فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃شکرانه ولایت
اگر از هر ذرۀ وجودم
هزاران عابد آفریده شود
و هر کدام
به اندازۀ همه عبادتکنندگان
از جنّ و انس و فرشته گرفته
تا انبیاء و اولیاء
عبادت کنند
و خدا به هر لحظه از عبادتشان
برکت یک روزگار عبادت را بدهد
و ذکر مدام لحظه لحظهشان
شکر باشد به ولایت تو یا علی
و اگر بشود یک لحظه از عمرم را
بر تمام قطرههای باران
و ریگهای بیابان
و برگ های درختان تقسیم کرد
و حاصلش را حساب نمود
و من بخواهم شکر نفس کشیدن با ولایت تو را
در همین اندازه از زمان بکنم
تمام آن عبادتها
کفاف شکرِ حاصل این تقسیم را نمیدهد.
پس خودت بگو
به شکرانۀ ولایت تو چه باید کرد؟
#عید_غدیر
#ولایت
#محسن_عباسی_ولدی
برای شناختبهتر عظمت عید بزرگ غدیر خم نسبت به عید قربان و سه "عید" بزرگ دیگر اسلام همین بس که امام رضا علیه السلام فرمودند:
زمانی که قیامت فرا میرسد چهار روز با فخر و مباهات بر خداوند وارد میشوند همانند ورود عروس در شبزفاف بر شوهر.
از حضرت "سوال" کردند : آن چهار روز کدام هستند؟
امام رضا علیه السلام فرمود: روز عید قربان، روز عیدفطر، روز عید جمعه و روز غدیر و به درستیکه روز "عید غدیر" در بین آنها، مانند " ماه" است در بین ستارگان.
مفتاح الجنان ، صفحه ۲۰۳
چرا حاضران در غدیر به علی علیه السلام تبریک گفتند؟
واقعه غدیر اینچنین"روایت" شدهاست که مردمبرای گفتن تبریک نزد امیرالمومنین علی علیه السلام آمدند
و از جمله كسانی كه پيش از ديگران به امیرالمومنین علی علیهالسلام "تبريك" گفتند آن دو نفر: ابوبكر و عمر بودند
كه هر کدام به حضرت گفتند: مبارک باد مبارک باد، بر تو ای فرزند "ابوطالب"، از این پس مولایما و هر مرد و زنمومن گرديدی
اینچنین تبریکهای همگانی و پرشور و "هیجانی" نمیتواند تنها به خاطر لزوم "دوستی"و محبّت امیرمومنان علی علیه السلام باشد بلکهقطعا منصب ومقامی است که"سرپرستی" همگان را شامل میشود.
الغدیر،ج۱،ص۳۵. در صفحات دیگر، "اولین نفر" عمر معرفی شده است.
الغدیر، ج۱ صفحه ۴۳۵ و ۴۵۱ و ۵۱۰
متاسفانه اهلسنت "ماجرای" غدیر خم رو اینجوری تعریف می کنند: که منظور پیامبر در غدیر از کلمهی ولی نسبت به امیرمومنان علی علیه السلام یعنی دوست نه ولایت!
شما با خواندن این " داستان" قضاوت کنید "منظور" پیامبر اکرم صل الله علیه و آله چه چیزی بوده است ..
