eitaa logo
طعم شیرین خدا
146 دنبال‌کننده
50 عکس
22 ویدیو
0 فایل
اان شاالله به دعای امام زمان این جا میتونین طعم شیرین خدا رو بچشین.....میخواهیم عاشق خدای بزرگ شویم همان خدایی که *قرآن و اهل بیت علیهم السلام* به ما شناسانده اند...
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🌺🌺 ✅ خلاصه‌ی : *خدا برای بنده‌هایی که دوسشون داره چی کار می‌کنه؟* 🍃🌺🌺🌺 1⃣ سر سفرۀ مناجات المریدین امام سجاد علیه السلام نشستیم. 👈 توی درس قبلی،‌ ویژگی بنده‌های خاص رو شناختیم. 🔻حالا ببینیم چه چیزی رو خدا به این بنده‌ها می‌ده : 🍃«[این بنده‌ها] کسانی هستند که تو آبشخورهای آنان را صاف و زلال می‌کنی» ▫️خیلی از ماها مشکلمون اینه که آبشخورای معنوی‌مون صاف و زلال نیست. خیلی قاطی داره.
2⃣«تو این بندگان را به چیزهایی که میل دارند می‌رسانی.» ▫️خدا به این بنده‌ها می‌گه: چی می‌خواید بنده‌های من! به من بگید تا برآورده کنم؟ 🍃«آنها را به آنچه به دنبالش هستند می‌رسانی » ▫️این بنده‌ها وقتی دنبال چیزی می‌گردن، خدا دستشون رو می‌گیره و به اون چیزی که دنبالشن می‌رسونه. 🍃«و نیازهایشان را از فضل خویش برآورده ساختی» ▫️یکی از دلایل آرامش اولیای الهی اینه که نیازهای مادی و معنویشون رو می‌سپارن دست خدا.
3⃣🍃«تو وجود این بنده‌ها را از محبّت خویش پر می‌کنی» 🔻همۀ این مناجات یه طرف، شیرینی این قسمت یه طرف ▫️خدا وجود این بنده‌ها رو پر از محبّتش می‌کنه؛ ▫️یعنی دیگه جایی نمی‌مونه که خالی از محبّت باشه. 🍃«تو این بندگان را از آب زلال خویش سیراب می‌کنی» 🍃«پس به [لطف و مرحمت] تو به لذّت مناجات با تو می‌رسند» ▫️خدایا! این لذّت مناجات رو خود این بنده‌ها به دست نمیارن، این تو هستی که لذّت مناجاتت رو به اینها می‌چشونی
4⃣تو بندگیت رو درست انجام بده خدا خداییش رو بلده...
5⃣مزه ی واقعی آرامش ✅این وصف حال ماست... ❤️ بجذبهم الی بابه ودود عطوف *خدای عزیز و دوست داشتنیم! تو که به من نیاز نداری، چقدر باید مهربون باشی که این قدر دوست داشته باشی من جذب درِ خونت بشم*
6⃣در خونۀ این خدای مهربون می شه توقعای زیادی داشت. برای همینم ببینید بنده از خدا چی می‌خواد: 🍂«از تو می‌خواهم که مرا از کسانی قرار دهی که بیش از همه از تو حظّ و بهره دارند و از کسانی که جایگاهشان در نزد تو از همه بالاتر است. و از کسانی که بیش از همه از محبّت تو بهره دارند و نصیب آنها از معرفت تو برتر از دیگران است.» ‼️خیلی باید دعا کنیم که عاشق شیم. ▫️ما از عشق خدا چیزی نفهمیدیم. ▫️این حسّی که از خدا توی دل ماست، محبّتیه که خدا با فطرتمون همراه کرده. ▫️تازه به قدری بدی کردیم که اون محبّته هم کم شده. ▫️تک و توک توی هر زمونه‌ای پیدا می‌شن که عشق خدا رو فهمیده و چشیده باشن؛ ▫️امّا درِ خونۀ این خدای مهربون می‌شه درخواست کرد که ما رو از اون تک و توکا بکنه. ▫️معرفتمون به خدا هم خیلی کمه. 🔰امام سجّاد علیه السلام دارن به ما یاد می‌دن که از خدا فقط معرفتش رو نخواید، ازش بخواید که بیشترین معرفت رو نصیبتون کنه. ➖➖➖🍃🌺🌺🌺🍃➖➖➖
