eitaa logo
طــنــزگـــرام💫
20.7هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
14.8هزار ویدیو
27 فایل
خنده بر هر درد بی درمان دواست ☺ . . . . تبلیغات 🌝👇 https://eitaa.com/joinchat/1678967428Cd1db147b89 🔸🔷🌹🔷🔸 لینک کانال خوشگلمون😍 https://eitaa.com/joinchat/2608988174C4b23ea794b ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ خوشگلا که ترک نمیکنن کانال رو🤷😂😂
مشاهده در ایتا
دانلود
💢غیبت چیست؟ ✍ابوذر از حضرت محمد (ص) پرسید: «یا رسول الله! غیبت چیست؟» حضرت محمد پاسخ دادند:«حرفی درباره شخص غائبی بزنی که بدش بیاید» ابوذر گفت:«اگر عیبی در او باشد و من همان عیب را بگویم چطور؟» حضرت محمد فرمودند: «غیبت این است که شما، عیبی که در او هست بگویی. اگر عیبی نبود، که دیگر غیبت نیست؛ تهمت است!» 📚بحارالانوار ج۷۲ ص ۲۲۲ 💠: @tanzgrum
آیة‌الله شـــاه‌آبادی رضوان‌الله علیه: 💠اگر گنـــاه کردی، ولـــی دیدی که هنــوز محبت صدیقه طـــاهره(سلام‌الله علیها) در قلبت جـــای دارد، بدان که آب از ســـرت نگذشتـــه است. ✨ 🌺🕊🕊🌺🕊🕊🌺 🆔 @tanzgrum
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه و پندآموز ✍پسربچه اي پرنده زيبايي داشت. او به آن پرنده بسيار دلبسته بود. حتي شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش مي گذاشت و مي خوابيد. اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگي او به پرنده باخبر شدند، از پسرك حسابي كار مي كشيدند. هر وقت پسرك از كار خسته مي شد و نميخواست كاري را انجام دهد، او را تهديد مي كردند كه الان پرنده اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرك با التماس مي گفت: نه، كاري به پرنده ام نداشته باشيد. هر كاري گفتيد انجام مي دهم. تا اينكه يك روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختي و كسالت گفت، خسته ام و خوابم مياد، برادرش گفت: الان پرنده ات را از قفس رها مي كنم، كه پسرك آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم. كه با آزادي او خودم هم آزاد شدم. 👈اين حكايت همه ما است. تنها فرق ما، در نوع پرنده اي است كه به آن دلبسته ايم. پرنده بسياري پولشان، بعضي قدرتشان، برخي موقعيتشان، پاره اي زيبايي و جمالشان، عده اي مدرك و عنوان آكادميك و خلاصه شيطان و نفس، هر كسي را به چيزي بسته اند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهي نفس خودمان از ما بيگاري كشيده و ما را رها نكنند. ✨پرنده ات را آزاد کن✨ ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ زائری بارانی ام، آقـا بـه دادم مـی رسی؟😭😭 بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم می رسی؟😔 گـرچـه آهـو نیـستـم؛ اما پر از دلتنگی ام💔 ضامن چشمان آهوهـا، بـه دادم می رسی؟😔 از کبوترها کـه می پـرسم، نشانـم می دهند🕊 گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟✨ ماهـی افـتاده بر خـاکم، لبـالـب تشنـگـی پـهنه آبی تـرین دریـا؛ به دادم می رسی؟😔 🌙مـاهِ نـورانیِ شب هـای سیـاهِ عـمرِ مـن ماهِ من، ای ماهِ من؛ آیا به دادم می رسی؟😔 من دخیل التماسم را بـه چشمت بستـه ام هشتمین دردانه زهرا(س)، به دادم می رسی؟😭😭 بـاز هم مشهد، مسافرها، هیاهـوی حـرم یک نفر فریاد زد: آقا! به دادم می رسی؟🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢استاد پناهیان: رفقا ظهور رو جدی بگیرید... ✅دیگه مثل قدیم نیست بگیم یه روزی ظهور میرسه...الان از در و دیوار داره میباره که خدا شتاب داره برای تحقق فرج... 🌺
کی میگه شما غریبید غریب که عاشق نداره غریب اونه تو بقیع حتی چراغ هم نداره. شهادت امام رضا(ع) را تسلیت میگوییم.
༻﷽༺ آمدم ای شاه سلامت ڪنم عرض ارادت به مقامت ڪنم آنچه ڪه دارم تو رساندی به من هیچ ندارم ڪه بہ نامت کنم 🖤شهادت مظلومانه امام رئوف، علی بن موسی الرضا(ع) تسلیت🖤
✨﷽✨ ✅نحوه مسمویت امام رضا علیه السلام‌ به دست مأمون ملعون. ✍اباصلت گوید: امام رضا علیه السلام بمن فرمود: من به مجلس اين فاجر «مأمون لعین» داخل خواهم شد. اگر از خانه سر نپوشيده بيرون آيم با من تكلم نما و اگر چيزى بر سر پوشيده باشم با من سخن مگو. اباصلت گوید: حضرت امام رضا عليه السلام نماز بامداد ادا نمود. جامه هاى خويش را پوشيد و در محراب نشست و منتظر مى بود تا غلامان مأمون به طلب وى آمدند. آنگاه كفش خود را پوشيد و رداى مبارك خود را بر دوش افكند و به مجلس مأمون درآمد و من در خدمت آن حضرت بودم. در آن وقت طبقى چند از الوان ميوه‌ها نزد وى نهاده بودند و او خوشه انگورى را كه زهر را به رشته در بعضى از دانه هاى آن دوانيده بودند در دست داشت و بعضى از آن دانه‌ها كه به زهر نيالوده بودند از براى رفع تهمت زهر مار مى كرد. چون نظرش بر آن حضرت افتاد مشتاقانه از جاى خود برخاست و دست در گردن مباركش انداخت و ميان دو ديده آن قرة العين مصطفى را بوسيد و آنچه از لوازم اكرام و احترام ظاهرى بود دقيقه اى فرو نگذاشت. آن جناب را بر بساط خود نشانيده و آن خوشه انگور را به وى داد و گفت: يابن رسول اللّه! از اين نكوتر انگور نديده ام. حضرت فرمود كه شايد انگور بهشت از اين نكوتر باشد. مأمون گفت: از اين انگور تناول نما. حضرت فرمود كه مرا از خوردن اين انگور معاف دار. مأمون مبالغه بسيار كرد و گفت البته مى بايد تناول نمود. مگر مرا متهم مى دارى با اين همه اخلاص كه از من مشاهده مى نمايى! اين چه گمانها است كه به من مى برى و آن خوشه انگور را گرفته دانه چند از آن خورد باز به دست آن جناب داد و تكليف خوردن نمود. آن امام مظلوم چون سه دانه از آن انگور زهرآلود تناول كرد حالش دگرگون گرديد و باقى خوشه را بر زمين افكند و متغيرالا حوال از آن مجلس برخاست، ماءمون گفت: يابن عم! به كجا مى روى؟ فرمود: به آنجا كه مرا فرستادى! و آن حضرت حزين و غمگين و نالان سر مبارك پوشيده از خانه ماءمون بيرون آمد. 📚منتهی الامال، ۲/۱۷۶۰ ‌‌ _____________ @tanzgrum
دلم شکسته دلم را نمیخری آقا؟ مرا به صحن بهشت نمیبری آقا؟ اگرچه غرق گناهم ولی خبر دارم تو آبروی کسی را نمیبری آقا........ علیه السلام تسلیت 〰〰〰〰 @tanzgrum
خیلـی زیبـاست ... ❇️در دنیا چهار چیز را طلب مکن که آنها را به دست نخواهی آورد در حالی که به آنها نیازمندی 1⃣👈 عالمی که به علمش عمل کند، (اگر میخواهی دنبال چنین عالمی بگردی، نگرد) که بدون عالم خواهی ماند. 2⃣👈 عملی که بدون هیچ ریایی باشد(اگر میخواهی دنبال چنین عملی بروی ، نرو ) که بدون عمل خواهی ماند. 3⃣👈 طعامی که هیچ شبهه ای در آن نباشد، (اگر میخواهی دنبال چنین مالی بگردی، نگرد ) که بدون طعام خواهی ماند. 4⃣👈 و دوستی که هیچ عیبی نداشته باشد ، ( اگر میخواهی دنبال چنین دوستی بگردی، نگرد) که بدون دوست خواهی ماند. 📕مواعظ العددیه ص ‭169‬ ‌‌🌎 @tanzgrum
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 💽 ماجرایِ عجیب عروسی دختر یک رفتگر با پسر یک تاجر، با عنایت 🎤 ✍گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟ ✅ @tanzgrum