کاش این اشتیاق مرا با خود به سرزمین او می‌برد .. !

در درون‌م برای خودم قرارهای عاشقانه گذاشت‌م، قبله از قلب‌م تا چشم‌های‌ش خیابانی ساخت .. مدت‌ها بود بی‌نام و بی خبر بودم تا آنکه بابِ خانه‌ی قلب رو‌ قبله جریانی ساخت ، اشک‌های چشم‌ها خیابان شدند و من شدم خیابان باب القبله .. ! ‌

فراموش نمی‌شوید تا زمانی که مدارِ قلب‌ها برای‌ #نگاهِ‌او می‌تپد ..

اشک‌ها به سوی قبله متمایل است .. ! ‌

روح‌م میان سوم اردیبهشتِ ، ماهِ قمرت ، تازه رنگ دینا به خود دیده است ..

او به جزییاتِ حضورت توجه دارد ، پلک‌ها با اشک‌ها وضو گرفته است ..

چرا فقط من حرف بزنم شما هم یه‌چیزی بگید .. ‌https://daigo.ir/secret/61022356 @Tarannomat_admin

شوق حضورت بر حسرت نبودن‌مان غالب شد ، ما هم با او معنا شدیم ..

معیار شرح لطافت و ملاحت نگاه‌ها و میزان افعال قلب‌ها آمد تا معنا بدهد تعریف انسانی‌ت را .. #نگاهِ_ابی_عبدلله

تو خورشیدی و من ماهِ نگاه‌ت .. ! ‌

دریا شدیم که غرق دریا شویم .. ! می‌دانستید علت دریا شدن‌مان را وجود دریاییِ خودت هنوز نمی‌دانم .. ؟