اتمام درس شانزدهم..... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
درس هفدهم بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب 😊 درس این هفته هست: 👇👇 فقط خدا معناش چیه؟🤔
1⃣ خلاصه‌ی هفدهم: «فقط خدا» معناش چیه؟ 🍃🌹🌹 ✅ اگه می‌خواید وصف عاشقی رو بخونید این چند فراز از مناجات المریدین رو بخونید: 🍃فقَدِ انقَطَعَت إِلَیکَ هِمَّتی. 🍂من همتم رو از همه جا قطع و فقط متوجّه تو کردم. ▫️یعنی شما هیچ تلاشی برای جلب نظر و رضایت کسی جز خدا نمی‌کنید، هیچ کس. ▫️دغدغۀ گوش دادن به حرف کسی جز خدا رو ندارید. ▫️اگه دنبال رضایت کسی، یا نزدیک شدن به کسی یا گوش دادن به حرف کسی غیر از خدا هم باشید، ▫️تنها در صورتیه که خدا دستور داده باشه. ▫️گاهی وقتا فکر می‌کنیم کسی اگه از نظر قلبی، از غیر خدا بریده نباشه، نباید توی ظاهر هم مثل کسایی برخورد کنه که از غیر خدا بریده. ❌این تفکرخیلی اشتباهه..اتفاقاً برای خیلیا راه اصلاح قلب، از اصلاح رفتارهای ظاهری شروع می‌شه. ◻️امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: 🍃ابتدای [راه] زهد، خود را به زهد زدن است.🍃
2⃣🍃و انصَرَفَت نَحوَک رَغبَتی. 🍂و میل قلبی من به سوی تو منصرف شده. ▫️یعنی دیگه به کسی غیر از تو میل ندارم. ▫️این همون انقطاع قلبیه. ▫️گناه نکردن خیلی خوبه، ولی میل به گناه نداشتن اوج بندگیه. ▫️وقتی تمایلات قلبی و درونی درست می‌شه، آدم دیگه میل به گناه پیدا نمی‌کنه. 🍃فأَنتَ لا غَیرُکَ مُرادِی. 🍂تو مراد من هستی؛ نه کسی غیر از تو.من جز تو هیچ مراد دیگه‌ای ندارم. ▫️به این «لاغَیرُکَ» توجه کنید. توحید یعنی این. 🍃و لَکَ لا لِسِواکَ سَهَرِی وَ سُهادِی. 🍂شب‌بیداری و بی‌خوابی من فقط برای توست؛ نه برای غیر تو.
3⃣🍃و إِلَیکَ شَوقی. 🍂من فقط به سوی تو اشتیاق دارم. ▫️خدایا! من از همه چیز کنده شدم و دارم میام به سمت تو. 🍃و فی مَحَبَّتِکَ وَلَهی. 🍂خدایا سرگشتگی من فقط به خاطر محبّت توست. 🍃و إِلَىٰ هَواکَ صَبابَتی. 🍂خدایا!‌ من به خواسته و تمایل تو عشق می‌ورزم. ▫️می‌میرم برای چیزی که تو می‌خوای.
4⃣🍃و رِضَاکَ بُغیَتی. 🍂خشنودی تو حاجت منه. ▫️یعنی من در خونت که میام از تو می‌خوام که از من راضی باشی. ▫️چشم که گفتم و تو راضی شدی، دیگه منتظر هیچی نیستم، هیچی. 🍃و رُؤیتُکَ حَاجَتی. 🍂حاجت من دیدن توست. ▫️لازم نیست که بگم این دیدن، دیدن با چشمِ سر نیست، دین با چشمِ دله. ▫️این رو بهتون بگم که یکی از معانی دیدن خدا دیدن حجت خداست.
5⃣🍃و جِوَارُکَ طَلَبِی وَ قُربُکَ غایةُ سُؤلی. 🍂مطلوب من هم‌نشین شدن با توست و نهایت درخواست من نزدیک شدن به توست. ▫️معناش این نیست که من هیچی نمی‌خوام جز این، معنای دقیقش اینه که همه چی توی نزدیکی به تو هستش. 🔰بندۀ خوب کسیه که اوج درخواستش این باشه: «وَ قُربُکَ غایةُ سُؤلی». ⏮تفسیر و شرح این فرازهای زیبا رو تو فایل پی دی اف بخونید.
بسم الله الرحمان الرحیم سلام و درود خداوند بر همراهان عزیز کانال طعم شیرین خدا😋
ان شاالله به مدد حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف امروز تقدیم حضورتان میشه😌
به لطف خدا رسیدیم به درس هجدهم میشه خدا هم دنیای آدم باشه هم آخرت؟ ابتدای درس مرور کوتاهی بر ۱۷تا درس قبلی شده تا سیر بحث یادمون نره👌
🍃🌻🌻🌻 ✅ *می‌شه خدا، هم دنیای آدم باشه، هم آخرت؟* 🍃🌻🌻🌻 ☑️ سر سفره مناجات المریدین بودیم. 👇در ادامه به یک فراز کلیدی می رسیم: 🍃و فی مُناجاتِکَ رَوحی وَ راحَتی. 🍂خوشی و راحتی من تنها در مناجات با توست. ▫️ما در بارۀ مناجات، دچار بدفهمی شدیم. ▫️مناجات به معنای نجوا کردن و راز و نیاز کردنه. ✖️نباید فکر کرد که مناجات صرفاً به معنای طلبِ حاجت کردنه. ▫️راز و نیاز کنیم یعنی: • امروز دلمون گرفته، بریم در خونۀ خدا باهاش حرف بزنیم، درد دل کنیم. • فردا دلمون نمی‌گیره؛ امّا به نعمتای خدا که فکر می‌کنیم، یه عالمه خودمون رو شرمندۀ خدا می‌بینیم. می‌ریم در خونۀ خدا که هم پیام شکرمون رو بهش برسونیم، هم اعلام شرمندگی کنیم. • اصلاً بریم در خونۀ خدا برای این که شرح حالمون رو به خدا بدیم. ‼️دقت کنید به دعاهای اهل بیت علیهم السلام و ببینید توی خیلی از قسمتای دعا اصلاً از خدا چیزی نخواستن فقط دارن می‌گن من کی هستم، تو چه خدایی هستی. من چی کارا کردم، تو چه جوری با من تا کردی. 🍂داروی بیماری من و شفای جگر عطشناکم و خنکای حرارت قلبم و برطرف شدن سختی‌های زندگیم فقط پیش توست. ▫️خدایا! این حال من بود که برات وصف کردم. حالا از تو چی می‌خوام؟ ⏮ شرح مفصل در خواست ها رو تو متن درس بخونید اما این فرازهای عاشقانه آخر رو ببینید: 🍃و لا تَقطَعنی عَنکَ وَ لا تُبعِدنی مِنکَ. 🍂مرا از خودت نبُر و مرا از خودت دور نکن. ▫️بریدن من از خدا وحشتناکه؛ امّا وای به روزی که خدا منو از خودش ببُره. ▫️ممکنه تو به قدری از من بدت بیاد که بگی برو اون دور دورا وایسا. اینم برای من قابل تحمّل نیست؛ 🔰مناجات المریدین با اوج شروع شد، با اوج بیشتر که تیر خلاص دعاست تموم می‌شه. ❓این تیر خلاص چیه؟ آقا با چهار تا کلمه خدا رو صدا می‌زنن که خیلی عاشقانه و محبّتیه: 🍃یا نَعیمی وَ جَنَّتی وَ یا دُنیایَ وَ آخِرَتِی 🍂ای نعمت من و بهشت من! و ای دنیای من و آخرت من! ▫️کاش باور می کردیم که راه همونیه که اهل بیت علیهم السلام نشون دادن! ▫️کاش حتّی یه لحظه از در خونۀ اهل بیت علیهم السلام جدا نمی‌شدیم! ➖➖➖🍃🌻🌻🌻🍃➖➖➖
🌸🌸🌸🌸🌸
درس نوزدهم بسم الله الرحمن الرحیم به لطف خدا رسیدیم به درس نوزدهم خداشناس تر از اهل بیت علیهم السلام کسی رو میشناسید؟ دنبال کلاس درس توحید هستیم...
خلاصه 🍃🌸🌸🌸 ✅ خلاصه‌ی نوزدهم: خداشناس‌تر از اهل بیت علیهم السلام کسی رو می‌شناسید؟ 🍃🌸🌸🌸 ☑️ می‌خوایم بریم سراغ پاسخ این پرسش: ❓چی کار کنیم که خدا رو بزرگ ببینیم؟ ◻️خیلیا فکر می‌کنن مسیر شناخت خدا، از خود خدا شروع می‌شه و بعدش به معرفت اهل بیت علیهم السلام منتهی می‌شه؛ در حالی که طبق روایات باید گفت: ▫️معرفت خدا از معرفت اهل بیت علیهم السلام شروع می‌شه. ▫️امام باقر علیه السلام فرمود: 🍃تنها به وسیلۀ ماست که خدا عبادت می‌شود و 🍃تنها به وسیلۀ ماست که خدا شناخته می‌شود و 🍃تنها به وسیلۀ ماست که خدا به وحدانیت و یگانگی پذیرفته می‌شود. ▫️امام صادق علیه السلام فرمود: 🍃ابن کَوّاء [از سران خوارج] خدمت امیرمؤمنان علی علیه السلام رسید و عرض کرد: ای امیر مؤمنان! معنای آیۀ «وَ عَلَى الأَعرافِ رِجالٌ یَعرِفونَ کلّاً بِسیماهُم؛ بر «اعراف» مردانى هستند كه هر یك از آن دو را از چهره‏ شان می ‏شناسند» چیست؟ 🍃حضرت فرمود: ماییم آن مردانی که بر اعراف هستند که یارانمان را به چهره می‌شناسیم 🍃و ما اعرافی هستیم که خدای عزّوجلّ شناخته نمی‌شود مگر از راه شناخت ما. 🍃ما اون اعرافی هستیم که خداوند عزّوجلّ در روز قیامت ما را [به خلقش] معرّفی می‌کند؛‌ 🍃پس وارد بهشت نمی‌شود مگر کسی که ما را بشناسد و ما هم او را بشناسیم 🍃و وارد آتش نمی‌شود مگر کسی که ما را نشناسد و ما هم او را نشناسیم. 🍃اگر خداوند تبارک و تعالی اراده می‌کرد، خودش را به مردم [بدون واسطه] می‌شناساند؛ 🍃امّا ما را به عنوان درهای [معرفت] و صراطِ [مستقیم] و راه خودش و آن جانبی قرار داد که از سوی آن به سمت خدا می‌روند. 🔺در دو قسمت از این روایت امیر مؤمنان علی علیه السلام به صراحت راه شناخت خدا رو شناختن اهل بیت علیهم السلام معرّفی می‌کنن: 1️⃣ یکی اون جایی که فرمود: «ما اعرافی هستیم که خدای عزّوجلّ شناخته نمی‌شود مگر از راه شناخت ما» 2️⃣ و یکی هم اون جایی که فرمود: «اگر خداوند تبارک و تعالی اراده می‌کرد، خودش را به مردم [بدون واسطه] می‌شناساند؛ امّا ما را به عنوان درهای [معرفت] و صراطِ [مستقیم] و راه خودش و آن جانبی قرار داد که از سوی آن به سمت خدا می‌روند». ⁉️چرا فکر کردیم برای رسیدن به معرفت خدا و معرّفی خدا به دیگران، باید مستقل از قرآن و روایات عمل کنیم؟ ⛔️به قدری توی شناخت خدا از خود خدا و اهل بیت علیهم السلام فاصله گرفتیم که اوضاعمون شده اینی که توی درسای خداشناسی دینیِ مدرسه و معارف دانشگاه و اصول عقاید حوزه می بینید. 👈خدایی رو معرفی می‌کنن که باهاش هیچ حسی نمی‌شه گرفت. ❓این همه درس دینی و معارف، چرا انگیزۀ بندگیِ خدا رو توی ماها زیاد نکرد؟ ‼️اگه امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود: «اگر پرده‌ها کنار برود، بر یقین من چیزی افزوده نخواهد شد»، این ویژگی، تنها برای امیرالمؤمنین علیه السلام نیست، برای همۀ اهل بیته. ❌حالا ما این اهل بیتی که نشستن روبروی خدا و دارن از فاصلۀ «فکانَ قابَ قَوسینِ اَو اَدنیٰ» تماشاش می‌کنن و خدا رو به ما معرفی می‌کنن، گذاشتیم کنار و یه شبحی رو با خیالات خودمون درست کردیم و داریم دربارَش حرف می‌زنیم و توصیفش می‌کنیم؟ ✅ خدایی که ما توی مون می‌شناسیم، فقط و فقط با خدایی که قرآن و اهل بیت علیهم السلام معرفی می‌کنن تطبیق داره. ⬅️ به همین دلیلم شما با خدای جوشن کبیر و خدای ابوحمزه، خیلی احساس نزدیکی می‌کنی تا این شبحی که به اسم خدا به ما معرفی کردن. 🔰این معنای اول معرفت خدا به وسیلۀ اهل بیت علیهم السلام بود. ‌ ➖➖➖🍃🌸🌸🌸🍃➖➖➖
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 سلام و عرض ادب😊 درس بیستم دنبال کلاس درس توحید هستیم... معنای معرفت خدا به وسیله ی اهل بیت علیهم السلام،چیه؟
🍃🌼🌼🌼 ✅ خلاصه‌ی بیستم: مدرسه اصلی توحید کجاست؟ کسی بلده؟ 🍃🌼🌼🌼 ☑️ داشتیم در باره این صحبت می‌کردیم که معنای معرفت خدا به وسیلۀ اهل بیت علیهم السلام چیه؟ ❌بحث سر این نیست که ما دو تا راه داریم: یکی شناخت خدا به صورت مستقل و یکی هم از راه اهل بیت علیهم السلام. 👈ما یه راه بیشتر نداریم. ▫️هیچ خدایی جز اونی که قرآن و اهل بیت علیهم السلام معرفی می‌کنن وجود نداره. ▫️امام باقر علیه السلام به دو نفر از یارانشون فرمود: 🍃به شرق عالم بروید و به غرب عالم بروید؛ نمی‌توانید علم صحیحی را پیدا کنید؛ مگر آن‌ که از ناحیۀ ما اهل بیت صادر شده باشد.🍃 🔺این روایت اگه در بارۀ هیچ علمی صدق نکنه، در بارۀ علم توحید که صدق می‌کنه. ❓پس چرا این قدر توی معرفت توحیدی، برای رفتن به طرف اهل بیت علیهم السلام این پا و اون پا می‌کنیم؟ ▫️آدم با عقلش می‌تونه خدا رو اثبات کنه؛ امّا اثبات خدا مرحلۀ اوله. نمی‌شه به این مرحله بسنده کرد: ✅ باید خدا رو شناخت. باید فهمید خدا کیه. 👆به این مرحله که می‌رسیم پای عقل می‌لنگه و نمی‌تونه پیش بره. ‼️نباید این نکته رو هم فراموش کرد که ماها نیازمند معرفت خداییم، نه اثبات خدا. ▫️اونی که نیازمند اثبات خداست، کافریه که هیچ اعتقادی به خدا نداره ▫️یا مسلمون شبهه‌زده‌ای که توی وجود خدا تردید کرده. ▫️اینا هم وقتی خدا براشون اثبات شد، نباید متوقف بشن، باید برن سراغ شناخت توصیفی خدا. ⬅️ این که «خدا هست» مشکل اصلی امروز ما نیست؛ این که «خدا کیست؟» مشکل ماست. ▫️شما وقتی وارد آیات و روایات می‌شید، شاید به جرأت بشه گفت که توی آیات و روایاتی که در بارۀ توحید وارد شده، ▫️هفتاد هشتاد درصد و حتّی بیشتر، دربارۀ معرفی خداست. ▪️این در حالیه که بیشتر حرفای ما و اختلافای ما توی نحوۀ اثبات خداست. 