بیت هفتم:
مگرم شيوۀ چشم تو بياموزد كار
ور نه مستورى و مستى، همه كس نتوانند
آیتالله #پهلوانی_تهرانی:
🌱گويا خواجه در اين بيت در مقام تقاضاى منزلت جمع از محبوب شده و مىگويد: معشوقا!مرا توانِ اينكه هموارهات #مشاهده كنم نمى باشد. به جاذبۀ چشمان و جمال مستت مرا از من بگير و بكلّى از خويشم بيرون كن و #مقام_جمعم عنايت فرما، تا هيچگاه از ديدارت محروم نباشم.
بخواهد بگويد:
💥«اِلهى! وَ اجْعَلْنى مِمَّنْ نادَيْتَهُ فَأَجابَكَ، و لا حَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ، فَناجَيْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَكَ جَهْراً.» مناجات شعبانیه
🌱بار الها! مرا از آنانى قرار ده كه ندايشان كردى و اجابتت نمودند
و به آنها #نظر افكندى و در برابر جلال و عظمتت مدهوش گشتند، سپس در باطن با آنها #مناجات كردى و آشكارا و در ظاهر براى تو عمل نمودند.
عهدِ ما با لبِ شيرين دهنان بست خدا
ما همه بنده و اين قوم، خداوندانند
شرح آیتالله #پهلوانی_تهرانی:
🌱گويا مى خواهد بگويد: اگر ما عاشقان حضرت محبوب با اسماء و صفات و تجلّيات او عشق مى ورزيم و در مقابل آنها خضوع داريم، كار امروز ما نيست، بلكه در خلقت اوّليّهمان تعليم اسمائمان نمود و شالودۀ وجودمان را به آنها خلق فرموده؛
1⃣ كه: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها.»: و همه نامهاى خود را به آدم آموخت.
نيز:
2⃣ وَ بِأَسْمائِكَ الَّتى غَلَبَتْ ارْكانَ كُلِّ شَىْءٍ.» : و[از تو مسئلت دارم]به اسمائت كه بر اركان و شراشر وجود هر چيزى چيره گشته.
مىخواست كه اين گونه باشيم و جز به حضرتش ديدۀ دلمان ناظر نباشد.
🌱ممكن است مراد خواجه از«شيرين دهنان» انبياء و اوصياء عليهم السلام باشد
و بگويد:
انبياء و اولياء عليهم السلام و يا محمد و آل محمد(صلوات اللّه عليهم اجمعين) شيرين دهنانى هستند كه با گفتار و رفتار خود، بشر سر گشته را به حضرت دوست و #فطرت فراموش شدهشان راهنمايى مى نمايند، و آنان را از سياه چالهاى عالم طبيعت نجات داده و به غرض غايى از خلقتشان دعوت و به #مقام_محمود نائل گردانند که «عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً.»: اميد است پروردگارت تو را به مقام پسنديده اى بر انگيزد.
🌱ممكن است مقصود خواجه از«عهد»آن عهدى باشد كه خداوند در ازل از بشر به نبوّت انبياء و ولايت امامان دوازده گانه(صلوات الله عليهم اجمعين) اقرار
گرفته است، و چرا ما و تمامى آدميان بندۀ انبياء و اولياء عليهم السلام نباشيم در حالى كه على عليه السلام فرموده است:
«أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبيدِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله.»:
من بنده اى از بندگان حضرت محمد صلی الله علیه و آله هستم.
مفلسانيم و هواى مى و مطرب داريم
آه اگر خرقۀ پشمين به گرو نستانند
آیتالله #پهلوانی_تهرانی:
🌱كنايه از اينكه: دلبرا! آيا مى شود ما تهيدستان و گدايان بادۀ مشاهدات به خود پذيرا شوى؟ كه ما جز اعمال ظاهرى و عبادات صورى و قشرى چيز ديگرى نداريم، تا ديدارت را خريدار شويم و از نفحات و تجلّيات شور آورندهات بهرهمند گرديم و از بادۀ لقاء خويش بهرهمند سازى.
ترنم عشق | عرفان و حافظ
مفلسانيم و هواى مى و مطرب داريم آه اگر خرقۀ پشمين به گرو نستانند آیتالله #پهلوانی_تهرانی: 🌱كناي
زاهد ار رندى حافظ نكند فهم، چه باك؟
ديو بگريزد از آن قوم كه قرآن خوانند
آیتالله #پهلوانی_تهرانی:
🌱با همه گفتارى كه از اوّل غزل تا به اينجا با كنايه از حالات و مشاهدات عاشقان حضرت معشوق بيان نمودم، اگر زاهد باز از خواجهات بگريزد و به سرّش آگاه نشود، هراسى نيست؛ زيرا گفتار ما بر طبق #فطرتِ «فِطْرَتَ اللّهِ الَّتِي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها،لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللّهِ.» می باشد.
همان فطرت و سرشت خدايى، كه مردم را بر آن آفريد، هيچ دگرگونىاى در آفرينش خدا نيست.
و «وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النّاسِ لا يَعْلَمُونَ.» ولى اكثر مردم نمى دانند.