروز عروج ملکوتی امام امت خمینی کبیر بر همگان تسلیت 📎 📎 📎
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙نوحه خوانی قدیمی و دلنشین حاج بمناسبت رحلت امام خمینی(ره)
🏴کیهان :آن شب که روح خدا به خدا پیوست (به جای گفت و شنود)  ♦️در سالگرد رحلت حضرت امام خمینی -رضوان‌الله تعالی‌علیه- احیاگر اسلام ناب محمدی(ص) و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ابرمرد الهی که مسیر تاریخ را تغییر داد و نظم تحمیلی قدرت‌های استکباری به جهان سیاست و دنیای انسان‌ها را سمت و سوی خدایي بخشید، این ستون را به نقل خاطره‌ای از آن شب غم‌گرفته که روح خدا به خدا پیوست اختصاص می‌دهیم. خاطره‌ای برگرفته از یکی از یادداشت‌های کیهان که به همین مناسبت نگاشته شده بود.  « آن شب خبر رسیده بود که حال حضرت امام -رضوان‌الله تعالی‌علیه- به شدت رو به وخامت نهاده است. در سپاه آماده‌باش داده شده بود. دل‌ها از نگرانی به حنجره‌ها کوچ کرده بود و چشم‌ها خیس اشک بود. دست‌ها به دعا بلند و هق هق‌گریه‌ها امان از دعا گرفته بود. آن شب، مسئولیت پیگیری اخبار، مخصوصاً‌ گزارش خبرگزاری‌های خارجی به نگارنده سپرده شده بود. آن روزها از موبایل و اینترنت و سایر وسایل و تجهیزات ارتباطی این روزها خبری نبود، چند خط تلفن بود و تلکس خبرگزاری‌های خارجی... با برادران سپاهی مستقر در بیت حضرت امام(ره) در تماس دائم بودیم. خبرها تلخ و ناگوار بود. ساعت ۲۲ و بیست و چند دقیقه بود که آن واقعه تلخ و دردناک اتفاق افتاد. یکی از برادران سپاهی مستقر در بیت امام، در حالی که ‌گریه امانش نمی‌داد گفت «امام به دیدار خدا رفت»... و دقایقی بعد، تماس گرفته و گفتند قرار است خبر رحلت حضرت امام فردا منتشر شود. صبح فردا -‌۱۴ خرداد- وقتی این خبر از رادیو پخش شد که «روح خدا به خدا پیوست» گویی در «‌صور اسرافیل» دمیده‌اند، مردم از پیر و جوان و زن و مرد و کودک بر سرزنان به خیابان‌ها ریختند و ایران سیاهپوش شد... دشمنان بیرونی که سال‌ها در انتظار آن روز بودند، زبان به شادی از کام بیرون کشیدند و خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس در گزارشی اعلام کرد «پایان عمر خمینی، آغاز فروپاشی جمهوری اسلامی است»!... محل کارم را ترک کردم و به میان خیل عظیم مردم عزادار در خیابان‌ها رفتم. ساعت ۱۱ صبح بود که به محل کارم در سپاه بازگشتم. یکسره به سراغ تلکس‌های خبری رفتم... همان خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس، با اشاره به حضور یکپارچه مردم در خیابان‌ها و دل‌های سوگوار و چشمان اشکبار آنها، در گزارش خود آورده بود «خمینی بعد از غروب دوباره طلوع کرده است». در فاصله کوتاهی بعد از رحلت حضرت (ره)، رهبری و امامت امت به بزرگمرد دیگری از سلاله پاک رسول خدا(ص) منتقل شد. انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن در دوران رهبری حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، رخدادها و حوادث بزرگی را تجربه کرد و با توطئه‌های سنگین و بی‌وقفه‌ای از سوی دشمنان تابلودار و جریانات آلوده داخلی روبه‌رو شد و در همان حال گام‌های بلندی به سوی نقطه مطلوب برداشته شد. گام‌هایی که برخی از آنها به معجزه شبیه بوده و هست. در این دوران بسیاری از آنچه امام راحل ما پیش‌بینی و آرزو کرده بود به دست خلف حاضر او به حقیقت پیوست. ایران به قدرتمندترین کشور منطقه با نقش تعیین‌کننده در عرصه بین‌المللی تبدیل شد‌».
🔴درخواست سازمان ملل از جهان برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین 🔹گزارشگران سازمان ملل: همه کشورها باید از 146 کشور عضو سازمان ملل الگو بگیرند و کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند و از تمام امکانات سیاسی و دیپلماتیکی که در اختیار دارند برای تضمین آتش‌بس فوری در غزه استفاده کنند.
♦️شگفتی دانشمندان از اشاره قرآن به سنگینی ابرها 🔹 آیا می دانید، وزن ابری که بربالای سر ما هست و حتی وجودش را هم احساس نمیکنیم، بسیارسنگین تر از آن مقداری است که تصورش را می کنیم ! آیا می توانید حدس بزنید که وزن آن به چند کیلوگرم میرسد؟ 🔸 اگر یک تکه ابر با شعاع یک کیلومتر را در نظر بگیریم که ابری کوچک است که بدون آنکه وزن آن راحس کنیم در هوا معلق و شناور است ؛ ولی غافلگیر کننده است اگر بدانیم که وزن این ابر به بیشتراز500 هزارکیلوگرم (500 تن) می رسد..... 🔹 ۱۴۰۰ سال قبل خداوند در قرآن کریم به موضوع سنگین بودن ابرها اشاره کرده است. در سوره اعراف آیه 57 نوشته شده است: او کسی است که بادها را پیشاپیش (باران) رحمتش میفرستد تا زمانی که ابرهای سنگین بار را (بر دوش خود) حمل کنند. در سوره الرعد آیه 12 نوشته شده است: السَّحَابَ الثِّقَالَ ) او کسی است که برق را به شما نشان می دهد که هم مایه ترس است هم امید و ابرهای سنگین بار ایجاد می کند.
⭕️مال اندوزی ممنوع⭕️ 🌀 آفت مسئولیت در یک نظامی که متکی است به آراء مردم و متکی به ایمان مردم است، این است که: 📌مسئولین به فکر رفاه شخصی بیفتند؛ به فکر جمع آوری برای خودشان بیفتند؛ در هوس زندگی اشرافی گری، به این در و آن در بزنند؛ این آفت بسیار بزرگی است. 🔷 امام، خودش از این آفت بکلی برکنار ماند و مسئولین کشور را هم بارها توصیه می کرد که به کاخ نشینی و به اشرافی گری تمایل پیدا نکنند، سرگرم مال اندوزی نشوند، با مردم ارتباط نزدیک داشته باشند . ⬅️بیانات رهبری در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره)، ۱۳۹۰/۰۳/۱۴ 📎 📎 📎
12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️توصیفات کم نظیر امام خامنه ای درباره آیت الله شهید رئیسی 🔹در مرزبندی با دشمنان انقلاب صراحت داشت و دوپهلو صحبت نمی کرد و به لبخند دشمن اعتماد نمی کرد. 🔹مظهر شعارهای انقلاب بود. 🔹مرد کار خدمت و صفا بود. 🔹شب و روز نمی شناخت. 🔹در باب خدمتگزاری به کشور و ملت یک نصاب تازه ای به وجود آورد. 🔹ما قبلا شخصیت های خدمتگزار داشتیم اما نه در این حد، نه با این حجم نه با این کیفیت، نه با این صداقت، نه با این پرکاری و شب و روز نشناختن. 🔹در مسائل خارجی از فرصت ها به بهترین وجه استفاده کرد. 🔹اینهمه سفر خارجی آثار ارزشمندی هم برای امروز کشور و هم برای فردای کشور دارد. 🔹ایران را در چشم رجال سیاسی دنیا بزرگتر و برجسته تر کرد. 🔹انقلاب اسلامی و ملت ایران را در اظهارات خارجی خود درست تعریف کرد و شناساند. 🔹سبک مدیریت او در بین همکاران خود سبک ویژه ای بود. 🔹با همکاران خود؛ با وزرا با مدیران دولتی با صفا و صمیمت رفتار می کرد. 🔹برای مردم کرامت و عزت قائل بود. 🔹به مردم و جوانان برای اظهار نظر میدان می داد و حرمت مردم را نگه می داشت. 🔹به جوان ها اعتماد می کرد و آنها را تکریم می کرد. 🔹به کسانی که به خود او بدی کرده بودند با کرامت برخورد می کرد و به کسانی که به او اهانت کرده بودند پاسخ تند و زشت و عصبی نمی داد. برای علو درجات این شهید عزیز صلوات میفرستیم اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 📎 📎 📎
