eitaa logo
تنها نیستی🌻 ادبیات با طعم‌گیلاس🌻 تخصصی ادبیات
284 دنبال‌کننده
85 عکس
115 ویدیو
11 فایل
مدرس ادبیات عرب با بیش از بیست سال تجربه کاری🌼🌼🌼🌼 🌷 ،تدریس خصوصی،مجازی ؛صرف نحو، در تمامی پایه ها #ادبیات_با_طعم_گیلاس #تخصصی_ادبیات https://eitaa.com/tanhAniste آیدی مدیر: @Mah1352
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 🌺 بحث فعل لازم و متعدی بود🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 گفتم بچه ها فعل لازم /تنهاست !خودش با خودش راحته // خوشه/کسی کاریش نداره جناب سعدی میگه✍✍✍ نه بر اشتری سوارم نه چو خر به زیر بارم نه خداوند رعیت نه غلام شهریارم غم موجود و پریشانی معدوم ندارم🧚‍♂ نفسی میکشم آسوده عمری گذرانم🧚‍♂ 👇👇👇👇👇👇 بازم میگم براتون😊 عضو شوید ادمین @Mah1352 @tanhAniste https://eitaa.com/tanhAniste
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🦋🦋 ----------------- @tanhAniste @Mah1352 https://eitaa.com/tanhAniste 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🧚‍♂🧚‍♂🧚‍♂🧚‍♂
📌 : 🔹 و همچنین زود به دست می آید اما زود هم فراموش می شود. 🔸 مگر آن که نه با حفظ بلکه با آن را در ذهن جای بدهیم. 🔸 لا اقل تا چند سال باید روزی نیم ساعت یا چند خط تجزیه و ترکیب کرد 📚 استاد و درس، ص178 https://eitaa.com/tanhAniste
📌 🔸 «طَرد» در لغت به معنای دور کردن است و مراد از این عبارت در اصطلاح، دور شدن از بحث اصلی به تناسب برخی مسائل مطرح شده است. 🔹 پس، این تعبیر زمانی به کار می رود که کسی حاشیه پردازی کرده و بحث را از مسیر خود منحرف کند؛ بدان صورت که در هنگام بحث از موضوع و علمِ مشخصی، به مناسبت و موقعیّت بحث، مسائلی را مطرح کند که مستقیما ربطی به آن علم و موضوع ندارد. مثلا بعضی از علمای علم اصول، مسائل فلسفی را که هیچ ربطی به اصول فقه ندارد، در آن علم مطرح کرده و دربارۀ آنها بحث می کنند. ⚠️ البته، بسیار اتفاق می افتد که در کتب ادبی، این اصطلاح در معنای دیگری به کار رفته و آن سرایت دادن حکم یک مسئله به مسائل دیگر است. ▪️به عنوان مثال در چرایی لزوم مقدّم کردن حال بر ذوالحال، هنگامی که ذوالحال نکره است (مانند: «رأیتُ راکباً رجلاً») گفته اند: «لِئلّا تلتبس بالصفة فی النصب و طردا للباب فی غیره»؛ ▫️یعنی: علت لزوم تقدیم حال بر ذوالحالِ نکره، عدم اشتباه شدن حال با صفت در حالت نصبی است؛ زیرا اگر تقدیم صورت نگرفته و گفته می شد: «رأیتُ رجلاً راکباٌ»، حال با صفت مشتبه می شد. ▫️امّا در غیر حالت نصبی که اشتباهی رخ نمی دهد؛ مانند: «جائنی رجلٌ راکباً» یا «مررتُ برجلٍ راکباً»، باز حال بر ذوالحالِ نکره مقدّم می شود، طرداً للباب؛ یعنی به جهت یکسان و کلی بودن شیوه استعمال حال و ذوالحال در همۀ موارد. ✔️ و این سرایت دادن حکم جزء به کلّ به منظور کلّی نگهداشتن مسائل، یکی از اصول پرکاربرد در کتب ادبی است که با عناوین مختلفی از آن یاد می شود؛ مانند: ▫️👈👈👈👈👈«اجراء للباب علی وتیرة واحدة» ▫️👈👈👈«جری الباب علی سنن واحد» ☑️ ر.ک: 📚 حاشیة الصبان، ج1، ص85 و 107 📚 شرح التسهیل، ج1، ص537 📚 الحدائق الندیّة، ص309 📚 الهدایة فی النّحو، ص81 📚 فرهنگ اصطلاحات طلّاب، ص93 https://eitaa.com/tanhAniste https://eitaa.com/tanhAniste
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ( اولو) اسم جمع است مفرد از جنس خود ندارد از ۲۰ تا ۹۰ هم که عقود نامیده میشوند اسم جمع هستند و مفرد ندارند🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎 نام کتاب : النحو الوافي (ط ناصر خسرو) نویسنده : عباس حسن    جلد : 5  صفحه : 487 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عشرین_ ثلاثین_ أربعين-خمسين-ستّين-سبعين-ثمانين-تسعين. و حكم هذه العقود أنها تعرب إعراب جمع المذكر السالم فى جميع أحوالها؛ لأنها ملحقة به؛ إذ هى اسم جمع مذكر، و ليست جمع مذكر حقيقيّا. https://eitaa.com/tanhAniste
https://eitaa.com/tanhAniste 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 واضع در بیشتر اعلام جنس تناسب معنای لغوی را در نظر داشته است مثلا کلمه حضاجر برای کفتار و ابن دایه برای کلاغ قرار داده است حضاجر از حضجر است به معنای عظیم البطن 🌿و سپس به مناسبت، علم جنس شده برای ضبع یعنی کفتار//// دایه یعنی کوهان شتر است و چون کلاغ علاقه بسیار دارد به نشستن بر کوهان شتر و منقار زدن بر آن (ابن دایه) را علم جنس برای کلاغ قرار دادند نحو روان احمد امین شیرازی ج2
وجه تسمیه اسم منقوص 🌺🌺🌺🌺🌺 منقوص یا به جهت اینکه دو اعراب در او ظاهر نمیشود❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ یا به جهت اینکه لام الفعل او گاهی حذف میشود https://eitaa.com/tanhAniste
سوال 🌸کلمه (شَهَوات) جمع سالم است یا مکسر؟ (شَهَوات )جمع شَهوه جمع مونث سالم است چون بناء مفرد در آن حفظ شده است همچنین در ایه قرآن وَٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيۡكُمۡ وَيُرِيدُ ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِيلُواْ مَيۡلًا عَظِيمٗا 27 🌸🌸🌸🌸 کلمه (شهوات) کسره گرفته و ما در جمع مونث سالم داشتیم که به جای نصب در کلام کسره میگیرد پس شهوات جمع مونث سالم است https://eitaa.com/tanhAniste