eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
968 دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
7.4هزار ویدیو
47 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
┅┄「پسرک‌فلافل‌فروش. . .!🌭🍔⃟🍓」┅┄ ساکن نجف مي گفت: آدمي كه ساكن نجف شده نمي تواند جاي ديگري برود. شما نمي دانيد زندگي در كنار مولا چه لذتي دارد. هادي آنچنان از زندگي در نجف مي گفت كه ما فكر مي كرديم در بهترين هتل ها اقامت دارد! اما لذتي كه به آن اشاره مي كرد چيز ديگري بود. هادي آن چنان غرق در معنويات نجف شده بود كه نمي توانست چند روز زندگي در تهران را تحمل كند. در مدتي كه تهران بود در مسجد و پايگاه بسيج حضور مي يافت. هنگام حضور در تهران احساس راحتي نميكرد! يك بار پرسيدم از چيزي ناراحتي!؟ چرا اينقدر گرفته اي؟ گفت: خيلي از وضعيت حجاب خانم ها توي تهران ناراحتم. وقتي آدم توي كوچه راه ميره، نمي تونه سرش رو بالا بگيره. بعد گفت: يه نگاه حرام آدم رو خيلي عقب مي اندازه. اما در نجف اين مسائل نيست. شرايط براي زندگي معنوي خيلي مهياست. هادي را كه مي ديدم، ياد بسيجي هاي دوران جنگ مي افتادم. آنها هم وقتي از جبهه بر مي گشتند، علاقه اي به ماندن در شهر نداشتند. مي خواستند دوباره به جبهه برگردند. البته تفاوت حجاب زنان آن موقع با حالا قابل گفتن نيست! خوب به ياد دارم از زماني که هادي در نجف ساکن شد، به اعمال و رفتارش خيلي دقت مي كرد. شروع كرده بود برخي رياضت هاي شرعي را انجام مي داد. مراقب بود كه كارهاي مكروه نيز انجام ندهد. وقتي در نجف ساکن بود، بيشتر شب هاي جمعه با ما تماس مي گرفت. اما در ماه هاي آخر خيلي تماسش را کم کرد. عقيده ي من اين است که ايشان مي خواست خود را از تعلقات دنيا جدا کند. شماره تلفن همراه خود را هم عوض کرد. مي خواست دلبستگي به دنيا نداشته باشد. مي گفت شماره را عوض کردم که رفقا تماس نگيرند. مي خواهم از حال و هواي اينجا خارج نشوم. خواهرش مي گفت: هادي براي اينكه ما ناراحت نشويم هيچ وقت نمي گفت در نجف سختي کشيده، هميشه طوري براي ما از اوضاعش تعريف مي کرد که انگار هيچ مشکلي ندارد. فقط از لذت حضور در نجف و معنويات آنجا مي گفت. آرزو مي كرد كه روزي همه با هم به نجف برويم. يک بار در خانه از ما پرسيد: چطور بايد ماکاروني درست کنم؟ ما هم يادش داديم. طوري به ما نشان داد که آنجا خيلي راحت است، فقط مانده كه براي دوستان طلبه اش ماكاروني درست كند. شرايطش را به گونه اي توضيح مي داد که خيال ما راحت باشد. هميشه اوضاع درس خواندن و طلبگي اش را در نجف آرام توصيف مي کرد. وقتي به تهران مي آمد، آن قدر دلش براي نجف تنگ مي شد و براي بازگشت لحظه شماري مي کرد كه تعجب مي كرديم. فکر هم نمي کرديم آنجا شرايط سختي داشته باشد. هادي آن قدر زندگي در نجف را دوست داشت كه مي گفت: بياييد همه برويم آنجا زندگي کنيم. آنجا به آدم آرامش واقعي مي دهد. مي گفت قلب آدم در نجف يک جور ديگر مي شود. بعضي وقت ها زنگ مي زد مي گفت حرم هستم، گوشي را نگه مي داشت تا به حضرت علي (علیه اسلام) سلام بدهيم. او طوري با ما حرف مي زد که دلواپسي هاي ما برطرف و خيالمان آسوده مي شد. اصلاً فکر نمي کرديم شرايط هادي به گونه اي باشد كه سختي بكشد. فکر مي کردم هادي چند سال ديگر مي آيد ايران و ما با يک طلبه با لباس روحانيت مواجه مي شويم، با همان محاسن و لبخند هميشگي اش
هر سنگی که جلوی پای شما می افتد می تواند پله ای برای سعود باشد ≡ ➖⃟🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭كشيده ميشوم روى تيغى از خيال و تكه تكه ميشوم از خاطرات و سقوط ميكنم تا سياهى هاى وجود تو🌹حسن جان...😭😭😭😭😭😭 ⚫️
🌿🌺﷽🌿🌺 🦋روزی یک کشتی پر از عسل در ساحل لنگر انداخت و عسلها درون بشکه بود... پیرزنی آمد که ظرف کوچکی همراهش بود و به بازرگان گفت: از تو میخواهم که این ظرف را پر از عسل کنی. تاجر نپذیرفت و پیرزن رفت... 🔹سپس تاجر به معاونش سپرد که آدرس آن خانم را پیدا کند و برایش یک بشکه عسل ببرد. آن مرد تعجب کرد و گفت از تو مقدار کمی درخواست کرد نپذیرفتی و الان یک بشکه کامل به او میدهی؟ تاجر جواب داد: ای جوان او به اندازه خودش در خواست کرد اما من در حد و اندازه خودم به او میبخشم... ❇️پروردگارا... کاسه های حوائج ما کوچک و کم عُمق اند، خودت به اندازه ی سخاوتت بر من و دوستانم عطا کن که سخاوتمندتر از تو نمیشناسیم..! ✅آرزوهايتان را به دستان خدا بسپاريد...
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| در‌سینه‌ی‌هر‌شیعه‌حرم‌داری‌اگر‌چه..؛ بالای سرت گنبد برجسته نداری🕊 -یامعزالمومنین- 🍁🌾🍁🌾🌾🍁🌾 🌾
اینکه ما ، راهی نمی بینیم به این"معنی" نیست که خداوند راهی ندارد شما در مشکلات خودتان راه حل های "خداوند" را نادیده گرفته اید بهترین ها نصیب کسی میشه که انتخاب رو به خدا واگذار کرده سعی‌و تلاشت رو کردی، بقیه ش رو بسپار به خدا .... الهی که قشنگ‌ ترین اتفاق ها برات بیفته و دلت شاد شه
دقت‌ کردید که‌ بعضی‌ها تا یه گرفتاری و "مشکلی" براشون پیش میاد میگن "خدایا" مگه ماچه گناهی کرده بودیم؟ که باید این طوری " بلا" سرمون میومد؟ واقعیت اینه که کسی‌که سیر خورده‌باشه، خودش‌بوی سیر رو احساس نمیکنه. کسی این بو رو حس میکنه که خودش سیر نخورده باشه. "گناه" هم همین‌طوره. بوی بدی داره که‌ خودِ گناهکارا، بوی اونو حس نمی‌کنه اگر بخواهیم که"بوی" گناه از بین بره باید استغفار کنیم امیرالمومنین علیه السلام ، از پیامبر صل الله علیه وآله نقل می‌کنند: با "استغفار"، خود را معطر و"خوشبو" کنید تا بوی متعفن‌گناه شما را رسوا نکند. وسائل‌ الشیعه‌ ج۱۶ صفحه ۷۰
خدایا! گناهامونو پای دوست نداشتنت نذاریا! ما عاشقتیم، اما عاشقِ جاهل😔 تو ببخش...
تبر به دوش به دنبال خویش می گردم که بشکنم مگر این لات بی سر و پا را...
شهادت 🌷 لباس تک سایزه.... تو باید اندازه اش بشی..