eitaa logo
تقویم شیعه
399 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
282 ویدیو
11 فایل
◽معرفی مناسبتهای مذهبی ماههای قمری ◽هدف نشر معارف اسلامی علوی است ◽کپی و حذف آیدی مجاز است ◽فعالیت کانال مناسبتی، نه روزانه آدرس پیج اینستاگرام 👇 https://instagram.com/ahkam_55?igshid=YmMyMTA2M2Y= @zohor_tv انتقاد و یا پیشنهاد 🔻 @kazemi_55
مشاهده در ایتا
دانلود
اعمال عید غدیر خم
چند نکته مهم از خطبه غدیر پیامبر(ص) می‌فرمایند: من آنچه مامور به ابلاغش بودم رسانیدم  تا بر هر حاضر و غائب، و هر کس که حضور دارد یا ندارد و هر کس که به دنیا آمده یا هنوز نیامده، حجت باشد. اهمیت سخنان و خطبه های ایراد شده در روز غدیر و همچنین جمعیت بسیار زیاد حج الوداع به قدری بوده  که حضرت یقین داشتند واقعه غدیر ماندگار خواهد شد و در تمام اعصار و برای همه مردم باقی خواهد ماند. علاوه بر تعداد جمعیت، افرادی مشغول به نوشتن شده بودند و عده ای برای این واقعه شعری سرودند. پس جای هیچ شبهه ای برای انکار غدیر باقی نماند. نقل واقعه غدیر تا قیامت یکی از سفارشات پیامبر(ص) در غدیر این بود که حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت این واقعه را برسانند. این سفارش، نشان دهنده اهمیت این واقعه است. از همین سفارش پیامبر(ص) درمی‌یابیم که یکی از وظایف مهم هر پدری، حب و اطاعت از امیرالمونین(ع) و انتقال آن به نسل بعد از خود است. اینکه انسان تنها خودش به این ولایت معتقد باشد کفایت نمی‌کند و در جهت اعتقاد و التزام فرزندان خود نیز باید بکوشد. یادآوری ولایت، بزرگ‌ترین امر به معروف پیامبر(ص) علاوه بر سفارش کلی به امر به معروف و نهی از منکر، به صورت خاص هم به این امر سفارش کرده و می‌فرمایند: «بالاترین امر به معروف آن است که کلام مرا فراگیرید و به آنان که حاضر نیستند برسانید و آنان را امر به قبول آن و نهی از مخالفت آن نمائید.» ایشان نفس معروف را ولایت امیرالمومنین(ع) دانسته و منکر را اجتناب از آن می‌دانند. لذا اگر کسی به ولایت حضرت علی(ع) اعتقاد نداشته باشد دچار منکر می‌شود. ولایت امیرالمومنین(ع)، رستگاری عظیم پیامبر اکرم(ص) در این روز نه تنها به ولایت امیرالمومنین سفارش کردند بلکه فلاح و رستگاری را در اطاعت و ولایت از ایشان و اهل بیت عصمت و طهارت می‌دانند. ایشان می‌فرمایند: «هرکس خدا و رسولش و امامانی که ذکر کردم (یعنی ائمه دوازده گانه) را اطاعت کند به رستگاری عظیم دست یافته است.» یعنی تنها کسی می‌تواند رستگار باشد که ائمه معصومین را اطاعت کند که قطعا سخن امام، سخن خدا و رسول خداست و اطاعت از او اطاعت از خداست. پیامبر بزرگوار ما در آن روز نتیجه مخالفت با امام علی(ع) را جز شقاوت نخواندند و فرمودند: «ملعون است کسی که مخالفت علی(ع) را نماید.» یعنی اعمال انسان بدون اطاعت و ولایت علی(ع)، مقبول واقع نخواهد شد و انسان مورد لعن خدا واقع می‌شود. و علیُ بابها... حضرت در آن روز از شان و منزلت امام علی(ع) و خاندان ایشان بسیار سخن گفتند. یکی از مهم‌ترین سخنان در این باره‌صحبت از شان و مقام علمی علی(ع) است. پیامبر فرمودند: هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند به من تعلیم فرموده و هیچ علمی نیست مگر آن که من آن را به علی (ع) آموخته ام. کسی که علم همه چیز را داراست و تقوای عمل به علم الهی را هم دارد، بیش از همه سزاوار پیروی و اطاعت است. امام علی (ع) به بیان پیامبر(ص) گنجینه تمام علوم و اسرار الهی است. پرستش خدا بی ولایت علی(ع) باطل است پیامبر(ص) می‌فرمایند: «بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است. ایشان علاوه بر سفارش کلی به اطاعت از حضرت علی(ع)، به تک تک مردم سفارش می کند و از پیر و جوان و اقوام مختلف نام می‌برند. هم‌چنین ایشان با آوردن صفت یکتاپرست، دوباره یادآوری می‌کنند که اطاعت از امام و رسول، لازمه یکتاپرستی است. پرستش خداوند به تنهایی کافی نیست و اطاعت از ولی خدا هم لازم است. هم‌چنین ایشان حضرت علی(ع) را صاحب اختیار مردم خوانده و با این صفت حجت را بر مردم تمام کردند. یعنی امام، بر تمام جسم و جان و اموال مردم حق اختیار دارد. «کانال تقویم شیعه » بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشیم
بیستم ذی الحجه ؛: ولادت امام موسي بن جعفر عليه السلام است در سال 128 ه‌ در «ابواء» بين مكه و مدينه حضرت موسي بن جعفر عليه السلام به دنيا آمدند. پدر والامقام آن حضرت امام صادق عليه السلام و مادر ايشان حميدة المصفاة مي‌باشند. (رياحين الشريعة: ج 3، ص 18. بحار الانوار: ج 48،) ولادت، پدر و مادر زمانی که امام جعفر صادق علیه السلام به همراه خانواده و اصحابشان از سفر حج به مدینه مراجعت می کردند، در مکانی به نام «اَجواء»، کودکی، از مادری به نام حمیده اندلسیه به دنیا آمد که حضرت، نام او را موسی گذاشتند و فرمودند: «این فرزند بعد از من امامی برای خلق است». ولیمه از مستحباتی که در اسلام بر آن تاکید فراوان شده، عقیقه کردن و ولیمه دادن برای نوزاد نورسیده است. امام جعفر صادق علیه السلام نیز در احیای این سنت نبوی، پس از مراجعت به مدینه، به شکرانه مولود مبارک ولیمه ای ترتیب داد و در آن امامت آن حضرت را اعلام فرمود. القاب و کنیه امام موسی کاظم(ع) مهم ترین و معروف ترین لقب امام موسی کاظم علیه السلام ، «کاظم» است. کظم به معنی بیرون آمدن نَفَس است. کَظوم کسی است که نَفَس خود را حبس می کند و این کنایه از سکوت است و کاظم یعنی فرو خورنده خشم و غضب. از دیگر القاب آن حضرت می توان به عالم، صالح، باب الحوائج، صابر، امین و زین المجتهدین اشاره کرد. مهم ترین کنیه آن حضرت عبدصالح و ابوالحسن می باشد که در میان اهل حدیث به ابوالحسن اول معروف است. امام داران عصر امام موسی کاظم(ع) مدت امامت، امام موسی کاظم علیه السلام 35 سال بود. امامت آن امام مصادف با زمام داری غاصبانه چهارتن از بنی عباس بود که عبارتند از منصور، مهدی، هادی و هارون. امام علیه السلام مدت ده سال از امامت خود را در عصر منصور گذراند. منصور عباسی از متعصب ترین دشمنان خاندان علی علیه السلام و در کینه و حسادت بی مانند بود. ده سال دوم امامت آن حضرت در عصر مهدی عباسی گذشت که اهانت هایی نیز به امام روا داشت و چهارده سالِ آخر امامت را نیز در عصر هارون سپری کرد که سخت ترین دوره زندگانی و دوران حبس امام بود
بیستم ذی الحجه یا هفتم صفر؛: ولادت امام موسي بن جعفر عليه السلام است در سال 128 ه‌ در «ابواء» بين مكه و مدينه حضرت موسي بن جعفر عليه السلام به دنيا آمدند. پدر والامقام آن حضرت امام صادق عليه السلام و مادر ايشان حميدة المصفاة مي‌باشند. (رياحين الشريعة: ج 3، ص 18. بحار الانوار: ج 48،) ولادت، پدر و مادر زمانی که امام جعفر صادق علیه السلام به همراه خانواده و اصحابشان از سفر حج به مدینه مراجعت می کردند، در مکانی به نام «اَجواء»، کودکی، از مادری به نام حمیده اندلسیه به دنیا آمد که حضرت، نام او را موسی گذاشتند و فرمودند: «این فرزند بعد از من امامی برای خلق است». ولیمه از مستحباتی که در اسلام بر آن تاکید فراوان شده، عقیقه کردن و ولیمه دادن برای نوزاد نورسیده است. امام جعفر صادق علیه السلام نیز در احیای این سنت نبوی، پس از مراجعت به مدینه، به شکرانه مولود مبارک ولیمه ای ترتیب داد و در آن امامت آن حضرت را اعلام فرمود. القاب و کنیه امام موسی کاظم(ع) مهم ترین و معروف ترین لقب امام موسی کاظم علیه السلام ، «کاظم» است. کظم به معنی بیرون آمدن نَفَس است. کَظوم کسی است که نَفَس خود را حبس می کند و این کنایه از سکوت است و کاظم یعنی فرو خورنده خشم و غضب. از دیگر القاب آن حضرت می توان به عالم، صالح، باب الحوائج، صابر، امین و زین المجتهدین اشاره کرد. مهم ترین کنیه آن حضرت عبدصالح و ابوالحسن می باشد که در میان اهل حدیث به ابوالحسن اول معروف است. امام داران عصر امام موسی کاظم(ع) مدت امامت، امام موسی کاظم علیه السلام 35 سال بود. امامت آن امام مصادف با زمام داری غاصبانه چهارتن از بنی عباس بود که عبارتند از منصور، مهدی، هادی و هارون. امام علیه السلام مدت ده سال از امامت خود را در عصر منصور گذراند. منصور عباسی از متعصب ترین دشمنان خاندان علی علیه السلام و در کینه و حسادت بی مانند بود. ده سال دوم امامت آن حضرت در عصر مهدی عباسی گذشت که اهانت هایی نیز به امام روا داشت و چهارده سالِ آخر امامت را نیز در عصر هارون سپری کرد که سخت ترین دوره زندگانی و دوران حبس امام بود
سلام بر تو که نیازمندان را باب الحوائجی. سلام بر نام معطر و زیبایت، که الهام بخش ِ صبوری ، شکیبایی ، بردباری و حلم است. 💕ولادت  هفتمین فخر عالم امکان  امام موسی کاظم علیه السلام تهنیت باد💕
22 ذی الحجه: شهادت میثم تمار وقتی میثم تمار از سفر حج به سوی کوفه برمی گشت، ابن زیاد دستور دستگیری او را داده بود. این در آستانه حوادث پیش از قیام امام حسین (ع)و عاشورا و اوضاع بحرانی کوفه بود. گماشتگان والی، در (حیره) میثم را پیش از آن که به کوفه و خانه خود برسد، دستگیر کردند. وی هنگام دستگیری، سالخورده و نحیف بود و جز پوستی بر استخوان هایش نمانده بود; هر چند قلبی شجاع و دلی نیرومند داشت. او را پیش ابن زیاد بردند. حرف هایی میان او و ابن زیاد ردّ و بدل شد. والی کوفه از او پرسید: پروردگارت در کجاست؟ میثم تمار جواب داد: در کمین ستمگران، که تو نیز یکی از آنانی. گفت: باید از علی بن ابی طالب(ع) بیزاری بجویی و به او ناسزا بگویی، و گرنه دست ها و پاهایت را بریده، بر دار خواهم آویخت. میثم گفت: مولایم علی (ع)به من خبر داده که مرا به دار می آویزی و زبانم را می بُری. ابن زیاد برای ابراز دشمنی خود، گفت: دست و پایت را می برم و رهایت می کنم تا دروغ مولایت آشکار شود. دستور داد او را به دار آویختند. میثم تمار بر فراز دار هم از فضایل علی بن ابی طالب می گفت و اعلام می کرد: ای مردم! هر کس دوست دارد حدیثی از سخنان علی(ع) را بشنود، پیش از آن که کشته شوم