📌 اختصاصی #اسباط:
🔰 بررسی جریان‌های مختلف #حوزه_علمیه_قم/ بخش دوم
🎙 #مصاحبه|چرایی وجود جریان‌های مختلف در حوزه علمیه
#حجت_الاسلام_والمسلمین_غفاری‌فر:
🔹 حجت الاسلام والمسلمین غفاری‌فر در پاسخ به این سوال که آیا پراکندگی و #تشتّت در حوزه باعث از بین رفتن و اُفول حوزه نمی‌شود؟ گفت:
🔺 در حوزه مرتب همین اتفاق می‌افتد، اما وقتی‌که تاریخ را مطالعه می‌کنیم، یک نخ مشترک هم می‌توانیم پیدا کنیم. نخ تسبیح همه اینها را که نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در چند محور این تفاوت‌ها اتفاق می‌افتد.
🔺 یک سری تفاوت‌ها به مرز عقیده بازمی‌گردد، یعنی یا در جهان‌شناسی متفاوت می‌شوند، یا در #خداشناسی باهم متفاوت می‌شوند، یا در رابطه خلق با خدا از اینکه مستقیم یا غیرمستقیم هست متفاوت می‌شوند، یک سطح از تفاوت‌ها از اینجاست، لذا شما می‌بینید که مثلاً در نحله‌های اسلامی #مُجسّمه کجا با دیگری درگیر میشود؟ خدا را به جسم تبدیل می‌کند؛ یعنی در #توحید جدا میشود.
🔺 یک عده در منبع باهم متفاوت می‌شوند، #اخباری کجا جدا میشود؟ می‌گوید فقط به روایت نگاه می‌کنم، در همان محدوده الفاظش، افراطی‌ترینش این است، یکی دیگر می‌گوید که من این‌قدر افراطی نیستم ولی حتماً بایستی یک خبری از معصوم، حالا اگر سُنی باشد، از پیامبر(ص) و اصحاب؛ و اگر شیعه باشد اخبار از پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع). پس اینجا در منبع باهم اختلاف پیدا می‌کنند.
🔺 یک جای دیگر جریانات چطور دسته‌بندی می‌شوند؟ بر مبنای آن شاخص‌ها و فرض‌های مکتب‌هاست که دسته‌بندی می‌شوند. یا بر مبنای تفکر هستند، مانند معتزلی و اشعری، که تقسیم مکتب بر اساس مبنا و فکر میشود و یا یک موقع بر اساس اشخاص هستند، مثلا می‌گویند، #حنفی، #مالکی، #شافعی.
🔺 شما نگاه کنید، چهار مکتب فقهی بر محوریت اشخاص تقسیم‌شده‌اند، دو مکتب عقیدتی بر مبنای اندیشه تقسیم می‌شوند، #اعتزال یک نوع رفتار است، #اشعری به یک شخص برمی‌گردد.
🔺 همه اینها نشان می‌دهند که اولاً دسته‌بندی هست، ثانیاً دسته‌بندی‌ها بر اساس معرفت است یا صاحبان معرفت، مثلاً در جهان امروز یا سوسیالیسم هست یا مارکسیسم، سوسیالیسم بر محور اندیشه است، مارکسیسم بر مبنای اندیشه #مارکس است؛ یا مثلا پوپریسم یا #لیبرالیسم دارید، یعنی دسته‌بندی یا بر مبنای اندیشه لیبرالی پوپر است یا مطلق لیبرالیسم است؛ در دنیای اسلام هم همین گونه است.
🔹 حال با این مقدمه می‌خواهیم بیاییم در #انقلاب_اسلامی، روحانیت در صدسال اخیر فراز و فرودهایی داشته است، ولی اوج آن از کجا شکل می‌گیرد؟
🔹 از زمان رحلت مرحوم آقای #بروجردی شکل می‌گیرد، یعنی تا زمان مرحوم آقای بروجردی، مسیر روحانیت یک مسیری است که برای خودش توضیحات خاصی می‌طلبد، از بعد از آیت‌الله بروجردی که آهسته‌آهسته سخنرانی‌های #امام_خمینی (ره) شروع میشود، دیگر داستان متفاوت میشود.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4155
🆔 @asbaat_ir
❎کشفیات جدید شاگرد سلطان قابوس!
#سید_عبدالعزیز_رضوانی
🔹یکم: مدرنیزاسیون عمان
آقای#مهدی_نصیری، همکار و برادر گرامی سابق ما، که پس از دو دهه نیهلیسم پنهان که این روزها، خودش آن را به «حیرت زدگی» تعبیر می کند، در روزهای اخیر با اشاره به جنگ ظفار در عمان دهه ۱۳۵۰ ادعا می کند که برخورد «سلطان قابوس» با سه اعدامی و برکشیدن آنها به وزارت، موجب پایداری حکمرانی او و مدرنیزاسیون عمان گردید.
لابد در شگفت است که برادر بزرگتر سلطان قابوس، یعنی محمدرضا پهلوی که ارتش ایران را به سرکوب ظفار فرستاد، چرا از او درس نگرفت و مثلاً از انقلابیون بهره نگرفت که انقلاب اسلامی اتفاق نیفتد!
🔸دوم: در مکتب اباضیه!
به هر روی، محمدرضا پهلوی مثل سلطان قابوس عمل نکرد و انقلاب رخ داد و از جمله
#موسسه_کیهان_پس‌ازدست‌به‌دست شدن از
#ابراهیم یزدی
و #محمد خاتمی رسید
به #مهدی‌نصیری
رسید.
این#آقای‌مهدی‌نصیری_وقتی_کیهان_بود از مکتب اباضیه سلطان قابوس تبعیت نکرد وگرنه باید اینجوری به پیشنهاد خودش عمل می کرد؛
سروش را می گذاشت، مدیر کیهان اندیشه!
شمس الواعظین را می گذاشت سردبیر!
مسعود بهنود را می گذاشت کیهان هوایی!
رضا پهلوی را هم می آورد می گذاشت صفحه ورزشی!
اما خب،
#سروش‌وشمس‌الواعظین‌ازموسسه‌زدند بیرون
و خدا می داند که اگر حکم امام خمینی درباره سلمان رشدی نبود، آن سروش از کیهان بیرون زده الان پیغمبر هم شده بودولی‌خب‌دیگر آنقدرهاهم جرأت‌نداشت
به رد خاتمیت و شاعر خواندن پیامبر اعظم قناعت فرمود!
🔹سوم:آقای‌کاظم انبارلویی‌نقل‌می‌کند بچه‌های کیهان رفتند دیدنِ‌آقای خامنه‌ای رئیس جمهور وقت، گفتند این بچه‌های کمونیست در کیهان، کار که نمی کنند هیچ،
روی مخ بچه‌های حزب‌اللهی هم هستند، اجازه بدهید اینها را بریزیم بیرون.
آقاخامنه‌ای گفت: نه؛ بگذارید کیهان بمانند حقوقشان را هم بدهید چون زیر نظر شما هستند حداکثر روی مخ بچه‌های حزب‌اللهی هستند. اما بیرونشان کنید می روند یک کیهان دو، راه می اندازند روی مخ همه جامعه راه می روند.
🔹چهارم: کندروی و تندروی
#مهدی‌نصیری_مثل_عباس‌عبدی است که یک روزافتخارش بودقاطی بچه هایی شده که از دیوار لانه جاسوس بالا پریدند
و یک روز رفت محضر باری روزن و از او پوزش خواست.
#یامثل_عمادباقی که یک روز «در شناخت حزب قاعدین» می نویسد و یک روز از انجمن حجتیه بابت این کتاب پوزش می خواهد.
#حالا_نصیری_بعد_ازآن‌همه_دگماتیسم
به گشادیسم شبه #لیبرالیسم، برسد و پس از ترکتازی دیروز، صوفی مسلک امروز، شود و البته آن را حیرت زدگی بخواند.
شرط می بندیم
#به_سلطنت_برسدرضاخان‌قلدرمیشود.
به قول شیخ نجم الدین کبری، عارف و شهید مبارزه با مغول:
عاملان به وقت معزولی
همگی شِبلِی و بایزید شوند
باز چون، سر عمل آیند
همه چون "شمرویزید" شوند.
✍بنده در پست قبلی راجع به ایشان نوشتم که دچار نوعی بیماری است که باید به روانپزشک مراجعه کند. این اظهارات نیز همان بیماری را نشان می دهد .