🔰ما وقتی می‌خوایم روش آموزش عقاید رو از اهل بیت علیهم السلام بگیریم، باید به میزان حساسیت‌هایی که اون بزرگواران در بارۀ مسائل مختلف داشتن توجه کنیم. 🍃«السَّلامُ عَلیٰ مَحالِّ مَعرِفَةِ اللّه»؛‏ 🍂سلام بر جایگاه های شناخت خداوند. ❓این مگه از همون فرازای اولیۀ زیارت جامعۀ کبیره نیست؟ ▫️ما وقتی می‌خوایم به خدا معرفت پیدا کنیم، باید از یه جایی شروع کنیم. ❓نقطۀ شروع کجاست؟ ▫️اهل بیت علیهم السلام. ❓مگه توی همین زیارت جامعه نمی‌خونیم «اَرکاناً لِتَوحیدِه»؟ ❔چطور می‌شه با یه استدلالای بی‌پایه، خودمون رو از این همه منبع عظیم توحیدی محروم کنیم؟ ⛔️به نظرم توی قیامت ما جز ناسپاس‌ترین امت‌ها محشور می‌شیم؛ امتی که کنار دریا دنبال آب می‌گرده؛ ولی به دریا نگاه نمی‌کنه. ➖➖➖🍃🌼🌼🌼🍃➖➖➖
کجا کلاس توحید داری؟ نشانی اش را بده که از زهر تلخ شرک تکه تکه شده جگرم. در کلاس توحید تو می شود فهمید توحیدهای ما همه شرک اعظم است. من از توحیدهایی که تا به امروز یاد گرفته ام توبه میکنم تو در کلاس توحیدت خدا را می گذاری در مقابلمان ما خدا را بغل میکنیم در کلاس تو و نوازش دست خدا را حس می کنیم روی سرمان. *در کلاس تو خبری از واجب الوجود نیست. ممکن الوجودها هم رفته اند پی کارشان* کدام دور و تسلسل؟ صرف الوجودها هم ردپایشان پیدا نیست. تو خود خدا را نشانمان میدهی. دیگر چه بالاتر از این؟ من در آغوش واجب الوجود آرام نمیگیرم فقط خدای توست که می شود سر به آغوشش گذاشت و آرمید. با واجب الوجودی که این جماعت یادمان داده اند خیلی که کار داشته باشیم، وقت هایی است که دستمان از همه جا کوتاه است... خدایی که تو نشانمان می دهی خیلی فرق دارد با این واجب الوجود. ما با خدای تو همیشه و همه جا در کنار همیم. ما پای سفره که می نشینیم ، خدای تو را کنارمان حس می کنیم . این چه خدایی است که تو نشانمان داده ای از ابتدا تا انتهای سفره ، احساسمان این است که خودش لقمه میگیرد و در دهانمان می گذارد. ما طعم دستان خدا را در لقمه هایی که در دهانمان میگذارد میچشیم . کاش همه می دانستند این غذاها چه خوش طعم است فقط سیر نمی کند، مست میکند. ما الحمدلله که می گوییم صدای خدا را می شنویم که چه مهربان به ما می گوید: نوش جان. ما خدا را می بینیم که وجودش همه کرم است و لطف و وقتی سر سفره می نشینیم و غذا می خوریم او لبخند می زند به ما. خودش گفته ما را اهل و عیال خودش می داند. رسول خدا این فرمود: «الخلق عيال الله فأحب الخلق إلى الله من تفع عيال الله و أدخل على أهل بيتي شورا، مردم عیال اکو خانواده و نان خورهای خدا هستند، پس محبوب ترین خلق خدا در نزد خدا کسی که سودش به عيال خدا برسد و بر اهل خانهای شادی و سروری را وارد کند» (الکافی، ج ۲، ص ۱۶۴).