بیاید. من شما را از حوادث آینده تا پایان جهان خبر می دهم. مردم مشتاقانه برای شنیدن سخنانش گرد آمدند و او از فراز دار بر ایشان سخن گفت و فضایل خاندان پیامبر را به گوش مردم می رساند. سرانجام، دشمنان این سخنان را تاب نیاوردند، از این رو به دستور ابن زیاد، زبان او را بریدند و وی را با ضربت نیزه ها بر فراز دار به شهادت رساندند. میثم تمّار، عمری را پاک، با ایمان و در خط اهل بیت زیست و سرانجام جان خود را در راه وفاداری صادقانه به ایمان خویش از دست داد. شهادش میلاد سرخی برای او بود و با آن فرجام نیک، به آرزویش رسید. مدتی پیکر پاک او بر سر دار بود و ابن زیاد برای زهر چشم گرفتن از مخالفان اجازه نمی داد آن را پایین آورند. هفت نفر از دوستان غیرت مند او با هم هم پیمان شدند و شبی نگهبانان را غافلگیر کردند، جسد را پایین آوردند و آن را به خاک سپردند. مأموران، فردا صبح جنازه را بر دار ندیدند و هر چه گشتند نیافتند منبع، رجال کشّی
ویژگی های میثم تمار میثم تمّار، ویژگی های برجسته ای داشت; از جمله: 1 ـ خطابه و سخنوری: میثم، بیانی رسا و نطقی گویا داشت و در بازار کوفه، رئیس صنف میوه فروشان و سخنگوی آنان بود. او هنگام شکایت بازاریان کوفه از ابن زیاد، به عنوان نماینده آنان نزد والی کوفه رفت.7 2 ـ تفسیر قرآن: از آموخته های دیگر میثم تمّار از علی بن ابی طالب(ع)، علم قرآن و معارف کتاب الهی بود. روزی میثم با ابن عباس ـ که او نیز از شاگردان علی(ع) در تفسیر قرآن بود ـ در مدینه دیدار کرد و به او گفت: آنچه از تفسیر قرآن می خواهی بپرس. من تمام قرآن و تأویل آن را نزد علی(ع) فرا گرفته ام. ابن عباس، کاغذ و دواتی طلبید تا سخنان میثم را در تفسیر قرآن بنویسد. میثم در باره جزئیات شهادت خویش، طبق آنچه از امیر مؤمنان شنیده بود، با ابن عباس صحبت کرد و او را شگفت زده نمود.8 3 ـ راوی حدیث: وی احادیث بسیاری از علی(ع) شنیده و آنها را در یک مجموعه گردآوری کرده بود. آنچه در فرصت های مختلف از پیشوای خود روایت می کرد و از حوادث آینده خبر می داد، اهتمام او را به این موضوع نشان می دهد. دو تن از پسرانش به نام صالح و یعقوب نیز مطالبی را از نوشته های او روایت کرده اند. 9 4 ـ علم به اسرار: همچنان که پیشتر اشاره شد، او علم (بلایا و منایا) داشت; یعنی از حوادث آینده و نحوه مرگ و میر افراد و فتنه هایی که بعداً قرار بود اتفاق بیفتد، خبر داشت. هم نامه سربسته می خواند و هم راز نشنیده می گفت و آن همه را از مولایش امام علی(ع)فرا گرفته بود; مثلاً شهادت خود را پیش گویی می کرد، خبر مرگ معاویه را یک هفته قبل از آن به ابو خالد گفته بود، قیام مختار را در کوفه نیز پیش گویی کرده بود10، از حادثه جان گداز کربلا هم خبر داشت، با آن که خودش سال ها پیش از آن واقعه به شهادت رسید. روزی به زنی به نام (جبله مکّی) گفته بود: این امت، پسر دختر پیامبرشان را در دهم محرم می کشند و دشمنان خدا این روز را مبارک می دانند; این داستانی است که مولایم امیر مؤمنان(ع)به من خبر داده و فرموده است که همه چیز بر حسین بن علی(ع) خواهد گریست. 11 روزی در مجلس بنی اسد با حبیب بن مظاهر (از شهدای کربلا) دیدار کرد و با او گفتاری مفصل داشت. حبیب، در سخنی اشاره آمیز، خبر از شهادت میثم داد و گفت: گویا پیرمردی را می بینم که در راه دوستی با خاندان پیامبر، او را به دار می زنند و بر چوبه دار، شکمش را می درند (اشاره به شهادت میثم در کوفه). میثم هم در جوابش گفت: من نیز مردی سرخ رو را می بینم و می شناسم که برای یاری فرزند دختر پیامبرش قیام می کند و کشته می شود و سرش در کوفه گردانده می شود (اشاره به شهادت حبیب در کربلا). مردمی که شاهد این گفت گو بودند، سخنان آن دو بزرگوار را مسخره کردند و دروغ پنداشتند ; اما چند روزی نگذشت که میثم بر دار آویخته شد و چندی بعد نیز حبیب بن مظاهر در کربلا شهید شد و سر او را نیز بر نیزه زده، به کوفه آوردند. 12 پی نوشت ها: 1ـ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 2، ص 291. 2ـ بحار الانوار، ج 53، . 3ـ سفینة البحار، ج 2، . 4ـ همان، ص 525. 5ـ بحار الانوار، ج 40، ; نفس المهموم، 6ـ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، همان، ص 292. 7ـ رجال کشّی، ص 86. 8ـ سفینة البحار، همان، . 9ـ همان. 10ـ رجال کشّی، ص 80; بحار الانوار، ج 42،. 11ـ بحار الانوار، ج 45 12ـ نفس المهموم
سالروز شهادت صحابی بزرگ حضرت علی (ع) میثم تمار تسلیت باد 
 ۲۴ ذی‌الحجة : ١. روز مباهله است كه در این روز پیامبر اكرم(ص) با اهل بیت خود یعنی فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) به مباهله با علمای نصرانی نجران رفت اما علمای نجرانی از عاقبت مباهله ترسیدند و از مباهله خودداری كردند و تسلیم رسول خدا(ص) شدند . « فَمَنْ حَآجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَ أَبْنَاءكُمْ وَ نِسَاءنَا وَ نِسَاءكُمْ وَ أَنفُسَنَا و أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِینَ : هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو ؛ بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما، خویشان نزدیک و شما، خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ‌گویان قرار دهیم».(آیه ۶۱ سوره آل عمران) ٣. نزول آیه تطهیر سالروز نزول آیه تطهیر در شان اهل بیت پاك پیامبر اكرم(ص) است كه روایت كامل این ماجرا در حدیث شریف كساء آمده است. «وَقَرْنَ فِی بُیوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا: و در خانه‌های خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را بر پا دارید و زكاة را ادا كنید، و خدا و رسولش را اطاعت نمایید خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملا شما را پاك سازد».( آیه ۳۳ سوره احزاب)   ٣. روز خاتم بخشی امیرالمومنین علی ع در این روز امیرالمومنین(ع)درمسجد و در حین نماز انگشترخود را به سائل بخشید و آیه مبارکه ۵۵ سوره مائده مشهور به آیه ولایت درشأن آن حضرت نازل شد. « إِنَّما وَلِیکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ: ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده‌اند: همان کسانی که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند».( آیه ۵۵ سوره مائده) برو ای گدای مسكین   در خانه علی زن که نگین پادشاهی   دهد از كرم گدا ۴.نزول سوره هل اتی در این روز سوره «هل اتی» در شأن امیر المؤمنین و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام نازل شده است. این مهم بعد از سه روز روزه آنان و اعطای افطارشان به مسکین و یتیم و اسیر بود که آن طعام بهشتی نازل شد.
مراسم مباهله روز دیگر هنگام بالا آمدن آفتاب، پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله دست علی بن ابی طالب علیه السّلام را گرفت و از حجره بیرون آمد. امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام را پیش رو روانه فرمود و حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها از پشت سر آمدند، تا بین دو درختی که قبلاً تعیین شده بود رسیدند. قبلاً به دستور حضرت زیر آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سایه بان عبای سیاهی بالای درخت قرار دادند. مسلمانان مدینه هم آمدند، بنی نجران هم با فرزندان خود آمدند. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله کسی را نزد سیّد و عاقب فرستاد که ما آماده ایم. اسقف با همراهان آمد و گفت: به چه کسانی با ما مباهله می کنید ؟ پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: «با بهترین اهل زمین و نیکوترین جهانیان نزد خداوند متعال زیرا که از طرف خداوند متعال امر شده ام که آنها را بیاورم»، و اشاره به آل عبا علیهم السّلام فرمودند. سیّد و عاقب و اسقف همین که چشمشان به پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و آل عبا علیهم السّلام افتاد، وحشت کردند به حدّی که چهره هایشان زرد شد. ابوحارث که میل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پیش گذاشت و دست سیّد و عاقب را گرفته پس کشید و آنها را نصیحت کرد و از عواقب این مباهله مطلع کرد و گفت: صفات او و اهل بیت او را در کتابها خوانده اید. این محمّد همان پیامبر است، مگر نمی بینید ابرهای سیاه را، و دگرگونی آفتاب را، و شاخه های درختان را که خم شده، و صدای مرغان، و دود سیاه اطراف و آثار زلزله را که در کوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند که دست به دعا بردارند. به خدا قسم اگر سخنی گویند از ما نشانی نمی ماند. برویم و با او صلح کنیم. پرهیز نجرانیان از مباهله: او را فرستادند و ابوحارث مسلمان شد و عرض کرد: مردم نجران پشیمان شده اند. حضرت فرمود: اسلام بیاورند. گفت: قبول نمی کنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت این کار را ندارند، ولی حاضرند جزیه را قبول کنند. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله به أمیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند: «شرائط ذمّه و مقدار آن را به آنها بگوئید». بعد از معیّن نمودن جزیه و شرائط آن، أمیرالمؤمنین علیه السّلام آنها را نزد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله آوردند، و پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «اگر با من و این جماعت اهل بیت من مباهله می نمودید، به صورت میمون و خوک می شدید و این وادی بر شما آتش می شد و یک سال نمی گذشت که تمامی نصاری نابود می شدند». (تفسیر برهان: ج 1، ص 287 - 288. قلائد النحور: ج ذی الحجه، ص 427، 438، 441
نماز پر فضیلت روز آخر ماه ذی الحجه(دوشنبه، 18 مرداد) در روایات بسياري تأکید شده که در پایان هر روز و هر ماه اعمال آن روز یا ماه را جبران کنیم و زیرا پایان ذی الحجه پایان سال قمري است  و خواندن نماز و دعا در این روز سفارش شده است. مرحوم« سيّد بن طاووس» نقل كرده است كه در روز پایان ذی الحجه، دو ركعت نماز مى خوانى و در هر ركعت، يك مرتبه سوره« حمد» و ده مرتبه سوره« قل هو الله» و ده مرتبه« آية الكرسى» را مى خوانى و بعد از نماز مى گويى: «أللهُمَّ ما عَمِلتُ فى هذِهِ السـّـنةِ مِنْ عَمَل نـَهَيتـَـنى عـَـنهُ و لمْ ترْضَهُ، و نـَسيتهُ ولمْ تنسَهُ، وَدَعَوتنى اِلى التوبَةِ بَعْدَ اجْتِرائى عَليْكَ، اَللهُمَّ فاِنى أسْتغفِرُكَ مِنهُ فاغفِرْ لى، وَما عَمِلتُ مِنْ عَمَل يُقَرّبـُـنى اِليكَ فاقبَلهُ مِنى، وَلا تقطعْ رَجائى مِنكَ ياكَريمُ. » « خدايا آنچه انجام دادم در اين سال از اعمالى كه مرا از آن نهى فرمودى و راضى بدان نبودى و من آن را فراموش كردم ولى تو فراموشش نكردى و مرا به بازگشت بسويت خواندى پس از دليرى كردنم بر تو خدايا من از آن اعمال آمرزش مى طلبم پس بيامرز آنها را و هر عملى كه انجام دادم از اعمالى كه مرا به تو نزديك گرداند پس آن را از من قبول كن و قطع مكن اميدم را از خودت اى بزرگوار.» هنگامی که چنين كردى شيطان مى گويد: واى بر من! هرچه در مدّت اين سال زحمت كشيدم( و وی راوسوسه كردم) با اين عمل، همه را از بين برد و سالش را به خير پايان داد. برگرفته از مفاتیح الجنان
با آب طلا نام حسین قاب کنید با نام حسین یادی از آب کنید خواهید مه سربلند و جاوید شوید تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید 🏴فرا رسیدن ماه محرم بر شما دوستان تسلیت و تعزیت باد🏴
محرم در کلام امام رضا (علیه السلام) ریان بن شبیب می گوید: «روز اول محرم خدمت امام رضا (علیه السلام) مشرف شدم. حضرت در ضمن سخنانی به من فرمودند: "ای پسر شبیب! مردم عرب زمان جاهلیت، جنگ را در ایام محرم حرام می دانستند؛ ولی این امت، احترام ماه محرم را از بین بردند و حرمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را رعایت نکردند. در این ماه خون ما را حلال دانستند و حرمت ما را شکستند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند، و سراپرده ی ما را آتش زده، اموال ما را غارت کردند و رعایت احترام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را درباره ی ما ننمودند. همانا روز عاشورا، پلکهای ما را مجروح و اشک های ما را جاری ساخت؛ دل ما را سوزاند و عزیز ما را در زمین کربلا ذلیل کرد و نزد ما محنت و بلا را تا روز جزا به ارث گذارد. گریه کنندگان بر حسین (علیه السلام) بگریند که گریه بر او، گناهان بزرگ را از بین می برد. ای پسر شبیب! اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی (علیه السلام) گریه کن؛ چرا که آن حضرت را کشتند همان گونه که گوسفند را ذبح می کنند! با آن حضرت هیجده تن از اهل بیت او را به شهادت رساندند که روی زمین شبیه و نظیری نداشتند و آسمان های هفت گانه و زمین ها در شهادت آن ها گریستند. روز عاشورا چهار هزار ملک برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شده است؛ لذا پریشان و غبارآلود به مجاورت آن قبر مطهر مأمور شدند تا حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کنند و از یاران او شوند و با شعار «یا لثارات الحسین» به یاری حضرتش بشتابند. ای پسر شبیب! اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی، در غم و حزن ما محزون و در شادی ما شاد باش. بر تو باد دوستی و محبت ما که اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد خداوند متعال فردای قیامت او را با همان سنگ محشور می کند"». عیون اخبار الرضا (ع): ج ۲، - بحارالانوار: ج ۴۴،  🏴
