eitaa logo
تمــرکز کودکان | حســینی🎯
11.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
68 فایل
💫حسینی هستم🙋‍♀️ مشاور و درمانگـر کودکان من مشکلات یادگیری فرزندت رو به شکلات🍬تبـدیل می کنم🤩 اینجا دانش آموزی فعال خواهی داشت.✌ کلی بازی و کاربرگ و تمرین داریم برای رفع مشکلات درسی✌ نتایج دوره ها👇 @natijeh_ta 🔴ارتباط با من👇 🆔 @mrs_hosseini
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر کودکانه برای آموزش به بچه ها قابل استفاده در مهدکودک ها و مدارس ابتدایی:🇮🇷🌹🌹 نمازِ خوب و کامل هرگز نمیشه باطل نمازی که خوشگله درست و بی مشکله صحبتِ توی نماز با دیگران نیس مُجاز نه جُنب و جوش نه خنده این کارا نا پسنده وقتی نماز میخونیم سر رو نمی چرخونیم توو حرف زدن با خدا نخور تو آب و غذا این کارا توو عبادت باید بشه رعایت هر صبح و ظهر و غروب میخونه بنده ی خوب نمازشو با اخلاص اینجوری دوستِ خداس کانال تخصصی برای عضویت در کانال، کلیک کن. 👇👇 👫🧠👀👂🧠 🌈🌈🌈_________🌈🌈🌈 https://eitaa.com/joinchat/1924661457C78a41bbbde @tamarkoz_bartar
به هوش، و آگاه باش. در ✌ کانال تخصصی برای عضویت در کانال، کلیک کن. 👇👇 👫🧠👀👂🧠 🌈🌈🌈_________🌈🌈🌈 https://eitaa.com/joinchat/1924661457C78a41bbbde @tamarkoz_bartar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رازطلایی هوش کودکان فاش شد ✌✌✌✌✌✌🥰🥰 برای، کودکان توسط#مادر، باعث میشه هوش و تمرکز انها طوری رشد کنه که باعث ارتقا.... 🔷 🔶 و.......... بازم بگم🥰✌✌✌✌✌ حالا بریم یه قصه به فرزندمون بگیم که خواب راحتی داشته باشه. 👂👂👂⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐ تخصصی:👩‍🏫 🧠👂👀🧠 برای عضویت در کانال، کلیک کن. 👇👇 🌈🌈🌈_________🌈🌈🌈 https://eitaa.com/joinchat/1924661457C78a41bbbde @tamarkoz_bartar
🐥🔆قصه زیبای بچه ها سلام یادتون نره🐥🔆 به نام خداوند مهربان یکی بود یکی نبود، پسری بود به اسم فلفلی. فلفلی پسر خوبی بود ولی تنها یک عادت بد داشت و اونم این بود که سلام نمی کرد. یک روز بعد از ظهر که از مدرسه برمی گشت به مغازه ی سرکوچشون رفت و گفت: آقا رضا پفک می خوام، آلوچه و بادکنک می خوام. آقا رضا نگاهی کرد به فلفلی و گفت: فلفلی سلامت چی شد؟ ادب کلامت چی شد؟ تو دیگه بزرگ و مردی، پس چرا سلام نکردی؟ برای بچه های بی ادب نداریم آلوچه و پفک. فلفلی ناراحت شد و از مغازه بیرون اومد و خونه رفت. وقتی عصر شد و هوا خنک شد و فلفلی تکالیف مدرسش رو انجام داد از خونه بیرون اومد و به خونه ی دوستش هادی رفت و در زد. مادر هادی در رو باز کرد. فلفلی گفت: هادی خوابه یا بیداره بگید توپش رو بیاره. مادر هادی از دست فلفلی ناراحت شد و گفت: کسی که سلام بلد نیست رفیق پسر من نیست و به خانه رفت و درو بست. فلفلی که از اتفاقی که براش افتاده بود ناراحت بود، به خونه رفت. مادر فلفلی اونو ناراحت دید: از او پرسید چرا انقدر غمگین است و فلفلی همه چیز رو تعریف کرد. مادر فلفلی بهش گفت: فلفلی دیگه سلام یادت نره تا همه بگن گل پسره. غروب مادر فلفلی به او پول داد و گفت: فلفلی دو تا نون بخر، نون داغ و کنجدی. وقتی فلفلی می خواست از خونه بیرون بیاد مامانش گفت: فلفلی سلام یادت نره. فلفلی به مغازه ی نانوایی رسید و به یاد حرف مادرش افتاد و گفت:شاطر آقا سلام سلام شاطر آقا با مهربانی به فلفلی نگاه کرد و گفت: علیک سلام آقا فلفلی، چی شده از این وری اومدی؟ فلفلی خوشحال شد و گفت: شاطر آقا من نون می خوام، دوتا نون می خوام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال تخصصی:👩‍🏫 🧠👂👀🧠 برای عضویت در کانال، کلیک کن. 👇👇 🌈🌈🌈_________🌈🌈🌈 https://eitaa.com/joinchat/1924661457C78a41bbbde @tamarkoz_bartar