این سوال رو صبح دیدم
نمیخواستم جواب بدم
چون قبلا در موردش
صحبت شده ..
۱. عشق و عاشقی و دوست داشتن
های قبل از شناخت طرف مقابل و
تطبیق با اولویت های مهم زندگی
همه توهمی بیش نیست و از تصورات
بی جایی هست که ذهن به صورت
فانتزی در کمبود هایی که روح کشیده
میسازه تا برطرف کنه تازه اگر نگیم شهوت
یا علاقهی غلط اندر غلط است..
دقت کنید که حرف مهمی زدم.
عشق از مراحل شناخت میوهاش تازه
کاشته میشود .. نه قبل از آن..
۲. دختر باید صیغهی عقد رو
بخونه اما چون مظهر نازِ ، وکالت میده
به یه نفر به جاش بخونه. مظهر حیا و
عفت و نازِ .. و حتی خواستگاری از دختر
هم به همین جهتِ و به علت بالا بودن
شان اون هست.
۳. پسرها رو نمیشناسید و این کار رو
نکنید _ ..
هیچ روانشناس متعهد و متخصصی
این کار رو تایید نمی کنه .. نهایت اینکه بگن
به یه واسطهی مطمعن و متعهد که اونم از
طرف خودش بگه نه شما ..
۴. از کجا میدونید اون پسر قبول کنه؟
و اگر گفت نه میدونید چه آسیب روحی
داره _ با عقل تصمیم بگیرید نه احساس.
در ضمن هیچ تکلیف شرعی و اخلاقی
بر اون پسر نیست و چه بسا تکلیف بشه
که دست رد بدی بزنه.. چون پسر ها
از این کارها خوششون نمیاد ..
در خواست های از پسر
برای بعد از تعهد شرعی دو طرفه
توی فانتزیهای
زندگی خوبه.. پسر باید یاد بگیره
ناز بخره وگرنه پر رو میشن ..
آدمی ممکن است روزهای سختش را
فراموش کند اما کسانی را که برایش
آسان کرده اند هرگز فراموش نمی کند..
به نظر آدمی ممکن است هر دو را
فراموش کند..
درسته امام به این فکر نمیکنه
و این نگاه رو نداره و همیشه
حواس هست ؛
اما غریب یعنی اینکه
بیای درخواستت رو
بگی و بری و وقتی که
اجابت شد فراموشش
کنی ..
چه توهم هایی که سازنده ی
علاقه های دروغ بود و ما به
اشتباه راست میپنداشتیم ..