eitaa logo
طریق عرفان
4.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
833 ویدیو
30 فایل
💐مراحل ومطالب عرفانی به صورت موضوع بندی💐 📚ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی📚 🔴 فهرست مطالب eitaa.com/tareagheerfan/10679 📲 طریق عرفان در دیگر پیام‌رسان ها zil.ink/tareagheerfan2 🟢 مسئول کانال @Sayyed_mahdi1214 🟢 ادمین تبادل @MahdiZolfaghary1371
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه تعقیب دست‌جمعی شهید علی‌وردی توسط اوباش 🔹جزئیاتی از نحوه شهادت آرمان علی‌وردی به روایت تعدادی از اغتشاشگرانی که اخیرا توسط اطلاعات سپاه تهران دستگیر شدند. @Farsna
✅ مرحوم آیت‌الله حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی از عالمان ربانی و متعهد مربی نفوس مستعد و شاگرد معرفتی مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدجواد انصاری همدانی بود و اگر بگوییم که این عالم ربانی دریچه‌هایی به سوی عالم معنی پیش روی داشت سخن به گزاف نگفته‌ایم در سال 1296 شمسی در شیراز زاده شد تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و پس‌از آن به فراگیری دروس حوزوی پرداخت و در سن پانزده‌سالگی برای ادامه تحصیل عازم عراق شد در نجف اشرف از محضر مرحوم آیت‌الله حاج شیخ علی‌محمد بروجردی بهره برد و فقه و اصول را نزد آیات عظام حاج سید ابوالحسن اصفهانی سید عبدالهادی شیرازی شیخ علی‌محمد بروجردی و سید ابوالقاسم خویی گذراند و در 28 سالگی به اجتهاد رسید همچنین در اخلاق و معنویات از محضر مرحوم آیت‌الله سید علی آقا قاضی بهره برد دراین‌باره نقل می‌کنند پدرخانم حاج میرزا یحیی هدایت به ایشان میگوید که وقتی در نجف ساکن شدی به دیدار آقای قاضی برو و با ایشان ملاقاتی داشته باش آقای نجابت هم‌ چون احترام خاصی برای پدر خانمش قائل بود وقتی به نجف می‌رود خدمت مرحوم قاضی می‌رسد در هنگام ملاقات، مرحوم قاضی از ایشان سؤال می‌کنند فرزند چه کسی هستی؟ آقای نجابت پاسخ می‌دهد فرزند شما ایشان دوباره سؤال می‌کند و همان جواب را می‌شنود آقای قاضی از آقای نجابت خوشش می‌آید. پس‌از رحلت مرحوم آقای قاضی به سفارش ایشان به ایران آمده و به محضر راه می‌یابد مرحوم آیةالله انصاری عنایت ویژه‌ای به آقای نجابت داشتند و درمورد ایشان فرموده بودند ظرف استعداد شیخ حسنعلی بسیار فراتر از دیگران است چون دریایی است که هر چه  در او بریزی پر نمی‌شود. شیخ حسنعلی اگر بخواهد می‌تواند عالمی را از نور خویش روشن کند او در مسیری قدم گذاشته که به ریسمان ثقلین چنگ خواهد زد مرحوم آیت‌الله نجابت شیرازی پس‌از عمری سلوک معنوی در محضر انوار قدسیه اهل‌بیت علیهم‌السلام در دوم ماه رجب سال 1410 هجری قمری برابر با سال 1368 هجری شمسی رحلت فرمود و در حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم علیه‌السلام در شیراز و در جوار یار دیرین و رفیق سلوکی اش مرحوم آیت‌الله مدفون گردید. چهار روز قبل‌از رحلتش یکی از نزدیکان به ایشان مراجعه می‌کند و می‌گوید دیشب شما را در خواب کنار آقای قاضی دیدم و مرحوم قاضی درحالی‌که جوان شده بود به شما می‌گفت اگر می‌خواهی بیایی، بیا.! ایشان پس‌از استماع این خواب فرموده بودند چهار شب دیگر تعبیرش را به تو می‌گویم شب چهارم بود که خبر آوردند ایشان رحلت فرمودند رحمت الله علیه @tareagheerfan
هدایت شده از بیداری ملت
منزل اجاره ای شهید روح الله عجمیان👆 آن سلبریتی ⁧ ⁩، فراخوان داد و داعشی‌های وطنی پیکر این ⁧ ⁩ کمالشهری را پاره پاره کردند.‌ 🔴به پویش بپیوندید @bidariymelat
🔰حجت‌الاسلام والمسلمین سید عبدالله فاطمی شیرازی عالم ربانی مرحوم آقا سید عبدالله فاطمی شیرازی از مبرزین شاگردان آیت‌الله انصاری و از افراد زحمت کشیده و کارکرده در سلوک عالم معنی بودند البته ایشان شخصیت شناخته‌شده ای نیست و عظمت این شیعه‌ی خالص امیرالمؤمنین بر بسیاری پوشیده است جناب حجت‌الاسلام و المسلمین صفویه قمی نقل می‌کند: من با ایشان مراوده زیادی داشتم و از ایشان خرق عادات زیادی دیده بودم یک روز جناب آقای شرکت به من پیغام دادند که سیدی به منزل ما آمد خوب است به منزل ما بیایی و او را ملاقات کنی من هم به منزل آقای شرکت رفتم دیدم سیدی لاغر و سیاه چهره آن‌جا نشسته که آثار ریاضت و عبادت از چهره او نمودار است در همان برخورد شیفته اخلاق او شدم بعد از ساعتی ایشان فرمود شب برای شام این‌جا بیا با هم باشیم من گفتم شب سه‌تا منبر دارم و طول می‌کشد. ایشان فرمودند اگر تا ساعت دوازده شب هم طول بکشد ما منتظر شما هستیم خلاصه من آن شب منبر سوم را تعطیل کردم تا زودتر خدمت آنان برسم آمدم منزل استحمام کرده و بعد خواستم بروم دیدم همسرم برایم سفره غذا انداخته و اصرار دارد که شام را چون آمادهاست صرف کنم من هم برخلاف میل باطنی شام را در منزل خودم خوردم و بعد اتلاف وقت به منزل آقای شرکت رفتم حدود ساعت ده و نیم بود که آن‌جا رسیدم دیدم سفره غذا را دارن جمع می‌کنن گفتم مگر شما قرار نبود که تا ساعت دوازده منتظر من باشید؟ مرحوم آقا سید عبدالله فاطمی فرمود من دیدم که سفره‌ای انداخته‌ای و مشغول غذایی من هم به آقای شرکت گفتم غذا را بیاور. بعد سید فرمود مگر شامت فلان چیز نبود؟ مگر بعد از غذا یک پرتقال پوست سبز هم نخوردی مگر پشت کرسی غذا نمی‌خوردی؟  و تمام خصوصیات اتاق و غذا خوردن مرا ذکر کرد و بعد مشغول صحبت شدیم گفتم جناب آقای فاطمی فلان فامیل من در بیمارستان بستری است سرانجامش چطور می‌شود؟ دیدم شروع کرد گفت پیرمرد است دو دندان از دندان‌های بالایش شکسته است و تمام خصوصیاتش رو گفت و من تا آن زمان با اینکه شخص مریض از بستگان نزدیک من بود توجه به دنده‌های شکسته‌اش نداشتم فردا که به بیمارستان رفتم و نگاه کردم دیدم دقیقاً دوتا از دندان‌هایش شکسته است بعد آقای فاطمی فرمود او را نور سیادتش تاکنون نگه‌داشت والا تاکنون در جهنم سقوط کرده بود ولی مریضی او خوب می‌شود. آقای صفوی می‌گوید از او هر چه درباره بستگان سوال کردم ایشان از همه با ذکر خصوصیات جواب می‌داد @tareagheerfan
همچنین جناب آقای صفوی نقل می‌کند یک روز آقای فاطمی برایم نقل می‌کرد که جوان کمونیست نزد من آمد و گفت پدرم در حال احتضار است مردم می‌گویند که از شما کارهایی برمی‌آید اگر پدر من برگشت من مسلمان می‌شوم من با آن جوان به سمت منزلش رفتیم و همینکه پشت در رسیدیم دیدم ملائکه قبض روح داخل خانه آمدند به درگاه الهی عرض کردم خدایا من دلم می‌خواهد این جوان مسلمان شود طوری عمر پدر او را طولانی کن دیدم که ملائکه قبض روح رفتند بعد داخل خانه شدم دیدم پدرش را رو به قبله کرده بودند دست او را گرفتم و یک سوره حمد خواندم یک‌دفعه بلند شد و شروع کرد به بوسیدن من و دور من می‌چرخید گفت ملائکه قبض روح آمده بودم من دیدم این آقا پشت در دعا کرد و ملائک رفتن آن جوان مسلمان شد و در حال حاضر کارمند یکی از بیمارستان‌های اصفهان می‌باشد باز یک‌بار دیگر مرحوم آقا سید عبدالله فاطمی نقل می‌کرد شب‌های پنجشنبه در منزل آقای رضوی هندی در کربلا روضه هفتگی بود یک شب که در روضه او نشسته بودم و معمولاً ده الی پانزده نفر شرکت می‌کردند هنگامی‌که روضه‌خوان مشغول روضه بود دیدم که نور قرمز وارد خانه شد بعد نور قرمز رفت و نور سفیدی آمد من نور سفید را می‌شناختم و آن نور امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بود مثل این‌که خورشید وارد خانه شد من دعا کردم خدایا برای آقای رضوی وسیله‌ی خیر بیاور بعد از مجلس یک راجه پول‌دار هندی نزد من آمد و گفت من می‌خواهم ماهی چهارده دینار به مجلس اباعبدالله علیه‌السلام کمک کنم من گفتم پس هفت دینار آن را به آقای رضوی بده بعد آقای رضوی نزد من آمد و گفت آیا امشب در مجلس خبری بود؟ گفتم چطور گفت من نور ضعیفی به‌در و دیوار می‌دیدم یکی از دوستان ایشان حکایت می‌کرد که شب عاشورا از منزل مرحوم آیت‌الله نجابت  به‌اتفاق مرحوم فاطمی عازم منزل بردیم به خیابان که رسیدیم تاکسی را صدا کردیم و سوار شدیم رادیوی تاکسی روشن بود و موسیقی پخش می‌کرد جناب سید عبدالله فاطمی رو به راننده کردند و فرمودند موسیقی را خاموش کند ولی راننده با جسارت زیاد گفت خاموش نمی‌کنم نمی‌خواهید پیاده شوید همین کار را هم کردیم به‌محض پیاده شدن یک ماشین سواری جلوی پایمان توقف کرد و گفت حاج‌آقا بفرمایید هرکجا می‌روید در خدمتتان هستم سوار که شدیم رو به آقای سید عبدالله کرد و گفت حاج‌آقا من شما را در منزل می‌رسانم جلوی منزل چه توقف نمود دست در جیب خود کرد و یک دسته اسکناس بیرون آورد و به مرحوم آقا سید عبدالله داد و گفت من تعرضی است که می‌خواهم این پول را به خدمت یک روحانی سید بدهم آیا شما قبول می‌فرمایید؟ آقا قبول نمودند و پس‌از آن رو به من کرده و فرمودند هر کسی که برای رضای خدا کار کند و قدم بردارد خداوند این‌گونه جواب او را می‌دهد ادامه دارد..... @tareagheerfan
💠 حدیث روز 💠 💎 هشت عملی که مستحق اهانت است 🔸قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم : ثَمانِيةٌ اِنْ اُهينُوا فَلا يَلُومُوا اِلاّ اَنْفُسَهُمْ: اَلذّاهِبُ اِلى مائِدَةٍ لَمْ يُدْعَ اِلَيْها، وَ الْمُتأمِّرُ عَلى رَبِّ الْبَيْتِ، وَطالِبُ الْخَيْرِ مِنْ اَعْدائِهِ، وَ طالِبُ الْفَضْلِ مِنَ اللِّئامِ، وَ الدّاخِلُ بَيْنَ اَثْنِيْنِ فى سرٍّ لَمْ يُدْخِلاهُ فيهِ، وَالْمُسْتَخِفُّ بِالسُّلطانِ، وَالجالِسُ فىمَجْلِسٍ لَيْسَ لَهُ بِاَهْلٍ وَالْمُقْبِلُ بِالْحَديثِ عَلى مَنْ لايَسْمَعُ مِنْهُ. 🔹 هشت نفرند كه اگر مورد اهـانت قرار گرفتند، جز خودشان كس ديگرى را سرزنش نكنند: ۱ـ كسى كه به مهمانى و سفره‌اى رود كه دعوت نشده است. ۲ـ مهمانى كه به صاحبخانه دستور دهد. ۳ـ كسى كه از دشمنانش خير و نيكى بطلبد. ۴ـ كسى كه از فرومايگان انتظار فضل و نيكى داشته باشد. ۵ـ كسى كه در يك كار سرّى ميان دو نفر وارد شود كه او را وارد آن راز نكرده‌اند. ۶ـ كسى كه حكومت را سبك بشمارد. ۷ـ كسى كه جايى نشيند كه شايسته آنجا نيست. ۸ـ كسى كه سخن خود را به كسى بگويد كه از او حرف شنوايى ندارد. 📚 من لايحضره الفقيه: جلد ۴، صفحه ۳۵۵ ‌ 🌺کانون فرهنگی هنری مصباح 🌺 🕌مسجد مجازی مارو دنبال کنید https://eitaa.com/kanonemesbah @tareagheerfan
🔸الهی لو اردت هوانی لم تهدنی و لو اردت فضیحتی لم تعافنی 🌷الهی، اگر خواریم را می خواستی هدایتم نمی کردی، و اگر می خواستی که رسوا شوم، مرا نمی بخشیدی. @tareagheerfan
⬅️فردا دیره... @tareagheerfan
🔰همچنین جناب سید محی‌الدین فاطمی فرزند مرحوم سید عبدالله فاطمی که در حال حاضر در تهران ساکن هستند نقل می‌کنند شبی در عالم رؤیا دیدم که روز قیامت به پا شده و مرا به‌همراه عده زیادی از مردم که به‌صورت یک صف طویل بودیم به سمت جهنم بردند زمین زیر پای ما به‌صورت پله برقی حرکت می‌کرد و ما را به‌طرف دوزخ حرکت می‌داد و مردم دسته‌دسته در جهنم سرنگون می‌شدند به‌طرف چپ نگاه کردم دیدم یک باغ بسیار سرسبز و خرم است که با نرده‌هایی که اطراف آن است از ما جدا می‌شوند و پدرم در آن باغ زیر درختان قدم می‌زند هر چه او را صدا زد فریاد کردم ابداً توجهی نمی‌کرد و من هم به سمت دوزخ نزدیک و نزدیک‌تر می‌شدم من یک‌باره فریاد زدم پدر تو را به جده ات زهرا علیهاالسلام مرا دریاب به‌محض اینکه نام بی‌بی دو عالم را بردم زمین از حرکت ایستاد و من بر لب پرتگاه جهنم توقف کردم و به درون گودال جهنم سقوط نکردم ولی حرارت آتش صورت مرا سوزاند دست به صورتم گذاشتم دیدم دستم هم سوخت. در این هنگام نعره کشیدم و متوجه شدم، همسرم مرا بیدار کرد و گفت چخبره چرا در خواب دادوفریاد می‌کنی گفتم چراغ‌ها را روشن کن لامپ‌ها که روشن شد و همسرم به‌صورت من نگاه کرد با تعجب گفت چرا صورت شما سوخته من جریان را برایش نقل کردم فردا به پزشک مراجعه کردم. پزشک پماد سوختگی برای من نوشت گفتم آقای دکتر شما به‌عنوان یک پزشک تأیید می‌نمایید که صورت و دست من سوخته است و چند بار تکرار کردم پزشک گفت مگر خودت شک داری صورت و دست شما سوخته؟ و من هم برایت پماد سوختگی نوشته‌ام سید محی‌الدین فاطمی اضافه کردند که مدت‌ها از این پماد استفاده کار کردم تارث خوب شدم. ✴️ می‌گویند مرحوم آیةالله انصاری خودش ساعت داشت اما روزی در مجلس پرسید ساعت چند است حضرت آقا سید عبدالله ساعت را از جیبش درآورد و دودستی خدمت آقا تقدیم کرد  آقای انصاری لبخند زدند و فرمودند پیش خودت باشد آقاسید عبدالله می‌فرمود مشکلاتی داشتم که بعد از این قضیه رفع شد. مرحوم فاطمی نقل کردند که یک روز ظهر خدمت مرحوم آیت‌الله آقای انصاری در مسجد پیغمبر همدان بودم با خودم فکر می‌کردم دو سال هست پیش ایشان هستیم و چیز خارق‌العاده‌ای از ایشان ندیده‌ایم ناگهان آقا فرمودند پس نظر کن، بعد پرده ها از جلوی چشمم کنار رفت و دیدم همه درختان و روییدنی ها ذاکر حضرت حق هستند و من لذت بردم بعد از مدتی فرمودند حالا بستان شد؟ به حالت عادی برگشتم @tareagheerfan
10.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰نسوالله فانساهم انفسهم 🎥 خدا را نباید فراموش کرد، 24آبان روز بزرگداشت رحمت الله علیه @tareagheerfan
: ارزش هر کس به اندازه چیزی است که دوست دارد. @tareagheerfan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا