احادیث نورانی از امام موسی کاظم (علیه السلام)
حدیث اول
مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ
کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.
بحارالانوار، جلد ۷۸، ص ۳۳۳
حدیث دوم
أوشَک دَعوَةً وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ
دعایی که بیشتر امید اجابت آن میرود و زودتر به اجابت میرسد، دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.
اصول کافی، ج ۱، ص ۵۲
حدیث سوم
مَن اَحزَنَ والدَیهِ فَقَد عَقهُما
هر که پدر و مادر را اندوهگین کند آنان را ناسپاسی کرده است.
تحف العقول، ص ۴۲۵
حدیث چهارم
مَثَلُ الدُّنیا مَثَل مَاءِ البَحر، کُلَّما شربَ مِنهُ العَطشان أزدادَ عَطَشاً حَتّی یقتِله
دنیا، چون آب دریاست، هر چه تشنه کامش بیشتر نوشد، بیشتر تشنه شود تا او را بکشد.
تحفالعقول، ص ۴۱۷
حدیث پنجم
لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسبُ نَفسَه فِی کُلِّ یَومٍ، فَإن عَمِلَ حسناً استَزدادَ الله، و إن عَمِل سَیِّئاً استغفِرُ الله مِنه و تَاب إلیه
از ما نیست کسی که هر روز حساب خود را نکند، پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر در آن کار بدی کرده، از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.
اصولالکافى، ج ۴، ص ۱۹۱
حدیث ششم
إصبِر عَلَی طَاعَهِ الله و إصبِر عَنِ مَعاصِی الله، فإنّما الدُّنیا ساعَه، فَما مَضی مِنها فَلَیس تَجِد لَهُ سُرورا و لا حُزناً، و مَا لَم یَاتِ مِنها فَلیسَ تَعرِفُه، فَاصبِر عَلی تِلکَ السّاعَهِ الَّتِی أنت فِیها فَکَأنَّکَ قَد اغتَبَطَت
بر طاعت خدا صبر کن، از معاصی خدا صبر کن، دنیا همان ساعتی است، آن چه رفته نه شادی دارد و نه غم، آن چه نیامده ندانی که چیست؟ به همان ساعتی که در آنی صبر کن هم چنان باشد که تو رشک برده شده ای.
تحفالعقول، ص ۴۱۷
حدیث هفتم
کُلَّما أحدَثَ النّاس مِنَ الذُّنُوبِ ما لَم یَکُونُوا یَعمَلُون، أحدَثَ اللهُ لَهُم مِن البَلاءِ مَا لَم یَکُونُوا یَعِدُّون
هرگاه مردم گناهان تازهای که نمیکردند انجام دهند، خداوند بلاهایی تازه به آنها دهد که به حساب نمیآوردند.
تحفالعقول، ص ۴۳۴
#شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام_تسلیت
ایمان ابوطالب
حضرت باقر(عليهالسلام) فرمود: «لَو وَضَعَ ايمانُ اَبي طالب في كَفَّةِ مِيزانِ، وِ ايمانُ هذَا الخَلقِ فيِ الكَفَّةِ الاُخري لَرَجَّحَ اِيمانُه؛ اگر ايمان ابوطالب در يك كفه ترازو قرار داده شود، و ايمان همه خلايق در كفه ديگر آن نهاده گردد، ايمان ابوطالب بر ايمان آن ها برتري مي يابد
. شرح نهج البلاغه: ابن ابي الحديد:ج ۱،
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشیع باشیم
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
۲۶رجب:
سال روز رحلت مؤمنِ قریش، یار و پشتیبان رسول خدا «صلی الله علیه و آله » و پدر والا مقام أمیرالمؤمنین حضرت أبوطالب « سلام الله علیه» است
نسب حضرت ابوطالب عليه السلام
نام مبارك آن حضرت عمران است، و پدرشان جناب عبدالمطلب، و مادرشان فاطمه بنت عمرو بن عائذ است. ابوطالب عليه السلام با عبدالله پدر پيامبر صلي الله عليه و آله و زبير بن عبدالمطلب برادر ابويني بودند، يعني از طرف پدر و مادر يكي بودند و ساير اولاد جناب عبدالمطلب با اين سه بزرگوار فقط از پدر يكي بودند.
پيامبر صلي الله عليه و آله در وفات ابوطالب عليه السلام
هنگامي كه حضرت أمير المؤمنين عليه السلام خبر وفات ابوطالب عليه السلام را به پيامبر صلي الله عليه و آله داد، آن حضرت به شدت ملول و محزون شدند و فرمودند: «يا علي برو و او را غسل و حنوط و كفن كن و چون بر روي سرير نهادي به من خبر بده». هنگامي كه آن حضرت دستورات پبامبر صلي الله عليه و آله را انجام داد و پدر بزرگوار را بر روي سرير گذاشت، پيامبر صلي الله عليه و آله خودشان تشريف آوردند و چون نظر مباركشان بر نعش عموي بزرگوارشان افتاد، رقت و حزن به آن حضرت دست داد و فرمودند: «اي عمو، صله رحم و مهرباني كردي و جزاي خير ديدي. اي عمو، در كوچكي مرا كفالت كردي و در بزرگي مرا نصرت و حمايت نمودي».
بعد به مردم رو كردند و فرمودند: «سوگند به خدا كه اذن شفاعت ميدهم در روز قيامت به عمويم كه جن و انس از آن شفاعت تعجب كنند». با رحلت ابوطالب عليه السلام جبرئيل نازل شده به پيامبر صلي الله عليه و آله عرض كرد: «ياور تو از دنيا رفت، هجرت كن».
(بحار الانوار: ج 19، ص 69)
أمير المؤمنين عليه السلام در زمان حيات خود نائب ميگرفت كه براي عبدالله و آمنه و ابوطالب عليهم السلام حج انجام دهند، و هنگام شهادت به اولاد خود وصيت فرمودند كه نايب براي حج از طرف آن بزرگواران بگيرند.
(وقايع الايام: ج 1، ص 303)
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشیع باشیم
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
۲۷رجب:
بعثت پيامبر صلي الله عليه و آله
مبعث مبارك پيامبر صلي الله عليه و آله در سن 40 سالگي و آغاز نزول قرآن بر پيامبر صلي الله عليه و آله در اين روز بوده است.
(اعلام الوري: ج 1، ص 46. مصباح المتهجد: ص 750. مسار الشيعة: ص 37. تهذيب: ج 6، ص 2. العدد القوية: ص 337. زاد المعاد: ص 36. فيض العلام: ص 328)
اين روز يكي از اعياد بزرگ است، و روزي است كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله به رسالت مبعوث گرديد و جبرئيل عليه السلامبر پيامبري آن حضرت نازل شد.
(زاد المعاد: ص 36)
غير شيعه مبعث را در 17 يا 18 يا 24 ماه رمضان و بعضي در 12 ربيع الاول ميدانند.
در اين روز صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و آله و اهل بيت آن حضرت و نيز زيارت آن حضرت و امير المؤمنين عليه السلاموارد شده است.
(زاد المعاد: ص 40)
ساليان سال بود كه از بعثت انبياء عليهم السلام ميگذشت، و هر قوم و قبيلهاي با عقيدههاي مختلف خود زندگي ميكردند و در حجاز و مكه آن روز بسياري بت ميپرستيدند: بت سنگي، فلزي، چوبي، و گاهي از جنس خرما. دختران را زنده به گور ميكردند. اكثر قبايل در حال جنگ و خونريزي بودند. دنيا غرق در گمراهي و ضلالت بود. تا اينكه چهل سال از ولادت با سعادت اشرف مخلوقات و سرور كائنات حضرت محمد بن عبدالله صلي الله عليه و آله گذشت. خداوند آن حضرت را به پيامبري مبعوث فرمود، و جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و وحيهاي الهي را با آداب و مراسمي مخصوص به آن حضرت رسانيد كه در كتب روائي با سندهاي مختلف ذكر شده است.
طبق بعضي روايات
(منتهي الامال: ج 1، ص 47)
هنگامي كه آن حضرت از كوه حرا بر ميگشتند انوار جلال و عظمت ايشان را فرا گرفته بود، بحدي بود كه هيچكس را ياراي آن نبود كه به آن حضرت نظر كند. از كنار هر درخت و گياه و سنگ كه ميگذشت در برابر آن حضرت خم ميشدند و به زبان فصيح ميگفتند: «السلام عليك يا نبي الله، السلام عليك يا رسول الله».
هنگامي كه آن حضرت داخل خانه حضرت خديجه سلام الله عليها شدند، از شعاع انوار جمال آن حضرت خانه منور شد. خديجه سلام الله عليها عرض كرد: اي محمد، اين چه نور است كه از شما مشاهده ميكنم ؟ آن حضرت فرمودند: اين نور پيامبري است. سپس خطاب به حضرت خديجه سلام الله عليها فرمودند: بگو: «لا اله الا الله محمد رسول الله». خديجه سلام الله عليها عرض كرد: سالهاست من پيامبري شما را ميدانم. سپس به وحدانيت خداوند متعال و رسالت پيامبر صلي الله عليه و آله شهادت داد.
در اين هنگام آن حضرت فرمودند: «اي خديجه ! احساس سرما ميكنم. جامهاي بر من بپوشان». حضرت جامه بر خود كشيد و خوابيد. از جانب حقتعالي ندا رسيد: «يا ايها المدثر، قم فانذر و ربك فكبر. ..»
(سوره مدثر: آيه 1)
«اي جامه به خود پيچيده، برخيز و بترسان مردم را از عذاب پروردگار خود، و تكبير بگو و پروردگارت را به بزرگي ياد كن».
آن حضرت برخاست و انگشت مبارك در گوش خود گذاشت و فرمود: «الله اكبر، الله اكبر» پس صداي آن حضرت به همه موجودات رسيد، و همه با او موافقت كردند.
(منتهي الامال: ج 1، ص 47)
پيامبر صلي الله عليه و آله سه سال پنهاني مردم را به خداي يكتا دعوت ميفرمود، و پس از سه سال جبرئيل آمد و عرض كرد: «خداوند متعال امر فرموده كه دعوت خويش را آشكار فرمائي». سپس آن حضرت از كوه صفا بالا رفتند و مردم را انذار فرمودند و دعوت خود را علني نمودند.
(بحار الانوار: ج 19، ص 174 - 186)
«#کانال_تقویم_شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشیع باشیم
#عید_مبعث_بر_همگان_مبارک_باد
اعمال مستحبی روز مبعث
در روایتی از امام صادق(ع) عید مبعث به عنوان شریفترین اعیاد یاد شده است و برای این روز، اعمالی ذکر شده است:
- غسل کردن: در این روز مستحب است.
- روزه: این روز در میان روزهای سال یکی از چهار روزی است که روزه گرفتن آن فضیلت بسیار دارد و پاداش فراوانی برای آن نقل شده است، در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: هر کس در روز 27 رجب روزه بگیرد، خداوند برای او پاداش روزه 70 سال را مینویسد.
-زیاد صلوات فرستادن: همچنین در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که در این روز روزه میگیری و بر محمد و آلش زیاد صلوات میفرستی.
- زیارت رسول خدا(ص) و امیرمؤمنان(ع)
-12 رکعت نماز: هر دو رکعت به یک سلام که در هر رکعت، «حمد» و «سوره» بخواند و هنگامی که نمازها به پایان رسید، هر یک از سورههای «حمد»، «توحید» و «معوّذتین» (فلق و ناس) را 4 مرتبه بخواند، آنگاه 4 مرتبه گفته شود: «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ واللهُ اَکْبَرُ، وَسُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» و چهار مرتبه: «اَللهُ اَللهُ رَبِّی لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً» و 4 مرتبه: «لا اُشْرِکُ بِرَبّی اَحَداً».
-12 رکعت دیگر: در هر رکعت «حمد» و هر سورهای که خواستی میخوانی و پس از هر دو رکعت و سلام نماز بخواند:
«اَلْحَمْدُللهِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی الْمُلْکِ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ، وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً، یا عُدَّتی فی مُدَّتی یا وَلیّی فی نِعْمَتی، یا غِیاثی فی رَغْبَتی،یا نَجاحی فی حاجَتی یاحافِظی فی غَیْبَتی، یا کافِیَّ (کافِیَ) فی وَحْدَتی، یا اُنْسی فی وَحْشَتی اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتی فَلَکَ الْحَمْدُ، وَاَنْتَ الْمُقیلُ عَثْرَتی فَلَکَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتی فَلَکَ الْحَمْدُ،صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاسْتُرْ عَوْرَتی، وَآمِنْ رَوْعَتی، وَاَقِلْنی عَثْرَتی، وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمی، وَتَجاوَزْ عَنْ سَیِّئاتی فی اَصْحابِ الْجَنَّةِ، وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذی کانُوا یُوعَدُونَ».
وقتی که نماز و دعا پایان یافت، هر یک از سورههای «حمد»، «اخلاص»، «معوذتین»، «کافرون»، «قدر» و «آیة الکرسی» را 7 مرتبه بخواند، سپس 7 بار بگوید: «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ واللهُ اَکْبَرُ، وَسُبْحانَ اللهِ وَلاحَوْلَ وَ...
#اعمال_روز_مبعث
#روزه_عید_مبعث
اهداف و فواید بعثت پیامبران
از دیدگاه قرآن کریم چرا خداوند پیامبران را فرستاد و از این کار چه هدفی را دنبال میکرد؟
فرستادن پیامبران برای تحقق هدف آفرینش انسان است،
1 ـ تثبیت و تکمیل توحید در جامعه؛
هدف از آفرینش آدمی، آشنایی با مبدأ و معاد است. کسی که به مبدأ، شناخت و معرفت ندارد، در حد حیوان توقف کرده است. حیوانات و نباتات در پرتو غرایز به کمال مطلوب از آفرینش شان میرسند، ولی آدمی ـ با این که از نیروی عقل و فطرت هم برخوردار است ـ تنها با تکیه به عقل نمیتواند به کمال مطلوب خود برسد. گواه این سخن، تاریخ پرنشیب و فراز جامعه انسانی است، که پیوسته در منجلاب شرک و بت پرستی غوطهور بوده، مگر آن که پیامبر بیرونی به کمک پیامبر درونی شتافته است و او را در مسیر توحید قرار داده است. در عصری که پیش رفت تکنولوژی هوش از سر بشر ربوده است، عدهای به پرستش و کرنش در برابر چیزهایی مشغولند که آدمی از گفتن و نوشتن آنها شرم دارد.
باید پیامبران الهی بیایند تا بشر را از پستی و ذلّت شرک و بتپرستی، به توحید فرا خوانند. قرآن کریم در این باره میفرماید: ﴿وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ٰ. . . ﴾؛[1] و در حقیقت، در میان هر امّتی فرستادهای برانگیختیم [تا بگوید:] خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. . . .
قرآن هر یک از پیامبرانی را که نام میبرد، نخستین برنامه، سخن و پیام آنان را دعوت به توحید معرفی میکند.[2]
حضرت امیر مؤمنان، علی در همین زمینه میفرماید: خداوند پیامبران را برانگیخت تا آن چه را که بندگان خدا درباره توحید و صفات خدا نمیدانند فرا گیرند و به ربوبیت و یگانگی خدا پس از انکار، ایمان آورند.[3]
2 و 3. تعلیم و تربیت:
﴿هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ ٰ﴾؛[4] او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت، تا آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را پاکیزه کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند. هم چنین در آیه شریفه ﴿رَبَّنا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا . . . ﴾؛[5]پروردگارا، در میان آنها پیامبری از خودشان مبعوث کن، تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند، زیرا تو توانا و حکیمی [و بر این کار قادری].
از دو آیه فوق، چهار موضوع استفاده میشود: «تلاوت آیات الهی»، «تعلیم کتاب»، «تعلیم حکمت» و «تزکیه و پاک سازی و تربیت»؛ یعنی نخست باید گوشهای انسانها با کلمات حق آشنا شود، تا از اعماق این کلمات، محتوای کتاب را درک کنند و بعد به حکمت یعنی اَسرار آن آشنا شوند و به دنبال همه اینها روح و جسمشان پاک و پاکیزه شود.
قرآن کریم ثابت میکند برای تعلیم و تربیت مردم، وجود پیامبران: ضروری است.[6]
4. برپایی قسط و عدل:
﴿لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ٰ...﴾؛[7] ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب [آسمانی] و میزان [شناسایی حق و قوانین عادلانه] نازل کردیم، تا مردم به عدالت قیام کنند. در این آیه به سه مسئله اشاره شده است: «بینات» که به معنای دلایل روشن است و شامل معجزات و دلایل عقلی حقانیت دعوت انبیا و اخبار پیامبران پیشین میشود و «کتاب» که به کتابهای آسمانی اشاره است و شامل: بیان معارف، عقاید، احکام و اخلاق میباشد و «میزان» که به معنای قوانینی است که معیار سنجش نیکیها از بدیها و ارزش از ضد ارزش و حق از باطل است.
ضرورت بعثت انبیا و تجهیز انبیا: به آنها اجازه میدهد که مردم را برای اقامه عدل بسیج کنند.
5. آزادی انسانها:
﴿الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ ٰ. . . ﴾؛[8] آنها که از فرستاده [خدا]، پیامبر «امّی» پیروی میکنند، کسی که صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است مییابند و آنها را به معروف دستور میدهد و از منکر باز میدارد؛ پاکیزهها را برای آنها حلال میشمرد؛ ناپاکیها را تحریم میکند و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود [از دوش و گردنشان] بر میدارد. . . .
برگرداندن آزادی واقعی به انسانها وجود انبیا را ضروری مینماید.
[1] . سوره نحل، آيه 36.
[2] . سوره عنكبوت، آيه 36 و سوره اعراف، 85 و 65.
[3] . نهج البلاغه، خطبه 143.
[4] . سوره جمعه، آيه 2.
[5] . سوره بقره، آيه 129.
[6] . بقره، آیه 151 ﴿کَمَا أَرْسَلْنَا فِيکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ ...﴾.
[7] . حديد، آيه 25.
[8] . اعراف، آيه 157.
«کانال تقویم شیعه »
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
28 رجب :
🔻1 - خروج امام حسین علیه السّلام از مدینه به سوی مکه
در این روز در سال 60 ه’ امام حسین علیه السّلام از مدینه منوره متوجه مکه شدند.
(ارشاد: ج 2، ص 34. اعلام الوری: ج 1، ص 435. بحار الانوار: ج 44، ص 329)
بنابر قولی شب 29 رجب آن حضرت از مدینه خارج شدند.
(فیض العلام: ص 329)
در این سفر همراه ایشان عقیله بنی هاشم زینب کبری، برادرشان حضرت ابوالفضل العباس، امّ کلثوم، علی اکبر و دیگر اهل بیت علیهم السّلام بودند. خواهران سیّد الشّهداء علیه السّلام با عقیله بنی هاشم سلام اللَّه علیها 13 نفر بودند.
بانوان دیگر از منسوبین حضرت، علیا مخدره امّ کلثوم صغری دختر زینب کبری سلام اللَّه علیها که با شوهرش به کربلا آمد و دیگری خواهر أمیر المؤمنین علیه السّلام جمانه دختر ابوطالب علیه السّلام. همچنین 9 کنیز با حضرت از مدینه خارج شدند و 10 نفر غلام با حضرت بودند. چند نفر از همسران امام مجتبی علیه السّلام و 16 نفر از اولاد دختر و پسر امام مجتبی علیه السّلام و خانواده مسلم بن عقیل علیه السّلام و دیگر اصحاب و بستگان حضرت نیز همراه بودند.
لوازم و سواری هائی که داشتند عبارت بود از 250 اسب، 250 ناقه. از این تعداد، 70 ناقه برای حمل خیمه ها، 40 ناقه برای حمل دیگ و ظروف و ادوات ارزاق، 30 ناقه برای حمل مشکهای آب، 12 ناقه برای جامه ها و دراهم و دنانیر، 50 ناقه برای حمل 50 هودج تعبیه شده برای حمل مخدرات و علویات و اطفال و ذراری و خدمتگزاران و کنیزان، و بقیه شتران برای حمل وسائل مختلف که مورد لزوم بود.
(از کتاب مدینه تا مدینه: ص 77 تا 90.)
برای اطلاع بیشتر به کتابهای «بیت الاحزان» عبدالخالق بن عبدالرحیم یزدی، قمقام زخار، معالی السبطین، ابومخنف، ریاض القدس، بحار الانوار، تاریخ اعثم کوفی مراجعه شود.
۞ ۞ ۞
🔻2 - اولین اقامه نماز در اسلام
در این روز اولین کسی که بعد از بعثت با پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله نماز خواند، أمیر المؤمنین علیه السّلام بود. روز دوشنبه 27 رجب پیامبر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مبعوث شدند و در 28 رجب حضرت أمیر المؤمنین علیه السّلام با آن حضرت نماز اقامه فرمودند.
(وقایع الایام: ج رجب، ص 247. منتخب التواریخ: ص 42. همچنین اقتباس از بحارالانوار،مناقب ابن شهرآشوب)
۞ ۞ ۞
#کانال_تقویم_شیعه
#خروج_امام_حسین
سوم ماه شعبان :
ولادت امام حسین علیه السّلام
🌹
در این روز در سال 4 ه’ آقای شهیدان و سرور و سالار شیعیان و دلباختگان، اشک هر مؤمن، امام امام زاهد عابد، شهید غریب، عطشان نینوا حضرت اباعبداللَّه الحسین الشهید علیه السّلام عالم را به نور خود منور فرمود.