⚫️ روز دوم محرم 🔹 ورود کاروان امام حسین علیه‌السلام به کربلا 🍂 كاروان به محلی رسيد، ديدم اسب نجيب امام حسین(ع) به يكباره ايستاد. هرچه می خواست كه اسب حركت كند، نكرد. 😔 حضرت شش اسب از اسبهای خود را عوض كردند، ولی اسبها هيچ يك قدم از قدم برنداشتند، همين كه حضرت اين حالات را ديد پرسيد: اين زمين چه نام دارد؟ 🔹 عرض كردند: غاضريه. 🔸 فرمود: اسم ديگر هم دارد؟ 🔹 عرض كردند: نينوا. 🔸 فرمود: غير از اين دو اسم، اسمی ديگر نيست؟ 🔹 عرض كردند: شاطِي الفرات. 🔸 فرمود: اسم ديگر هم دارد؟ 🔹 عرض كردند: بلی «كربلا» هم می نامند. 🔘 همين كه امام نام كربلا را شنيد، صدا را به آه بلند كرد و گريه بسيار كرد. 🌴 آنگاه خطاب به اصحابش فرمود: در همين مكان خيمه‌ها را برپا كنيد، چون خيمه‌ها بر پا شد، زينب هراسان به سوی برادرش آمد و فرمود: ⚫️ اين بيابان را خوفناک می بينم، چرا كه خوف عظيمی از آن به من روی آورده است. پس باز فرمود به زينب كه واقعه شهادت من و اصحابم در همين مكان می‌باشد، آنگاه حضرت زينب(س) بی‌هوش بر زمين افتاد. 📚 مقتل شوشتری، ص ۱۲۴ 📚 رياحين الشريعه، ج ۳، ص ۷۷ 📚 روضه الحسین، ص ۵۲ 💠 بنابر نقل دیگری اصحاب در حال حرکت بودند که اسب امام ناگهان ایستاد و دیگر حرکت نکرد و مانند ناقهٔ پیامبر در حدیبیه جلوتر نرفت. وقتی اسب ایستاد حضرت نام آن منطقه را پرسید. زهیر عرض کرد: درست آمده ایم، بهتر است دوباره راه بیفتیم تا ببینیم خدا چه می خواهد، نام این منطقه طف است. 🌿 امام فرمود: ”آیا نام دیگری هم دارد؟“ 🔹 عرض کرد: کربلا هم به آن می گویند. ⚫️ با شنیدن نام کربلا چشمان چشمان امام پر از اشک شد و فرمود: ”اَللّٰهُمَّ أعوذُ بِکَ مِنَ الکَرب وَ البَلاء.... خدایا! از اندوه و بلا به تو پناه می برم، این جا محل استقرار ما و ریخته شدن خون ماست، این جا محل قبرهای ماست، این را جدّم رسول خدا (ص) قبلاً به من گفته است“. 📚 مقتل مقرم، ص۲۳۳ 📚 منتخب طریحی، ص۳۰۸ 📚 تحفة الازهار، ج۳، ص۲۰۹
سوم محرم الحرام : 1 - نامه امام حسین علیه السّلام برای اهل کوفه در این روز امام حسین علیه السّلام برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند. مأمورین در بین راه قیس را گرفتند، و پس از آنکه او بر ضد یزید و ابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند. (قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص 41) ۞ ۞ ۞ 2 - ورود عمر بن سعد به کربلا در این روز عمر بن سعد با شش هزار یا نه هزار سوار برای قتل پسر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله وارد کربلا شد و در مقابل آن حضرت لشکرگاه ساخت و خیمه برافراخت. ورود ابن سعد به کربلا در روز چهارم هم نقل شده است. (قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص 40. از مدینه تا مدینه: . فیض العلام: ص 143) ۞ ۞ ۞
چهارم محرم؛ تحریک مردم به جنگ با امام حسین(ع) با فتوای شریح قاضی در روز چهارم ماه محرم‌الحرام سال 61 هجری قمری «ابن زیاد» با استناد به فتوایی که از «شریح قاضی» گرفته بود، مردم را به کشتن امام حسین (ع) تحریک کرد. در روز چهارم ماه محرم‌الحرام سال 61 هجری قمری «ابن زیاد» با استناد به فتوایی که از «شریح قاضی» گرفته بود، مردم را به کشتن امام حسین (ع) تحریک کرد. در این روز عبیدالله بن زیاد با استناد به فتوایی که از شریح قاضی گرفته بود، در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسین (ع) تحریک و تحریص کرد. معروف است که شریح قاضی به دستور عبیدالله بن زیاد، فتوا داد که « چون حسین بن علی بر خلیفه وقت خروج کرده، دفع او بر مسلمانان واجب است». به دنبال آن 13 هزار نفر در قالب 4 گروه که عبارت بودند از: 1. شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر 2. یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر 3. حصین بن نمیر با چهار هزار نفر 4. مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر به سپاه عمر بن سعد پیوستند. بهم پیوستن نیروهای فوق از این روز تا روز عاشورا بوده است برگرفته از تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری