eitaa logo
🌹دهکلانی🌹
182 دنبال‌کننده
500 عکس
238 ویدیو
2 فایل
بیان معارف اسلامی، جبهه مقاومت؛ مسائل سیاسی جهانی و منطقه‌؛ شهید و شهادت گاهاً همراه با چاشنی طنز
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیز همراهم سلام! ان شاء الله گوشی‌ام همراهی کند؛ دلم هوای «بی‌بی» «بی»مزارم کرده است! یا فاطمه؛ ای بهانه خلقت سلام! زهرای «آفرینش»، زُهره «هستی»؛ نگین «بهشت»، دختر «نبوَّت»، مادرِ «امامت»؛ همسر «ولایت»؛ هم کُف یگانه «مولود» خلقت در «خانه» امن الهی؛ یگانه «کوثر» قرآن، تنها «زن» هم «کلام» جبرئیل، سلام علیک! «تفسیر» هل اَتی، معنی آیه «اِنَّمَا»، مصداق اتَّمِ «جانِ» نبی؛ یگانه مدافعِ «علی»! «فدک» نه؛ همه «افلاک» هم لیاقت «فرش» پای تو شدن ندارند! کِی گفته: در راه دفاع از فدک «سیلی» خوردی؟ «فدک» هرچه باشد؛ یعنی حتَّی همه «هستی»؛ ارزشِ «سیلی» کوثر ندارد. ۱۲۴۰۰۰ عطیه «آسمانی» و مُبَلِّغ «ربَّانی» از طرف خود «خدا» مامور شدند تا بگویند که: «محمد می‌آید!» محمد که آمد؛ «آهنگِ» کلام خدا «عوض» شد که یا محمد! «لولا فاطمه؛ لِما خلقتُک» یعنی ای آخرین سفیر هدایت! خُلق عظیم خلقت! اگر فاطمه نبود تو را خلق نمی‌کردم! تو هم که نبودی افلاکی آفریده نمی‌شد! عزیز همراهم! بگذار بنویسم: پیامبرِ خاتم که خدایش رحمت عالمیان خواندش؛ جان آن پیامبر، «بهانه» خلقت است. هرکس «زهرا» را خوشحال کند؛ پیامبر را خوشحال می‌کند و هرکس او را بیازارد پیامبر را آزرده و یقیناً آزار دهنده پیامبر؛ خدا را می‌آزارد. پس«آزار» زهرا؛ آزار خود «خدا» بوده هست و تا «ورود» برحوض «کوثر»؛ چنین خواهد بود. ممنون نگاهتم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیزهمراهم سلام! «روضه بخونم» دیروز «دلم» بی‌قرار بی‌بی بی‌مزارم بود. براش متنِ«زهرایی» نوشتم! از ترس «هنگ» گوشی روضه نخوندم. تنهاترین «سرباز» ولایت؛ تنها «زنی» است که بین در و «دیوار».... «ضجِّه» نزد؛ امَّا صدای «شیون» اُستخُونش «عالَم» را لرزوند. هم کُفو معجزه «خلقت» بود؛ ترسید مولود «کعبه» خجالت بکشد؛ «بابا» را صدا زد! کِی دیده دخترِ «تازه» بابا از دست داده «کُتک» بخوره؟ کِی «ریسمان» به گردنِ داماد «پیغمبر» می‌بنده؟ کِی با پای «برهنه» تنها خانه‌زاد «خدا» را «غریبانه» می‌بره؟ تنها «زُهره» آسمان هستی که «زهرای» پیامبر است؛ «دست» به شال «امامت» شوهر گرفت؛ که «میراث» نبی را کجا می‌برید؟ دستان آسمانیان بر زمین «دراز» شد تا دستِ زهرای «پهلو» شکسته گیرند. دستی از زمین بلند شد و «بازوی» مادرِ پیامبر شکست. هستی «ناله» زد بس که خون «جگرِ»ختم رُسُل؛ بر عاَلمیان «نوحه» خواند! این پرورده خُلق عظیم خلقت است؛ مادر حسن نگو؛ مادر پرورده کنار رسول خدا حسین... او چشم به بازو نه؛ به ریسمان گردن «وصی» خدا نه؛ به فرق شکافته علی مرتضی نه؛ به جگر پاره پاره جانش امام مجتبی نه... او به گودی«قتلگاه» نظر دارد، رگ‌های گلوی حسین خود می‌بیند که بعد عباس؛ بُریده می‌شود. مگر زنِ هیجده «ساله» حامله «پدر» مُرده را «تازیانه» می‌زنند؟ برا حفظ انقلاب شهیدان از نامردان دعاکنید. ببخشید مرا! ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! «باشهدا باشیم» من «اشکم» جاری می‌شه برا خوشحالی «بعضی‌ها» از آمدنِ بایدن؛ البته شاید خوشحاند بخاطر اینکه «جو» داره؛ اشکم بخاطر «ترکش» کنار مغزِ دکتر حاج «مِهدی» جعفری است که باید بشکند قلمم اگر ننویسم: «۹۰» ماه از این سنگر به آن سنگر برای «آرامش» ناموس وطن جنگید. اشکم بخاطر تُنِ «صدای» خسته و حنجره تشنه حاج علیمردان احمدی است که در عُمق خاک دشمن؛ از پشت بی‌سیم می‌شنیدم. اشکم بخاطر پای «شکسته» سردار حاج محمد کسائیان است که می‌دیدم: گام به گام مردانش؛ راه قُلِّه‌های کردستان را می‌پیمود. اشکم بخاطر حالات «معنوی» شهید «علی تقوی» است که می‌گفت: من و تو یکیش در راه خدا باید «خُمس» داده بشویم. اشکم بخاطر «۴۱» سال «مجاهدت» حاج قاسم❤ عزیز است. اشکم بخاطر «وصیت» معمار «انقلاب» است که می‌گفت: «نگذارید این انقلاب به دستِ نااهلان و نامحرمان بیفتد» ممنون نگاه‌تاتم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! حَکَمیَّت یک «واقعه» عادی نیست. «حکمیَّت» باید در دانشگاه‌های علوم سیاسی و نظامی حکومت اسلامی؛ به اتم و احسن وجه «تدریس» گردد. ما طلبه‌ها در باره جنگ صفین و «اشتر» اسلام، باید کتاب‌ها بنویسیم. در جریان «حکمیَّت» ابوموسی «اشعری» نماینده اسلام ناب، در مقابل «عمروبن عاص» نشست. «تابعیَّت» ابوموسی را باید دانست؛ عمرو عاص تا دلت بخواد تابعیَّت داشت. باید عمَّار؛ سلمان؛ مقداد؛ میثم و مالک؛ در حکمیَّت می‌نشستند. پس «تزویر» و «نفوذ» را باید جِدِّی بگیریم. قرارداد از «قبل» آماده شده بود، این «متن» تاریخ است که مجدد تکرار شد. از روی شرحِ ابن ابی‌الحدید هم می‌نویسم. سپاه «معاویه» از هم گسیخت؛ بحث «تقلُّب»؛ دزدی؛ خدعه و نیرنگ، در هیئت حاکمه دولتِ بنی«اُمیِّه» مطرح بود. قدرت «مقاومت» در جبهه اسلام؛ حرف «اولِ» دنیای آن روز بود. «مالک» در یک «قدمی» خیمه ابرقدرتِ «خیالی» معاویه قرار گرفت؛ اما! شیعه‌گی تنها نماز و روزه «نیست»؛ باید جامعه را، «علی» شناس کرد تا اسلام «شناس» شوند. «بَزَک» کردن دشمن، کار را برای «اسلام» به کجا کشاند؟ باید مراقب بود که کار را «سخت‌تر» نکنند! و «شرمنده شهدا نشویم» ممنون نگاهتانم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! کلام «خودِ» خدا «قیامت» را اینگونه وصف می‌فرماید: آن روزی که آدمی «فرار» می‌کند از: «برادرش»؛ «مادرش»؛ «پدرش»؛ «همسرش» و «فرزندانش». عبس/۳۴. معارج۱۱. (نستجیربالله) قرآن سند ندارد یا خدا... پس چه شده ما را؟ «۹» ماهه از هم فرار می‌کنیم تا «جان‌» خود را در «امان» بداریم! مگر زندگی«دنیا» زود«گذر»نیست. عنکبوت/۶۴ مگر زندگی آخرت «جاودانه» نیست؛ اعلی/۱۷ «عقل» و قلب «سلیم» نسبت به زندگی «آخرت» و سرنوشت ما در این «دنیا» چه می‌گوید؟ انعام/۳۲ شعراء/۸۹ پس چه شده ما را که هیج «تفکُّری» نسبت به «پروتکل‌های» خدا در «دنیا» و هیچ ترسی از «منع» رفت آمد؛ در فردای «قیامت» نداریم؟ حاج قاسمِ❤عزیز خوب درس خواند که می‌فرمود: می‌خواهم پاکِ پاک، به «ملاقات» خدا بروم. عزَّت‌تان پاینده باد ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! «از مذاکره بگم»؟ اشعث بن قیس، «فرمانده» سپاه «امام» که بزرگِ «طایفه» بزرگی هم بود. به همراه «عدِّه» دیگری از به اصلاح نو«اندیشان» و «تسلیم» طلبان؛ حتَّی نپذیرفتند که ابن عباس، نماینده جبهه «مقاومت» عَلَوی بشود. تا حَکَميَّت تحمیلی به امام مسلمین را «داوری» نماید. امام «اشتر» اسلام را پیشنهاد داد. عاشقان «مذاکره»؛ مالک را «سرهنگ» خواندند. او را برای «دیپلماسی» لبخند، مناسب ندانستند. هم‌صدا با معاویه، برای مذاکرهِ حکمیَّت گفتند: ابوموسی اشعری باید برود؛ رفت و قرارداد «امضا» شد حُجَّت خدا؛ نه خوشبین بود و نه شرایط او، رقم خورده بود. اِقتضای جامعه اسلامی هم؛ در آن رعایت نشده بود. هنوز رنگ «مُرَکَّب» عهدنامه «کِذایی» خشک نشده بود که «معاویه» از آن خروج کرد. مالک بن الحارث را، در ۱/۲۰ دقیقه بامداد، با «پهبادِ» شربتِ عسل؛ در قُلزُمِ «فرودگاه» بغداد «ترور» کرد. شرح ابن ابی‌الحدید، ج۲، ص۳۱۰. ج۶، ص۷۷. ج۱۵، ص۹۸. پس «عالِمانه» دَم از «صُلحِ» و مذاکره امام «حسن» بزنیم! ادامه دارد... ممنون نگاه‌تانم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیزهمراهم سلام! «مُراقب باشیم» ابوموسی پشت میزِ «مذاکره» نشست. «جنتلمن‌های» مذاکرهِ حکمیَّت؛ با «عباهای» یَمَانی و «دَشدَاشِه»های عیانی، به «ریشه» انقلاب «پیامبر» خندیدند! چرا که «ولی» خدا تنها شد. «اشترِ» اسلام «ناب»را؛ بلافاصله ترور کردند. «مفاد» حکمیَّت در «اتحادیه» بنی‌اُمَیِّه کیلویی «دَرهَم» هم؛ خریدار نداشت. اصلاً قوم «تزویر»، مذاکره را اعتقاد ندارد؛ «مذاکره» بهانه است اصل اسلام «ناب» نشانه است. سخن از «سانتریفیوژ» نوک شمشیر ابن ابیطالب نبود. سخن، زدنِ «ولایت» بود که دُرست بعدِ «مُذاکره» حکمیَّت؛ سر «حُجَّت» خدا دو نیم گردید. تا صدای «عدالت» خاموش گردد و اموال مسلمین به یغما برود. حال تو دَم از صُلح امام «حسن» می‌زنی؟ ممنون نگاهتم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! نه به «یُمن» راستی‌ها دلبستیم و نه از «یُسر» چپی‌ها! بهره بُردیم! بسیجی‌ام؛ «۳۰» سال «نون» امام «زمان» خوردم. برا همین از «عُمق» جانم صدا می‌زنم: «یا صاحبَ الزمان» «نوکر» دین آقا هستم، دین خطر بیفتد، زحمت کفن نیست؛ به سر داریم. اگر دوستان اصلاح‌طلب و یا اصول‌گرا از «نیش» و «نوش» قلمم آزرده شدند... تبیین «دینم» می‌کنم با ساده‌ترین «قلم»؛ ولی شکرخدا طرفدار «هیچ» جناحی نیستم. «چپ» و «راست» کارگردانی انگلیس است. از فرمانده‌ام در جبهه آموختم: بی‌ادِّعا باشم. دَم زدن اون آقا از «صُلحِ» تنهاترین «سردار»؛ بر من سخت گذشت خواستم بیشتر بنویسم که امکان تایپ نیست... «فقط یک قسمت دیگر در خدمتم...» گرامی🌸 ممنون نگاهتم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! «کدام صُلح»؟ بنی‌اُمَیِّه، «دو» شاخه دارد: سُفیانی و مروانی! ابوسفیان که زنش هند جگرخوار است سرسلسله «سُفیانی» است که فتح مکه به «ظاهر» اسلام آورد. آقاجانمون می‌فرماید: این «کذَّاب» اسلام «نیاورده» بود. نهج/نامه۱۶. شاخه مروانی؛ «کثیف‌تر» از «سُفیانی» است. مروانیان همه‌شون «دو» تابعیتی هستند؛ یعنی «تابعیَّت» یهود دارند. روزگار «خونین» را برای اسلام رقم زده و خواهند «زد». (نهج/خطبه۷۲) «خدا» هم در قرآنش «مذاکره» با یهود و نصاری را با حرف «لَن»؛ نفی «اَبَد» فرموده است: «لَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»؛ «یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی‌شوند تا اینكه از مرام و روش‌شان پیروی كنی!» (بقره/۱۲۰) پس «عالِمانه» دم از «صُلح» امام حسن بزن؛ «علَّت» و سرانجام آن «صُلح» را؛ درحماسه عاشورا «مطالعه» کن! درعمر«۱۰۰۰» ساله حوزه‌ها؛ «عالمان» دین، «ریشه» و شناسنامه دارند. ممنون نگاه‌تانم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
رزمنده دفاع مقدس، دکتر علیرضا قزوه کولاک کرده است 👇👇👇👇👇 👈فخر ایران‌ست فخری‌زاده‌ها 👇👇👇👇👇 ✊کاسب تحریم لم داده ست بر سجاده‌ها می‌خورد تا هفت پشت از لقمه‌ی آماده‌ها ✊اُف به این اصحاب فتنه، تُف به این تکرار شوم آن سلبریتی جماعت، وین مُخَنَّث ماده‌ها ✊دست‌شان با توله‌های خرس در یک کاسه است می‌زنم چون شیر امشب در صف واداده‌ها ✊باده پنهان خورده‌اند و باده پنهان می‌کنند نعره‌اش باقی ست، داد از مستی آن باده‌ها ✊روزگاری شد که در موج بلا افتاده است با گرفتاران دنیا، کار ما آزاده‌ها ✊آن که از دیوار می‌ترساند مردم را کجاست؟ بازی جمعی قُرُمساق است و مُشتی ساده‌ها! ✊تُف به این برجام و فرجام و به تَکرار دروغ سوخت ایرانم به دستِ از نفس افتاده‌ها ✊ شهریاری را شما تقدیم دشمن کرده‌اید حاج قاسم را شما کشتید! آقازاده‌ها!! ✊این وزیران و وکیلان نارسیده می‌روند "شهریاری" فخر ایران است و "فخری‌زاده"‌ها ✊جاده‌ها باز است و راه رستگاری بازتر میرسد فردا سواری تازه از این جاده‌ها @taqavi57
عزیز همراهم سلام «امام عشق» در زیارت «عاشورا»، اوج ارتباط با حضرت «پروردگار»، سربه «سجده» نهادن است. یعنی همه «وجودت» را سرازیر نمایی تا هیچ «ناخالصی» در «درون» وجودت باقی نماند. با «طهارت»، نیّت «احرام» کردی و لبیک «عاشقی» را در زیارت «عرشی» عاشورا با «سلام» به وجود مقدَّس امام سر«جدای» خود آغاز نمودی‌! خروج از این «احرام» آسمانی؛ سر به «سجده» نهادن است. «سلطان» بدن باید به «خاک» بیفتد.! «حمدی» همانند «حمد» امام سجاد بجا می‌آوری! «حمدالشاکرین» چون روحت در «زیارت» عشقِ «قُبِّه‌ی» استجابت همه دعاهای «هستی» صفایی خاص گرفته است. در هنگام خروج از «احرام»، جسم باید سرازیر گردد تا «چیزی» غیر«خدا» در «دل» باقی نماند و «روح» بزرگ‌تر گردد. هنگام خروج از «احرام» هم؛ خدا بهت لیاقت «طلب» رزقِ شفاعت «هدیه» می‌فرماید. اونهم از چه «کسی»؟ شفاعةَ‌«الحسین»! کِی؟ «یوم‌الورود» روزی که هیچ کس، به فکر «هیچ» کس نیست. ممنون نگاهتم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! 💜«سجده آخر»💖 فراز «آخرِ» زیارتِ «عرشی» عاشورا؛ درسِ توحید؛ نبوَّت؛ امامت و «معاد» است. خروج از «ظلمت» کُفر، بسوی نورِ «ایمان» است. این «خروج» اگر حاصل شود؛ خدا ولی «انسان» می‌گردد. «اللهُ وَلِیُّ‌الَّذِینَ آمَنُوا». در فراز «آخر» انسان سر به «سجده» دارد. «طلبی» از خدایش می‌کند که «طلب» همه انبیا و اولیا بوده است. «قدم صدق در راه عبودیَّت و بندگی» آنهم در کنار «امام» سرجدایی که «خون» خدا و عزیز همه «هستی» است. لازمه رسیدن به این «مقام»؛ خانه «تکانی» جان و تن است. در حال «سجده»، دلِ از «غیر» خدا «خالی» می‌شود. «ته» دل؛ متوجِّه خداست. ممنون نگاهتم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عریز همراهم سلام! آقاجان‌مان در نهج می‌فرماید: «خدا را از «سُست» شدن اراده‏‌هاى قَوى، «گشوده» شدن «گِره»‏هاى بازنشدنی و درهَمْ شكسته شدن «تصميم»‏ها، شناختم‏.» (حکمت/۲۵۰) زین العِابد «هستی» در دعای «هفتم» صحیفه؛ این «زبور» آل محمد می‌فرماید: ای خدایی که «گِره» مشکلات عالم به او «گشایش» می‌یابد. خدایی که سختی‌های همه عالَم به «وسیله» او آسان می‌شود.» گرچه «عصر» حاضر، عصر «ترور» و «وحشی»گری آمریکا و اسرائیل است؛ امَّا باز شدن همه گره‌های «عالَم» بدست خداست و خدا هم «وعده» نابودی آنان را داده است. این که «فقیهی» نام آشنا؛ در شروع این «اپیدمی» خطرناکِ «کرونا»، دستور به خواندن «دعای» هفتم صحیفه دادند؛ بخاطر «عُمق» شناخت این انسان وارسته، به معارف بلند اسلام «ناب» مُحَمَّدی و خدامحوری رهبرِ تنها «حکومت» شیعی در جهان است. با همه «مشغله‌ها» و فشارهای «داخلی» و «خارجی» که بر دوش این «فقیه» وارسته سنگینی می‌کند؛ امَّا ارتباط با خدایش، هیچ «لحظه» قطع نمی‌شود. ممنون نگاهتم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
📙مردم‌داری در حکومت اسلامی 🌸عهدنامه مالک اشتر 🌸ترجمه، شرح و دسته بندی مفاد نامه 53 نهج البلاغه ✅ تنظیم کتاب در قطع رقعی و 116 صفحه، با قیمت شش هزار تومن ✅چاپ انتشارات نگاه تعالی، سال 1396 ☎️025 32912487 ✍🏻مؤلف: علی تقوی دهکلانی؛ از دانش آموختگان واساتید مدرسه علمیه حضرت ابوالفضل علیه السلام (جانبازان) فرهنگی هنری 🆔 @H_janbazan
عزیز همراهم سلام » آقاجان‌مون امیرالمؤمنین می‌فرماید: «هيچ قوم و ملَّتی در درون خانه‌‏های‌شان مورد هجوم دشمن واقع نشدند؛ مگر اينکه خوار و ذليل گشتند» (خطبه/۲۷) این کلام پُر مغز را، «ابن‌نباته» در کلام خود می‌آورد؛ ولی نامی از امام ما نمی‌آورد. ابن ابی‌الحديد در مُحَاجِّه با اُستاد خود می‏‌گويد: «به اين جمله بنگر و ببين چگونه از ميان تمام خطبه‏ «ابن‌‏نباته» فرياد مي‏کشد، فرياد فصاحت و بلاغت و به شنونده‌‏اش اعلام می‌دارد که از معدنی غير از معدنِ بقيه خطبه برخاسته است.» (ابن ابی‌الحدید، ج۲، ص۸۴.) راستی! بعد از «ترور» حاج محسن فخر ایران‌‌؛ در بیخ ‌«گوشِ» پایتخت کشور، آنهم با «سلاح» اسرائیلی؛ آیا وقت آن نرسیده که این کلام علی را بخوانیم و به حال و روز خود گریه کنیم؟ ما روزی مُجرم را، از «آسمان» به «زمین» می‌کشیدیم. دانیال‌زاده را؛ از «اروپا» بر می‌گرداندیم. «مُتَّهم» فراری به «شاخ» آفریقا را، به «دُم» رَخش پاسدارانِ «گمنام» اطلاعات سپاه می‌بستیم و در «شهرها» می‌گردانیدیم. چه شده است؟ «پدر» علم هسته‌ای ما را؛ بی‌«پدر»‌ترین جانیان «تاریخ» ترور می‌کنند و ما به «تشریح»‌ آن می‌پردازیم؟ ممنون نگاهتم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
بسم‌الله الرحمن الرحیم ✍️علی تقوی دهکلانی ۲۲ روز دیگر، به سالگرد بزرگ مردی باقی مانده است که تمام دانشگاه‌های معتبر دنیا با اساتید زُبده و کارآمد، در رشته‌های: علوم سیاسی، نظامی، مدیریت، اقتصاد، جامعه شناسی، علوم اجتماعی، روانشناسی، فقه، فلسفه، کلام، عرفان و... باید دست در دست هم نهند، دانش‌های خود را متمرکز نمایند تا عُمق عظمت این مرد بزرگ را، برای آیندگان تشریح نمایند. شناساندن حاج برای جهان سلطه خنجر به حنجرشان فرو کردن است. قوی‌ترین ژنرال ارتش‌های جهان اگر در عصر امیرالمؤمنین بود، همان علی علیه‌السلام بود که آن معجزه خلقت در فراقش نوحه‌گر شد. خدمتی که قاسم سلیمانی به اسلام و مسلمین؛ بلکه به بشریّت کرده باید با شیرین‌ترین ادبیات بیان گردد؛ چرا که امپراطور رسانه‌ای جهان در حال حاضر؛ مشغول کم‌رنگ کردن خط مکتب سرباز ایران است. خدمات آنقدر برای پیشرفت اسلام و نظام جمهوری اسلامی عزتمندانه بود که برای جهان‌خواران در کنار کج فهمان، گران تمام شد. به همین خاطر در صدد ترور شخصیَّتی آن ژنرال عارف بودند ودر نهایت، دست به ترور فیزیکی آن عزیز خدا زدند. یقیناً سردار پرافتخار اسلام ناب محمدی در رکاب آخرین ذخیره الهی برمی‌گردد و در رکاب مهدی زهرا، که وعده حتمی و یقینی خداست، شمشیر خواهد زد. عاش سعیداً و مات سعیداً @taqavi57
بسم‌الله الرحمن الرحیم ✍علی تقوی دهکلانی انگار دیروز بود: تماشای «وصیّت» حاج قاسم را؛ از «قاب» نهج‌البلاغه می‌نوشتم. استاد حاج احمد «غلامعلی» می‌فرمود: «چون حاج قاسم وقت نداشت شاید یکبار تمام نهج آقا را نتوانسته بخواند؛ امَّا روح خود را چنان بزرگ نموده که با آن فطرت پاک بعد۱۴۰۰ سال شده مصداقِ مفاهیم کلام نهج شریف». در آستانه سالگرد «ترورِ» ۱/۲۰ دقیقه بامداد جمعه ۱۳ دی هستیم. خبری که «هنوز» نه قلبم؛ بلکه سوزش استخوانم از دردش «آرام» نشد. بار دیگر می‌‌خواهم: ادای «دِین» نمایم به قوی‌ترین «ژنرال» جهان که «بشریّت» مدیون اوست. حاج قاسم را باید در قابِ اسلام مُجَسَّم معنا نمایم. ان شالله روح بلند آن عبد «صالح» خدا، انگشتانم را «هدایت» می‌کند و بهترین «واژه‌ها» تایپ می‌شود. . @taqavi57
✍علی تقوی دهکلانی این روزها «کلانتر» ی در پاسگاه محیط «زیستی»، به امام خمینی توهین می‌کند. من «جناحی» نیستم، تا مطلبی، «روزنامه‌»ای بنویسم. یک بسیجی ساده‌ام، «آرمانی» استدلال می‌کنم. یکی از شاگردان مکتب «انقلاب» حاج قاسم سلیمانی است. آن کس که «انقلاب» بنیان نهاد و «دنیا» را به لرزه درآورد، می‌گفت: «اگر می‌خواهید زندگی کنید، مثل چمران زندگی کنید و اگر می‌خواهید بمیرید، مثل چمران بمیرید!» خمینی، مُنادی اسلام «ناب» مُحَمَّدی بود. امروز اگر بود، در «رثای» سرباز ایران، حاج قاسم «پهلوان»، قطعاً «کتاب‌ها» می‌نوشت. ژنرالی که «هیچ» وقت، نگاه به درجه‌اش نداشت. از «آمریکا» و «انگلیس» هم؛ دکترا نگرفته بود. سربازی بود که «همه» تئوریسین‌های آمریکا و اروپا، با همه «ژنرال‌»های پُر ستاره «پنتاگون» را؛ با اخلاص خود «کیش» داد. با حرکتی نامتقارن در جنگ «داعش»، همه را «مات» مُهره جنگاوری خود ساخته است. . @taqavi57
✍️علی تقوی دهکلانی تورا «خدا» مسخره‌ام نکن! من یک نویسنده «بسیجی‌ام» هیچ وقت «بدون» سند مطلب نمی‌نویسم! نگید چرا به حاج قاسم می‌گویی: ؟ تمام دو «شهر» ژاپن را؛ در سه «ثانیه»و با همه «ساکنانش» خاکستر کردند. بگم: ویتنام چه شد؟ بمب‌های «ناپالم» میزدند. بمب‌ها خوشه‌ای چند زمانه به شکل عروسک میریختند تا بچه‌ها جمع کنند ببرند خانه تا در خانه همه «بمیرند». در عراق «اورانیوم» ضعیف شده؛ یه نسل را داره «می‌سوزنه» «سوریه» و «یمن» را خجالت می‌کشم بنویسم! با تیربار تمام «اتوماتیک» دانشمند مملکت مون را؛ رو «زانوی» همسرش کشتند! پس باید خوب دیده باشی که حاجی ما؛ «اَشِدَّاءُ علی‌الکُفَّار» را؛ چه زیبا «تفسیر» کرد؟ حاجی مظهر «قهر» خدا بود. آیه نفی «سَبیل» (نساء/۱۴۱)؛ تفسیرش با خودت. والله «قسم» اگر حاج قاسم و یارانش نبودند و «نباشند»؛ خاک «ایران» را به «تُوبره» می‌کشیدند. قرآن «خدا» یقین داد؛ پس دشمنان اسلام ناب «مُحمَّدی» هم؛ باید بفهمند که: . @taqavi57
✍️علی تقوی دهکلانی بارها نوشتم: «حاج» قاسم دیگر توان ماندن در این «دنیا» را نداشت. زیادی فِراق «دلدار» و یارانش، ژنرال «عارف» را، «اذیَّت» می‌کرد. چون می‌فرمود: «معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم! بارها تو را دیدم و حس کردم، نمی‌توانم از تو جدا بمانم. بس است! مرا بپذیر؛ امّا آنچنان که شایسته تو باشم!» این جملات؛ متنِ «وصیّت»‌نامه حاج قاسم «ایران» است‌. «حاجی» ما را؛ سرسلسله تمام «کُفر» در تاریکی «شب»، با «پهباد» زد. چرا که او؛ «سرباز» اسلام «ناب» مُحَمَّدی بود. «دشمن» می‌خواست «نورِ» اسلام را خاموش کند.(توبه/۳۲) امَّا با ترور مالک «اشترِ» عصرجدید، نورِ اسلام؛ «تابان»تر شده است. در منطق اسلام هم؛ «شهدا» نمی‌میرند.(آل‌عمران/۱۶۹) برا همین یقین دارم: . @taqavi57
حاج قاسم در آیینه قرآن ونهج‌البلاغه ✍️علی تقوی دهکلانی بارها نوشتم: ژنرالِ «عارف» ما، در «دیار» قهقه زنانِ مستان به حال روز «ما»، نظر دارد. سرباز «وطن»؛ مجاهدانه ۴۱ سال راه سیطره «کُفَّار» را، بر کشورهای محور «مقاومت»، بست.(نساء/۱۴۱) «جهان» را برای کُفَّار «جهنَّم» کرد.(فتح/۲۹) سعادت و شهادتی که امیرالمومنین علیه‌السلام، برای مالک اشتر خود، طلب نمود، (نهج/نامه۵۳) خدا آن دعا را، برای مالک اشتر عصر جدید هم؛ مستجاب نمود. در بهشت مخصوص خودش هم، واردش کرد.(فجر/۳۰؛ نهج/خ۲۷.) نزد خودش هم؛ روزیش می‌دهد. (آل‌عمران/۱۶۹) دشمن از مکتبش هم؛ می‌ترسد، پس چرا نگم: . @taqavi57
عزیز همراهم سلام! گوشی‌‌ام توفیق خدمت به حاجی را ازم گرفت. دیر پیام دادم خدمت‌تان عفو بفرما! ثمره اُسوه قرار دادن پیامبر خاتم بود که مردم در تشییع جنازه بی‌نظیر آن عبد صالح پروردگار، چیزی کم نگذاشتند. سردار دل‌ها شد؛ عزیز خدا! به اصطلاح ما طلبه‌ها: سردار دل‌ها برای سرباز وطن؛ «استعمال لفظ در ماوُضِع‌له» است. لفظی که در دلِ میلیون‌ها انسان پاک‌سرشت؛ حکَّاکی شده است. آن زمان که بدن‌ پاک حاج قاسم، بر بال ملائک سوار بود و در میان امواج میلیونی ارادتمندان، تسبیح و تقدیس آسمانیان را می‌شنید؛ هیچ انسان آزادی‌خواه و روشن ضمیری در اقصی نقاط دنیا نبوده است که در شهادت این سردار عاشق، از عُمق وجود نسوخته باشد. الهی عاقبت بخیر شوی! ✍️علی تقوی دهکلانی . @taqavi57
عزیزهمراهم سلام! ✍علی تقوی دهکلانی در اول انقلاب، جوان روستازاده «هیجده‌» ساله‌ای بنام قاسم سلیمانی، همانند «مقتدایش» علی علیه‌السلام که در زیر ۲۰ سالگی وارد عرصه دفاع شده(نهج/خ۲۷) او هم، مرد «میدان» دفاع از اسلام گشت. او نه تنها همه زندگی؛ بلکه عهدی با خدا بست که زنده بودن تمام عمرش را، برای شکوفایی انقلابِ نوپا و ترویج اسلام ناب مُحمَّدی، وقف نماید. به تعبیر آن بزرگ: «سردار شهید قاسم سلیمانی، نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود. او همه‌ی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ی او در همه‌ی این سالیان بود.» پس «مکتب» حاج قاسم، مکتبی «جدای» از انقلاب و در «عرضِ» انقلاب اسلامی ایران، که خون‌بهای هزاران شهید است، نیست؛ بلکه «مکتب» حاج قاسم؛ برگرفته از اسلام ناب و پرورش یافته همین انقلاب اسلامی «ایران» است. .
عزیزهمراهم سلام! با آمدن حاج قاسم به دامن انقلاب؛ مدَّت زمانی کوتاه، فرمانده‌ نظامی ملَّتی شد که در تئوری حکومت اسلامی آن ملَّت آمده بود: «ما مليَّت را، در سايه تعاليم اسلام قبول داريم. ملَّت، ملَّت ايران است، براى ملَّت ايران هم، همه جور فداكارى مى‌‏كنيم، امَّا در سايه اسلام است؛ نه اينكه همه‌‏اش مليَّت و همه‌‏اش گَبْريَّت! مليَّت، حدودش حدود اسلام است.» (صحیفه،ج۱۰، ص۱۲۳) چون قرآن خدا؛ دین را نزد خداوند متعال اسلام می‌داند. (آل عمران،۱۹) طبق بیان نورانی قرآن: «هر كس غير از اسلام، دينى اختيار كند؛ هرگز از وى پذيرفته نيست و او در آخرت، از زيانكاران است.» (آل عمران/۵۸) «هیچ شرافتی هم؛ بالاتر از اسلام وجود ندارد»(نهج/حکمت۳۷۱) حاج قاسم «مرد میدان» ترویج چنین اسلامی شد. پس مکتب حاج «قاسم»؛ مدرسه عشق است برای مدافعان اسلام ناب محمدی... ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57