(اعلام الوری: ج 1، ص 420.مسار الشیعه: ص 37. مصباح المتهجد: ص 758. مصباح کفعمی: ج 2، ص 598 . فیض العلام: ص 337. زاد المعاد: ص 56. بحار الانوار: ج 44، ص 101 - 202، ج 94، ص 80، ج 98، ص 347. کشف الغمه: ج 2، ص 3)
اقوال دیگر در ولادت آن حضرت پنجم شعبان
(ارشاد: ج 2، ص 27. کشف الغمه: ج 2، ص 3)
و سی ام ربیع الاول
(توضیح المقاصد: ص 10. فیض العلام: ص 226 )
و دوازدهم رجب است.
( اربعین ماحوزی: ص 368)
🌹
القاب امام حسین علیه السّلام:
نام مبارک آن حضرت در تورات شبیر و در انجیل طاب است.
(بحار الانوار: ج 43، ص 237)
🌹
پدرشان مولانا و مقتدانا أمیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام و مادرشان حضرت ولیه اللَّه و حبیبته خاتون دو سرا صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها است.
🌹
کنیه آن حضرت ابو عبداللَّه و کنیه خاص آن حضرت ابوعلی است.
(بحار الانوار: ج 43، ص 237)
🌹
القاب حضرت الشهید، السعید، السبط الثانی، الامام الثالث، الرشید، الطیب، الوفی، السید، الزکی، المبارک، تابع لمرضات اللَّه است.
(بحار الانوار: ج 43، ص 237)
🌹
پیامبر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در ولادت امام حسین علیه السّلام:
هنگامی که خبر ولادت آن حضرت به پیامبر گرامی پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله رسید، به خانه أمیر المؤمنین علیه السّلام آمدند و به اسماء فرمودند تا مولود را بیاورد. اسماء حضرت را در پارچه ای سفید پیچید و خدمت رسول اکرم پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله آورد. پیامبر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در گوش راست آن حضرت اذان و در گوش چپ اقامه فرمودند.
(امالی شیخ طوسی: ج 1، ص 377)
🌹
روز اول یا هفتم ولادت امین وحی الهی جبرئیل فرود آمد و عرض کرد: «سلام خداوند بر تو باد ای پیامبر، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون شبیر نام بگذار، که به عربی حسین گفته می شود. چون علی علیه السّلام برای شما بسان هارون برای موسی بن عمران است، جز آنکه شما خاتم پیامبرانی.»
(معانی الاخبار: ص 57)
🌹
به این ترتیب نام پر عظمت «حسین» از جانب پروردگار برای دومین فرزند فاطمه سلام اللَّه علیها انتخاب شد. در این روز ملائکه آسمانها برای عرض تهنیت به مناسبت این ولادت خدمت پیامبر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله رسیدند و از خاک قبر آن بزرگوار برای پیامبر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله آوردند و به آن حضرت تعزیت نیز گفتند. یکی از معجزات روز ولادت آن حضرت این بود که فطرس ملک یا دردائیل پناه به آن امام مظلوم برد و خداوند او را بخشید و او را به مقام قبلی اش باز گردانید.
(فیض العلام: ص 337. بحار الانوار: ج 44، ص 182)
🌹
دوران زندگی امام حسین علیه السّلام:
آن حضرت شش سال و چند ماه با جد گرامی خود رسول اکرم پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله بود. مدت سی سال با پدر بزرگوار خود مولای متقیان امیر مؤمنان علیه السّلام زندگی کرد، و در جمل، صفین و نهروان شرکت داشت.
(الاصابه: ج 1، ص 333)
🌹
در دوران زمامداری غاصبانه عمر، امام حسین علیه السّلام در سن ده سالگی وارد مسجد شد و خلیفه دوم را بر منبر پیامبر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مشاهده کرد که سخن می گفت. از منبر بالا رفت و فریاد زد: «از منبر پدرم فرود آی» !.
(الاصابه: ج 1، ص 333. تذکره الخواص ابن جوزی: ص 234)
بعد از شهادت أمیر المؤمنین علیه السّلام همراه و شریک رنجهای امام حسن علیه السّلام بود، و شاهد بود که معاویه و دیگر منافقین و کافران چگونه دهان آلوده خود را به بدگوئی پدر بزرگوارش أمیر المؤمنین و برادرش امام حسن علیهماالسّلام می گشایند.
پس از آنکه امام مجتبی علیه السّلام را مظلومانه شهید کردند، امامت به آن وجود سراپا جود رسید، و بعد از مصائب و اذیتها و زخم زبانها، در روز عاشورا آن حضرت را به شهادت رسانیدند.
(ترجمه امام حسین علیه السّلام از تاریخ دمشق ابن عساکر: ص 14 - 285)
در این روز توقیع مبارک از ناحیه امام زمان علیه السّلام در رابطه با ولادت امام حسین علیه السّلام به قاسم بن علاء همدانی صادر شد .
(مصباح المتهجد: ص 758)
#تولد_امام_حسین_علیه_السلام
#میلاد_امام_حسین_علیه_السلام
سوم شعبان، ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت و آموزگار شهادت
حضرت حسین بن علی علیه السلام
مبارک و خجسته باد . . .
#تولد_امام_حسین_علیه_السلام
#میلاد_امام_حسین_علیه_السلام
سوم ماه شعبان :
ورود امام حسین علیه السّلام به مکه
در شب جمعه سوم شعبان سال 60 ه’ امام حسین علیه السّلام وارد مکه شدند و تا ذی الحجه در آنجا اقامت داشتند.
(ارشاد: ج 2، ص 35. فیض العلام: ص 338)
۞ ۞ ۞
ماجرای شفاعت «فطرس ملک» توسط امام حسین(ع)
شعیب میثمى گفت از امام صادق (ع) شنیدم میفرمود
که چون حسین بن على(ع) متولد شد، خدا جبرئیل را با هزار فرشته دستور داد فرود آیند و رسول خدا(ص) را از طرف او تهنیت گویند. جبرئیل فرود آمد و به جزیرهاى در دریا گذشت که فرشتهاى به نام فطرس از حاملان عرش که خداوند پر او را شکسته بود و در آن جزیره انداخته بود مکان داشت و هفتصد سال در آنجا خدا را عبادت کرده بود تا اینکه حسین بن على(ع) متولد شد.
آن فرشته به جبرئیل گفت کجا میروى؟ گفت خدا به محمد (ص) نعمتى داده و مىروم از از طرف خدا و خود مبارک باد گویم. گفت مرا با خود ببر شاید محمد برایم دعا کند. او را با خود برد و چون به تهنیت پرداخت گزارش او را به عرض رساند. پیامبر(ص) به آن فرشته فرمود خود را به این مولود بمال و به مقام خود برگرد. گفت فطرس خود را به حسین مالید و بالا رفت و گفت یا رسولاللّه اما امت تو حتماً او را در آینده خواهند کشت و بر من عوضى دارد که هر کس زیارتش کند، به او برسانم و هر کس سلامش دهد به او برسانم و هر کس طلب رحمت برایش کند، دعایش را به او برسانم و اوج گرفت.
(امالی صدوق، ص137)
عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ شُعَیْبٍ الْمِیثَمِیِّ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع لَمَّا وُلِدَ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَبْرَئِیلَ أَنْ یَهْبِطَ فِی أَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ فَیُهَنِّیَ رَسُولَ اللَّهِ ص مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ جَبْرَئِیلَ قَالَ فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ فَمَرَّ عَلَى جَزِیرَةٍ فِی الْبَحْرِ فِیهَا مَلَکٌ یُقَالُ لَهُ فُطْرُسُ کَانَ مِنَ الْحَمَلَةِ بَعَثَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی شَیْءٍ فَأَبْطَأَ عَلَیْهِ فَکَسَرَ جَنَاحَهُ وَ أَلْقَاهُ فِی تِلْکَ الْجَزِیرَةِ فَعَبَدَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى ...
این روایت در صفحه66 کتاب مشهور و معتبر «کاملالزیارت» منسوب به «ابن قولویه» یکی از محدثین و علمای شیعه به همین ترتیب آمده است. همچنین در صفحه 164 کتاب «اثبات الوصیة» نیز به همین صورت آمده است جز اینکه در انتهای این روایت آمده است:
پیامبر(ص) به فطرس فرمود: خدا شفاعت مرا درباره تو قبول کرد، تو دائماً به زمین کربلا موکل باش و تا روز قیامت هر کسى که به زیارت قبر حسین(ع) مىآید به من خبر بده. راوى گوید: آن ملک است که به آزادشده حسین(ع) نامیده شد.»
چهارم شعبان :
سالروز ولادت حضرت ابوالفضل(عليه السلام)
حضرت ابوالفضل العباس نخستين فرزند از ازدواج حضرت امير المؤمنين على(عليه السلام) و ام البنين بود ايشان در روز چهارم شعبان سال 26 هجرى در مدينه چشم به جهان گشودند.
ماجراى ازدواج على(عليه السلام) با ام البنين
قضيه ازدوادج مادر مكرمه اش ام البنين با حضرت على(عليه السلام) بدين گونه بود كه پس از شهادت حضرت زهرا(عليها السلام) على(عليه السلام) برادرش عقيل كه در علم نسب شناسى آگاهى كامل داشت و قبايل و خصلت هاى اخلاقى و روحى انها آشنا بود را به حضور طلبيد و از وى خواست كه براى آن حضرت همسرى شايسته و از قبيله اى كه اجدادش از شجاعان و دلير مردان باشند پيدا كند تا ثمره ازدواجشان فرزندانى شجاع و رشيد باشند پس از مدتى عقيل زنى از طايفه بنى كلاب را به حضرت معرفى كرد كه داراى آن ويژگى ها بود نامش فاطمه دختر حزام بن خالد بود و نياكانش همه از دليرمردان بودند. حضرت با وى ازدواج نمود و او نيز وظيفه مادرى و سر پرستى براى فرزندان حضرت زهرا(عليها السلام) را به عهده گرفت و آنان را چون فرزندان خود بلكه بيشتر از فرزندانش دوست مى داشت گويند وقتى وى را فاطمه صدا مى زدند وى گفت مرا فاطمه صدا نكنيد زيرا فرزندان با شنيدن نام فاطمه به ياد غم هاى مادرشان مى افتند و ناراحت مى شوند بلكه مرا خادم خود بناميد. و حضرت على(عليه السلام) ولى را ام البنين يعنى مادر پسران ناميد و به اين نام شهرت يافت.
تولد حضرت عباس
حضرت ابوالفضل نخستين فرزند از چنين بانوى با معرفت و حق شناسى بود تولد وى، خانه على(عليه السلام) و دل مولا را غرق نور و سرور ساخت وقتى كه به دنيا آمد حضرت على(عليه السلام) در گوش او اذان و اقامه گفت نام خدا و رسول خدا را بر گوش وى خواند و نام او را عباس قرار داد.
با آن كه اين نوزاد بسيار خوش منظر و زيبا بود به طورى كه وى را قمر بنى هاشم ناميده اند و به ماه شب چهارده تشبيه نموده اند و حضرت وى را به نام عباس نام نهاد و آن به اين علت بود كه عباس هم به معناى شير شرزه و خشمگين است و هم به معناى عبوس و چهره گرفته زيرا كه ايشان نسبت به ظالمان چهره اى خشمگين داشتند.
در روز هفتم تولدش گوسفندى را به عنوان عقيقه ذبح كردند و گوشت آن را به فقرا صدقه دادند.
با آن كه هنگام تولد پدر خوشحالى مى كند، حضرت گاهى قنداقه عباس خردسال را در آغوش مى گرفت و آستين دست هاى كوچك او را بالا مى زد و بر بازوان او بوسه مى زد و اشك مى ريخت حضرت در پاسخ ام البنين نسبت به اين كار فرمود اين دست ها براى كمك و يارى به برادرش حسين قطع خواهد شد.
حضرت عباس در خانه على(عليه السلام) و در دامان مادر با ايمان وفادارش و در كنار امام حسين رشد كرد و درس هاى بزرگ انسانيت صداقت و اخلاق را فرا گرفت تربيت خاص امام على(عليه السلام) بى شك در شكل دادن به شخصيت فكرى و روحى اين نوجوان سهم عمده اى داشت روزى حضرت على(عليه السلام) عباس خردسال خود را نشاده بود و حضرت زينب(عليها السلام) هم حضور داشت امام به اين كودك عزيز گفت به بگو يك عباس گفت يك فرمود بگو دو عباس خوددارى كرد و گفت شرم دارم با زبانى كه خدا را به يگانگى خوانده ام دو بگويم حضرت از معرفت اين فرزند خوشحال شد و پيشانى عباس را بوسيد
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشیع باشیم
https://eitaa.com/taqvim_shiaa