گفت اونایی که تقوا و صبر رو باهم
دارند _ قطعا و به یقین خدا حواسش
به دلهاشون هست و با خدا زندگی
میکنند ..
میگفت ؛ بشینید نیتهای خوب چندسال
پیشتون که باهاش میوههای وجودتون رو
ساختیدرو بررسیکنید ببینیدچندتا از اونها
رو سالم نگهداشتید .. چندتاشون رو دوست
داشتید و ازش فاصله گرفتید طوریکه وقتی
بهش فکر میکنید غبطه میخورید بهشون ..
ما یک سختی را نمیپذیریم اما
بهحسرتِ سختِ عذابِ وجدان
کمکاریهایمان که بسیار و به
مراتب بیشتر از آن سختی است،
مشغول میشویم.. رنجِ دومی به
مراتب آسیبزاست،چون خاصیتِ
آن فقط برای عذاب وجدان ساختگی
است ، رنج دوم بیفایدهاست چون
باید به رنج و سختی اولی برسد و
هرچهقدر طولانیتر باشد و قوی تر
بازگشت به رنج اول سخت تر میشود ..
اینهمانمعنایخسرانبرایآدمی است ..
اراده و علاقه باهم در ارتباطند ..
محصولات اولیهی ساخت علاقه
و اراده از طریق حواس ظاهری
ساخته میشود ..
ما گاهی میدونیم ولی
عمل نمیکنیم _
گاهی علاقه داریم ولی اراده
نمیسازیم ..
درد اصلی اینه از علاقه های خوب
اراده های خوب و عمل خوب نمیسازیم
چون دوست نداریم سختی از دست دادن
یک لذت اشتباه_ گناه _
یا یک لذت خوب ولی غیر اولویت دار ..
رو بچشیم ..
مرا با تو چه شده است .. ؟
این مراقبت های تو برای من
است تا به خودم مشغول نشوم
و لحظه ای از تو غافل نشوم ..
میگفت ؛ برخی بندههام رو دوست ندارم
حتی به یک آن، محبت غیر من اونا رو به
خودشون مشغول کنه ..
خیابانِ روحم ، مثل یک رشته کوهی شده
که نیاز به ابرهایی دارد تا تمامم را بپوشاند ..
اینپوششِ تو برای من معنای همان
یا اظهرالجمیل و سترالقبیح را دارد ..
اَللّـهُمَّ اِنّي كُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَياْتُ وَتَعَبَّاْتُ
خدایا هرگاه گفتم مهیا و آماده شدم
وَقُمْتُ لِلصَّلوةِ بَينَ يدَيكَ وَناجَيتُكَ
و در پیشگاهت به نماز ایستادم و با تو مناجات کردم
اَلْقَيتَ عَلَي نُعاساً اِذا اَنـَا صَلَّيتُ
چُرتی بر من افکندی آنگاه که وارد نماز شدم
وَسَلَبْتَنِى مُناجاتَكَ إِذا أَنَا ناجَيْتُ
و حال راز و نیاز را از من گرفتی
مالِى
مرا چه شده؟!
كُلَّما قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِيرَتِى
هرگاه گفتم خلوتم شایسته شد
وَقَرُبَ مِنْ مَجالِسِ التَّوَّابِينَ مَجْلِسِى
و جایگاهم به جایگاه توبهکنندگان نزدیک گشته
عَرَضَتْ لِى بَلِيَّةٌ أَزالَتْ قَدَمِى
برایم گرفتاری پیش آمد ، بر اثر آن گرفتاری پایم لغزید
وَحالَتْ بَيْنِى وَبَيْنَ خِدْمَتِكَ
و میان من و خدمت به تو مانع شد ..
میگفت ؛ به اعضا بگو کانال اصلی ترنمات
توی هاله رفتِ .. حلال کنید اگر محتوا غنی
نیست،این وظیفهی یک ادمینِ که عذرخواهی
کنه _ "لی مع الله حاله .."
او دوست داشت مثل
موسی که مشتاق دیدار تو
بود ، این چنین ملاقاتت کند ..
جالب اینکه دستی که قبلا زکاتش را
داده بود سالم ماند _
میگفت شاید اونایی که زیاد میگن ما
توی تصمیمامون احساسی نیستیم بیشتر
احساسی اند ..
اونایی که با خود واقعی شون
توی زندگیشون حضور ندارند
هیچ وقت طعم
آرامش رو
نمیچشند..
شما جملات کانال رو شده تا حالا
تو یه جمعی بگید .. ؟ یا جایی در
محیط خونه در موردش حرف بزنید
یا مثلا توی دفتری بنویسید .. ؟
کدوم ها بوده .. ؟
هدایت شده از نیمهیِمنلیلِتو..
انسانی که نیمه شب ندارد
رو به نابودی میرود ..
شهری که نیمه شب ندارد
خراب میشود ..
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
میگفت ؛ بشینید نیتهای خوب چندسال پیشتون که باهاش میوههای وجودتون رو ساختیدرو بررسیکنید ببینیدچ
#چالش هایی برای
#ایستُ_بازرسی_روح
شاید خیلی مهم باشه این
یکی .. و کمک میکنه خودمون
رو در مسیر و نقشه ی فتح قلههای
نیستیِ درون بهتر بشناسیم ..
خودشناسی هایی که به
عمل مناسب ختم نمیشه
در واقع همون حالت فریبِ
خود هست که دکمه اون رو
نفش خیلی وقته فعال کرده ..