دو نفر، یکی "شیعه" و دیگری سنی، در خانهای باهم زندگی میکردند. روزیفرد سنی سفر رفت. در میان راهبود کهبرادر شیعه "زنگ" زد به او و گفت: سریعبرگرد خانهکه کار بسیار بسیار واجبی دارم
سنی گفت: الان در راه هستم نمی شه. اما شیعه اصرار کرد و سنی باز قبول نمیکرد. آخر آنقدر اصرار کرد که قبول کرد برگردد. وقتی "برگشت" گفت کار مهمت چیست؟
گفت هیچ؛ فقط خواستمبگم دوستت دارم و تو دوست من هستی همین... سنی عصبانی شد و گفت : این همه راه من رو کشوندیکه همینرو بگی؟
شیعه گفت: این همونحرفی هست کهشما در مورد پیامبر اکرم میزنید
می گویید که ایشان این همه مردم رو معطل کرده ، وقتی به غدیر خم می رسند دستور توقف میده، میفرماید اونایی که جلو رفتن بگین برگردند و صبر کنیم اونایی که نرسیدن برسند
آنقدر هوا گرم بوده، که مردم زیر شکم شتر پناه می بردند. تعداد مردم صدو بیست هزار نفر بود. آن وقت حضرت این همه آدم رو معطل کنه، اذیت بشن کهبگه علی دوست منه؟
به چه علت عيد غدير را عيد سيدها می نامند؟
در "روایات" به دست آمده از اهلبیت علیهم السلام، سخنی دال بر این مطلبوجود ندارد
بلکه "روایاتی" وجود دارد که نشانمیدهد عید غدیر بههمه مسلمانان تعلق دارد
چنان که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در این "زمینه" می فرمایند: " غدير خم " بهترين عيدهای امت من است ، و آن روزی است كه خدا مرا مأمور ساخت تا " برادرم" علی عليه السلام را به " جانشينی" خود منصوب كنم
بحارالانوار، ج ۹۷ ، صفحه ۱۱۱
و البته"احترام" سادات بسیار بالاست، پیامبر صل الله علیه و آله فرمودند "گرامى" دارید "اولاد" من را، خوبانشان را از براى خداوند و بدانشان را از براى من.
گنج حكمت ، ص ۷۹
#سبک_زندگی
❤️آمدیم، نبودید
یکی از فرماندهان جنگ میگفت: خدا رحمت کند حاج عبدالله ضابط را. برایم تعریف می کرد: خیلی دلم میخواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سید مرتضی را ببینیم. خلاصه نشد. بالاخره آقای سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمونها پر کشید.
تا اینکه یک وقتی آمدیم در منطقۀ جنگی با کاروانهای راهیان نور. شب در آنجا ماندیم. در خواب، شهید آوینی را دیدم و درد و دل هایم را با او کردم؛ گفتم آقا سید، خیلی دلم میخواست تا وقتی زنده هستی بیام و ببینمت، اما توفیق نشد. به من گفت ناراحت نباش فردا ساعت 8 صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم. صبح از خواب بیدار شدم. منِ بیچاره که هنوز زنده بودن شهید را شک داشتم گفتم: این چه خوابی بود، او که خیلی وقت است شهید شده است. گفتم حالا برم ببینم چی میشه.
بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت 8:30.
دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن میشدم که خواب و خیال است. سربازی که اون نزدیکیها در حال نگهبانی بود نزدیک آمد و به من گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: آره، با یکی از رفقا قرار داشتیم.
گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهایش جوگندمی است. محاسنش هم این جوری است.
گفت: رفیقت اومد اینجا تا ساعت 8 منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره پیش من اومد و به من گفت: کسی با این اسم و قیافه مییاد اینجا، به او بگو آقا مرتضی اومد و خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت. اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان. رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته: آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت! سید مرتضی آوینی. (و کسانی را که در راه خدا کشته می شوند، مرده نخوانید، بلکه زنده اند؛ ولی شما نمی دانید. بقره، 154)
•┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈•
💞مذهبی ها عاشق ترند...
موسی بن جعفر علیه السلام مرد "فقیر" را که دید، نشست کنارش توی خرابه
فرمودند اگر کاریداری بگو تا برایت انجام دهم.
مرد با خجالت گفت : آقا شما امام ما هستید.
حضرت با "مهر" نگاهش کرد. فرمود پدر ما آدم علیهالسلام یکی است پس برادریم
شهرمان هم یکی است ؛ پس همسایه ایم
خدایمان هم یکی است ؛ پس هر دو بنده ایم
ما وظیفه داریم، که اگر کاری از دستمان برمیآید برای شما انجام بدهیم
سلام❤❤
🌺آن آفتاب خوبی چون بر زمین بتابد
آن دم زمین خاکی بهتر ز آسمانست
بر چرخ سبزپوشان پر میزنند یعنی
سلطان و خسرو ما آنست و صد چنانست🌺
🌹همسفران طریق الشهدا
🌹صبح پنجشنبه تان بخیر و سلامتی🌹
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🔅السَّلامُ عَلَيْكَ يا غَوْثَ الْمُسْتَغيثينَ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که دستگیر درماندگانی.
🌱بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان درمانده شده!
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌾
تعجیل درفرج #صلوات🌹
رفیق یادت باشه!!
جایی که تو دستت نمیرسه، خدا شاخه رو میاره پایین...
اگر در خانه ،همه افراد با هم ناسازگارند و همواره دچار اختلاف میشوند،و رزق و روزی و برکت خانه کم شده درچنین مواردي برروي مقداري اسپند اینهارابخوانید(اسفند جلو لبهاتان باشد که نفس شما وقت خواندن به اسفند برسد)وبراي مدت 7روز وقت غروب درخانه سوزانده ودر همه جاي خانه بگردانید تادودش به همه جا برسد.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم طه ما انزلنا علیک القران لتشقی
وسوره های فتح وجن را نیز بخوانید
ان شالله اختلافات رفع و دوستی و گشایش حاصل می گردد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش همه چیز خواب بود...
میشود آیا ڪمے سطحے
تر نگاهمان ڪنید...!؟
عمق نگاهتان مے کُشَد
ما را از #خجالت..
#شبتون_شهدایی🌷
- نگا کن!
+ کجا رو؟!
- تهِ تهِ دنیا رو
+ مگه دنیا تهم داره؟!
- اوهوم ...
تهشو که ببینی تازه میفهمی حرص زدنات واسه بعضی چیزا چقد احمقانه س!
یه جا هم خدا در نهایت همدردی میگه :
" وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ "
و ما میدانیم سینهات تنگ میشوداز آنچه
میگویند !
یعنی فکر کن اون لحظه هم که دلت
از همهی آدما میگیره خدا حسش میکنه .
• برشے از یڪ عاشقانه آسمـٰانے'🌸☁️!
- «گفتند نماز بخوان! نماز خواندم. نه که صدایش بکنم، آغوش باز کند و میانِ سجده ای ، به آغوشش بروم؛ که هر چه گم کرده ام، میان قنوت و رکوعم پیدا کنم. من خود گمگشته بودم، اشتباه میگشتم .
گفتند روزه بگیر. روزه گرفتم. یاد هر چه و هر که بودم و از همه کارم افتادم؛ دریغا که باید یاد لب های تشنه ای که تصویرش در ذهن کربلا حک شده میبودم و نه افتادن، که دچار پرواز میشدم!
گفتند روضه بیا، گریه کن! روضه آمدم، گریه کردم! اما انگار نه انگار که عاشقم، از به خون افتادنِ عشق گفتند ولی .. پا شدم از پایِ روضه و یکبار هم شرمنده نشدم که : روضه تو شنیدم ، زنده ام هنوز '!
افتاده ام دستِ زمانه؛ میانِ چهاردیواریِ دنیا اسیرم کرده اند و آنقدر ماندم و تقلایی برای رهایی نکردم که رنگِ آسمان یادم رفت! نور را یادم رفت! زمین گیر شدم و با سیاهی خو گرفتم.
آنقدر سر پایین انداختم تا دو دو تای دنیایم را چهار کنم که یادم رفت آن بالا نگاهی به من است!
مبادا از چشمانش بیوفتم .. غم ، غمِ او بود؛ اشتباه غمگین شدم! گریه، برای او بود؛ اشتباه گریان شدم! آه از من که او عشق بود؛ اشتباه عاشق شدم !»
عشقے چنینم آرزوست . . .💔(:
.
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِىُّ النَّاصِحُ..
سلام بر تو ای همراه خیرخواه..
#ابانا 🤍
#امام_مهدی (عج)
آقا می آید. با وقار و مصمم،
می رسد از راه ...
در یک دستش قرآن ودر دیگر دست جان عزیزش
تکیه می زند به دیوار "کعبه":
آگاه باشید ای جهانیان کهمنم امام قائم. بدانید ایاهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده
آری او خواهد آمد ان شاءالله
هر دستی در آرزوی بوسيدن سنگ حجرالاسود است و اما سنگ "حجرالاسود" در آرزوی "بوسيدن" دست آقای ما امام زمان عجل الله تعالی فرجه...
شاید "امروز" و یا شاید فردا
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلاقیت و ابتکار😄
راوی میگفت:
شهدای هویزه عجیب به شهدای کربلا شبیه اند
فرمانده شان #حسین_علم_الهدی بود
در میدان نبرد تنها ماندند
پیکرشان در زیر تانک ها
محل شهادتشان حرم شان شد.