*دلمون رو ببریم توی این مدرسه آیات الهی و چند جمله ای با اماممون درد دل کنیم.* ــــــــــــــــــــــــــــــ باور کن خدایی که در کلاس تو دیده ایم تشنه مان که می شود، آبمان می دهد. کاسه های آب خانه ما همه بوی دست خدا را می دهد. اینها که ما مینوشیم آب نیست، شراب است که این گونه به مستی کشانده ما را. ما مريض که می شویم هنوز در بستر نیفتاده خدای تو را می بینیم که آمده به عیادتمان. تب که میکنیم، دست خدا را روی پیشانی مان حس می کنیم آه که میکشیم، *صدای «جان» گفتن خدا به گوشمان می رسد* ❤️ که چه مادرانه نازمان را می کشد. با این خدایی که لحظه ای از کنار بسترمان دور نمی شود بستر بیماری برای ما بهشت برین است. *واجب الوجود این جماعت در بیماری و سلامت فقط واجب الوجود بود که روی تخت سلطنت خویش نشسته و از دور دست و پا زدنمان را تماشا می کرد و میگفت حتما حکمتی هست در بیماری ات تحمل کن اما حالا که بیمار می شویم کاری نداریم به حکمت داشتن و نداشتنش خدای تو را که کنارمان احساس میکنیم که چه مهربان نازمان را می کشد دنبال راهی برای بیمار شدن می گردیم چه حکمتی بالاتر از این دست نوازش خدا روی سر بیمار* کلاس توحیدت کجاست؟ بگو که خسته ام از این همه بی خدایی سال ها مرا با لاخدایی مشغول کردند که بندگی اش بهانه زندگی ام نبود چقدر به خودم گمان بد بردم و گفتم اگر عبادت خدا فطری است چقدر باید خانه فطرتم خراب شده باشد که از عبادت فراری ام من از خدا دور بودم اما از این که دلم برای خدا تنگ نمیشد حس کفر می گرفت مرا۔ به خودم میگفتم نکند وجود خدا را قبول نداری که دلت برایش تنگ نمیشود. این جماعت میگویند کسی که شوق خدا ندارد آدم نیست پس چرا من شوق همه را دارم به جز خدا؟ *باید در کلاس توحید تو دوباره درس خداشناسی را بخوانم تا بدانم هرجا که باشم حتی برای چشم برهم زدنی دستم از دست خدا جدا نمی شود* نه اینکه من جدا نکنم اوست که دستم را رها نمی کند. چه کار کنم از دست این جماعت به کجا پناه ببرم از کج فهمی هایشان بگو دادم را از که بستانم که تا حرف میزنم سنگ های آماده ارتدادشان را رها می کنند به سویم. من هر جا که هستم خشکی یا که دریا، جنگل یا بیابان، در کاخ یا کوخ، مسجد یا بتکده مدرسه یا میکده، زمین یا آسمان در همه جا گرمای دست خدا را احساس می کنم. در بیابان و جنگل و دریا وقتی که از وحشت دلم به اضطراب افتاده بود دست خدا را احساس کردم که دستم را فشار میداد تا بیشتر گرمای وجودش را احساس کنم وقتی که شیطان به سراغم می آید حس میکنم چطور دستم را میگیرد و مرا از او دور می کند چطور این حرف ها را نزنم در حالی که وقتی دستم را به شوق شیطان از دست خدا جدا کردم خودم دیدم که به دنبالم دوید و دوباره دستم را کشید تا فدایی شیطان نشوم. *کاش اینها می فهمیدند که من بهتر از آنها می فهمم که خدا جسم نیست و یکی باید به اینها بگوید چطور می شود به شما فهماند که علی دست خداست.* ۱. امیر مؤمنان علی علیه السّلام فرمود: «أناعين الله و أنا يد الله و أنا جنب الله و أنا باب الله» من چشم خدا هستم و من دست خدا هستم و من مصداق ] اطاعت خدا هستم و من درگاه خدا هستم» (الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵).