eitaa logo
فائض.🇵🇸
156 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
895 ویدیو
3 فایل
وقتی به یاد اوری اغوش گرم ملکوت را دیگر بند زمین نمیشوی تنت قفس میشود برای تپش های قلبت برای نفس های اشتیاقت بشتاب بسوی جانان الی الله بال پروازاسمان توحید با سرعت جنون حسین است https://daigo.ir/secret/3642042853 فرو الی الحسین
مشاهده در ایتا
دانلود
این پیامو به این دلیل قرار میدم که همه رفقام داخل کانال عضون.. فقط طولانیه اگر دوست داشتید بخونید..
رفقا برید بخوابید من اخر شب قرار میدمـ.
بسم رب خالق عشق❤
خوب اینجا جایی که میخوام برم جهت پاسخ به پرسش های شمااول اینکه اصلا فکر نمیکردم که قبول بشم مصاحبه چون بسیار منظم و دقیق پیش میرفتن و از چندین کشور مختلف بودیم اما امام رضا لطف کردن و پذیرفتن که همسایشون بشم ـ تابستون برم مشهد و از جمع شما دور باشم اینجا که میرم هر شب حرم میریم و کلاس ها بعضا داخل حرم قول دخترونه که دعا میکنم 🙃💛 فعلا ۴۵روز میرم اگه قبول بشم دوره اصلی تا سال دیگه بعد از یک سال به دلیل یسری موارد دیگه شاید احتمالا دیگه برنگردم قاین شایان به ذکر هست که اجازه مرخصی ندارم و.. فی الحال اگر تونستید قرار هایی که برا خداحافظی میزارم و بیاید چون حسابی دلم برا تک تکتون تنگ میشه🙃💛
از وقتی سه سالم بود کلاس اشاره های قرانی میرفتم و بعد هم شروع کردم به حفظ موضوعی قران وقتی از شهر دیگه امدیم قاین دیگه کلاس نرفتم همین سبب شد تشنه معرفت قران بشم از وقتی بچه بودم جواب سوالاتمو اون جور که میخواستم از کسی دریافت نکردم سردرگمی در سردگمی وقتیم قاین امدم و از قران دور شدم همه چی بدتر شد و همیشه تنهایی اندیشه ازارم میداد.فیق خوب خیلی زیاد داشتم اما اون اندیشه که دنبالش بودم پیدا نکردم احساس میکنم نمیتونمم پیدا کنم رفت و رفت گاهی تنهایی اندیشه درک نکردن صحبتم و بی پاسخ موندن سوالاتم همه دست بهم دادن که خود واقعی مو فراموش کنم و بشم شبیه بقیه ولی اگه خودم میخواستم روحم هر مدتی فشردگی شو به رخم میکشید خلاصه هفتم و هشتم به جهالت گذشت.. چون از اونچه که بودم و فاصله گرفتم همیشه سختی هارو با واژه ها برای خودم مینوشتم اما این بار حتی نوشتن که همیشه ارومم میکرد هم پاسخگو نبود.. 🍃🌊
فائض.🇵🇸
از وقتی سه سالم بود کلاس اشاره های قرانی میرفتم و بعد هم شروع کردم به حفظ موضوعی قران وقتی از شهر دی
خدا لطف کرد و عجبم و شکست دچار خطا کرد منو منجلاب گناه بدتر در بدتر خانم مهمی رو قرار داد روبروم تا دوباره برگردم در محضر قران با اینکه همه محفوظاتم فراموش شد همه و کم کاری زیادیم میکنم حتی الان سر کلاس قران اما واقعا قران نشونم داد وقتی میری سراغش نباید برگردی چون دیگه تشنه میشی وقتی قرانو باز کردی و اشنا شدی باید روحت و درکنار دریای سراسر ارامشش نگاه داری وگرنه میری و تو چاله گناه میمونی. .. خلاصه این شد که تابستان ورود به نهم تصمبم گرفتم دوباره از اول شروع شد اما صبر نمیتونم بکنم دوست دارم سریعتر همشو در بربگیرم و این پیش زمینه شد برای ورود به موسسه و ازمون برای رفتن به مشهد البته ماه رمضان و حاج اقا سرایی خودش نقطه عطف علاقه بسیار شذید تر نگاه توحیدی قران شد💛🌊
خوب حالا قرار ها و خداحافظی ها
هر پریدنی نیاز داره که دلبستگی رو بشکنه دوری کنه تا بتونه بپره.. دلتنگی سخته. دوری سخت تر بهترین دوران عمرم قاین بود چون نوجوانی مو با رفیقا خاطراتش قشنگیاش تجربه کردم اما میدونستم باید یه روز خودمو اماده کنم با خداحافظی ولی فکر نمیکردم انقدر سریع و حالا وقتشه..
با این هشتکا هرکدوم از پیام های مربوط به خودتونو بخونید
ح این توضیح کلی بود از قشنگیا و دلتنگیا قاین بگم.. 💔 خب اول از رفقا ریحانه ولایت از هفتم وارد گروه شدم چند ماهی از تاسیس گروه میگذشت و گروهی که تک تکمون تک تکمون تغییر کردیم از سه شنبه های مهدوی تا هزاران حس خعلی مجذوب کننده موقع پخش پک ها از خنده ها و مسخره بازیای روز بسته بندی سالروز تولد گروهو و جبل النور با اینکه به هیچ نهادی وابسته نیستیم اما خودمون دست گزاشتیم رو هم یاعلی گفتیم و اغاز عشق به در های بسته خوردیم که نگو ونپرس ولی باز هم خداوند بال پرواز داد که از همه موانع بگذریم که الان انقدر خوشگل کنار هم باشیم و فعالیت کنیم دلم برای جلسات اعتقادی که خودمون باهم ماست مالیشون کردیم و تمام جشن ها بسته بندی ها اشتی ها قهر ها همش و همش تنگمیشه برای محبتی که میانمون موج میزد ماه رمضان و افطاری برای همایش قم و تو درتو کلاس داشتن🙃💙 اخ که چقدر دلم پی هوای گروه گیر کرده از جلسه مصلی و حاج اقا عزیزی و به تمسخر گرفتن افعال من توسط حاج اقا😶🤦🏻‍♀️ اصلا بگم از جشن هایی که سراسر عشق بود برام تمام این سه سال جز قشنگی نبوده بینمون اربعین پارسال که جاموندیم و خواهرانه عطوفتی شدیم برای دل های سراسر زخم جاموندگی چقدر روز شهادت حضرت رقیه زیبا بود همدلی مون چقدر با همه کنایه ها امسال خانم سه ساله کمکمون کردن همیشه به وضوح دیدیم که هر وقت خلوص نیت رخت بست از گروه حتی اگه پک ها هزار تا هم بود بی برکت میبود و قتی خالصانه و خدایی و دلشکسته بودیم حتی با اندک پک برکت و استقبالی دیدیم بی نظیر یه نکته خواهرانه من که میرم ولی امیدوارم همیشه همینجور با استقامت ادامه بدید قطعا.وقتی به در بسته میخورید اون در قابل بازگشایی و اگر خدا نمیخواست باز بشه به جای در دیوار قرار میداد قرارمون برا خداحافظی باشه اخر هفته بسته بندی گروه مکان همیشگی و غرفه تست حجاب تو جشن خیابونی باغ ملی🙃❤ به عنوان مسئول فرهنگی گروه خادم همتون امیدوارم هیچ وقت پرچم گروه پایین نیاد و همتون پای بیرق امام حسین باشید 😉 میدونم واژه ها کفایت نمیکنه برای ابراز دلتنگی ... ولی دعا کنید برای دلم که توان تحمل فشردگی که قرار در اینده تحمل کنم و داشته باشم دونه دونتون جای خواهرای گلمو دارید