eitaa logo
تلخک
391 دنبال‌کننده
11هزار عکس
12.6هزار ویدیو
6 فایل
⭕️ طنز و سرگرمی 😂😢تلخ و شیرین روزگار راه ارتباطی : @talkhak_admin کپی = آزاد . اگه محتوای طنز داری بیا اینجا . 😀👇 https://eitaa.com/joinchat/3758555191C0fbb26ead6
مشاهده در ایتا
دانلود
24.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اجرای زنده فارسی- عربی «سلام فرمانده» توسط ابوذر روحی در اختتامیه جشنواره فیلم غدیر در بغداد با تشویق مخاطبان
‏چند سال پیش با برخی مدیران رسانه ای کشور در اجلاس خبرگزاریهای آسیا-اقیانوسیه در مسکو شرکت داشتیم. نکته ای که توجهمان را جلب کرد این بود: در روسیه هم (مثل ایران) یک طیف رسانه ای غربگرا هستند که بشدت منتقد روابط نزدیک روسیه با ایران هستند و مداوم به سران مسکو هشدار میدهند ایران قابل اعتماد نیست. خلاصه اینکه کارگران(غربگرایان) در هر دو کشور مشغول کارند!
▪️استقبال متفاوت کارگران هپکوی اراک از رئیس جمهور سید امیر میرناصری نماینده کارگران شرکت هپکو: کارگران هپکو با نصب بنر تشکر متفاوت از آقای رئیسی در آستانه سفر به استان مرکزی به جهت حمایت همه جانبه از کارگران در دوران ریاست قوه قضائیه، بار دیگر خواستار حمایت همه جانبه از تولید ملی و جلوگیری از واردات بی رویه شدند.
🔴 یک گشت ارشاد جلوی خود وزارت ارشاد مستقر کنید از پلیس محترم میخواهیم اکیپ گشت ارشاد جلوی خود وزارت ارشاد و نهادهای فرهنگی مستقر کند، ویژه برخورد بامدیرانی که سلبریتی های ضدفرهنگ بی حجاب و بدحجاب را در جشنواره ها و همایشها دعوت میکنند وجایزه و بودجه و پروژه به آنها میدهند. گشت ارشاد که نباید فقط برای مردم عادی درکف خیابان باشد 👤سید هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 افتتاح قهوه‌فروشی با حضور امام جمعه! ▫️کلیپ فوق با چنین تیتری توسط تعدادی بدخواه منتشر شده و با روش پاره حقیقت گویی سعی کرده موقعیتی تمسخر آمیز علیه روحانیت خلق کند. ▫️اما وقتی تمام حقیقت روایت شود، دیگر تماشای آن نمی تواند منجر به تمسخر شود، اینجاست که اهمیت و (context) در کنار و (text) خودی نشان می دهد. 🔹زمینه و موقعیت اصلی کلیپ در واقع مربوط می شود به خورموج بوشهر برای فردی که از نجات پیدا کرده است و حضور و مسئولین محلی برای انگیزه بخشی و روحیه دهی وی بوده است. ▫️این روزها کم نیستند محتواهایی که بدون بیان زمینه واقعی، مخاطبان را دچار می کنند. 🔹ابزار ما و آگاهی با ناظر به اذهان مخاطبین و شلیک های نقطه زن در جهت تخریب محتوای فیک است. ⚠️ استبعاد حضور یک امام جمعه در قهوه فروشی نیز می‌تواند حاصل جنگ تاریخی شرق و غرب باشد آنهم در کشوری که مردمش بیشتر قهوه خانه داشته اند تا چایخانه! ✍ حمید برزگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اینها کارگران شرکت هپکو اراک‌اند که با «رئیسی مرسی» و « رئیسی دوستت داریم» به استقبال رئیس جمهور رفته‌اند همان هایی که کارشان از پهن‌ کردن سفره‌های خالی روی خط سوزان راه آهن و اعتراضات متعدد چند سال قبل به این حال خوب رسیده‌.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دختران انقلاب صحبت‌های زیبای خواهر شهید پلارک با دو دختر جوان درباره‌ی حجاب
▪️‏تصویر بالا: استقبال دولت قبل، از کارگران هپکو تصویر پایین: استقبال کارگران هپکو از دولت فعلی باید از تلاش های دولت، به ویژه شخص رئیس جمهور و استاندار استان مرکزی در پیگیری و حل مشکلات صنایع استان تقدیر و تشکر کرد. 💬نیما بوالحسنی
🔴مرحوم هاشمی رفسنجانی و بی حجاب‌ها: ‏بنده خدا می‌خواست بی‌حجاب‌ها را به اردوگاه کار اجباری بفرستد و معتقد بود آن‌ها یا خودشان دزدند یا شوهرشان! 🔹خانم فائزه هاشمی تو اگر وجود داشتی باید با بابات مبارزه میکردی :))
محجبه هستم ولی مخالف گشت ارشادم(در قاب نفاق)❗️
▪️‏در طول یک هفته ۱٠٠٠ نفر در پرتغال و ۵٠٠ نفر در اسپانیا بر اثر سوء مدیریت و نبود وسایل خنک کننده کشته شدند؛ ولی هیچ رسانه‌ی معاندی ندارند که اروپایی ها را تشویق کند کشورشان را سیاه رنگ کرده و نفرین شده بخوانند
⭕️آرمیتا رضایی‌نژاد: دلم می‌خواست فکر کنم بابا جایی در این دنیا٫ هر چقدر هم دور٫ دارد نفس می کشد٫ میخورد٫ می خوابد٫ ممکن است زنگ بزند و بار دیگر «میشا» صدایم کند 🔻«شهره پیرانی» همسر «شهید داریوش رضایی‌نژاد» در آستانه یازدهمین سالگرد شهادت همسرش به نقل از آرمیتا یادداشتی در صفحه شخصی‌اش منتشر کرد: 🔻روز طبق معمول تلفن مادرم زنگ زد. شاید پنج شش ماه بیشتر از شهادت بابا نگذشته بود. مادرم برداشت. پرسید: شما؟ مرد پشت تلفن خودش را معرفی کرد و کارش را گفت. با بابا کار داشت. و مادرم آن روز جمله تلخی را به زبان آورد: ببخشید آقا٫ همسرم در قید حیات نیستن! غمی که با شنیدن این جمله من پنج ساله را فرا گرفت توصیف نشدنی ست. با خودم میگفتم ای کاش جای آن مرد بودم و نمی‌دانستم که دیگر نیست. مثل خیلی های دیگر دلم را خوش میکردم که هنوز جایی در این دنیا٫ هر چقدر هم دور٫ دارد نفس می کشد٫ میخورد٫ می خوابد٫ ممکن است زنگ بزند و بار دیگر «میشا» صدایم کند. بعضی وقت ها رفتنش را انکار میکنم. می نشینم به انتظار صدای کلید که توی در بچرخد و من بپرم و بغلش کنم. با خودم فکر میکنم شاید... شاید همه این ها یک رویای طولانی باشد.