eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
655 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
6.9هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین🎊 مراسم عقد 🎊 در مترو رونمایی شد😍 «اساس ازدواج در اسلام بر سادگی است.» با گذشت فقط چن روز از توصیه امام جامعه وتوصیه به ازدواج آسان دختران مروجین معروف در لبیک به این تأکید مقام معظم رهبری ،با هدف ترویج ازدواج آسان یه جشن ساده وصمیمی تو مترو به پا کردند که با استقبال بی نظیر اقشار مختلف مردم مواجه شد .👏👏👏
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
#رمان 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_اول حسابی کلافه شده بودم. نمی‌فهمیدم که جذب چه چیز این
از وقتی که کتاب قصه دلبری رو خوندم همیشه فقط با یک اسم صداتون کردم : قهرمان عاشق 🙃🍃 قهرمانِ عاشقِ قصه دلبری تولدتون مبارک 🎂🌷 ماهنوزم به دستگیریه برادرانتون امید داریم حاج عمار🙂❤️‍🩹 هوامونو داشته باشین پیش کسایی که سربلند شدین پیششون 🙃💫 9 تیرماه سالروز تولد شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی 🌷💫 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
قسمت 11 #سوریه📒 #خوشتیپ_آسمانی🦋 دوست‌ شهید نوری: بابک‌ اینقدر به‌ فرمانده‌ها‌ میگفت: چشم‌ حاج‌ آقا.
قسمت 12 📒 🦋 فرمانده سپاه گیلان : انقلاب‌ باعث‌ شد‌ جوان‌ها‌ با هرسلیقه‌ای‌🙂 به‌ خواسته‌ها و زمینه‌هایی‌ که‌ انقلاب‌ فراهم‌ کرده‌ بود وارد شوند و نقش‌ خودشان‌ را👀 به‌ نحو احسن‌ انجام‌ دهند. زمانی‌ که‌ جنگ‌ شد گروهی‌ در غالب‌ رزمنده‌👮🏻‍♂ به‌ جبهه‌ رفتند و گروهی‌ در غالب‌ امدادگر👨🏻‍⚕ در کنار بسیج‌ و سپاه‌ بودند و گروهی‌ هم‌ در غالب‌ هلال‌ احمر وارد کارهای‌ سخت‌ جنگ‌ شدند.🔥💣 قرارگیری‌ هر یک‌ از‌ این‌ پازل‌ها‌: هلال‌احمر، جهاد، سپاه، بسیج‌، ارتش‌ کنار یکدیگر و هدایت‌🌹 بی‌نظیر امام‌راحل(ره) و کمک‌های‌ بی‌دریغ‌ مردم‌ باعث‌ شد‌ که‌ ما‌ هشت‌ سال‌ جنگ‌ دفاع‌ مقدس‌✊🏻 را‌ با شایستگی‌ تمام‌‌ پشت‌ سر بگزاریم.🚶🏻‍♂ هرگز‌ نگران‌ نیستیم‌ و نگران‌ نبودیم، زیرا همیشه‌ جوان‌های‌ کشورما🇮🇷 وقتی‌ احساس‌‌ خطر کنند‌⚠️ می‌آیند‌ و وظایف‌ خودشان‌ را‌ به‌ نحواحسن‌😎 انجام‌‌ میدهند. وقتی‌ به‌ رزمنده‌های‌ این‌ دوران‌،🌏 رزمنده‌های‌ دفاع‌ از‌ حریم‌ ولایت‌ نگاه‌ می‌کنیم‌،👀 میبینیم‌ که‌ این‌ جوان‌ها‌ اصلا‌ دوران‌ دفاع‌ مقدس‌🌱 را درک‌ نکرده‌اند.😕 بعضی‌ها‌ هم‌ سن‌ شان‌ تقاضا‌ نمیکرد.❗️ اما مانند یک‌ زنجیره،⛓ یک‌ سیم‌ یا‌ نخ‌ تسبیحی‌‌ هستند‌ که‌ این‌ پازل‌🧩 و تسبیح‌ را کامل‌ می‌کنند.📿 نمونه‌ بارز‌ آن‌ها‌: شهید بزرگوار‌ شهید بابک‌ نوری‌‌ است❤️ بابک‌ نوری‌ یک‌ جوانی‌ است‌ تازه‌ به‌ دوران‌ رسیده، هنوز دانشگاهش‌ راتمام‌ نکرده‌،هنوز‌ مثل‌ همه‌ی‌ جوان‌ها‌ دوست‌ داره‌ که‌ جوانی‌ بکنه؛🙂 اما در لشگر ۱۶قدس‌ در منطقه‌ی‌ شمال‌ غرب‌ در آن‌ شرایط‌ سخت، برف‌ سنگین‌❄️ و گرما پشت‌ سرگذاشت.☀️ در زمان‌ سربازی‌ چون‌ ما در خارج‌ از‌مرزها بودیم.‌ بارها وبارها‌ از آقای‌ جمشیدی، جانشین‌ لشگر‌‌ تقاضا‌ می‌کرد‌ که‌ اجازه‌ بدهد تا‌ به‌ سوریه‌ بیاید🥺 و یک‌ رزمنده‌ واقعا‌ در خط‌ مقدم‌ باشد.✌️ 💯~ادامہ‌ دارد...‌
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
قسمت 12 #فرمانده‌سپاه‌گیلان📒 #خوشتیپ_آسمانی🦋 فرمانده سپاه گیلان : انقلاب‌ باعث‌ شد‌ جوان‌ها‌ با هر
قسمت 13 📒 🦋 بعدازاینکه‌‌خودش‌را‌🙍🏻‍♂ به‌گردان‌امام‌ حسین‌(ع)‌ معرفی‌کرد.❤️ مجددا‌آموزش‌های‌ موردنیاز‌منطقه‌ی‌سوریه‌🇸🇾 وخارج‌از‌مرزها رادیدوخودش‌را‌به‌جایی‌رساند‌ که‌آماده‌بود جانش‌را‌برای‌‌ دین، ناموس‌‌🌱 امنیت‌کشورومردم‌ مظلوم‌ سوریه‌‌فداکند.🥺 جوانی‌که‌صندلی‌ وکرسیه‌دانشگاه‌ رالمس‌کرده،👨🏻‍🎓 جوانی‌که‌ دوستان‌فراوانی‌ دارد ومی‌تواند‌‌ جوانی‌ کند، جوانی‌ که‌می‌تواند زندگی‌خودرا🌏 صرف‌ بالابردن‌وارتقای‌ پلکان‌علمی‌اش‌قراردهد امادست‌ از‌همه‌ی‌ این‌ها کشید✌️🏼 وخودش‌ رابه‌سوریه‌رساند.🙂 محدوده‌ ابوکمال‌ خیلی‌برای‌ما‌سخت‌بود؛🌪 خداوند شاهداست‌ که‌روزی‌دو،سه‌بار‌🤦🏻‍♂ خاک‌لباس‌هایمان‌ راتکان‌ می‌دادیم‌ ودوباره‌ میپوشیدیم.❗️ یعنی‌وسایل‌شست‌وشو🚿 وامکان‌تعویض‌ لباس‌ به‌ گستردگی‌ برایمان‌ فراهم‌نبود.🚶🏻‍♂ خاکی‌که‌ازتکان‌ دادن‌ لباس‌ها👕 ورفت‌‌و‌آمد خودروها🚑وتانک‌ها‌💣 به‌هوا می‌رفت‌ وروی‌ ما‌ می‌نشست.‌🌫 به‌ریه‌های‌ ما‌وارد‌می‌شد وشرایط‌را‌برای‌‌زندگی،🌏 غذاخوردن‌و...سخت‌می‌کرد.💔 اماهمه‌ی‌ این‌شرایط‌ سخت‌راشهیدبابک‌نوری‌🥺 ودوستانشون‌ یکی‌پس‌از‌دیگری‌🌻 پشت‌ سرگذاشتند وخم‌به‌ ابرو نیاوردند.📌 درکنارسختی‌‌ها،خوشی‌های‌فراوانی‌بود،🌱 باشور وشوق‌‌ کنار رزمنده‌ها‌ می‌نشستیم،‌ عکس‌می‌گرفتیم،📸 میخندیدیم‌وشوخی‌می‌کردیم.😅 یک‌جو‌ فوق‌العاده‌ صمیمی‌❤️ بین‌‌‌ رزمنده‌ها‌ حاکم‌بود.🌱 شهیدنظری‌ کسی‌ که‌سن‌بالای ‌۶۰سال‌‌و🦋 دوران‌ دفاع‌مقدس‌ راتجربه‌ کرده‌🌸 درکنار جوانان‌نسل‌‌ دوم‌وسوم‌ انقلاب‌،🇮🇷 خیلی‌راحت‌دریک‌چادر،⛺️ دریک‌‌ محدوده‌‌ بسیارکم‌ ودراون‌شرایط‌سخت🔥 کمبودآب‌ و‌غذاو کمبودامکانات‌‌🍶🍽 خودشان‌ راوِقف‌‌ می‌دادند.‌✌️🏼 💯~ادامہ‌ دارد...‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟 🌿 معبود من! کبوتر قلبم در قفس سینه محبوس مانده و بال‌های صعودم در آغاز سفر به سمت تو گشوده نیست! خودت بیا و عطر دلدادگی را در هوای من بیفشان و شعر پرواز را در گوش بندگی‌ام زمزمه کن! شوق پرواز از من و روح پرواز از تو! 🌟🌿
🥀 🌱السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا اَلْإِمَامُ اَلْوَحیدُ و القَائِمُ الرَّشیدُ... 🔸️سلام بر تو ای یگانه روزگار و ای تنهاترینِ عالم؛ سلام بر تو و بر روزی که برای هدایت و محبّت قیام خواهی کرد! 📙صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما نوکریم و مےگذرد روزگارمان برکت گرفت ازغمتان کارو بارمان! روزی که هیچ‌چیز بدردی نمےخورد.. این صبح‌واین سلام مےآید بکارمان السلام علیک یا اباعبدالله الحسین صبح تون حسینی 🌤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺🌸🍃 ثواب اطعام دادن در روز (علیه السلام) فرمودند: غذا دادن به یک مومن در روز عید ثواب اطعام یک میلیون پیامبر و صدیق (در راس آنها خود ائمه معصومین) و یک میلیون شهید (در راس آنها حضرت عباس و شهدای کربلا) و یک میلیون فرد صالح در حرم خداوند را دارد. 📚(بحار ج۶ ص ۳۰۳) 👈زکات علم نشر آن است
عاشق هر کی باشی ..دوست داری کاری کنی که باشه ازت راضی .. حتی اگه باشه یه کار کوچیک.. مثل هدیه ی اسباب بازی.. ما و شما عاشقان و محبین امیرالمؤمنین قصد داریم در پویش بزرگ از نسل حیدریم با اطعام در مناطق محروم و تهیه هدیه برای کودکان و نوجوانان یک روز کاملا متفاوت و به یاد ماندنی را براشون رقم بزنیم😍 💫غدیر باید بدرخشد 💫 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💢برای دریافت شماره کارت جهت واریز هدیه های علوی تون به جشن غدیر به خادم کانال پیام بدین لطفا 👇 @yazahrar
💟امام رضا علیه السلام کسی که عید غدیر را گرامی بدارد خداوند خطا های کوچک و بزرگ او را می بخشد و اگر از دنیا برود، در زمره ی شهداء خواهد بود. ✅ اطعام و تهیه هدیه برای کودکان و نوجوانان در عید غدیر شما هم میتوانید با کمک های نقدی خود در ثواب این طرح عظیم سهیم باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «خیلی نامردیم» 👤 استاد 🔅 امام زمان فقط تو مشکلات یادمون میاد ولی تو خوشیامون فراموشش میکنیم... .
🌷 🌷 !! 🌷لحظه‌ای که جانباز شدم، به دلیل این‌که چند ترکش به صورتم خورده بود، حس نمی‌کردم که جانباز شده‌ام. خیلی با آرامش بودم اما بعد از حدود پنج دقیقه حس کردم خیلی درد دارم. وقتی امدادگر پاهایم را می‌بست، در ضمیر ناخودآگاهم احساس کردم پاهایم قطع شده است، اما دستم را نمی‌دانستم. بعد با آمبولانس من را به اورژانس مهران بردند، چون بدن بسیار قوی‌ای داشتم وقتی دکتر آستین‌های لباسم را قیچی می‌کرد، هم‌چنان به هوش بودم ولی نمی‌دانستم اعضای بدنم قطع شده است. بعد از حدود دو روز که در فرودگاه باختران به هوش آمدم، به سختی اندازه یکی _ دو سانت، سرم را از روی برانکارد بالا آوردم و دیدم.... 🌷و دیدم پاهایم قطع شده است، اما اصلاً ناراحت و نگران نشدم. چون زمان عملیات آماده‌باش بودیم موهایم بلند و سر و صورتم خونی و خاکی شده بود. با دست راستم خون‌های بین موهایم را پاک می‌کردم. تا آمدم با دست چپم این کار را انجام دهم، دیدم قطع شده است. خنده‌ام گرفت. پیرمردی که بالای سرم بود و داشت با گاز استریل لب‌هایم را نمناک می‌کرد، گفت: «به من می‌خندی؟» گفتم: «نه، به تو فکر نمی‌کنم.» گفت: «‌پس به چی می‌خندی؟» گفتم: «والا من نمی‌دانستم که دست چپم هم قطع شده، حالا که فهمیده‌ام، خنده‌ام گرفته است.» : جانباز سرافراز ۷۰ درصد قطع دو پا و یک دست علی عباس‌پور، برادر شهید حیدرعلی عباس‌پور
-آقا‌‌دلم‌ میخواد‌ بیام‌ یه‌گوشه‌ ازحرمت‌ وایسمو‌ به‌گنبدت‌ زل‌ بزنم .. خواسته‌ی‌ زیادیه‌نه؟!' -امام‌رضا
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 54 پیشنهادش را که‌ شنیدم جا خوردم این پا و اون پا کردم می دا
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 قسمت 55 فردای روزی که صاحب خانه خبر داد مستأجر قبلی خانه را خالی کرده با حمید رفتیم که دستی به سر و روی خانه بکشیم اولین بار با خودمان آینه و قرآن و یک قاب عکس از امام خامنه ای بردیم، این قاب عکس همان عکسی بود که با هم برای خانه مشترکمان پسندیده بودیم، حمید گفت: باید اول حضرت آقا خونه ما رو ببینن. قرآن را وسط طاقچه گذاشتیم یک طرف آینه یک طرف قاب عکس ،حمید دو قدم عقب تر از طاقچه چند دقیقه ای خیره به عکس حضرت آقا نگاهی کرد و گفت: می بینی آقا چقدر تو دل برو و نورانیه ،به خاطر ایمان زیاده ،حاضرم هر کاری بکنم ولی یه لحظه لبخند از روی چهره آقا کنار نره. خانه ای که اجاره کرده بودیم نیاز به نظافت داشت از قبل کلی وسیله برای تمیز کردن دیوارها و کف اتاق ها گرفته بودم از سطل آب گرفته تا اسکاج و دستمال و شیشه شور ،چند روزی کارمان همین بود بعد از ظهرها حمید که از سرکار می آمد با هم برای تمیز کردن خانه می رفتیم،این کارها برایم حس خیلی خوبی داشت، احساس اینکه وارد یک زندگی مشترک می شویم خوشایند بود. روز دوم مشغول تمیز کردن شیشه ها بودن که متوجه زنگ در شدم از شیشه پنجره عمه را دیدم که با یک جعبه شیرینی وارد حیاط شد، خانه آن قدر قدیمی و کوچک بود که وقتی عمه دید گفت: فرزانه اینجا رو چه جوری پسندیدی؟عقلت رو دادی دست حمید؟ تعجب کرده بود که یک تازه عروس همچین جایی را پسندیده باشد، گفتم : بنده خدا حمید هیچ تقصیری نداره، من خودم اینجا رو دیدم و پسندیدم، خیلی های دیگر هم به من ایراد گرفتند ولی من کَکَم نمی گزید می گفتم: ما همین جا هم می تونیم بهترین زندگی رو داشته باشیم، هیچ کس متوجه اصل ماجرا و این که ما نصف پولمان را قرض دادیم، نشد. به حمید گفته بودم: هر کسی خرده گرفت که چرا این ساختمان رو اجاره کردی بگو فرزانه پسندیده من همه مسؤلیت انتخاب اینجا رو قبول می کنم. حمید آخر هفته قبل عروسی دوره آموزشی عقیدتی داشت، وقت زیادی نداشتیم ولی با این حال سعی کرد همه جا با من همراه باشد. با حمید برای خرید عروسی به بازار رفتیم هر مغازه ای که می رفتیم علاوه برما عروس و دامادهای دیگی هم بودند که مشغول خرید بودند مشخص بود خیلی از آن ها مثل ما روز عید غدیر را برای عروسی مراسم ازدواجشان انتخاب کرده اند. برای حمید یک انگشتر نقره خریدیم که سه ردیف کج و در هر ردیف سه تا نگین داشت از روزی که این حلقه را خریدیم همیشه دستش بود، یک کت و شلوار قهوه ای سوخته هم خریدیم که فقط شب عروسی پوشید. حمید برای من یک سرویس طلا گرفت ،از شانس من اصلا خسیس نبود انتخاب هایش هم حرف نداشت، چیزهایی را انتخاب می کرد که فکرش را هم نمی کردم، برای همین همیشه ترجیح می دادم خودش انتخاب کند، چون می دانستم سلیقه خیلی خوبی دارد. ادامه دارد....