🔻 شرح ماجرای آخرین ساعات سلطنت محمد علی‌ شاه از زبان حسن تقی‌زاده که آنجا حضور داشته و وقایع رو با چشم دیده ✍«برای اخراج محمدعلی‌شاه هیئتی تعیین شد که من هم جزء آن‌ها بودم. روزی که ترتیب اخراج وی را دادیم، دارای قیافه‌ای تکیده و شکسته بود. همسر او نیز مرتب گریه می‌کرد و از دوری احمد [احمدشاه پسر محمدعلی‌شاه] ناراحت بود. با آن‌که در مورد اخراج محمد علی‌شاه خبری منتشر نشده بود، ولی عده‌ای زیاد در مقابل سفارت [منظور سفارت انگلیس است] در زرگنده آمده بودند و بعضی از مردم هم با خود اسلحه داشتند و می‌خواستند انتقام خود را از آن مرد [یعنی محمدعلی‌شاه] بگیرند. هیئت، متوجه شد و از شهر [یعنی شهرداری] درخواست کرد که عده‌ای قزاق [یعنی نیروی نظامی] بفرستند. قزاق‌ها آمدند و در دو طرف مستقر شدند. قیافۀ جمعیت بی‌نهایت غضبناک و عصبانی بود. هیئت انتظار داشت که واقعه‌ای روی بدهد. ازاین‌رو من جلو جمعیت رفته و آن‌ها را به آرامش دعوت کردم. ولی جمعیت همچنان عصبانی بود. تصمیم گرفته شد شاه مخلوع را از دربِ پنهانیِ سفارت خارج کنیم. شاه مخلوع وقتی مرا دید با قیافۀ بغض‌گرفته جلو آمده و به تُرکی شروع به احوال‌پرسی کرد. گریه به شاه امان نمی‌داد. من به او گفتم: چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی؟! بغض شاه ترکید. گفت: «خدا ذلیل کند شاپشال [نام گماشتهٔ نظامی روسیه در دربار قاجار] و امیربهادر [نام وزیر جنگ آن زمان] را، آن‌ها مرا اغفال کردند تا روبه‌روی ملتم بایستم!» گفتم: «عذر بدتر از گناه.» به او گفتم: «به‌هرحال الان چاره‌ای نیست و خودکرده را تدبیر نیست. باید هرچه‌زودتر خاک ایران را ترک کنی. تا چه وقت می‌خواهی به این زندگی ذلت‌بار ادامه بدهی و زیر بیرق خارجی بمانی؟» شاه در این موقع با صدای بلند می‌گریست، بطوری‌که همۀ هیئت و سفرای روس و انگلیس از این حالتِ روحیِ شاه متأثر شدند. محمدعلی‌شاه دیگر آن شاهی نبود که روبه‌روی ملت خود ایستاده بود. مثل بچۀ مطیعی شده بود که پناهگاهی می‌جست. چون شایع بود که محمدعلی‌شاه قصد خروجِ مقداری از جواهراتِ سلطنتی را دارد، به تُرکی با فریاد گفت: «جیب‌ها و اثاثه‌اش را بگردید.» من نزد ستارخان رفته و باز به تُرکی به او گفتم رعایت این مردک بیچاره را بکنید. این در وضع روحی بدی است. ستارخان گفت: «مَن بیلمیرَم» یعنی من نمی‌دانم. من پیشنهاد کردم برای آن‌که بهانه‌ای به دست کسی داده نشود، اثاثیۀ شاه و حتی جیب‌هایش را به شکل زننده‌ای بازرسی کردند. چند قطعه جواهر پیدا کردند که بلافاصله صورت‌جلسه شد و اعضای هیئت، زیر آن را امضا کردند. سپس ستارخان پا از این فراتر گذاشت و گفت اثاثۀ ملکه‌جهان [نام همسر محمدعلی‌شاه] را هم بگردید. من گفتم: «این کار زننده است.» ستارخان چند زن را از بین کسانی که بیرون سفارت منتظر خروج محمدعلی‌شاه بودند صدا کرد و به شکلی موهن گفت اثاثیۀ خانم و خدمه را هم بگردید. زن‌ها حتی سینه‌بند خانم را هم گشتند و در آنجا چند قطعه الماس یافتند. شاه خواست مانع شود، ستارخان به ترکی گفت: «هرچه جنایت کردی بس نبود، حالا می‌خواهی دارایی‌های رعیت را هم به تاراج ببری؟!» و فحشی هم نثار شاه کرد! من هرچه خواستم ستارخان را دعوت به آرامش کنم میسر نمی‌شد و او مرتب مثل شیر می‌غرید و اسلحه‌اش را تکان می‌داد... در آخر محمدعلی‌شاه به اعضای هیئت دست داد و از بعضی حلالیت طلبید، ولی چه سود؟ محمدعلی شاه لکه‌هایی را که بر دامن تاریخ گذاشت هیچ‌وقت پاک نخواهد شد. او ملتی را که آزادی می‌خواست کشت. مجلس را به توپ بست. به مردم ایران بی‌احترامی کرد و ملک‌المتکلمین [از روحانیون مشروطه‌خواه] و صوراسرافیل [روزنامه‌نگار عصر مشروطه] را در باغ شاه خفه کرد...»